احکام ازدواج | شرط ضمن عقد نکاح: سوال چهار
پرسش :
در عقدنامه ها دو بند زیر ذکر شده است: الف ـ ضمن عقد خارج لازمعقد نکاح زوجه شرط کرد هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضاى طلاق ناشى از تخلف زن از وظایف همسرى یا سوء اخلاق و رفتار وى نبوده، زوج موظف است تا نصف دارایى موجود خود را که در ایام زناشویى با او بدست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل کند. ب ـ ضمن عقد خارج لازمعقد نکاح زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد که در موارد مشروحه زیر با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز از دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق، خود را مطلقه کند. و نیز به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد تا در صورت بذل از طرف او قبول بذل کند. سؤالات زیر در این رابطه مطرح است: 1 ـ آیا بند (الف) و (ب) شرط فعل است یا شرط نتیجه؟ 2 ـ آیا مى توان این وکالت را به هم زد؟ 3 ـ آیا مى توان باتوافق زوجین این وکالت را به هم زد، یا اینکه وکالت کماکان باقى است؟
پاسخ :
1 ـ بند (الف) شرط فعل است نه شرط نتیجه(1) چون ذکر شده که منتقل کند، نه اینکه مال زوجه باشد. ولى بند (ب) شرط نتیجه است.
2 ـ همانطور که بیان شد وکالت محقق شده است. و وکالت اگر بلاعزل باشد و در ضمن عقد لازم شرط شده باشد، قابل عزل نیست.
3 ـ با توجه به اینکه وکالت مقید به بلاعزل، شده است، این وکالت مادامى که زوجیت باقى است، براى زوجه محفوظ است و قابل به هم زدن و عزل نیست. حتى با توافق طرفین.
پینوشت:
1 ـ شرط فعل این است که انجام کارى را شرط کنند. مثل اینکه کسى خانه خود را بفروشد و با خریدار شرط کند که اگر تا یکسال پس از فروش پول خانه را آوردم، خانه را به من برگردانى (کأن یقول، إن أنا جئتک بالثمن تردّ علىّ داری) یا اینکه زن در ضمن عقد ازدواج شرط کند که اگر زوج او را طلاق داد، مثلا، نصف اموال خود را بلاعوض به او هدیه کند.
شرط نتیجه این است که چیزى را که نتیجه کارى است شرط کنند، مثل اینکه خریدار به فروشنده بگوید اگر پول را آوردم، عین مورد معامله مال خودم باشد. (کأن یقول، لو جئتک بالثمن یکون العین لی) یا مثل وکالت در موردى که زن در ضمن عقد ازدواج بگوید من خودم را به شرط اینکه وکیل در طلاق باشم به زوجیت تو درآوردم.
منبع: جامع المسائل، استفتائات آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره)، جلد اول، قم: امیر العلم، 1383.
1 ـ بند (الف) شرط فعل است نه شرط نتیجه(1) چون ذکر شده که منتقل کند، نه اینکه مال زوجه باشد. ولى بند (ب) شرط نتیجه است.
2 ـ همانطور که بیان شد وکالت محقق شده است. و وکالت اگر بلاعزل باشد و در ضمن عقد لازم شرط شده باشد، قابل عزل نیست.
3 ـ با توجه به اینکه وکالت مقید به بلاعزل، شده است، این وکالت مادامى که زوجیت باقى است، براى زوجه محفوظ است و قابل به هم زدن و عزل نیست. حتى با توافق طرفین.
پینوشت:
1 ـ شرط فعل این است که انجام کارى را شرط کنند. مثل اینکه کسى خانه خود را بفروشد و با خریدار شرط کند که اگر تا یکسال پس از فروش پول خانه را آوردم، خانه را به من برگردانى (کأن یقول، إن أنا جئتک بالثمن تردّ علىّ داری) یا اینکه زن در ضمن عقد ازدواج شرط کند که اگر زوج او را طلاق داد، مثلا، نصف اموال خود را بلاعوض به او هدیه کند.
شرط نتیجه این است که چیزى را که نتیجه کارى است شرط کنند، مثل اینکه خریدار به فروشنده بگوید اگر پول را آوردم، عین مورد معامله مال خودم باشد. (کأن یقول، لو جئتک بالثمن یکون العین لی) یا مثل وکالت در موردى که زن در ضمن عقد ازدواج بگوید من خودم را به شرط اینکه وکیل در طلاق باشم به زوجیت تو درآوردم.
منبع: جامع المسائل، استفتائات آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره)، جلد اول، قم: امیر العلم، 1383.