چرا ایران با با رژیم کمونیستی چین رابطه دارد؟
پرسش :
چرا جمهوری اسلامی با رژیم کمونیستی چین رابطه دارد؟ کمونیستها که از آمریکا برای مسلمانان بدترند.
پاسخ :
آمریکا به تازگی نام چین را با تأکید بر "کمونیست" میآورند تا "چین هراسی" را [پس از اسلام هراسی]، بیشتر فرافکنی کنند! آیا ما نیز باید در فضای مجازی یا طرح سؤال، همین کار بار بکنیم؟!
به فرض که پرسش دربارهی چرایی روابط جمهوری اسلامی ایران با چین باشد، چرا با آمریکا مقایسه میشود؟! پس در این جوّسازی، اهداف دیگری تعقیب میشود.
جالب آن که پرسش این نیست که چرا جمهوری اسلامی ایران، رابطه با چین را گسترش میدهد، بلکه این است که اصلاً چرا رابطه دارد؟! حال بپرسید: «چرا نداشته باشد؟!»، آیا خواهند گفت: «چون آمریکاییها بهترند؟!» - آیا این یک تحلیل سیاسی است؟!
از کجا دانسته شد که کمونیستها از آمریکاییها بدترند و یا آمریکاییها بهترند؟! ملاک تشخیص این بدتری یا بهتری چیست؟! چه کسی گفته که آمریکای امپریالیسم، از چین کمونیست (با اقتصاد آزاد) بهتر است؟!
این همان دروغپردازیهای عوامفریبانه در زمان شاه است که در آن زمان ایران استعمار آمریکا و انگلیس بود، و البته هم مرز با شوروی سایق (روسیه) نیز بود! میگفتند: «کمونیستها کلاً ملحد هستند، اما آمریکاییها، انگلیسیها و حتی یهودیها، همه اهل کتاب هستند، پس از آنها بهترند»! در حالی که مردم شوروی سابق و حتی بسیاری از مسئولین همچنان مسیحی و یا حتی مسلمان بودند، و بسیاری از رؤسا و مدیران آمریکا، انگلیس، اسرائیل (صهیونیزم بین الملل)، فراماسون، شیطانپرست و هم چنان کافر بوده و هستند!
در داخل جهان اسلام (و حتی جمهوری اسلامی ایران) نیز همینطور بوده و هست. بسیاری از اهل حجاز مسیحی و یهودی بودند و به ویژه مسیحیان، دشمنی زیادی با مسلمانان نداشتند، اما بسیاری از مسلمانان، منافق، خوارج، کوفیان، شامیان و ... بوده و هستند و زیر پرچم اسلام و به نام قرآن کریم، مسلمانان را قتل عام کرده و میکنند! چه بسا آن بتپرست ژاپنی، چینی، هندو و ... به حسب ظاهر دشمنی مستقیمی با مسلمانان نداشته باشد، اما طالبان، القاعده، داعش، النصره، بوکوحرام و ...، همه برای جنگ نیابتی از سوی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و نسل کُشی مسلمانان تأسیس شدهاند.
پس، باید دید که ملاک سنجش بهتری و بدتری چیست که با این یقین گفته میشود: «آمریکاییها بهترند، یا چینیها بدترند و ...»؟!
آیا کشورهای اروپایی که با آنان ارتباط داریم [از جمله انگلیس و فرانسه و سپس آلمان] که همه متحد آمریکا هستند، بهتر از آمریکا، یا چین یا روسیه هستند؟!
بنابراین، جمهوری اسلامی ایران، حتی در ارتباط با آمریکا نیز مشکلی ندارد؛ منتهی ارتباطات باید بر پایهی مصالح سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و حفظ استقلال کشور و عزت یک ملت باشد.
اگر چه ستون پنجم داخلی که در سطوح متفاوت نفوذ کردهاند، القا میکنند که ایران با آمریکا دشمنی دارد و قطع ارتباط کرده است، اما دقت شود که این آمریکا بود که (به غیر جنایات تاریخی در ایران)، از شاه برای کشتار ملت ایران حمایت کرد – جنگ داخلی کردستان را به راه انداخت – صدام را برای حمله به ایران تحریک و تجهیز کرد – تحریم اقتصادی را حربهی فشار بر مردم قرار داد – ترورهای وحشتناکی (حتی رئیس جمهور و نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران) را به راه انداخت و از دانشمندان تا آیات عظام و از جلمه سردار شیهد حاج قاسم سلیمانی را ترور کرد و با افتخار گفته و میگوید که این کار ما بود – فتنههای داخلی را به راهاندازد – دائم به شورای امنیت شکایت میکند – تحریمهای یکجانبه و غیر قانونی را تحمیل میکند و حتی کشورها، بانکها و شرکتهای خارجی و غیر آمریکایی را تحت فشار قرار میدهد و ...!
آمریکا، هم اکنون نیز نه تنها مایل به برقراری ارتباط سالم با جمهوری اسلامی ایران نمیباشد، بلکه صریحاً اعلام مینماید: «سیاست خارجی آمریکا، هدفی جز براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران ندارد»!
حال اگر یک عده به رغم تمامی این مسائل، هنوز گمان میکنند «بدون آمریکا نمیشود نفس کشید» و هم چنان سنگ ارتباط با آمریکا، هر چند ذلیلانه را بر سینه میکویند، مسئله دیگری است!
چین به لحاظ اقتصادی، بسیار قویتر از آمریکاست و بزرگترین طلبکار آمریکا نیز محسوب میگردد. آمریکا ورشکستهترین و بدهکارترین اقتصاد جهان است و بیشترین بدهیاش به چین میباشد – چین به لحاظ سیاسی نیز به حسب ظاهر، مواضع خصمانه و جنگی با هیچ کشوری ندارد (بر عکس آمریکا که در تمام جهان جنگ افروزی کرده است) – تمامی قطعنامههای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را در شورای امنیت وتو میکند – در طول مدت تحمیل تحریمهای آمریکایی، روابط اقتصادی خود با جمهوری اسلامی ایران را قطع نکرده است – از رژیم اشغالگر اسرائیل و جنایاتش حمایت نمیکند – گروهکهای تروریستی ایجاد نمیکند و جان ملت ایران و مسلمانان جهان نمیاندازد و ... .
البته یقیناً حکومت و دولت چین، صیغه برادری با جمهوری اسلامی ایران نخوانده است، و پسر خاله نیز نشده است و به طور حتم [مانند هر کشور و دولت دیگری]، در تمامی مواضع، اهداف و منافع خودش را در نظر دارد، چنان که ما نیز اهداف و منافع خودمان را در نظر داریم؛ لذا باید در عقد هر گونه قرارداری با چین و یا با هر کشور دیگری، نهایت دقت، بصیرت و دورنگری معمول گردد، تا تجربیات تلخ گذشته در قرارداد با دولتها، شرکتها، کمپانیها، پیمانکاران و حتی مربیان ورزشی خارجی، تکرار نگردد.
بنابراین، ارتباط "ایران، چین و روسیه" [که سه قدرت بزرگ جهانی و مستقل از آمریکا محسوب میشوند] و گسترش روابط سیاسی و اقتصادی بین این کشورها، یعنی سقوط کامل نظام سلطه! لذا به کابوسی وحشتناک برای آمریکا تبدیل شده است. این قطع ارتباطی، باید از سالها پیش ترسیم و تحکیم میشد که متأسفانه و به دلایل گوناگونی نشد!
منبع: ایکس شبهه
آمریکا به تازگی نام چین را با تأکید بر "کمونیست" میآورند تا "چین هراسی" را [پس از اسلام هراسی]، بیشتر فرافکنی کنند! آیا ما نیز باید در فضای مجازی یا طرح سؤال، همین کار بار بکنیم؟!
به فرض که پرسش دربارهی چرایی روابط جمهوری اسلامی ایران با چین باشد، چرا با آمریکا مقایسه میشود؟! پس در این جوّسازی، اهداف دیگری تعقیب میشود.
جالب آن که پرسش این نیست که چرا جمهوری اسلامی ایران، رابطه با چین را گسترش میدهد، بلکه این است که اصلاً چرا رابطه دارد؟! حال بپرسید: «چرا نداشته باشد؟!»، آیا خواهند گفت: «چون آمریکاییها بهترند؟!» - آیا این یک تحلیل سیاسی است؟!
از کجا دانسته شد که کمونیستها از آمریکاییها بدترند و یا آمریکاییها بهترند؟! ملاک تشخیص این بدتری یا بهتری چیست؟! چه کسی گفته که آمریکای امپریالیسم، از چین کمونیست (با اقتصاد آزاد) بهتر است؟!
این همان دروغپردازیهای عوامفریبانه در زمان شاه است که در آن زمان ایران استعمار آمریکا و انگلیس بود، و البته هم مرز با شوروی سایق (روسیه) نیز بود! میگفتند: «کمونیستها کلاً ملحد هستند، اما آمریکاییها، انگلیسیها و حتی یهودیها، همه اهل کتاب هستند، پس از آنها بهترند»! در حالی که مردم شوروی سابق و حتی بسیاری از مسئولین همچنان مسیحی و یا حتی مسلمان بودند، و بسیاری از رؤسا و مدیران آمریکا، انگلیس، اسرائیل (صهیونیزم بین الملل)، فراماسون، شیطانپرست و هم چنان کافر بوده و هستند!
در داخل جهان اسلام (و حتی جمهوری اسلامی ایران) نیز همینطور بوده و هست. بسیاری از اهل حجاز مسیحی و یهودی بودند و به ویژه مسیحیان، دشمنی زیادی با مسلمانان نداشتند، اما بسیاری از مسلمانان، منافق، خوارج، کوفیان، شامیان و ... بوده و هستند و زیر پرچم اسلام و به نام قرآن کریم، مسلمانان را قتل عام کرده و میکنند! چه بسا آن بتپرست ژاپنی، چینی، هندو و ... به حسب ظاهر دشمنی مستقیمی با مسلمانان نداشته باشد، اما طالبان، القاعده، داعش، النصره، بوکوحرام و ...، همه برای جنگ نیابتی از سوی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و نسل کُشی مسلمانان تأسیس شدهاند.
پس، باید دید که ملاک سنجش بهتری و بدتری چیست که با این یقین گفته میشود: «آمریکاییها بهترند، یا چینیها بدترند و ...»؟!
آیا کشورهای اروپایی که با آنان ارتباط داریم [از جمله انگلیس و فرانسه و سپس آلمان] که همه متحد آمریکا هستند، بهتر از آمریکا، یا چین یا روسیه هستند؟!
روابط بین الملل
جمهوری اسلامی ایران، طبق قانون اساسی و سیاست خارجی خود، با تمامی کشورها، حکومتها و دولتهای جهان که مشروعیت داشته باشند، میتواند رابطه داشته باشد؛ و علت عدم ارتباط کلی با اسرائیل نیز عدم مشروعیت این رژیم جعلی، در سرزمین غصبی فلسطین میباشد.بنابراین، جمهوری اسلامی ایران، حتی در ارتباط با آمریکا نیز مشکلی ندارد؛ منتهی ارتباطات باید بر پایهی مصالح سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و حفظ استقلال کشور و عزت یک ملت باشد.
اگر چه ستون پنجم داخلی که در سطوح متفاوت نفوذ کردهاند، القا میکنند که ایران با آمریکا دشمنی دارد و قطع ارتباط کرده است، اما دقت شود که این آمریکا بود که (به غیر جنایات تاریخی در ایران)، از شاه برای کشتار ملت ایران حمایت کرد – جنگ داخلی کردستان را به راه انداخت – صدام را برای حمله به ایران تحریک و تجهیز کرد – تحریم اقتصادی را حربهی فشار بر مردم قرار داد – ترورهای وحشتناکی (حتی رئیس جمهور و نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران) را به راه انداخت و از دانشمندان تا آیات عظام و از جلمه سردار شیهد حاج قاسم سلیمانی را ترور کرد و با افتخار گفته و میگوید که این کار ما بود – فتنههای داخلی را به راهاندازد – دائم به شورای امنیت شکایت میکند – تحریمهای یکجانبه و غیر قانونی را تحمیل میکند و حتی کشورها، بانکها و شرکتهای خارجی و غیر آمریکایی را تحت فشار قرار میدهد و ...!
آمریکا، هم اکنون نیز نه تنها مایل به برقراری ارتباط سالم با جمهوری اسلامی ایران نمیباشد، بلکه صریحاً اعلام مینماید: «سیاست خارجی آمریکا، هدفی جز براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران ندارد»!
حال اگر یک عده به رغم تمامی این مسائل، هنوز گمان میکنند «بدون آمریکا نمیشود نفس کشید» و هم چنان سنگ ارتباط با آمریکا، هر چند ذلیلانه را بر سینه میکویند، مسئله دیگری است!
ارتباط با چین
مردم (اذهان عمومی)، زیاد هم از چگونگی ارتباط جمهوری اسلامی ایران با چین یا روسیه چیزی نمیدانند، اما همگان مخاطب فضای مجازی هستند! و چون آمریکا و متحدان اروپاییاش، بسیار مخالف و نگران گسترش دامنهی ارتباطات جمهوری اسلامی ایران با جهان و از جمله چین هستند، و دائماً فضاسازی میکنند، این عوام نیز منفعل شده و میپرسند: «چرا با چین رابطه داشته باشیم»؟! خب چرا نداشته باشیم؟!چین به لحاظ اقتصادی، بسیار قویتر از آمریکاست و بزرگترین طلبکار آمریکا نیز محسوب میگردد. آمریکا ورشکستهترین و بدهکارترین اقتصاد جهان است و بیشترین بدهیاش به چین میباشد – چین به لحاظ سیاسی نیز به حسب ظاهر، مواضع خصمانه و جنگی با هیچ کشوری ندارد (بر عکس آمریکا که در تمام جهان جنگ افروزی کرده است) – تمامی قطعنامههای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را در شورای امنیت وتو میکند – در طول مدت تحمیل تحریمهای آمریکایی، روابط اقتصادی خود با جمهوری اسلامی ایران را قطع نکرده است – از رژیم اشغالگر اسرائیل و جنایاتش حمایت نمیکند – گروهکهای تروریستی ایجاد نمیکند و جان ملت ایران و مسلمانان جهان نمیاندازد و ... .
البته یقیناً حکومت و دولت چین، صیغه برادری با جمهوری اسلامی ایران نخوانده است، و پسر خاله نیز نشده است و به طور حتم [مانند هر کشور و دولت دیگری]، در تمامی مواضع، اهداف و منافع خودش را در نظر دارد، چنان که ما نیز اهداف و منافع خودمان را در نظر داریم؛ لذا باید در عقد هر گونه قرارداری با چین و یا با هر کشور دیگری، نهایت دقت، بصیرت و دورنگری معمول گردد، تا تجربیات تلخ گذشته در قرارداد با دولتها، شرکتها، کمپانیها، پیمانکاران و حتی مربیان ورزشی خارجی، تکرار نگردد.
ترسیم روابط خارجی
اگر آسیای غربی (خاورمیانه) را با توجه موقعیت مرکزی جغرافیای طبیعی ایران، به شمال و جنوب خلیج فارس تقسیم نماییم و سپس وضعیت کشورها و حکومتها را مورد مطالعه قرار دهیم، متوجه میشویم که جنوب خلیج فارس (کشورهای عربی)، همه به صورت رسمی و علنی، دست نشانده و مستعمرهی آمریکا و انگلیس و بالتبع زیر نفوذ اسرائیل هستند! اما کشورهای شمال خلیج فارس اینگونه نیستند. بزرگترین کشور، جمهوری اسلامی ایران است که نه تنها کاملاً مستقل است، بلکه محور اصلی مقاومت به شمار میرود – عراق با آمریکا روابط خصمانه دارد – پاکستان، دست کم به حسب ظاهر، ادعای استقلال دارد و به صورت مستقیم وابسته نیست. افغانستان مرز مشترک با خلیج فارس ندارد، اما بخش شمالی پاکستان و پل ارتباطی جهان با چین محسوب میگردد که تحت اشغال نظامی آمریکا درآمده است – کشورهای شمالی ایران نیز به صورت مستقیم مستعمره آمریکا نمیباشند.بنابراین، ارتباط "ایران، چین و روسیه" [که سه قدرت بزرگ جهانی و مستقل از آمریکا محسوب میشوند] و گسترش روابط سیاسی و اقتصادی بین این کشورها، یعنی سقوط کامل نظام سلطه! لذا به کابوسی وحشتناک برای آمریکا تبدیل شده است. این قطع ارتباطی، باید از سالها پیش ترسیم و تحکیم میشد که متأسفانه و به دلایل گوناگونی نشد!
منبع: ایکس شبهه