پرسش :
آيا اگر حضرت علي ـ عليه السّلام ـ زنده ميماند، ابن ملجم ملعون را ميبخشيد؟
پاسخ :
امير المؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ در سال چهلم هجرت، پس از چهارسال و چند ماه حكومت، در سنّ شصت و سه سالگي در شب نوزده رمضان المبارك به دست اشقي الاشقياء، ابن ملجم مرادي (لعنة الله عليه) فرق مباركش شكافته شد و در شب بيست و يكم همان ماه شهيد گرديد و به ملكوت اعلي عروج فرمود.
شيخ مفيد (ره) چنين مينويسد:
«فردي از حمدان ابن ملجم را تعقيب كرد، قطيفهاي كه در دست داشت بر روي او انداخت، بعد او را به زمين زد و شمشيرش را گرفت و او را به محضر اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ آورد،[1] چون ابن ملجم (لعنة الله عليه) را پيش امام آوردند، امام به او نگاه كرد و فرمود: «النّفس بالنّفس» اگر من از دنيا رحلت كردم او را بكشيد، چنانچه مرا كشت و اگر زنده ماندم خود دربارة او فكري خواهم كرد... اگر زنده ماندم خودم ميدانم با او چگونه معامله كنم و اگر در گذشتم با قاتل من چنان كنيد كه با كشندة پيغمبران مينمودند يعني او را بكشيد و سپس بدن او را بسوزانيد.»[2]
نيز شيخ عباس قمي مينويسد:
«علي ـ عليه السّلام ـ به امام حسن ـ عليه السّلام ـ فرمود: اي پسر با اسير خود مدارا كن... اگر من از دنيا رفتم قصاص كن او را بكش... و اگر زنده ماندم من خود داناترم كه با او چه كار كنم و من اولي ميباشم به عفو كردن چه ما اهل بيتي هستيم كه با گناه كار در حقّ ما، جز به عفو و كرم رفتار ديگر ننمائيم...».[3]
نتيجه اينكه: نميتوان به طور صريح قضاوت كرد و اين به خاطر عدم نقل قولي از علي ـ عليه السّلام ـ در كتاب «ارشاد» و كتاب «علي از زبان علي» و امثال آن است و لكن با توجه به آنچه از علي ـ عليه السّلام ـ در كتاب «منتهي الامال» نقل شده، ميتوان گفت كه اگر ايشان زنده ميماندند با توجه به قول مذكور ابن ملجم ملعون را ميبخشيد و قصاص نميكردند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. علي كيست؟ محمد حسين غروي اصفهاني(كمپاني).
2. الارشاد، شيخ مفيد، ترجمه شيخ محمدباقر ساعدي، كتابفروشي اسلاميه.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . درباره گرفتن ابن ملجم ملعون قول ديگري هست كه او را حذيفه در كوچههاي كوفه گرفت. ر: ك. بحار الانوار.
[2] . مفيد، الارشاد، ترجمة شيخ محمد باقر ساعدي خراساني، انتشارات كتابفروشي اسلاميه، 1364 هـ .ش، فصل 5، ص 24 و 25.
[3] . قمي، عباس، منتهي الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ سيزدهم، زمستان 1378 ش، ج 1، ص 333.
امير المؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ در سال چهلم هجرت، پس از چهارسال و چند ماه حكومت، در سنّ شصت و سه سالگي در شب نوزده رمضان المبارك به دست اشقي الاشقياء، ابن ملجم مرادي (لعنة الله عليه) فرق مباركش شكافته شد و در شب بيست و يكم همان ماه شهيد گرديد و به ملكوت اعلي عروج فرمود.
شيخ مفيد (ره) چنين مينويسد:
«فردي از حمدان ابن ملجم را تعقيب كرد، قطيفهاي كه در دست داشت بر روي او انداخت، بعد او را به زمين زد و شمشيرش را گرفت و او را به محضر اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ آورد،[1] چون ابن ملجم (لعنة الله عليه) را پيش امام آوردند، امام به او نگاه كرد و فرمود: «النّفس بالنّفس» اگر من از دنيا رحلت كردم او را بكشيد، چنانچه مرا كشت و اگر زنده ماندم خود دربارة او فكري خواهم كرد... اگر زنده ماندم خودم ميدانم با او چگونه معامله كنم و اگر در گذشتم با قاتل من چنان كنيد كه با كشندة پيغمبران مينمودند يعني او را بكشيد و سپس بدن او را بسوزانيد.»[2]
نيز شيخ عباس قمي مينويسد:
«علي ـ عليه السّلام ـ به امام حسن ـ عليه السّلام ـ فرمود: اي پسر با اسير خود مدارا كن... اگر من از دنيا رفتم قصاص كن او را بكش... و اگر زنده ماندم من خود داناترم كه با او چه كار كنم و من اولي ميباشم به عفو كردن چه ما اهل بيتي هستيم كه با گناه كار در حقّ ما، جز به عفو و كرم رفتار ديگر ننمائيم...».[3]
نتيجه اينكه: نميتوان به طور صريح قضاوت كرد و اين به خاطر عدم نقل قولي از علي ـ عليه السّلام ـ در كتاب «ارشاد» و كتاب «علي از زبان علي» و امثال آن است و لكن با توجه به آنچه از علي ـ عليه السّلام ـ در كتاب «منتهي الامال» نقل شده، ميتوان گفت كه اگر ايشان زنده ميماندند با توجه به قول مذكور ابن ملجم ملعون را ميبخشيد و قصاص نميكردند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. علي كيست؟ محمد حسين غروي اصفهاني(كمپاني).
2. الارشاد، شيخ مفيد، ترجمه شيخ محمدباقر ساعدي، كتابفروشي اسلاميه.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . درباره گرفتن ابن ملجم ملعون قول ديگري هست كه او را حذيفه در كوچههاي كوفه گرفت. ر: ك. بحار الانوار.
[2] . مفيد، الارشاد، ترجمة شيخ محمد باقر ساعدي خراساني، انتشارات كتابفروشي اسلاميه، 1364 هـ .ش، فصل 5، ص 24 و 25.
[3] . قمي، عباس، منتهي الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ سيزدهم، زمستان 1378 ش، ج 1، ص 333.