پرسش :
منظور از رواياتي كه نماز را عمود دين معرفي كردهاند و قبولي سائر اعمال را منوط به قبولي نماز ميدانند چيست؟
پاسخ :
نماز، در روايات، ستون دين معرفي شده است. زيرا كه معرفت مسلمانان است مسلمانان، بوسيله نماز شناخته ميشوند، زيرا هيچيك از واجبات و فرايض ديني، چون نماز در هر شبانه روز در اوقات معين تكرار نميشود. نماز، در هر صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء بايد خوانده شود.
روزه، در سال يك مرتبه در ماه مبارك رمضان گرفته ميشود، عملي هم نيست كه بتوان آن را ديد و مشاهده كرد. حج، در عمر يك مرتبه واجب ميگردد و آنهم با شرايط و مقدماتي خاص كه در مورد خيلي اشخاص تحقق پيدا نميكنند و قهراً واجب الحج نميشود و همين طور سائر واجبات.
نماز، عبادتي است كه گذشته از تكرارش در شب و روز، ديدني است از اين رو، اگر انسان شخصي را نشناسد، و نداند كه چه دين و چه مذهبي دارد خيلي زود ميشود او را شناخت و مذهبش را دانست، بدون اينكه از او سئوال بكند. مثلاً ظهر فرا ميرسد ميبيند آماده براي نماز ميشود، نماز ميخواند، ميفهمد كه او مسلمان است اين نشانه اسلام و دليل مسلماني او ميباشد و انسان را از شك بيرون ميآورد.
علاوه بر آنچه كه ذكر شد، نماز مظهر اتم عبوديت و نبدگي، كاملترين و جامعترين نمونه اظهار تذلل و تضرع بندهي ناچيز، در برابر عظمت و كبرياء، جلال و جبروت حضرت حق است. هيچ عبادتي نميتوانند اين گونه بندگي و عبوديت، خضوع و خشوع بنده را، در برابر خالق يك تا، به نمايش بگذارد و عاليترين مراتب سپاسگزاري را جلوه گر باشد.
نماز، نهال تقوي را در دل پرورش ميدهد و روح ايمان را در وجود انسان تقويت ميكند ايمان و تقوي هم، نيرومندترين سد در برابر گناه است. پس نماز هم، بازدارندهي انسان از منكرات، منهيات و فحشا است(1).
نماز، غفلت زدا است نميگذارد انسان غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر آن گردند لذا در هر شبانه روز پنج بار انجام ميشود و مرتباً به انسان هشدار ميدهد و هفد آفرينش را خاطر نشان ميسازد و موقعيت او را در اين جهان گوشزد ميمكند.
نماز خود بيني و كبر را در هم ميشكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك، در برابر خداوند ميگذارد خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او ميبيند، به همين جهت امام علي (ع) بعد از ايمان، نخستين عبادت را كه نماز است، با همين هدف تبيين ميكند و ميفرمايد: خداوند ايمان را براي پاكسازي انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براي پاكسازي از كبر(2).
نماز اولين عملي است كه در قيامت به آن توجه ميشود(3) و در مورد آن از انسان باز جويي ميكنند كه عامل نيرومند و فوق العاده مؤثر، براي مهيا ساختن و آماده كردن و صميمي و جدي شدن نسبت به انجام عبادتها و اقدام به كارهاي خير و اعمال شايسته ديگر است. نماز به سائر اعمال انسان ارزش و روح ميبخشد؛ زيرا نماز روح اخلاص را زنده ميكنند كه مجموعهاي است از نيت خالص و گفتار پاك و اعمال خالصانه، تكرار اين مجموعه در شبانه روز، بذر سائر اعمال نيك را در جان انسان ميكارد، و روح اخلاص را تقويت ميكند. و انسان نماز گذار را آدمي شايسته و از هر جهت وارسته ميسازد و براي انجام عبادتهاي ديگر و اقدام در هر كار خير آمادگي خاص به او ايجاد ميكند.
بنابراين، نماز چنين نمازگذاري، با اين اوصاف كه ذكر شد، ايجاب ميكند كه اعمال و عبادات ديگر، همه درست و با خلوص و از روي حقيقت انجام گيرد. از اين رو، نماز اگر درست واقع شد به طوري كه مقبول درگاه حق قرار گيرد، ساير اعمال و عباداتش درست و پذيرفته ميشود زيرا كه نماز درست، بقيه كارها را درست ميكند.
و اما اگر نماز درست انجام نگيرد، در نماز گذار اثري نخواهد كرد و از نمازش نتيجهي نخواهد گرفت آمادگي در او، بوجود نخواهد آمد و نسبت به اعمال و عبادتهاي ديگر، اهميتي نخواهد داد، چنانچه كه نسبت به نماز توجه نداشته است و به آن اهميت نميداده است بدين جهت در قيامت به نمازش كه رسيدگي شد، و آن را قابل قبول نيافتند و درست نبود و پذيرفته نشد، لزومي ندارد كه به سائر اعمالش توجه كرده و بررسي نمايند. زيرا كسي كه به فريضه بزرگ نماز، كه ركن دين و عمود دين است اهميت نداده باشد و آن را مراعات نكرده باشد روشن است كه به سائر اعمال و عبادات بيشتر بي تفاوت بوده است و به آنها نيز اهميتي نميداده است و آنها را نيز مراعات نميكرده است(4).
از سوي ديگر، قبولي نماز مشروط به ساير تكاليف و احكام عملي است مانند، رعايت نجاست و طهارت، حليت و حرمت مباح بودن و غصبي نبودن لباس و مكان نمازگزار و نيز اداي وظايف مالي مانند پرداخت خمس، رعايت امور باطني، اخلاص و پرهيز از ريا و... پس نماز ارتباط تنگاتنگ با بسياري از اعمال و تكاليف شرعي ديگر دارد، لذا اهتمام به آن در حقيقت اهتمام به ساير احكام و دستورات ديني است.
منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- تفسير نمونه، ج16، ص283-294.
2- برداشتي از نماز، تأليف علي آقا نجفي كاشاني، ص55-102.
پينوشتها:
1) عنكبوت/45.
2) نهج البلاغه، كلمات قصار، 252.
3) قال الصادق (ع) اول ما يحاسب به العبد الصلاة، فان قبلت قبل ساير عمله و اذا رُدترُدّ عليه ساير عمله، حر عاملي، وسايل الشيعه، (دار احياء التراث العربي) ج3، ص22.
4) ر.ك: آيتالله علي آقا بخشي كاشاني، برداشتي از نماز (انتشارات محتشم كاشاني، چاپ سوم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم) ص62-66. و مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج16، (چاپ هفتم، دار الكتب الاسلامية، قم، زمستان 1369) ص292-293.
نماز، در روايات، ستون دين معرفي شده است. زيرا كه معرفت مسلمانان است مسلمانان، بوسيله نماز شناخته ميشوند، زيرا هيچيك از واجبات و فرايض ديني، چون نماز در هر شبانه روز در اوقات معين تكرار نميشود. نماز، در هر صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء بايد خوانده شود.
روزه، در سال يك مرتبه در ماه مبارك رمضان گرفته ميشود، عملي هم نيست كه بتوان آن را ديد و مشاهده كرد. حج، در عمر يك مرتبه واجب ميگردد و آنهم با شرايط و مقدماتي خاص كه در مورد خيلي اشخاص تحقق پيدا نميكنند و قهراً واجب الحج نميشود و همين طور سائر واجبات.
نماز، عبادتي است كه گذشته از تكرارش در شب و روز، ديدني است از اين رو، اگر انسان شخصي را نشناسد، و نداند كه چه دين و چه مذهبي دارد خيلي زود ميشود او را شناخت و مذهبش را دانست، بدون اينكه از او سئوال بكند. مثلاً ظهر فرا ميرسد ميبيند آماده براي نماز ميشود، نماز ميخواند، ميفهمد كه او مسلمان است اين نشانه اسلام و دليل مسلماني او ميباشد و انسان را از شك بيرون ميآورد.
علاوه بر آنچه كه ذكر شد، نماز مظهر اتم عبوديت و نبدگي، كاملترين و جامعترين نمونه اظهار تذلل و تضرع بندهي ناچيز، در برابر عظمت و كبرياء، جلال و جبروت حضرت حق است. هيچ عبادتي نميتوانند اين گونه بندگي و عبوديت، خضوع و خشوع بنده را، در برابر خالق يك تا، به نمايش بگذارد و عاليترين مراتب سپاسگزاري را جلوه گر باشد.
نماز، نهال تقوي را در دل پرورش ميدهد و روح ايمان را در وجود انسان تقويت ميكند ايمان و تقوي هم، نيرومندترين سد در برابر گناه است. پس نماز هم، بازدارندهي انسان از منكرات، منهيات و فحشا است(1).
نماز، غفلت زدا است نميگذارد انسان غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر آن گردند لذا در هر شبانه روز پنج بار انجام ميشود و مرتباً به انسان هشدار ميدهد و هفد آفرينش را خاطر نشان ميسازد و موقعيت او را در اين جهان گوشزد ميمكند.
نماز خود بيني و كبر را در هم ميشكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك، در برابر خداوند ميگذارد خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او ميبيند، به همين جهت امام علي (ع) بعد از ايمان، نخستين عبادت را كه نماز است، با همين هدف تبيين ميكند و ميفرمايد: خداوند ايمان را براي پاكسازي انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براي پاكسازي از كبر(2).
نماز اولين عملي است كه در قيامت به آن توجه ميشود(3) و در مورد آن از انسان باز جويي ميكنند كه عامل نيرومند و فوق العاده مؤثر، براي مهيا ساختن و آماده كردن و صميمي و جدي شدن نسبت به انجام عبادتها و اقدام به كارهاي خير و اعمال شايسته ديگر است. نماز به سائر اعمال انسان ارزش و روح ميبخشد؛ زيرا نماز روح اخلاص را زنده ميكنند كه مجموعهاي است از نيت خالص و گفتار پاك و اعمال خالصانه، تكرار اين مجموعه در شبانه روز، بذر سائر اعمال نيك را در جان انسان ميكارد، و روح اخلاص را تقويت ميكند. و انسان نماز گذار را آدمي شايسته و از هر جهت وارسته ميسازد و براي انجام عبادتهاي ديگر و اقدام در هر كار خير آمادگي خاص به او ايجاد ميكند.
بنابراين، نماز چنين نمازگذاري، با اين اوصاف كه ذكر شد، ايجاب ميكند كه اعمال و عبادات ديگر، همه درست و با خلوص و از روي حقيقت انجام گيرد. از اين رو، نماز اگر درست واقع شد به طوري كه مقبول درگاه حق قرار گيرد، ساير اعمال و عباداتش درست و پذيرفته ميشود زيرا كه نماز درست، بقيه كارها را درست ميكند.
و اما اگر نماز درست انجام نگيرد، در نماز گذار اثري نخواهد كرد و از نمازش نتيجهي نخواهد گرفت آمادگي در او، بوجود نخواهد آمد و نسبت به اعمال و عبادتهاي ديگر، اهميتي نخواهد داد، چنانچه كه نسبت به نماز توجه نداشته است و به آن اهميت نميداده است بدين جهت در قيامت به نمازش كه رسيدگي شد، و آن را قابل قبول نيافتند و درست نبود و پذيرفته نشد، لزومي ندارد كه به سائر اعمالش توجه كرده و بررسي نمايند. زيرا كسي كه به فريضه بزرگ نماز، كه ركن دين و عمود دين است اهميت نداده باشد و آن را مراعات نكرده باشد روشن است كه به سائر اعمال و عبادات بيشتر بي تفاوت بوده است و به آنها نيز اهميتي نميداده است و آنها را نيز مراعات نميكرده است(4).
از سوي ديگر، قبولي نماز مشروط به ساير تكاليف و احكام عملي است مانند، رعايت نجاست و طهارت، حليت و حرمت مباح بودن و غصبي نبودن لباس و مكان نمازگزار و نيز اداي وظايف مالي مانند پرداخت خمس، رعايت امور باطني، اخلاص و پرهيز از ريا و... پس نماز ارتباط تنگاتنگ با بسياري از اعمال و تكاليف شرعي ديگر دارد، لذا اهتمام به آن در حقيقت اهتمام به ساير احكام و دستورات ديني است.
منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- تفسير نمونه، ج16، ص283-294.
2- برداشتي از نماز، تأليف علي آقا نجفي كاشاني، ص55-102.
پينوشتها:
1) عنكبوت/45.
2) نهج البلاغه، كلمات قصار، 252.
3) قال الصادق (ع) اول ما يحاسب به العبد الصلاة، فان قبلت قبل ساير عمله و اذا رُدترُدّ عليه ساير عمله، حر عاملي، وسايل الشيعه، (دار احياء التراث العربي) ج3، ص22.
4) ر.ك: آيتالله علي آقا بخشي كاشاني، برداشتي از نماز (انتشارات محتشم كاشاني، چاپ سوم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم) ص62-66. و مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج16، (چاپ هفتم، دار الكتب الاسلامية، قم، زمستان 1369) ص292-293.