چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چرا صدام و رژيم بعث او در برابر حمله آمريكا عراق مقاومت نكرد و از نيروهاي هوايي و زميني خود استفاده نكرد؟


پاسخ :
در مورد اين پرسش هنوز تحليل و اطلاع دقيقي به دست نيامده است، ولي مواردي وجود دارد كه اختصاراً بيان مي‌كنيم: مقام معظم رهبري در خطبه‌هاي نماز جمعة تهران در تاريخ 22/1/1382 در سخنراني جالب و دقيق خود دست به افشاگري قاطعانه‌اي در مورد اهداف آمريكايي‌ها در جنگ با عراق پرداختند و در مورد سؤال مورد بحث ما ايشان اين قضيه را مبهم توصيف فرمودند. ايشان اشاره كردند: «.... رزمندگان دلاور ما بدون هيچ امكانات نظامي، 35 روز در برابر هجوم عراقي‌ها به خرمشهر مقاومت كردند... امّا بغداد بابيش از 120 هزار نيروي نظامي، سه روزه سقوط كرد كه اين قضيه واقعاً مشكوك است...»[1] بايدگفت كه اين قضيه واقعاً هم مشكوك و غيرقابل پيش بيني بود، ولي تحليل هايي كه در اين موجود است، كاملاً غافلگيرانه به نظر مي‌رسد.
مهمترين اين موارد را شبكه تلويزيوني الجزيره به نقل از يك منبع موثق در سازمان اطلاعاتي روسيه فاش كرد كه حاكي از توافق پشت پرده آمريكا و عراق براي جلوگيري از خونريزي بود. اين توافق ميان روسيه و آمريكا به دليل كوتاه كردن زمان جنگ صورت گرفته تا از سويي سيطره آمريكا بر عراق را سريعتر و با تلفات كمتر همراه كرده و از سوي ديگر آمريكا با دادن تضمين‌هاي لازم خروج صدام از عراق و پناهندگي وي به روسيه را تسهيل كرده باشد و در اين ميان روسيه با ايفاي نقشي در پايان سريعتر درگيري‌ها، سهمي از مزاياي ايفاي نقش در آينده عراق به خود اختصاص دهد.[2] در اين باره روزنامه قدس هم در 21/1/82 با تيتر درشت در صفحة اول خود اشغال بغداد را نتيجة تباني ديكتاتورها دانست. آنچه اين نظريه را قوت مي‌بخشد ديدار مرموز، محرمانه و معنادار مشاور امنيت ملي بوش به مدت 6 ساعت، آن هم ساعتي پيش از سقوط بغداد بود.[3] غير اين موارد، مصاحبة احمد چلبي يكي از اعضاي شوراي حكومتي عراق با يكي از روزنامه‌هاي صبح كشورمان جالب توجه است. او عدم كارآيي ارتش و گارد رياست جمهوري عراق را ناشي از قدرت مستحكم آمريكا مي‌داند نه تباني نيروها. او مي‌گويد: «... همة ارتشي‌ها فرار كردند چون آمريكايي‌ها سريع‌ترين حمله مكانيزه تاريخ را انجام دادند... آنها فرار كردند، براي آن كه نمي‌خواستند از صدام دفاع كنند، حتي گارد رياست جمهوري، آنها نمي‌خواستند از صدام دفاع كنند. حتي گاردهاي خصوصي صدام او را رها كردند و به خانه رفتند...» اين مسائل تحليلهايي بود كه در مورد سقوط يكباره و عجيب عراق و عدم مقاومت نيروي زميني عراق موجود است. در مورد نيروي هوايي عراق كه اصلاً مورد استفاده قرار نگرفت دو تحليل وجود دارد: 1. نيروي هوايي عراق به خاطر استيلاي كامل و قدرت فوق العاده نيروي هوايي مهاجمان نمي‌توانست اقدامي كند؛ 2. شايد تاكتيك ابتدايي صدام اين را ايجاب مي‌كرد كه حملة هوايي را براي مراحل پاياني جنگ و بعد از فرسوده شدن قواي نيروي نظامي حريف، به كار برد. در اين مورد، كاپيتان مايك هاروود، يك افسر بلند پاية انگليسي در خليج فارس گفته بود: «از زمان آغاز جنگ صدام، به هيچ وجه از نيروي هوايي خود استفاده نكرده كه اين نشانه‌اي براي انجام حملات شديد در آينده نزديك عليه نيروهاي ائتلاف است. صدام نيروي هوايي خود را براي آخرين مرحله نگه داشته است. ما تاكنون موفق به سرنگون كردن حتي يك هواپيماي عراقي نشده‌ايم، چون حتي يك هواپيماي عراقي را هم نديده‌ايم... تاكتيك فعلي صدام اين است كه جنگ در زمين ادامه يابد.» [4]
امّا عينا ديديم كه صدام عملاً از استفاده از نيروي هوايي خود بازماند، و شايد هم تباني موجود كه ذكر شد، فرصت استفاده از اين نيرو را از صدام گرفت، ولي در هر صورت اين قضيه همچنان در پرده‌اي از ابهام است كه گذر زمان حقيقت را آشكار خواهد كرد.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . روزنامه كيهان، 23/1/82.
[2] . جام جم، 21/1/82، ص 2.
[3] . روزنامه قدس، 5/5/1382، ص 15.
[4] . ياس نو، ص 5، 19/9/82.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.