پرسش :
مدگرايي به چه انگيزهاي ترويج ميشود؟
پاسخ :
انگيزههاى ترويج مد گرايى:
ترويج مدگرايى غربى با انگيزههاى مختلف صورت مىگيرد:
1. تحميل فرهنگ خويش به ديگران
2. بازاريابى براى اجناس خود
3. جامعه را از مسير صحيح و پاك، به انحراف و آلودگى كشاندن
4. سنتهاى به جا و صحيح را از امتى گرفتن و سنتهاى ناپسند و گاه خرافى را جايگزين آن ساختن
5. وارد شدن از طريق سنتهاى يك ملت و آن را از درون مسخ كردن.
بد نيست بدانيم كه براى ساختن اين مدها، متخصصان روانشناس، جامعهشناس و مدتها و ساعات زيادى به مطالعه مىپردازند و راجع به تأثيرى كه مد خاصى مىتواند در يك جامعه از خود به جاى گذارد، آيندهنگرى و تحليل مىكنند و وقتى تصويب شد، با شگردهاى عجيبى به تبليغ آن مىپردازند.(1) حتى براى جا زدن چيز مضرى نظير سيگار و مواد مخدر يا نظاير آن، از طريق عكسهاى شرطى و به خصوص از قيافه سكس زنها استفاده مىكنند. نكته ديگر در اين باره، اين است كه آنها به رنگ و مدل كفش، لباس، كيف و كمربند اكتفا نمىكنند بلكه ملتى را در اين گونه مسائل مجذوب خود مىسازند و به تقليد خود درمىآورند. سپس به تدريج، سراغ افكار و انديشه و آرمانهاى آن ملت مىروند و آن را هم به طرف خود جذب مىكنند.
چادر به عنوان حجاب اسلامى، سنتى نيكو و پسنديده است. فراموش نمىكنيم كه در زمان طاغوت، ناگهان بازار اسلامى پر از چادرهاى بدننما شد. حال ساده انديشى و خامى است اگر ما فكر كنيم كه آنها در به وجود آوردن مد روز به نقطه خاصى اكتفامىكنند. طبيعى است كه چنين نخواهد بود.
اگر امتى صرفاً به نام مد و طرح روز به دنبال آنها راه بيفتد، تا نهايت هرزگى و فساد پيش خواهد رفت. امروزه در غرب (اروپا و آمريكا) در زمينه شهوت پرستى و فساد جنسى و طرح لباسهاى سكس به نام تمدن و تجدد چه خبر است؟ اين ويژگى و خصيصه انسان است كه در هر وادىاى جلو رفت، حد نهايى براى خودش نمىشناسد: « بل يريد الانسان ليفجر أمامه». انسان اگر به وادى كمال پا گذاشت، تا بىنهايت پر مىكشد و اگر به وادى فساد و انحطاط قدم نهاد، در آنجا هم تا بىنهايت جلو مىرود به گونهاى كه نمىتوان او را در جايى متوقف كرد.
راه كارهاى مقابله با مد گرايى منفى:
اين امر روشن است كه بشر، تنوع طلب است و از يكسانى خسته مىشود. قرآن كريم نيز به اين نكته توجه داشته است كه مىفرمايد: « مختلفا ألوانه» «گياهان و ميوهها را با رنگها و گونههاى مختلف براى شما آفريدهايم بشر در نژادها و قبايل گوناگون آفريده شده است و». به راستى اگر همه چيز يكسان بود (يك رقم گياه، يك نژاد و يك زبان)، در آن صورت چه لطفى باقى مىماند؟ حال با توجه به تنوع طلبى انسان، مدل لباس و طرح كيف، كفش، ساختمان، ماشين و اگر با موازين شرع و سنتهاى نيك ما تضادى نداشته باشد نمىتوان تا اين حد بر آن ايراد گرفت. حرف ما در اين است كه چرا ما خودمان طراح مد و مدل روز نباشيم؟ چرا افراد مبتكر و خلاق جامعه ما سعى نمىكنند تا طرح جديدى ارائه دهند؟ اصولًا اين يكى از ايرادهاى ما است كه نسبت به اين گونه مسائل، آن قدر منتظر مىمانيم تا ديگران با طرح جديد، خود بر ما يورش آورند. آن گاه مبتكران ما بعد از فشار زيادى كه از افكار عمومى متوجه آنها مىشود تازه دست به كار مىشوند تا مثلًا مدل فلان ماشين يا طرح ساختمانى و يا شيوه لباس قشر خاصى را تغيير دهند. در حالى كه اگر ما در اين زمينه ابتكار عمل را به دست گيريم، چه بسا بتوانيم فرهنگ خويش را براى ديگران اسوه و الگو قرار دهيم همچنان كه در برخى از جهات چنين بوده است.
به هر حال، نسبت به مسئله «مدگرايى» بايد خيلى هوشيار باشيم و از اينكه زمام فرهنگ و سنت و فكر خويش را به نام تمدن و تجدد، به دست مدهاى غربى بسپاريم، بايد به شدت بپرهيزيم.
دو نكته مهم در برخورد فعال و به دست گرفتن ابتكار عمل بايد رعايت شود:
1. يك كار فرهنگى قوى صورت گيرد و مدگرايى را از رونق بيندازد، با اين مبنا كه ارزش انسان به لباس و ماشين و تجملات مادى نيست.
2. در طراحىها و ارائه مد از سوى ما، بايد تلاش شود كه اصول و مبانى فكرى اسلامى و ملى رعايت و پيامهاى مثبت
دينى و فرهنگى كشورمان در آن گنجانده شود.
پىنوشت
(1) جهت اطلاع از اين شگردهاى تبليغى، ر. ك: حسن زورق، مبانى تبليغ محمّد تقى رهبر، روش تبليغ
انگيزههاى ترويج مد گرايى:
ترويج مدگرايى غربى با انگيزههاى مختلف صورت مىگيرد:
1. تحميل فرهنگ خويش به ديگران
2. بازاريابى براى اجناس خود
3. جامعه را از مسير صحيح و پاك، به انحراف و آلودگى كشاندن
4. سنتهاى به جا و صحيح را از امتى گرفتن و سنتهاى ناپسند و گاه خرافى را جايگزين آن ساختن
5. وارد شدن از طريق سنتهاى يك ملت و آن را از درون مسخ كردن.
بد نيست بدانيم كه براى ساختن اين مدها، متخصصان روانشناس، جامعهشناس و مدتها و ساعات زيادى به مطالعه مىپردازند و راجع به تأثيرى كه مد خاصى مىتواند در يك جامعه از خود به جاى گذارد، آيندهنگرى و تحليل مىكنند و وقتى تصويب شد، با شگردهاى عجيبى به تبليغ آن مىپردازند.(1) حتى براى جا زدن چيز مضرى نظير سيگار و مواد مخدر يا نظاير آن، از طريق عكسهاى شرطى و به خصوص از قيافه سكس زنها استفاده مىكنند. نكته ديگر در اين باره، اين است كه آنها به رنگ و مدل كفش، لباس، كيف و كمربند اكتفا نمىكنند بلكه ملتى را در اين گونه مسائل مجذوب خود مىسازند و به تقليد خود درمىآورند. سپس به تدريج، سراغ افكار و انديشه و آرمانهاى آن ملت مىروند و آن را هم به طرف خود جذب مىكنند.
چادر به عنوان حجاب اسلامى، سنتى نيكو و پسنديده است. فراموش نمىكنيم كه در زمان طاغوت، ناگهان بازار اسلامى پر از چادرهاى بدننما شد. حال ساده انديشى و خامى است اگر ما فكر كنيم كه آنها در به وجود آوردن مد روز به نقطه خاصى اكتفامىكنند. طبيعى است كه چنين نخواهد بود.
اگر امتى صرفاً به نام مد و طرح روز به دنبال آنها راه بيفتد، تا نهايت هرزگى و فساد پيش خواهد رفت. امروزه در غرب (اروپا و آمريكا) در زمينه شهوت پرستى و فساد جنسى و طرح لباسهاى سكس به نام تمدن و تجدد چه خبر است؟ اين ويژگى و خصيصه انسان است كه در هر وادىاى جلو رفت، حد نهايى براى خودش نمىشناسد: « بل يريد الانسان ليفجر أمامه». انسان اگر به وادى كمال پا گذاشت، تا بىنهايت پر مىكشد و اگر به وادى فساد و انحطاط قدم نهاد، در آنجا هم تا بىنهايت جلو مىرود به گونهاى كه نمىتوان او را در جايى متوقف كرد.
راه كارهاى مقابله با مد گرايى منفى:
اين امر روشن است كه بشر، تنوع طلب است و از يكسانى خسته مىشود. قرآن كريم نيز به اين نكته توجه داشته است كه مىفرمايد: « مختلفا ألوانه» «گياهان و ميوهها را با رنگها و گونههاى مختلف براى شما آفريدهايم بشر در نژادها و قبايل گوناگون آفريده شده است و». به راستى اگر همه چيز يكسان بود (يك رقم گياه، يك نژاد و يك زبان)، در آن صورت چه لطفى باقى مىماند؟ حال با توجه به تنوع طلبى انسان، مدل لباس و طرح كيف، كفش، ساختمان، ماشين و اگر با موازين شرع و سنتهاى نيك ما تضادى نداشته باشد نمىتوان تا اين حد بر آن ايراد گرفت. حرف ما در اين است كه چرا ما خودمان طراح مد و مدل روز نباشيم؟ چرا افراد مبتكر و خلاق جامعه ما سعى نمىكنند تا طرح جديدى ارائه دهند؟ اصولًا اين يكى از ايرادهاى ما است كه نسبت به اين گونه مسائل، آن قدر منتظر مىمانيم تا ديگران با طرح جديد، خود بر ما يورش آورند. آن گاه مبتكران ما بعد از فشار زيادى كه از افكار عمومى متوجه آنها مىشود تازه دست به كار مىشوند تا مثلًا مدل فلان ماشين يا طرح ساختمانى و يا شيوه لباس قشر خاصى را تغيير دهند. در حالى كه اگر ما در اين زمينه ابتكار عمل را به دست گيريم، چه بسا بتوانيم فرهنگ خويش را براى ديگران اسوه و الگو قرار دهيم همچنان كه در برخى از جهات چنين بوده است.
به هر حال، نسبت به مسئله «مدگرايى» بايد خيلى هوشيار باشيم و از اينكه زمام فرهنگ و سنت و فكر خويش را به نام تمدن و تجدد، به دست مدهاى غربى بسپاريم، بايد به شدت بپرهيزيم.
دو نكته مهم در برخورد فعال و به دست گرفتن ابتكار عمل بايد رعايت شود:
1. يك كار فرهنگى قوى صورت گيرد و مدگرايى را از رونق بيندازد، با اين مبنا كه ارزش انسان به لباس و ماشين و تجملات مادى نيست.
2. در طراحىها و ارائه مد از سوى ما، بايد تلاش شود كه اصول و مبانى فكرى اسلامى و ملى رعايت و پيامهاى مثبت
دينى و فرهنگى كشورمان در آن گنجانده شود.
پىنوشت
(1) جهت اطلاع از اين شگردهاى تبليغى، ر. ك: حسن زورق، مبانى تبليغ محمّد تقى رهبر، روش تبليغ