چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

از چه ابزارهايي مي‌توان كمك گرفت تا جامعه را بر اساس الگوي علوي به سوي معنويت سوق داد؟


پاسخ :
در پاسخ به اين پرسش ابتدا لازم است محورهاي اصلي سؤال كه سه محور است مورد تجزيه و تحليل واقع شود.
الف: شناخت معنويت: «معنويت» در نظام تربيت علوي همان «خدا محوري»، «وارستگي» و «آخرت‌گرايي» است. هدف تربيت علوي نيز هدايت جامعه به يكتا پرستي، وارستگي و بندگي و آخرت گرايي است. عمده تلاش انبياي الهي اين بوده است كه انسان را به معنويت و بندگي خدا برسانند. لذا اين غايت و هدفي است كه نبايد مورد غفلت واقع شود، از اين رو امام علي ـ عليه اسّلام ـ در نامة تربيتي خود به امام مجتبي ـ عليه اسّلام ـ چنين سفارش كرده است: «بنده ديگري مباش كه خداوند آزادت آفريده است»[1] .پس از آن‌كه هدف تربيت علوي را كه همان خدا محوري و آخرت گرايي و در يك كلام معنويت است، شناختيم، براي هدايت جامعه به اين هدف بايد شيوه‌ها و ابزارهايي كه امام علي ـ عليه اسّلام ـ براي هدايت و تربيت جامعه مورد استفاده قرار داده است از كلام و سيره آن حضرت به صورت اصول كلي استنباط و استخراج كنيم و آنها را الگوي فعاليت تربيتي خويش قرار دهيم.
ب:الگوي علوي در تربيت و هدايت جامعه به سوي معنويت:
1ـ تربيت عملي
ساختمان وجودي انسان به گونه‌اي است كه تأثير رفتار براو بسيار بيشتر از تأثير گفتار است بنابراين يكي از روشهايي كه مي‌توان با استفاده از آن جامعه را به سوي معنويت هدايت نمود، تربيت علوي با اراية الگو‌هاي عيني است. اميرمؤمنان ـ عليه السّلام ـ در اين زمينه مي‌فرمايد: «آن كه خود را پيشواي مردم ‌سازد، پيش از تعليم ديگران بايد به ادب كردن خويش بپردازد و پيش از آن‌كه به گفتار و تعليم فرمايد بايد به كردار خود، ديگران را ادب نمايد.»[2] پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ خود بيش از هرچيز در اصلاح مردمان از تربيت عملي سود جست. وجود آن حضرت و نوع سلوكش براي مردمان درسي بود. اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ دربارة الگو بودن سيرة عملي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرموده است: پس به پيامبر پاكيزه و پاك خود اقتدا كن كه راه و رسمش سرمشقي است نيكو براي كسي كه بخواهد به او اقتدا كند[3]. اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ خود نيز نمونه والا در تربيت عملي بود و هرگز مردمان را به چيزي دعوت ننمود مگر اين‌كه ابتدا خود به آن عمل مي‌نمود و هرگز آنها را از چيزي دور نساخت مگر اين‌كه خود بيش از همه از آن پرهيز داشت. آن حضرت در توصيف اين ويژگي خود فرمود: اي مردم! به خدا من شما را به طاعتي بر نمي‌انگيزم جز آنكه خود بيش از شما به گذاردن آن برمي‌خيزم و شما را از معصيتي باز نمي‌دارم، جز آن‌كه پيش از شما آن را فرو مي‌گذارم.[4] نتيجه آن كه يكي از روش‌هايي كه مي‌توان جامعه را براساس الگوي علوي به سوي معنويت هدايت نمود اين است كه مسؤولان تربيتي، معلمان و مربيان، والدين و... با رفتار و عملكرد خود ديگران را به سوي معنويت هدايت كند. تحقيقات روان شناختي نيز نشان داده است كه روش عملي و الگويي يكي از موفق‌ترين روش‌هاي تربيتي است.[5]
2ـ روش محبت
يكي ديگر از روش‌هاي تربيت علوي كه مي‌توان با استفاده از آن، جامعه را به سوي معنويت هدايت كرد، روش محبت است. با توجه به ميدان گستردة تأثير محبت در تربيت معنوي جامعه، اولياي خداوند آن را بهترين بستر تربيت مي‌دانست:
علي ـ عليه السّلام ـ دربارة تأثير محبت در تربيت مي‌فرمايند: محبت و دوستي نمودن پيوند با مردم را فراهم مي‌سازد[6] وقتي پيوند با مردم حاصل شد. زمينة تربيت مطلوب فراهم مي‌شود و مردم بيشتر حرف شنوي خواهند داشت چون به مربي علاقمند مي‌شوند. امير مؤمنان ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «هر كه چيزي را دوست بدارد، به ياد او حريص مي‌شود.»[7]
3ـ روش تذكر
تذكر و ياد آوري يكي ديگر از روشهاي تربيت معنوي جامعه است، بهترين تذكر براي انسان ياد خداوند ياد نعمتهاي او و ياد مرگ مي‌باشد. اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ مردمان را بدين روش نيكو فرا خوانده و فرموده است: در بستر ياد خدا روان شويد كه نيكوترين ياد، ياد خدا است[8]. در جاي ديگر چنين توصيه نموده است: شما را به ياد مرگ و دوري از غفلت نسب به مرگ سفارش مي‌كند.[9] وقتي انسان به ياد خدا و ياد مرگ افتاد، توجّه‌اش به خدا جلب مي‌شود و سعي مي‌كند كه بعد از آن به خودسازي پرداخته و كمالات معنوي را در قوانين شكوفا سازد
4ـ روش عبرت و موعظه: عبرت و موعظه از ديگر روشهاي تربيتي معنوي جامعه است. علي ـ عليه السّلام ـ در نقش تربيتي عبرت فرموده است: عبرت گرفتن، عصمت و حفظ خود از گناه را نتيجه مي‌دهد.[10] دربارة موعظه نيز در نامة تربيتي خود به فرزندش امام حسن ـ عليه السّلام ـ فرموده است: «دلت را به موعظه زنده دار.»[11] با توجه به اصول ياد شده كه عناصر اصلي الگوي تربيت علوي را تشكيل مي‌دهد اينك مي‌پردازيم به پاسخ سؤال اصلي شما كه: «از چه ابزارهاي مي‌توان كمك گرفت تا جامعه را بر اساس الگوي علوي به سوي معنويت كشيد؟» مهم‌ترين ابزار‌هاي تربيت معنوي جامعه عبارتند از:
1ـ تدوين درس نهج البلاغه و تاريخ امام علي ـ عليه السّلام ـ به زبان ساده و به فراخور پايه‌هاي مختلف تحصيلي با استفاده از تكنيك‌هاي آموزشي و تربيتي جديد در مدارس، و دانشگاه‌ها و در حوزه‌هاي علميه.
2ـ تدوين زندگي و انديشه‌ها و روش‌هاي تربيتي امام علي ـ عليه السّلام ـ در سريال‌‌هاي مخصوص خانواده‌ها، جوانان، نوجوانان و كودكان.
3ـ به كار گرفتن الگوهاي موفق در تعليم و تربيت كه بتوانند با استفاده از الگو‌ها و روش‌هاي تربيتي امام علي ـ عليه السّلام ـ جوانان و نوجوانان و... را به ‌سوي معنويت سوق دهند.
4ـ پرداختن به ويژه‌گيهاي شخصيتي و معنوي امام علي ـ عليه السّلام ـ مثل عدالت، تقوا، كمك به ايتام و فقرا، قضاوت‌هاي عادلانه و...
5ـ تدوين فيلم‌‌نامه‌هاي نمادين از شيوة برخورد و روش‌هاي تربيتي امام علي ـ عليه السّلام ـ با كودكان و نوجوان، جوانان و... تبيين نكات تربيتي ‌آن.
6ـ استفاده از رسانة‌ صدا و سيما براي ارايه هر چه بهتر مسايل مذهبي و معنوي در قالب برنامه و سريال‌ها.
7ـ عمل مسؤلين كشور از آن جمله معلمان و مربيان به احكام اسلام و پاي‌بندي آنان به ازرش‌هاي اسلامي در برخورد با مردم.
8ـ استفاده از مساجد و هيأت‌هاي مذهبي به عنوان بهترين پايگاه براي تبليغ اسلام و ترويج معنويت در جامعه. برپايي جلسات بحث و گفتگو پيرامون مسايل اعتقادي.
9ـ گسترش فرهنگ نماز و رواج فضيلت‌هاي عبادي و اهتمام به دعا‌هاي روح بخش و معنوي.
10ـ آشنا كردن افراد جامعه با مفاهيم قرآن از طريق فراهم آوردن زمينة حفظ، قرائت، تشكيل جلسات درك و فهم و تفسير قرآن كريم.نتيجه‌اي كه از به كارگيري ابزارها و روش‌ها مذكور حاصل خواهد شد، تعميق شناخت و باور‌هاي ديني افراد جامعه و نهاد‌ينه شدن فرهنگ مذهبي و معنويت در جامعه است.
براي مطالعه بيشتر مراجعه شود به:
1ـ عبد المجيد زهادت، تعليم و تربيت در نهج‌البلاغه، دفتر تبليقات اسلامي، 1379.
2ـ مصطفي دلشاد تهراني، مباني تربيت در نهج‌البلاغه‌، انتشارات دريا، 1379.
3ـ دكتر محمد احديان، مقدمات تكنولوژي آموزش، آييژ 1379.
4ـ مركز مطالعات تربيت اسلامي، تربيت اسلامي، نشر تربيت اسلامي، 1379.
5ـ عبد العظيم كريم، تربيت طبيعي در مقابل تربيت عاريه‌اي، انجمن اوليا و مربيان، 1375.


[1]. نهج البلاغه، نامه،31 .
[2]. نهج البلاغه، حكمت 73 .
[3]. همان، خطبه 160 .
[4]. نهج البلاغه، خطبه، 175 .
[5]. براي مطالعه بيشتر مراجعه شود به: علي اكبر سيف، تغيير رفتار و رفتاردرماني، انتشارات دوران،1379 ،فصل 16.
[6]. نهج‌البلاغه، حكمت، 142.
[7]. آمدي، شرح غررالحكم، ج 5، ص 177.
[8]. نهج البلاغه، خطبه، 110 .
[9]. همان، خطبه، 188 .
[10]. شرح غرر الحكم، ج ،ـ ص221.
[11]. نهج البلاغه، نامه، 31.
( اندیشه قم )


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.