پرسش :
در نظام خانواده حقمدارى حكمفرماست يا هوامدارى؟
پاسخ :
نظام خانواده در حكومت اسلامى همچون خود حكومت الهى در مدار حق مىگردد نه غير آن، توضيح آن كه حقّ مطلق كه حتى از قيد اطلاق منزّه بوده و هيچ تعيّنى او را محدود نمىنمايد همان ذات اقدس خداوند است كه احدى را به كُنه ذات او راهى نيست و خود ذات مطلق نيز موضوع هيچ مسألهاى قرار نمىگيرد، زيرا هماره از تعيّنهاى او بحث مىشود كه همه آنها اسماى حسناى خداوند را نشان مىدهند. اما حق متعيّن كه ظهور و فيض همان حق مطلق است، مدار سير انسانهاى محقق و متحقّق بوده كه مىكوشند در محور آن حركت نمايند و از شعاع او فيض گيرند، كه چنين اشخاصى را حقمدار مىگويند و اينان همان امامان معصوم و اهل بيت طهارت عليهمالسلاماند، و پيروان راستين اينان در مدار قلب فطرى خود حركت مىنمايند كه آنها را به معرفت امام به نورانيّت، رهبرى مىنمايد و به محبت امام هدايت مىكند كه اين گروه قلبمدارند. و از اين دو گروه گذشته هوامدارانى هستند كه در محور هوس خويش مىگردند، نه در مدار قلب كه تابع حقمداران مىباشد. لازم است در تمام مسائل حقوقى، اعم از حقوق خانواده و حقوق جامعه به جاى مردسالارى، زنسالارى، والى و ولىّسالارى و نظاير آن - از تعابير موهمى كه نشان مىدهد شخص معيّن يا صنف خاص با اعتماد بر آراى شخصى خويش در قلمرو قدرت خود حكم مىراند - ، عنوان حقمدارى و حقسالارى مطرح گردد تا هيچكس خيال خام ربوبيّت را چه در محل زندگى و چه در محل كار و وچه در حوزههاى كوچك و چه در حوزههاى بزرگ در سر نپروراند و هرگز معارف حقوقى اسلام كه در مدار حق فطرى تدوين شد و دست غير معصوم آن را لمس نكرد و فكر غير طاهر آن را به ارمغان نياورد، با اميال عدّهاى كه تمام ارزشها را در قدرت ظاهرى مىدانند و همان را نيز معيار تفاوت يا تساوى انسانها مىنگرند مشوب نسازند.
در پايان اين پيشگفتار به عنوان حسن ختام آيه مباركه سوره فاطر را كه هوامدار را از قلبمدار جدار كرده و قلبْمحور را تابع حقمدار مىداند و حقمدار را سابق به تمام چيزها معرفى مىكند نقل مىنمايم:
» ثمّ أورثنا الكتاب الّذين اصطفينا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه ومنهم مقتصد ومنهم سابق بالخيرات باذن اللَّه ذلك هو الفضل الكبير»(1)
سپس اين كتاب را به بندگان خود كه آنان را برگزيده بوديم، به ميراث داديم پس برخى از آنان بر خود ستمكارند و برخى از ايشان ميانهرو، و برخى از آنان در كارهاى نيك به فرمان خدا پيشگامند و اين خود توفيق بزرگ است.
و روايات فراوانى در ذيل آيه مزبور آمده كه «سابق بالخيرات» را امام معصوم مانند اهل بيت طهارت عليهم السلام مىداند و «مقتصد» را عارف به امام و آشناى به حق او معرفى مىكند و «ظالم لنفسه» را هوسمدار مىداند كه خود در مدار حق حركت مىكند و نه حقمداران را مىشناسد و پيروى آنها را برمىگزيند.(2)
غرض آن كه در تبيين حقوق خانواده مانند حقوق جامعه جز حقمدارى چيزى مطرح نخواهد بود و تمام كوشش بايد براى شناخت اين فرهنگ و اجراى حدود الهىِ آن مصروف گردد.
(1) سوره فاطر، آيه 31.
(2) براى روشنتر شدنِ تفسير روائىِ آيه مزبور به تفسير شريف نورالثقلين، ج4، ص361-365 مر اجعه شود.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 363 ـ 364.)
نظام خانواده در حكومت اسلامى همچون خود حكومت الهى در مدار حق مىگردد نه غير آن، توضيح آن كه حقّ مطلق كه حتى از قيد اطلاق منزّه بوده و هيچ تعيّنى او را محدود نمىنمايد همان ذات اقدس خداوند است كه احدى را به كُنه ذات او راهى نيست و خود ذات مطلق نيز موضوع هيچ مسألهاى قرار نمىگيرد، زيرا هماره از تعيّنهاى او بحث مىشود كه همه آنها اسماى حسناى خداوند را نشان مىدهند. اما حق متعيّن كه ظهور و فيض همان حق مطلق است، مدار سير انسانهاى محقق و متحقّق بوده كه مىكوشند در محور آن حركت نمايند و از شعاع او فيض گيرند، كه چنين اشخاصى را حقمدار مىگويند و اينان همان امامان معصوم و اهل بيت طهارت عليهمالسلاماند، و پيروان راستين اينان در مدار قلب فطرى خود حركت مىنمايند كه آنها را به معرفت امام به نورانيّت، رهبرى مىنمايد و به محبت امام هدايت مىكند كه اين گروه قلبمدارند. و از اين دو گروه گذشته هوامدارانى هستند كه در محور هوس خويش مىگردند، نه در مدار قلب كه تابع حقمداران مىباشد. لازم است در تمام مسائل حقوقى، اعم از حقوق خانواده و حقوق جامعه به جاى مردسالارى، زنسالارى، والى و ولىّسالارى و نظاير آن - از تعابير موهمى كه نشان مىدهد شخص معيّن يا صنف خاص با اعتماد بر آراى شخصى خويش در قلمرو قدرت خود حكم مىراند - ، عنوان حقمدارى و حقسالارى مطرح گردد تا هيچكس خيال خام ربوبيّت را چه در محل زندگى و چه در محل كار و وچه در حوزههاى كوچك و چه در حوزههاى بزرگ در سر نپروراند و هرگز معارف حقوقى اسلام كه در مدار حق فطرى تدوين شد و دست غير معصوم آن را لمس نكرد و فكر غير طاهر آن را به ارمغان نياورد، با اميال عدّهاى كه تمام ارزشها را در قدرت ظاهرى مىدانند و همان را نيز معيار تفاوت يا تساوى انسانها مىنگرند مشوب نسازند.
در پايان اين پيشگفتار به عنوان حسن ختام آيه مباركه سوره فاطر را كه هوامدار را از قلبمدار جدار كرده و قلبْمحور را تابع حقمدار مىداند و حقمدار را سابق به تمام چيزها معرفى مىكند نقل مىنمايم:
» ثمّ أورثنا الكتاب الّذين اصطفينا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه ومنهم مقتصد ومنهم سابق بالخيرات باذن اللَّه ذلك هو الفضل الكبير»(1)
سپس اين كتاب را به بندگان خود كه آنان را برگزيده بوديم، به ميراث داديم پس برخى از آنان بر خود ستمكارند و برخى از ايشان ميانهرو، و برخى از آنان در كارهاى نيك به فرمان خدا پيشگامند و اين خود توفيق بزرگ است.
و روايات فراوانى در ذيل آيه مزبور آمده كه «سابق بالخيرات» را امام معصوم مانند اهل بيت طهارت عليهم السلام مىداند و «مقتصد» را عارف به امام و آشناى به حق او معرفى مىكند و «ظالم لنفسه» را هوسمدار مىداند كه خود در مدار حق حركت مىكند و نه حقمداران را مىشناسد و پيروى آنها را برمىگزيند.(2)
غرض آن كه در تبيين حقوق خانواده مانند حقوق جامعه جز حقمدارى چيزى مطرح نخواهد بود و تمام كوشش بايد براى شناخت اين فرهنگ و اجراى حدود الهىِ آن مصروف گردد.
(1) سوره فاطر، آيه 31.
(2) براى روشنتر شدنِ تفسير روائىِ آيه مزبور به تفسير شريف نورالثقلين، ج4، ص361-365 مر اجعه شود.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 363 ـ 364.)