پرسش :
چرا بعضي مسئولان با اين كه مشكلات مردم را مي دانند در حل آن تلاش نمي كنند؟
پاسخ :
عدم حل برخي مشكلات مردمي، از سوي بعضي از مسئولان و مديران اجرايي كشور، ناشي از عوامل متعددي است، قضاوت صحيح و عادلانه در اين باب مستلزم نگاه جامع و فراگير به عوامل ريشه اي و اصلي موضوع مي باشد، كه بايد مورد توجه باشد. ممكن است اشاره به موارد جزئي و مصداقي و استناد به آن و تسرّي آن به ساير موارد، گمراه كننده باشد و انسان را از واقعيت هاي موجود دور سازد و لازم است دقت كافي به مسأله و موضوع بشود.
برخي كشورها، به دليل مشاهدة پيشرفت هاي كشورهاي غربي شيفتة نظام مديريت دولتي آنها شدند، زيرا تصور آنها اين بود كه الگوهاي غربي چون باعث توفيق غرب شده است، انتقال الگوي مديريتي آنها موجب تحول و پيشرفت در ديگر كشورها نيز خواهد شد. بدون آنكه به ويژگي ها و شرايط محلي و بومي توجه نمايند. طبعاً نظام مديريتي ايران نيز از اين الگوپذيري مستثني نبوده است و سال هاي طولاني از آن پيروي نموده است كه تغيير اين الگو ها و روش هاي مشكل ساز به آساني امكان پذير نيست.
از اينرو برخي از مشكلات عديده، به خاطر تقليد از الگوي سنتي غرب است، كه غير بومي است. اين پيامد مختص به تقليد از نظام مديريتي غرب نيست؛ بلكه همه پديده هاي وارداتي و غير بومي از جهاتي اين ويژگي را دارد و مشكل آفرين است. شناسايي مواردي كه از نظام مديريتي غرب براي مديريت بومي كشورها مشكل آفرين است و نياز به كار علمي دراز مدت دارد، در زمان كوتاه قابل حل شدن نيست. و از سوي ديگران مشكل تنها مختص به ايران نيست، بلكه تمامي كشورهايي كه به شكل مستقيم و غيرمستقيم تحت استعمار بوده اند، از اين مشكل رنج مي برند.
اكثريت كشورهاي جهان سوم با كمبود نيروهاي متخصص مواجه هستند. در اين كشورها در سطوح پايين سازماني انباشت نيرو مشاهده مي شود؛ ولي در سطوح عالي مديريت و مسئوليت با كمبود نيروهاي متخصص و كاردان روبرو هستند. نظام مديريتي ايران نيز از اين كمبود رنج مي برد. برخي مشكلات وجود دارد، كه مسئولين در برابر آن پاسخگو بايد باشند؛ اما توانايي حل آن را ندارند.
در بعضي از موارد مدير و مسئول مربوطه، از پذيرش وجود مشكل سرباز مي زنند؛ زيرا با وجود مشكلات و ناتواني و بي كفايتي ها در انجام مسئوليت از پذيرش آن پروا دارند، لذا اگر مدير يا مسئولي مشكلات را قبول نداشته باشد، چطور مي توان انتظار برخورد صحيح با مشكل و همينطور حل مشكل را از او داشت.[1] برخي از مسئولان مشكلات مردم را ناديده مي گيرند، طبعاً در پي حل آن هم نيستند. مشكل معمولاً در ابتداي ظهور و يا شناسايي، داراي ابعادي محدودي است؛ ولي گذشت زمان به وسعت و ابعاد مشكل مي افزايد و آن را پيچيده تر و بغرنج تر مي كند. مسأله اي كوچكي كه در بدو شروع، به راحتي قابل حل مي نمود، بعد از مدتي غير قابل حل خواهد بود.
سران سه قوه جداً در تلاشند، كه مشكلات مردم حل گردد؛ عليرغم تنگناهاي داخلي و خارجي كه وجود دارد و جمهوري اسلامي ايران تحت فشار فزاينده قرار دارد. اما نبايد انتظار داشت كه برخي مشكلات يك شبه و در زمان كوتاه مرتفع گردد. پايان يافتن برخي مشكلات و نابساماني ها، نيازمند يك فرايند طولاني است، كه لازمه نظام اداري و مديريتي هر كشور است. از سوي ديگران مقام معظم رهبري، همواره مسئولان و مديران اجرايي كشور را توصيه و ملزم مي كنند، كه به مشكلات مردم رسيدگي شود؛ چنان كه در ديدار با خبرگان رهبري فرمودند: «وقتي با دوستان و مسئولان اجرايي مواجه مي شوم، اين نكته را متذكر مي شوم، كه آنها بايد در عمل، ابتكار و جديت و دنبال گيري و شوق و ذوق كار را، در نظر داشته باشند و با انحرافات و خطا بايد جدي باشند. هم دولتي ها و هم دستگاه قضايي، اگر درجايي ديدند انحراف و خطاهايي وجود دارد با آن برخورد كنند، كه در اين صورت كارآيي مسئولان دولت در زمينه هاي مختلف زياد خواهد شد.»[2]
با همه تلاشها و جديت هايي كه صورت مي پذيرد، بالاخره اداره كردن يك كشور كاري بس دشوار است؛ خصوصاً با پيچيدگي هايي كه امروزه چه از نظر داخلي و چه خارجي، كشورداري دارد. و نبايد انتظار داشت كه مشكلي به كلي وجود نداشته باشد و از طرفي مسئولان نيز بايد وجدان كاري داشته باشند كه البته در اين خصوص آراي مردم در گزينش مسئولان بي تأثير نيست بلكه بيشترين تأثير را دارد. مسئولين به طور مستقيم يا غيرمستقيم منتخب مردم هستند و اگر مردم دولت و مجلس را به گونه اي انتخاب كنند كه مورد صلاح مملكت باشد بسياري از مشكلات حل خواهد شد و آنها در فكر آن خواهند بود كه به مردم خدمت رساني كنند و بايد در نصب كارگزاران اجرايي دقت صورت پذيرد، تا كارها به روال ايده ال انجام پذيرد.
چنانكه امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «آنگاه در امور كارگزارانت دقت كن و آنان را پس از آزمودن به كار بگمار و نه به سهل انگاري و خودرأيي، زيرا كه سهل انگاري و خودرأيي زمينه ستم و خيانت است. از ميان آنان كار آموزدگان و نجيباني را برگزين... سپس دَرِ روزي را بروي آنان بگشاي زيرا اين كار آنان را در اصلاح خويشتن توانا سازد و از حيف و ميل آنچه در اختيار آنها است باز مي دارد و حجت را بر آنها تمام مي كند؛ تا عذري در نافرماني و خيانت در كار تو نداشته باشد... و آنگاه به آنكه در ميان مردم به نيكويي، نامي شهره تر به امانت، چهره اي شناخته تر دارد، اعتماد كن، كه اين نشانه اي خيرانديشي براي خدا و براي كسي است كه تو رابه حكومت برگزيده است و نيز كسي را كه به كار مگمار كه اندازه اي توانايي خويش در كارها نداند.[3]
افزون بر اين در برخي موارد گرايشات حزبي و جناحي و سرگرمي هاي سياسي موجب بي توجهي و ناديده گرفتن نياز هاي اساسي و مشكلات واقعي مردم مي گردد؛ در اين باره مقام معظم رهبري فرمودند: «مسئولان بايد با پرهيز از سرگرمي هايي سياسي براي خدمت به مردم بسيج شوند... غافل كردن مسئولان كشور از رسيدگي به مطالبات حقيقي مردم از جمله اهداف كنوني آمريكاست.[4]»
به نظر مي رسد با توجه و نظارت بيشتر دستگاه هاي نظارتي نسبت به عملكرد مسئولان كشور و توجه بيشتر مردم در انتخاب و گزينش افراد شايسته و متعهد براي عهده دار شدن مسئوليت ها انشاء الله شاهد كم توجهي مسئولان نسبت به مشكلات مردم نباشيم.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . رمضاني، بهزاد، مدير و شيوه هاي بررسي حل مشكل، مجله تدبير، شماره 40، بهمن 72.
[2] . مجله حكومت اسلامي، سخنان رهبري در ديدار با خبرگان رهبري، شماره 21، پائيز 80.
[3] . گروه ترجمه نهج البلاغه، سيماي كارگزاران در نهج البلاغه، متن و ترجمه عهدنامه اميرالمؤمنين(ع) به مالك اشتر، انتشارات بنياد نهج البلاغه، چاپ ششم، تابستان 76، صفحات 33 و 34 و 39.
[4]. روزنامه جمهوري اسلامي، 14/8/81.
عدم حل برخي مشكلات مردمي، از سوي بعضي از مسئولان و مديران اجرايي كشور، ناشي از عوامل متعددي است، قضاوت صحيح و عادلانه در اين باب مستلزم نگاه جامع و فراگير به عوامل ريشه اي و اصلي موضوع مي باشد، كه بايد مورد توجه باشد. ممكن است اشاره به موارد جزئي و مصداقي و استناد به آن و تسرّي آن به ساير موارد، گمراه كننده باشد و انسان را از واقعيت هاي موجود دور سازد و لازم است دقت كافي به مسأله و موضوع بشود.
برخي كشورها، به دليل مشاهدة پيشرفت هاي كشورهاي غربي شيفتة نظام مديريت دولتي آنها شدند، زيرا تصور آنها اين بود كه الگوهاي غربي چون باعث توفيق غرب شده است، انتقال الگوي مديريتي آنها موجب تحول و پيشرفت در ديگر كشورها نيز خواهد شد. بدون آنكه به ويژگي ها و شرايط محلي و بومي توجه نمايند. طبعاً نظام مديريتي ايران نيز از اين الگوپذيري مستثني نبوده است و سال هاي طولاني از آن پيروي نموده است كه تغيير اين الگو ها و روش هاي مشكل ساز به آساني امكان پذير نيست.
از اينرو برخي از مشكلات عديده، به خاطر تقليد از الگوي سنتي غرب است، كه غير بومي است. اين پيامد مختص به تقليد از نظام مديريتي غرب نيست؛ بلكه همه پديده هاي وارداتي و غير بومي از جهاتي اين ويژگي را دارد و مشكل آفرين است. شناسايي مواردي كه از نظام مديريتي غرب براي مديريت بومي كشورها مشكل آفرين است و نياز به كار علمي دراز مدت دارد، در زمان كوتاه قابل حل شدن نيست. و از سوي ديگران مشكل تنها مختص به ايران نيست، بلكه تمامي كشورهايي كه به شكل مستقيم و غيرمستقيم تحت استعمار بوده اند، از اين مشكل رنج مي برند.
اكثريت كشورهاي جهان سوم با كمبود نيروهاي متخصص مواجه هستند. در اين كشورها در سطوح پايين سازماني انباشت نيرو مشاهده مي شود؛ ولي در سطوح عالي مديريت و مسئوليت با كمبود نيروهاي متخصص و كاردان روبرو هستند. نظام مديريتي ايران نيز از اين كمبود رنج مي برد. برخي مشكلات وجود دارد، كه مسئولين در برابر آن پاسخگو بايد باشند؛ اما توانايي حل آن را ندارند.
در بعضي از موارد مدير و مسئول مربوطه، از پذيرش وجود مشكل سرباز مي زنند؛ زيرا با وجود مشكلات و ناتواني و بي كفايتي ها در انجام مسئوليت از پذيرش آن پروا دارند، لذا اگر مدير يا مسئولي مشكلات را قبول نداشته باشد، چطور مي توان انتظار برخورد صحيح با مشكل و همينطور حل مشكل را از او داشت.[1] برخي از مسئولان مشكلات مردم را ناديده مي گيرند، طبعاً در پي حل آن هم نيستند. مشكل معمولاً در ابتداي ظهور و يا شناسايي، داراي ابعادي محدودي است؛ ولي گذشت زمان به وسعت و ابعاد مشكل مي افزايد و آن را پيچيده تر و بغرنج تر مي كند. مسأله اي كوچكي كه در بدو شروع، به راحتي قابل حل مي نمود، بعد از مدتي غير قابل حل خواهد بود.
سران سه قوه جداً در تلاشند، كه مشكلات مردم حل گردد؛ عليرغم تنگناهاي داخلي و خارجي كه وجود دارد و جمهوري اسلامي ايران تحت فشار فزاينده قرار دارد. اما نبايد انتظار داشت كه برخي مشكلات يك شبه و در زمان كوتاه مرتفع گردد. پايان يافتن برخي مشكلات و نابساماني ها، نيازمند يك فرايند طولاني است، كه لازمه نظام اداري و مديريتي هر كشور است. از سوي ديگران مقام معظم رهبري، همواره مسئولان و مديران اجرايي كشور را توصيه و ملزم مي كنند، كه به مشكلات مردم رسيدگي شود؛ چنان كه در ديدار با خبرگان رهبري فرمودند: «وقتي با دوستان و مسئولان اجرايي مواجه مي شوم، اين نكته را متذكر مي شوم، كه آنها بايد در عمل، ابتكار و جديت و دنبال گيري و شوق و ذوق كار را، در نظر داشته باشند و با انحرافات و خطا بايد جدي باشند. هم دولتي ها و هم دستگاه قضايي، اگر درجايي ديدند انحراف و خطاهايي وجود دارد با آن برخورد كنند، كه در اين صورت كارآيي مسئولان دولت در زمينه هاي مختلف زياد خواهد شد.»[2]
با همه تلاشها و جديت هايي كه صورت مي پذيرد، بالاخره اداره كردن يك كشور كاري بس دشوار است؛ خصوصاً با پيچيدگي هايي كه امروزه چه از نظر داخلي و چه خارجي، كشورداري دارد. و نبايد انتظار داشت كه مشكلي به كلي وجود نداشته باشد و از طرفي مسئولان نيز بايد وجدان كاري داشته باشند كه البته در اين خصوص آراي مردم در گزينش مسئولان بي تأثير نيست بلكه بيشترين تأثير را دارد. مسئولين به طور مستقيم يا غيرمستقيم منتخب مردم هستند و اگر مردم دولت و مجلس را به گونه اي انتخاب كنند كه مورد صلاح مملكت باشد بسياري از مشكلات حل خواهد شد و آنها در فكر آن خواهند بود كه به مردم خدمت رساني كنند و بايد در نصب كارگزاران اجرايي دقت صورت پذيرد، تا كارها به روال ايده ال انجام پذيرد.
چنانكه امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «آنگاه در امور كارگزارانت دقت كن و آنان را پس از آزمودن به كار بگمار و نه به سهل انگاري و خودرأيي، زيرا كه سهل انگاري و خودرأيي زمينه ستم و خيانت است. از ميان آنان كار آموزدگان و نجيباني را برگزين... سپس دَرِ روزي را بروي آنان بگشاي زيرا اين كار آنان را در اصلاح خويشتن توانا سازد و از حيف و ميل آنچه در اختيار آنها است باز مي دارد و حجت را بر آنها تمام مي كند؛ تا عذري در نافرماني و خيانت در كار تو نداشته باشد... و آنگاه به آنكه در ميان مردم به نيكويي، نامي شهره تر به امانت، چهره اي شناخته تر دارد، اعتماد كن، كه اين نشانه اي خيرانديشي براي خدا و براي كسي است كه تو رابه حكومت برگزيده است و نيز كسي را كه به كار مگمار كه اندازه اي توانايي خويش در كارها نداند.[3]
افزون بر اين در برخي موارد گرايشات حزبي و جناحي و سرگرمي هاي سياسي موجب بي توجهي و ناديده گرفتن نياز هاي اساسي و مشكلات واقعي مردم مي گردد؛ در اين باره مقام معظم رهبري فرمودند: «مسئولان بايد با پرهيز از سرگرمي هايي سياسي براي خدمت به مردم بسيج شوند... غافل كردن مسئولان كشور از رسيدگي به مطالبات حقيقي مردم از جمله اهداف كنوني آمريكاست.[4]»
به نظر مي رسد با توجه و نظارت بيشتر دستگاه هاي نظارتي نسبت به عملكرد مسئولان كشور و توجه بيشتر مردم در انتخاب و گزينش افراد شايسته و متعهد براي عهده دار شدن مسئوليت ها انشاء الله شاهد كم توجهي مسئولان نسبت به مشكلات مردم نباشيم.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . رمضاني، بهزاد، مدير و شيوه هاي بررسي حل مشكل، مجله تدبير، شماره 40، بهمن 72.
[2] . مجله حكومت اسلامي، سخنان رهبري در ديدار با خبرگان رهبري، شماره 21، پائيز 80.
[3] . گروه ترجمه نهج البلاغه، سيماي كارگزاران در نهج البلاغه، متن و ترجمه عهدنامه اميرالمؤمنين(ع) به مالك اشتر، انتشارات بنياد نهج البلاغه، چاپ ششم، تابستان 76، صفحات 33 و 34 و 39.
[4]. روزنامه جمهوري اسلامي، 14/8/81.