چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

‏ چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟‏


پاسخ :
‎درباره ارث زن مى‏توان گفت گرچه كمبود برخى از موارد سهام را امورى مانند تحميل هزينه ‏زندگى او بر شوهر و نيز تحميل مهر بر همسر و اختصاص تحميل ديه بر عاقله مرد نه زن (يعنى زن ‏هرگز مسؤول ديه خطايى برادر و برادرزاده و مانند آن نخواهد بود) به عهده مى‏گيرد، ليكن توضيح ‏كوتاهى پيرامون اصل ارثِ زن و برخى از اقسام آن در اين مبحث سودمند مى‏باشد، اولاً معلوم باشد ‏كه زن مانند شوهر همراه با تمام طبقاتِ ارث، حضور حقوقى دارد و در تمامى مراتب طبقه‏بندى ‏شده ارث زنِ شوهر متوفى مانند شوهر زن متوفاة حضور دارد. ثانياً سهم زن گاهى مساوى سهم ‏مرد است و گاهى كمتر از آن و زمانى نيز بيشتر از سهم مرد قرار دارد. اينچنين نيست كه در تمام ‏انحاء ارث سهم زن كمتر از سهم مرد باشد.‏
‎ ‎مواردى كه زن همتاى مرد ارث مى‏برد و نه كمتر از آن، عبارت است از‎:‎
‎ 1 - ‎پدر و مادر ميّت: در صورتى كه ميّت فرزند داشته باشد كه هر كدام از ابوين سُدْس = يك ‏شانزدهم مى‏برند و سهم پدر در خصوص فرض مزبور از مال فرزند، بيشتر از سهم مادر نيست‎.‎
‎ 2 - ‎كلاله مادرى يعنى برادر و خواهرِ مادرى ميّت كه به اندازه مساوى ارث مى‏برند نه با تفاوت، ‏به طورى كه خواهر مادرى ميّت معادل سهم برادر مادرى ميّت ارث مى‏برد نه كمتر از آن و آيه 11-12 ‏سوره نساء دليل اين دو حكم است چنانكه وسائل‏الشيعه باب 3 و باب 8 از ابواب ميراث‏الاخوه ‏والاجداد حكم كلاله را تعرض نموده است.‏
‎ ‎و اما مواردى كه زن كمتر از مرد ارث مى‏برد، مانند: دختر كه كمتر از پسر ارث مى‏برد و مانند ‏كلاله پدرى و مادرى يعنى برادر و خواهر پدرى و مادرى ميّت كه در اين صورت نيز زن يعنى خواهر ‏ميت نصف سهم مرد يعنى برادر ميت ارث مى‏برد و آيه 11 سوره نساء عهده‏دار بيان تفاوت ارث پدر و ‏مادر ميت كه داراى فرزند نباشند و نيز تفاوت ارث دختر و پسر و آيه 176 كه پايان سوره نساء است ‏عهده‏دار بيان تفاوت ارث كلاله پدر و مادرى يا پدرى ميّت مى‏باشد.(1) البته گاهى نقص ارث متوجّه ‏سهم كلاله پدرى مى‏شود در اين مورد سهم زن همچنان محفوظ است و سهم مرد محذوف و ‏محجوب مى‏باشد. ليكن هيچگاه نقص سهم متوجه كلاله امى نمى‏شود.(2)‏
‎ ‎اما مواردى كه سهم زن بيش از سهم مرد مى‏باشد، مانند: موردى كه ميّت غير از پدر و دختر ‏وارث ديگر نداشته باشد كه در اينجا پدر سُدس = يك شانزدهم مى‏برد و دختر بيش از آن. و مانند: ‏موردى كه ميّت داراى نوه باشد و فرزندهاى او در زمان حيات وى مرده باشد كه در اينجا نوه پسرى ‏سهم پسر را مى‏برد و نوه دخترى سهم دختر را (نصيب مَن يَتَقرّب بالميّت) يعنى اگر نوه پسرى ‏دختر باشد و نوه دخترى پسر باشد در اينحال آن دختر دو برابر اين پسر مى‏برد، گرچه منشأ اين ‏تفاوت همان تفاوت ارث دختر و پسر مى‏باشد، ليكن آنچه فعلاً در تقسيم خارجى صورت مى‏پذيرد ‏اين است كه زن دو برابر مرد ارث برده است، و در برخى از احاديث معصومين چنين آمده است: ‏‏«بِنْتُ الْاِبنِ اَقرب من ابن البنتِ»،(3) يعنى دختر پسر از پسر دختر به ميّت و مورّث خود نزديك‏تر ‏است.‏
‎ ‎نكته قابل توجه آن كه گرچه خداوند تمام قوانين حقوقى را برابر حقوق فطرى تنظيم و تدوين ‏فرموده است تا زمينه اثاره دفائن فطرى و شكوفايى گنجينه‏هاى درونى جامعه بشرى فراهم گردد، ‏ليكن در پايان آيه ارث، دو اسم از اسماى حسناى الهى را يادآور مى‏شود كه هماهنگى نظام ‏تشريع و تكوين را در خاطره‏ها احيا نمايد و آن اين است كه در پايان آيه 11 سوره نساء كه عهده‏دار ‏برخى از ارث‏هاى متفاوت مى‏باشد، چنين فرموده است: « ... انّ اللَّه كان عليماً حكيماً » يعنى ‏شما از علم و حكمت كافى برخوردار نيستيد تا راز تفاوت را كه در هسته مركزى عدل نهفته در آن ‏جستجو كنيد، ليكن خداوند آگاه و حكيم است همه علل تساوى و عوامل تفاوت را جمع‏بندى نموده ‏و بر مدار حكمت آنها را به صورت موادّ معتدل حقوقى روانه مى‏فرمايد، تا مسائل در سنت و مانند آن ‏از تفريط جاهليت كهن و از افراط جاهليت جديد و مُدِرن مصون بماند.‏
‎ ‎قرآن كريم براى اهتمام به حق زن، هنگام تعيين سهام ارث، اول ارث زن را اصل و مبنا قرار داده و ‏آن را مسلّم دانسته و معيار ارث معرفى مى‏نمايد، آنگاه مى‏فرمايد: « للذّكر مثل حظّ الاُنثيين »، ‏يعنى در موقع بيان سهم برادر، چنين نمى‏فرمايد كه خواهر نصف سهم برادر مى‏برد كه پارامتر ‏اصلى، سهم برادر باشد، بلكه معيار و اصلِ مفروض و مسلّم را ارث خواهر كه دختر ميّت است قرار ‏مى‏دهد و سهم برادر كه پسر متوفا مى‏باشد دو برابر سهم خواهر مى‏داند تا اصل ارث زن قطعى و ‏مفروغ‏عنه باشد.‏

‏(1) وسائل الشيعه، كتاب ارث، باب 3 از ابواب ميراث الاخوه والاجداد‏‎.‎
‏(2) همان.‏
‏(3) وسائل الشيعه، كتاب الارث، باب 7 از ابواب ميراث الابوين والاولاد‏‎.‎

‏( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 345 ـ 347.)‏


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.