پرسش :
آيا قرآن در حجيت و تبيين معارف مستقل است؟
پاسخ :
قرآن كريم هم در اصل حجيت و هم در تبيين خطوط كلي معارف دين مستقل است؛ يعني حجيّت آن ذاتي است و با خودْ تفسير ميپذيرد؛ گرچه انديشههاي بيروني به عنوان مبدأ قابلي فهم قرآن سهيم است. مخاطبان قرآن براي بهرهگيري از ظواهر قرآن به سرمايهاي فراتر از علوم پايه مؤثر در فهم قرآن و ضميري كه به تيرگي گناه آلـوده نباشد نياز ندارنـد.
استقلال قرآن كريم در حجّيت و تبيين معارف و همچنين اتقان شيوه تفسيري "قرآن به قرآن" با دلايلي چند قابل اثبات است:
1 ـ قرآن كريم خود را به عنوان "نور" معرفي ميكند: "قد جاءكم من الله نور وكتاب مبين"(١)، "واتّبعوا النور الذي أنزل معه"(٢) و بارزترين ويژگي نور آن است كه هم خود روشن است و هم روشنگر غير خود است؛ يعني هم در روشن بودن خود و هم در روشن كردن اشياي ديگر نيازمند به غير نيست.
مقتضاي نور بودن قرآن كريم نيز اين است كه نه در روشن بودن خود نيازمند غير باشد و نه در روشن كردنِ غير؛ زيرا در صورت نياز به مبيّني ديگر، آن مُبَيِّنْ اصل بوده، قرآن كريم فرع آن خواهد بود و اين فرع و تابع قرار گرفتن قرآن با نور بودن آن ناسازگار است.
از سويي ديگر، بيترديد بسياري از معارف قرآني با ضميمه كردن دو يا چند آيه حاصل ميشود و رسيدن به آن معرفت، از راهِ يك آيه به تنهايي ميسور نيست. نور بودن قرآن ايجاب ميكند، همه آياتي كه مبيّن حدود، قيود و قراين يك مطلب است با هم بررسي شود، تا قرآن كريم در هيچ بخشي مطلب تيره و مبهم نداشته باشد.
2 ـ يكي از صفات قرآن كريم: "تبيان كل شيء" است: "ونزّلنا عليك الكتاب تبياناً لكل شيء..."(٣) كتابي كه بيانگر همه علوم و معارف ضروري و سودمند براي بشر يا بيانگر همه حقايق جهان آفرينش است، در تبيين خود نيازي به غير ندارد، بلكه در بيان خويش به خود متكي است و برخي از آياتش با برخي ديگر تبيين و تفسير ميشود وگرنه كتابي كه تبيان خود نباشد، چگونه ميتواند تبيان هر چيز ديگر باشد؟
لازم است توجه شود: منظور از اين كه "چون قرآنْ تبيان همه چيز است، تبيان خود نيز خواهد بود" اين نيست كه چون هر آيه، تبيان همه چيز است، پس تبيان خود هم هست، بلكه مقصود آن است كه "مجموع قرآن" تبيان همه چيز است، پس "مجموع قرآن" تبيان خود هم خواهد بود. بنابراين، كمبود هر آيهاي حتماً با آيه ديگر تأمين ميشود و از جمعبندي نهاييِ همه آياتِ مناسبِ لفظي و معنوي با يكديگر، معناي روشني از آنها به دست ميآيد.
3 ـ قرآن كريم در كنار دعوتِ انسانها به تدبر، دعويِ انتساب به خداي سبحان و مبرّا بودن از هر گونه اختلاف و ناهماهنگي دروني دارد.
١ ـ سوره مائده، آيه 15.
٢ ـ سوره اعراف، آيه 157.
٣ ـ سوره نحل، آيه 89.
مأخذ: ( تفسیر تسنيم، ج ١، ص ٦٤)
قرآن كريم هم در اصل حجيت و هم در تبيين خطوط كلي معارف دين مستقل است؛ يعني حجيّت آن ذاتي است و با خودْ تفسير ميپذيرد؛ گرچه انديشههاي بيروني به عنوان مبدأ قابلي فهم قرآن سهيم است. مخاطبان قرآن براي بهرهگيري از ظواهر قرآن به سرمايهاي فراتر از علوم پايه مؤثر در فهم قرآن و ضميري كه به تيرگي گناه آلـوده نباشد نياز ندارنـد.
استقلال قرآن كريم در حجّيت و تبيين معارف و همچنين اتقان شيوه تفسيري "قرآن به قرآن" با دلايلي چند قابل اثبات است:
1 ـ قرآن كريم خود را به عنوان "نور" معرفي ميكند: "قد جاءكم من الله نور وكتاب مبين"(١)، "واتّبعوا النور الذي أنزل معه"(٢) و بارزترين ويژگي نور آن است كه هم خود روشن است و هم روشنگر غير خود است؛ يعني هم در روشن بودن خود و هم در روشن كردن اشياي ديگر نيازمند به غير نيست.
مقتضاي نور بودن قرآن كريم نيز اين است كه نه در روشن بودن خود نيازمند غير باشد و نه در روشن كردنِ غير؛ زيرا در صورت نياز به مبيّني ديگر، آن مُبَيِّنْ اصل بوده، قرآن كريم فرع آن خواهد بود و اين فرع و تابع قرار گرفتن قرآن با نور بودن آن ناسازگار است.
از سويي ديگر، بيترديد بسياري از معارف قرآني با ضميمه كردن دو يا چند آيه حاصل ميشود و رسيدن به آن معرفت، از راهِ يك آيه به تنهايي ميسور نيست. نور بودن قرآن ايجاب ميكند، همه آياتي كه مبيّن حدود، قيود و قراين يك مطلب است با هم بررسي شود، تا قرآن كريم در هيچ بخشي مطلب تيره و مبهم نداشته باشد.
2 ـ يكي از صفات قرآن كريم: "تبيان كل شيء" است: "ونزّلنا عليك الكتاب تبياناً لكل شيء..."(٣) كتابي كه بيانگر همه علوم و معارف ضروري و سودمند براي بشر يا بيانگر همه حقايق جهان آفرينش است، در تبيين خود نيازي به غير ندارد، بلكه در بيان خويش به خود متكي است و برخي از آياتش با برخي ديگر تبيين و تفسير ميشود وگرنه كتابي كه تبيان خود نباشد، چگونه ميتواند تبيان هر چيز ديگر باشد؟
لازم است توجه شود: منظور از اين كه "چون قرآنْ تبيان همه چيز است، تبيان خود نيز خواهد بود" اين نيست كه چون هر آيه، تبيان همه چيز است، پس تبيان خود هم هست، بلكه مقصود آن است كه "مجموع قرآن" تبيان همه چيز است، پس "مجموع قرآن" تبيان خود هم خواهد بود. بنابراين، كمبود هر آيهاي حتماً با آيه ديگر تأمين ميشود و از جمعبندي نهاييِ همه آياتِ مناسبِ لفظي و معنوي با يكديگر، معناي روشني از آنها به دست ميآيد.
3 ـ قرآن كريم در كنار دعوتِ انسانها به تدبر، دعويِ انتساب به خداي سبحان و مبرّا بودن از هر گونه اختلاف و ناهماهنگي دروني دارد.
١ ـ سوره مائده، آيه 15.
٢ ـ سوره اعراف، آيه 157.
٣ ـ سوره نحل، آيه 89.
مأخذ: ( تفسیر تسنيم، ج ١، ص ٦٤)