پرسش :
ضد عيب جوئي چه مي باشد؟
پاسخ :
ضدّ عيب جويى و فاش نمودن راز ديگران، عيب پوشى و ناديده گرفتن و باز گو نكردن عيب ديگران است كه بسيار پسنديده و ممدوح و موجب ثواب و اجر اخروى است، و نشان تسلّط بر نفس اماره است و در خوبى اين صفت همين بس كه از صفات بارى تعالى است; چون خداوند ستّار العيوب و پوشاننده ى اسرار است، و هر كس چنين باشد خدا عيب او را در دنيا و آخرت مى پوشاند. از لطف و كرم و سرّ پوشى او اين كه، بدترين گناهان ـ مثل زنا و لواط ـ بايد با شهادت چهار شاهد عادل يا با چهار مرتبه اقرار و اعتراف صريح در چهار مجلس ثابت گردد. به تعبير روايات:
كالميل فى المكحله و البئر فى الرشا; مثل ميل در سرمه دان و بند در چاه.
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:
لا يستر عبدٌ عيب عبد الاّ ستره الله يوم القيمه[1]; هيچ بنده اى عيب بنده ى ديگر را نمى پوشاند، مگر آن كه خداوند در قيامت عيب او را بپوشاند.
ناگفته نماند، هر كس عيب ديگرى را به شما بگويد عيب شما را نيز به ديگران خواهد گفت.
هر كه عيب دگران پيش تو آورد و شمرد بى گمان عيب تو پيش ديگران خواهد برد
پس سعى كنيم تا مى توانيم از عيب ديگران چشم پوشى كنيم و اگر علم هم پيدا كرديم، براى ديگران اظهار نكنيم، به خصوص نسبت به رفيق، هم كلاس و هم سفر خود. مستحب است كه انسان خوبى هاى هم سفر را نقل كند، نه بدى ها و اشتباهات و عيوب او را; مگر از جهت نصيحت و نهى از منكر كه بايد به خودش گفت:
دوست آن باشد كه عيب تو را همچو آيينه روبه رو گويد
نه كه چون شانه ى هزار زبان پشت سر رفته مو به مو گويد
هم چنين انسان نبايد راز خود را به ديگران بگويد، چون از اختيارش خارج مى شود. گفته اند: اگر مى خواهى مطلبى منتشر شود به شخصى اظهار كن و بعد بگو لطفاً به كسى بازگو نكن.
راز خود با يار خود هر چند بتوانى مگوى يار را يارى بُوَد از يارِ يار انديشه كن
كل علم ليس فى القرطاس ضاع كل حرف جاوز الاثنين شاع
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. همان، ص 209.
ضدّ عيب جويى و فاش نمودن راز ديگران، عيب پوشى و ناديده گرفتن و باز گو نكردن عيب ديگران است كه بسيار پسنديده و ممدوح و موجب ثواب و اجر اخروى است، و نشان تسلّط بر نفس اماره است و در خوبى اين صفت همين بس كه از صفات بارى تعالى است; چون خداوند ستّار العيوب و پوشاننده ى اسرار است، و هر كس چنين باشد خدا عيب او را در دنيا و آخرت مى پوشاند. از لطف و كرم و سرّ پوشى او اين كه، بدترين گناهان ـ مثل زنا و لواط ـ بايد با شهادت چهار شاهد عادل يا با چهار مرتبه اقرار و اعتراف صريح در چهار مجلس ثابت گردد. به تعبير روايات:
كالميل فى المكحله و البئر فى الرشا; مثل ميل در سرمه دان و بند در چاه.
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:
لا يستر عبدٌ عيب عبد الاّ ستره الله يوم القيمه[1]; هيچ بنده اى عيب بنده ى ديگر را نمى پوشاند، مگر آن كه خداوند در قيامت عيب او را بپوشاند.
ناگفته نماند، هر كس عيب ديگرى را به شما بگويد عيب شما را نيز به ديگران خواهد گفت.
هر كه عيب دگران پيش تو آورد و شمرد بى گمان عيب تو پيش ديگران خواهد برد
پس سعى كنيم تا مى توانيم از عيب ديگران چشم پوشى كنيم و اگر علم هم پيدا كرديم، براى ديگران اظهار نكنيم، به خصوص نسبت به رفيق، هم كلاس و هم سفر خود. مستحب است كه انسان خوبى هاى هم سفر را نقل كند، نه بدى ها و اشتباهات و عيوب او را; مگر از جهت نصيحت و نهى از منكر كه بايد به خودش گفت:
دوست آن باشد كه عيب تو را همچو آيينه روبه رو گويد
نه كه چون شانه ى هزار زبان پشت سر رفته مو به مو گويد
هم چنين انسان نبايد راز خود را به ديگران بگويد، چون از اختيارش خارج مى شود. گفته اند: اگر مى خواهى مطلبى منتشر شود به شخصى اظهار كن و بعد بگو لطفاً به كسى بازگو نكن.
راز خود با يار خود هر چند بتوانى مگوى يار را يارى بُوَد از يارِ يار انديشه كن
كل علم ليس فى القرطاس ضاع كل حرف جاوز الاثنين شاع
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. همان، ص 209.