پرسش :
آيا اسلام در امور اجرايى براى زن محدوديتى قائل است؟
پاسخ :
تصدى امور اجرايى براى زن نه تنها در كارهاى كلان نمايندگى و وكالت محذورى ندارد، بلكه تصدّى امور خاص به عنوان وصايت كه نوعى از ولايت بر موصىبه مىباشد رواست زيرا براى وصايت هيچگونه اشتراط ذكورت مطرح نيست، چه اين كه جعل ولايت بر ايتام و صغار براى زن محذورى ندارد، يعنى حكومت اسلامى در صورت نبودن ولىّ شرعى مىتواند مادر را قيّم و سرپرست صغار قرار دهد، چه اين كه مىتواند زن را متولى رقبات وقف قرار داده و او را صاحب توليت كلان نمايد، چون پذيرش توليت بر وقف مشروط به مرد بودن متولى يا ممنوع به زن بودن وى نيست. اگر سيستم اداره جامعه بر موازين ستر و عفاف و طهارت روح استوار باشد، هيچگونه منع شرعى براى حضور زن، در وكالت، وِصايت، ولايت بر محجورين و ولايت بر رقبات وقف و نظائر آن نخواهد بود، و هرگز حق زن در مواردى محدود مانند حقالحضانه خلاصه نمىشود، نمودارى از حق مزبور در جوامع روائى آمده است كه مادر براى نگهدارى فرزند خردسال اولى و سزاوارتر است،(1) ليكن هرگز دليلى بر حصر حق زن (در قبال شوهر) در حقالحضانه نيست چه اين كه دليلى بر حصر حق زن (در قبال مرد) و بر امور معيّن وجود ندارد.
(1) جامع احاديث الشيعه، ج21، ص401-403.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 357 ـ 358.)
تصدى امور اجرايى براى زن نه تنها در كارهاى كلان نمايندگى و وكالت محذورى ندارد، بلكه تصدّى امور خاص به عنوان وصايت كه نوعى از ولايت بر موصىبه مىباشد رواست زيرا براى وصايت هيچگونه اشتراط ذكورت مطرح نيست، چه اين كه جعل ولايت بر ايتام و صغار براى زن محذورى ندارد، يعنى حكومت اسلامى در صورت نبودن ولىّ شرعى مىتواند مادر را قيّم و سرپرست صغار قرار دهد، چه اين كه مىتواند زن را متولى رقبات وقف قرار داده و او را صاحب توليت كلان نمايد، چون پذيرش توليت بر وقف مشروط به مرد بودن متولى يا ممنوع به زن بودن وى نيست. اگر سيستم اداره جامعه بر موازين ستر و عفاف و طهارت روح استوار باشد، هيچگونه منع شرعى براى حضور زن، در وكالت، وِصايت، ولايت بر محجورين و ولايت بر رقبات وقف و نظائر آن نخواهد بود، و هرگز حق زن در مواردى محدود مانند حقالحضانه خلاصه نمىشود، نمودارى از حق مزبور در جوامع روائى آمده است كه مادر براى نگهدارى فرزند خردسال اولى و سزاوارتر است،(1) ليكن هرگز دليلى بر حصر حق زن (در قبال شوهر) در حقالحضانه نيست چه اين كه دليلى بر حصر حق زن (در قبال مرد) و بر امور معيّن وجود ندارد.
(1) جامع احاديث الشيعه، ج21، ص401-403.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 357 ـ 358.)