منظور از غلبه اسلام بر همه ادیان
پرسش :
منظور از غلبه اسلام بر همه ادیان چیست و چه زمانی محقق خواهد شد؟
پاسخ :
در آیه 33 سوره «توبه» مى خوانیم: «هُوَ الَّذى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِیْنِ الْحَقِّ لِیُظْهِرهُ عَلَى الدِّیْنِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُوْنَ»؛ (او کسى است که پیامبرش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین ها پیروز گرداند، هر چند مشرکان ناخشنود باشند).
قابل توجّه اینکه این آیه، بعد از آیه «یُرِیْدُونَ اَنْ یُطْفِئُوا نُوْرَ اللهِ بِاَفْواهِهِمْ وَ یَأبَى اللهُ اِلاّ اَنْ یُتِمَّ نُوْرَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»؛ (آنها مى خواهند نورِ خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولى خدا جز این نمى خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند) آمده است. در این آیات، خداوند وعده غلبه و پیروزى اسلام را بر تمام ادیان جهان داده است. در اینکه منظور از پیروزى اسلام بر تمام ادیان چیست؟ مفسّران احتمالات زیادى داده اند. فخر رازى پنج تفسیر در اینجا ذکر مى کند که پاسخى است بر سؤالات مربوط به چگونگى این غلبه:
1ـ منظور، غلبه نسبى و موضعى است؛ چرا که اسلام در هر منطقه اى بر هر دین و آیینى پیروز شده است.
2ـ منظور، پیروزى بر ادیان در جزیرة العرب است.
3ـ منظور، آگاه ساختن پیامبر(صلى الله علیه وآله) از جمیع ادیان الهى است. (در اینجا جمله «لیظهر» به معنى آگاه ساختن تفسیر شده)
4ـ منظور، پیروزى و غلبه منطقى است؛ یعنى خداوند منطق اسلام را بر سایر ادیان پیروز مى گرداند.
5ـ منظور، پیروزى نهایى بر تمام ادیان و مذاهب به هنگام نزول عیسى(علیه السلام) و قیام مهدى(علیه السلام) است که اسلام جهان گیر خواهد شد.
بى شک تفسیر آیه به پیروزى منطقى آن هم به صورت وعده اى بر آینده مفهوم درستى ندارد؛ زیرا پیروزى منطقى اسلام از همان آغاز آشکار بود، به علاوه ماده ظهور و اظهار «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّیْنَ کُلَّهِ» به طورى که از موارد استعمال آن در قرآن مجید استفاده مى شود به معنى غلبه خارجى و عینى است؛ چنانکه در داستان اصحاب کهف مى خوانیم: «اِنَّهُمْ اِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ»(1)؛ (اگر آنان به شما دسترسى پیدا کنند سنگسارتان مى کنند).
در آیه 8 سوره «توبه» مى خوانیم: «کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لاَیَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلاًّ وَ لاَ ذِمَّةً»؛ (چگونه [پیمان مشرکان ارزش دارد]، در حالى که اگر بر شما غالب شوند، نه رعایت خویشاوندى با شما را مى کنند و نه پیمان را؟!). بدیهى است نه بت پرستان قوم اصحاب کهف و نه بت پرستان مکّه هرگز پیروزى منطقى بر خدا پرستان نداشتند. غلبه آنها تنها غلبه خارجى بود؛ بنابراین منظور از غلبه اسلام بر تمام ادیان، غلبه خارجى و عینى است نه غلبه منطقى و ذهنى.
این غلبه مراحل مختلفى دارد:
یک مرحله آن در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) واقع شد و مرحله وسیعتر آن در قرون بعد و مرحله نهایى به هنگام قیام مهدى(علیه السلام) حاصل مى شود؛ چرا که آیه شریفه سخن از غلبه اسلام بر تمام ادیان بدون هیچ قید و شرط مى گوید و غلبه مطلق و بى قید و شرط، در صورتى به طور کامل تحقق مى باید که سراسر روى زمین را فرا گیرد. همان گونه که در روایت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آمده است که فرمود: «لایَبْقى عَلى ظَهْرِ الاَرْضِ بَیْتُ مَدَر وَ لا وَبَر اِلاّ اَدخَلَهُ اللّهُ کَلِمَة الاِسْلامِ»(2)؛ (هیچ خانه اى بر روى زمین باقى نمى ماند [نه خانه هایى که از سنگ و گل ساخته شده و نه خیمه هایى که از کرک و مو بافته اند] مگر اینکه خداوند اسلام را در آن وارد مى کند).
شبیه همین معنى در تفسیر «الدّر المنثور» از سعید بن منصور و ابن منذر و بیهقى در سنن اش از جابربن عبدالله نقل شده است که در تفسیر این آیه گفت: «لایَکُونُ ذلِکَ حَتى لایَبْقى یَهُودِىُّ وَلا نَصْرانِىٌّ صاحِبُ مِلَّة اِلاّ الاِسْلامُ»(3)؛ (این معنى تحقق نمى یابد مگر آن زمانى که هیچ یهودى و نصرانى صاحب مذهب و ملّت نخواهند بود مگر اسلام، همگى در سایه اسلام قرار خواهند گرفت و همه جا سخن از اسلام و کلمه توحید و عظمت خداوند یکتا است). آرى در آن روز بزرگ؛ این وعده بزرگ تحقق مى یابد و به قول شاعر:
همه جا نغمه قرآن و دعا خواهد شد
همه جا غلغل تسبیح و ثنا خواهد شد
بانگ تکبیر ز هر بام و درى برخیزد
عیش دجّال مبدّل به عزا خواهد شد
عالم آن گونه که از ظلم و ستم پرگشته
پر ز انوار عدالت همه جا خواهد شد
اهرمن خیمه ز اطراف جهان برچیند
همه جا مظهر انوار خدا خواهد شد!
همین معنى از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه فوق نقل شده است، فرمود: «وَ اللهِ ما نَزَلَ تَأویلُها بَعْدُ وَ لا یَنْزِلُ تَأوِیلُها، حتّى یَخْرُجَ الْقائِمُ فَاِذا خَرَجَ الْقائِمُ لَمْ یَبْقَ کافِرٌ بِاللهِ الْعَظیمِ»(4)؛ (به خدا سوگند هنوز مضمون این آیه [در مرحله نهایى] تحقق نیافته است و تنها زمانى تحقق مى پذیرد که حضرت قائم(علیه السلام) خروج کند و به هنگامى که او قیام نماید کافرى نسبت به خداوند در تمام جهان باقى نمى ماند).
این نکته نیز حائز اهمیّت است که جمله «هُوَ الَّذى اَرْسَلَ رَسُوْلَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرهُ عَلَى الِّدینِ کُلِّه» در سه سوره از قرآن آمده است: اوّل سوره «توبه» آیه 33، دوّم سوره «فتح» آیه 28، سوم سوره «صف» آیه 9 و این تکرار نشان مى دهد که قرآن مجید با تأکید هر چه بیشتر این مسأله را پى گیرى کرده است.
در حدیث دیگرى که در منابع اهل سنّت از ابوهریره نقل شده است مى خوانیم: منظور از جمله «لِیُظْهِرَهُ عَلى الدِّینِ کُلِّهِ» خروج عیسى بن مریم(علیه السلام) است و مى دانیم خروج عیسى بن مریم(علیه السلام) طبق روایات اسلامى به هنگام قیام مهدى(علیه السلام)است.(5)
این بحث را با حدیث دیگرى که از قتاده [مفسّر معروف] نقل شده است به پایان مى بریم؛ او در تفسیر این آیه مى گوید: «اَلاَدیانُ سِتَّةٌ: اَلَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا، وَ الصّابِئِیْنَ، و َالنَّصارى، وَ الَمجُوسُ، وَ الَّذینَ اَشْرَکُوا، فَالَادْیانُ کُلُّها تَدْخُلُ فى دِیْنِ الاِسْلامِ»(6)؛ (در عالم، شش دین وجود دارد: الذین آمنوا [مسلمانان]، یهود، ستاره پرستان، نصارى، مجوس و مشرکان، همه این ادیان داخل در اسلام مى شوند).
روشن است که این معنى به طور نهایى هنوز تحقق نیافته و جز در عصر قیام مهدى(علیه السلام) حاصل نمى شود. این نکته نیز قابل ملاحظه است که منظور، از میان رفتن آیین یهود و مسیحیّت به طور کامل نیست؛ بلکه منظور حاکمیّت اسلام بر همه جهان است.(دقت کنید)
پینوشتها:
(1). سوره کهف، آیه 20.
(2). مجمع البیان فى تفسیر القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم، ج 5، ص 38، (المعنى).
(3). الدر المنثور فى تفسیر المأثور، سیوطى، جلال الدین، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، قم، 1404 ق، ج 3، ص 231، (قوله تعالى هو الذی أرسل رسوله الآیة).
(4). تفسیر نور الثقلین، عروسى حویزى، عبد على بن جمعه، تحقیق: رسولى محلاتی، سید هاشم، انتشارات اسماعیلیان، قم، 1415 ق، چاپ چهارم، ج 2، ص 211، سوره توبه، آیات 31 الى 33.
(5). الدر المنثور فى تفسیر المأثور، همان، ج 3، ص 231، (قوله تعالى هو الذی أرسل رسوله الآیة).
(6). همان.
منبع: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش، چاپ ششم، ج 9، ص 436.
در آیه 33 سوره «توبه» مى خوانیم: «هُوَ الَّذى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِیْنِ الْحَقِّ لِیُظْهِرهُ عَلَى الدِّیْنِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُوْنَ»؛ (او کسى است که پیامبرش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین ها پیروز گرداند، هر چند مشرکان ناخشنود باشند).
قابل توجّه اینکه این آیه، بعد از آیه «یُرِیْدُونَ اَنْ یُطْفِئُوا نُوْرَ اللهِ بِاَفْواهِهِمْ وَ یَأبَى اللهُ اِلاّ اَنْ یُتِمَّ نُوْرَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»؛ (آنها مى خواهند نورِ خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولى خدا جز این نمى خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند) آمده است. در این آیات، خداوند وعده غلبه و پیروزى اسلام را بر تمام ادیان جهان داده است. در اینکه منظور از پیروزى اسلام بر تمام ادیان چیست؟ مفسّران احتمالات زیادى داده اند. فخر رازى پنج تفسیر در اینجا ذکر مى کند که پاسخى است بر سؤالات مربوط به چگونگى این غلبه:
1ـ منظور، غلبه نسبى و موضعى است؛ چرا که اسلام در هر منطقه اى بر هر دین و آیینى پیروز شده است.
2ـ منظور، پیروزى بر ادیان در جزیرة العرب است.
3ـ منظور، آگاه ساختن پیامبر(صلى الله علیه وآله) از جمیع ادیان الهى است. (در اینجا جمله «لیظهر» به معنى آگاه ساختن تفسیر شده)
4ـ منظور، پیروزى و غلبه منطقى است؛ یعنى خداوند منطق اسلام را بر سایر ادیان پیروز مى گرداند.
5ـ منظور، پیروزى نهایى بر تمام ادیان و مذاهب به هنگام نزول عیسى(علیه السلام) و قیام مهدى(علیه السلام) است که اسلام جهان گیر خواهد شد.
بى شک تفسیر آیه به پیروزى منطقى آن هم به صورت وعده اى بر آینده مفهوم درستى ندارد؛ زیرا پیروزى منطقى اسلام از همان آغاز آشکار بود، به علاوه ماده ظهور و اظهار «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّیْنَ کُلَّهِ» به طورى که از موارد استعمال آن در قرآن مجید استفاده مى شود به معنى غلبه خارجى و عینى است؛ چنانکه در داستان اصحاب کهف مى خوانیم: «اِنَّهُمْ اِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ»(1)؛ (اگر آنان به شما دسترسى پیدا کنند سنگسارتان مى کنند).
در آیه 8 سوره «توبه» مى خوانیم: «کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لاَیَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلاًّ وَ لاَ ذِمَّةً»؛ (چگونه [پیمان مشرکان ارزش دارد]، در حالى که اگر بر شما غالب شوند، نه رعایت خویشاوندى با شما را مى کنند و نه پیمان را؟!). بدیهى است نه بت پرستان قوم اصحاب کهف و نه بت پرستان مکّه هرگز پیروزى منطقى بر خدا پرستان نداشتند. غلبه آنها تنها غلبه خارجى بود؛ بنابراین منظور از غلبه اسلام بر تمام ادیان، غلبه خارجى و عینى است نه غلبه منطقى و ذهنى.
این غلبه مراحل مختلفى دارد:
یک مرحله آن در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) واقع شد و مرحله وسیعتر آن در قرون بعد و مرحله نهایى به هنگام قیام مهدى(علیه السلام) حاصل مى شود؛ چرا که آیه شریفه سخن از غلبه اسلام بر تمام ادیان بدون هیچ قید و شرط مى گوید و غلبه مطلق و بى قید و شرط، در صورتى به طور کامل تحقق مى باید که سراسر روى زمین را فرا گیرد. همان گونه که در روایت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آمده است که فرمود: «لایَبْقى عَلى ظَهْرِ الاَرْضِ بَیْتُ مَدَر وَ لا وَبَر اِلاّ اَدخَلَهُ اللّهُ کَلِمَة الاِسْلامِ»(2)؛ (هیچ خانه اى بر روى زمین باقى نمى ماند [نه خانه هایى که از سنگ و گل ساخته شده و نه خیمه هایى که از کرک و مو بافته اند] مگر اینکه خداوند اسلام را در آن وارد مى کند).
شبیه همین معنى در تفسیر «الدّر المنثور» از سعید بن منصور و ابن منذر و بیهقى در سنن اش از جابربن عبدالله نقل شده است که در تفسیر این آیه گفت: «لایَکُونُ ذلِکَ حَتى لایَبْقى یَهُودِىُّ وَلا نَصْرانِىٌّ صاحِبُ مِلَّة اِلاّ الاِسْلامُ»(3)؛ (این معنى تحقق نمى یابد مگر آن زمانى که هیچ یهودى و نصرانى صاحب مذهب و ملّت نخواهند بود مگر اسلام، همگى در سایه اسلام قرار خواهند گرفت و همه جا سخن از اسلام و کلمه توحید و عظمت خداوند یکتا است). آرى در آن روز بزرگ؛ این وعده بزرگ تحقق مى یابد و به قول شاعر:
همه جا نغمه قرآن و دعا خواهد شد
همه جا غلغل تسبیح و ثنا خواهد شد
بانگ تکبیر ز هر بام و درى برخیزد
عیش دجّال مبدّل به عزا خواهد شد
عالم آن گونه که از ظلم و ستم پرگشته
پر ز انوار عدالت همه جا خواهد شد
اهرمن خیمه ز اطراف جهان برچیند
همه جا مظهر انوار خدا خواهد شد!
همین معنى از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه فوق نقل شده است، فرمود: «وَ اللهِ ما نَزَلَ تَأویلُها بَعْدُ وَ لا یَنْزِلُ تَأوِیلُها، حتّى یَخْرُجَ الْقائِمُ فَاِذا خَرَجَ الْقائِمُ لَمْ یَبْقَ کافِرٌ بِاللهِ الْعَظیمِ»(4)؛ (به خدا سوگند هنوز مضمون این آیه [در مرحله نهایى] تحقق نیافته است و تنها زمانى تحقق مى پذیرد که حضرت قائم(علیه السلام) خروج کند و به هنگامى که او قیام نماید کافرى نسبت به خداوند در تمام جهان باقى نمى ماند).
این نکته نیز حائز اهمیّت است که جمله «هُوَ الَّذى اَرْسَلَ رَسُوْلَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرهُ عَلَى الِّدینِ کُلِّه» در سه سوره از قرآن آمده است: اوّل سوره «توبه» آیه 33، دوّم سوره «فتح» آیه 28، سوم سوره «صف» آیه 9 و این تکرار نشان مى دهد که قرآن مجید با تأکید هر چه بیشتر این مسأله را پى گیرى کرده است.
در حدیث دیگرى که در منابع اهل سنّت از ابوهریره نقل شده است مى خوانیم: منظور از جمله «لِیُظْهِرَهُ عَلى الدِّینِ کُلِّهِ» خروج عیسى بن مریم(علیه السلام) است و مى دانیم خروج عیسى بن مریم(علیه السلام) طبق روایات اسلامى به هنگام قیام مهدى(علیه السلام)است.(5)
این بحث را با حدیث دیگرى که از قتاده [مفسّر معروف] نقل شده است به پایان مى بریم؛ او در تفسیر این آیه مى گوید: «اَلاَدیانُ سِتَّةٌ: اَلَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا، وَ الصّابِئِیْنَ، و َالنَّصارى، وَ الَمجُوسُ، وَ الَّذینَ اَشْرَکُوا، فَالَادْیانُ کُلُّها تَدْخُلُ فى دِیْنِ الاِسْلامِ»(6)؛ (در عالم، شش دین وجود دارد: الذین آمنوا [مسلمانان]، یهود، ستاره پرستان، نصارى، مجوس و مشرکان، همه این ادیان داخل در اسلام مى شوند).
روشن است که این معنى به طور نهایى هنوز تحقق نیافته و جز در عصر قیام مهدى(علیه السلام) حاصل نمى شود. این نکته نیز قابل ملاحظه است که منظور، از میان رفتن آیین یهود و مسیحیّت به طور کامل نیست؛ بلکه منظور حاکمیّت اسلام بر همه جهان است.(دقت کنید)
پینوشتها:
(1). سوره کهف، آیه 20.
(2). مجمع البیان فى تفسیر القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم، ج 5، ص 38، (المعنى).
(3). الدر المنثور فى تفسیر المأثور، سیوطى، جلال الدین، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، قم، 1404 ق، ج 3، ص 231، (قوله تعالى هو الذی أرسل رسوله الآیة).
(4). تفسیر نور الثقلین، عروسى حویزى، عبد على بن جمعه، تحقیق: رسولى محلاتی، سید هاشم، انتشارات اسماعیلیان، قم، 1415 ق، چاپ چهارم، ج 2، ص 211، سوره توبه، آیات 31 الى 33.
(5). الدر المنثور فى تفسیر المأثور، همان، ج 3، ص 231، (قوله تعالى هو الذی أرسل رسوله الآیة).
(6). همان.
منبع: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش، چاپ ششم، ج 9، ص 436.