پرسش :
آيا در زمان غيبت، ذكر نام امام زمان (عج) به طور صريح جايز است؟
پاسخ :
در بعضى از روايات وارد شده كه نبايد صريحاً اسم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برده شود، بلكه بايد بگوييم (م ح م د). در روايتى آمده است: «لا يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاِسْمِهِ».(1) بنابراين، ذكر نام حضرت مباح نيست. بعضى از اعاظم و علماى دين مستقلاً در اين موضوع كتاب نوشتهاند.(2) شيخ حر عاملى در اين مسأله كتاب مستقلى تأليف كرده است.(3)
شيخ صدوق كه متخصص و استاد جمع روايات درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، در كمال الدين مىفرمايد:
«وَالَّذي أذْهَبُ إلَيْه ما رُويَ فيَ النَّهيِ مِنَ الْتَسْمِيةِ؛ آن چه من بدان مايل شدهام رواياتى است كه در آنها از تسميه نهى شده است.»
معتقدان به اين رأى چون شيخ صدوق، شيخ مفيد، شيخ طبرسى، سيد اسماعيل عقيلى مؤلف كتاب كفايةالموحدين، ميرداماد، علامه مجلسى و محدث نورى، هر كدام بهگونهاى حكم به حرمت داده و آن را به زمان يا شرايط خاصى مقيد كردهاند.(4)
اما قول ديگرى نيز حاكم است و آن اين كه هيچ يک از مراجع عظام تقليد، ذكر نام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را حرام نمىدانند، زيرا رواياتى را كه در اين خصوص صادر شده، ناظر به زمان تقيّه مىدانند و استدلال مىكنند كه در روايات مربوط به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بيان شده كه نام آن حضرت، نام پيامبر (صلی الله علیه و آله) و كنيهاش، كنيه پيامبر (صلی الله علیه و آله) است. وقتى كنيه پيامبر (صلی الله علیه و آله) درباره ايشان صراحتاً و علناً مطرح میبود و نام پيامبر نيز علناً در مورد ايشان به كار گرفته مىشد، اين زمينهاى مىشد تا دشمنان، حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را شناسايى كرده و جان ايشان در خطر جدّى قرار گيرد. البته اين مربوط به زمان تقيّه و خطر بوده است.
استنباط فقهاى ما اين است كه اين روايات ناظر به زمان تقيّه است؛ يعنى زمانى كه خلفاى عباسى با شدّت هر چه تمامتر از همه احتمالات و اخبار براى رديابى امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) استفاده مىكردند تا آن حضرت را به شهادت برسانند. اما الآن كه آن تقيّه وجود ندارد، آن حركت هم منتفى است. بنابراين، ذكر نام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، «حرمت مادامى» دارد، يعنى مادامى كه تقيّه حاكم بوده، ذكر نام صريح امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حرام بوده، اما وقتى تقيّه مرتفع شد، حرمت هم مرتفع مىشود.
در اين ميان، بعضى از بزرگان بين دو قول مطرح در اين مسئله جمع كرده و گفتهاند: به استناد بعضى از روايات ذكر نام صريح حضرت در ملأ عام و محافل و مجالس جايز نيست، اما در غير اين موارد، بيان نام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشكال ندارد.(5)
پی نوشتها:
1. كافى، ج 1، ص 332، روايت از امام حسن عسكرى (علیه السلام).
2. شيخ آقا بزرگ تهرانى (1389 - 1393)، الذريعه الى تصانيف الشيعه.
3. محمد بن الحسن الحر العاملى (متوفاى 1104 ق) كتابى به نام كشف التعمية فى حكم التسميه نوشته كه درواقع، جواب رساله ميرداماد است و در آن جواز تسميه را اثبات كرده است.
4. ر.ک: محدث نورى مكيال المكارم و نجم الثاقب.
5. شيخ مفيد، ارشاد، ج 2، ص 342 - 343 ؛ محدث نورى، النجم الثاقب، ص 58 ؛ شيخ صدوق؛ اعتقادات، صص95 - 93.
منبع: سپيده اميد، سيد حسين اسحاقى، مركز پژوهشهاى اسلامى صدا و سيما
در بعضى از روايات وارد شده كه نبايد صريحاً اسم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برده شود، بلكه بايد بگوييم (م ح م د). در روايتى آمده است: «لا يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاِسْمِهِ».(1) بنابراين، ذكر نام حضرت مباح نيست. بعضى از اعاظم و علماى دين مستقلاً در اين موضوع كتاب نوشتهاند.(2) شيخ حر عاملى در اين مسأله كتاب مستقلى تأليف كرده است.(3)
شيخ صدوق كه متخصص و استاد جمع روايات درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، در كمال الدين مىفرمايد:
«وَالَّذي أذْهَبُ إلَيْه ما رُويَ فيَ النَّهيِ مِنَ الْتَسْمِيةِ؛ آن چه من بدان مايل شدهام رواياتى است كه در آنها از تسميه نهى شده است.»
معتقدان به اين رأى چون شيخ صدوق، شيخ مفيد، شيخ طبرسى، سيد اسماعيل عقيلى مؤلف كتاب كفايةالموحدين، ميرداماد، علامه مجلسى و محدث نورى، هر كدام بهگونهاى حكم به حرمت داده و آن را به زمان يا شرايط خاصى مقيد كردهاند.(4)
اما قول ديگرى نيز حاكم است و آن اين كه هيچ يک از مراجع عظام تقليد، ذكر نام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را حرام نمىدانند، زيرا رواياتى را كه در اين خصوص صادر شده، ناظر به زمان تقيّه مىدانند و استدلال مىكنند كه در روايات مربوط به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بيان شده كه نام آن حضرت، نام پيامبر (صلی الله علیه و آله) و كنيهاش، كنيه پيامبر (صلی الله علیه و آله) است. وقتى كنيه پيامبر (صلی الله علیه و آله) درباره ايشان صراحتاً و علناً مطرح میبود و نام پيامبر نيز علناً در مورد ايشان به كار گرفته مىشد، اين زمينهاى مىشد تا دشمنان، حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را شناسايى كرده و جان ايشان در خطر جدّى قرار گيرد. البته اين مربوط به زمان تقيّه و خطر بوده است.
استنباط فقهاى ما اين است كه اين روايات ناظر به زمان تقيّه است؛ يعنى زمانى كه خلفاى عباسى با شدّت هر چه تمامتر از همه احتمالات و اخبار براى رديابى امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) استفاده مىكردند تا آن حضرت را به شهادت برسانند. اما الآن كه آن تقيّه وجود ندارد، آن حركت هم منتفى است. بنابراين، ذكر نام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، «حرمت مادامى» دارد، يعنى مادامى كه تقيّه حاكم بوده، ذكر نام صريح امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حرام بوده، اما وقتى تقيّه مرتفع شد، حرمت هم مرتفع مىشود.
در اين ميان، بعضى از بزرگان بين دو قول مطرح در اين مسئله جمع كرده و گفتهاند: به استناد بعضى از روايات ذكر نام صريح حضرت در ملأ عام و محافل و مجالس جايز نيست، اما در غير اين موارد، بيان نام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشكال ندارد.(5)
پی نوشتها:
1. كافى، ج 1، ص 332، روايت از امام حسن عسكرى (علیه السلام).
2. شيخ آقا بزرگ تهرانى (1389 - 1393)، الذريعه الى تصانيف الشيعه.
3. محمد بن الحسن الحر العاملى (متوفاى 1104 ق) كتابى به نام كشف التعمية فى حكم التسميه نوشته كه درواقع، جواب رساله ميرداماد است و در آن جواز تسميه را اثبات كرده است.
4. ر.ک: محدث نورى مكيال المكارم و نجم الثاقب.
5. شيخ مفيد، ارشاد، ج 2، ص 342 - 343 ؛ محدث نورى، النجم الثاقب، ص 58 ؛ شيخ صدوق؛ اعتقادات، صص95 - 93.
منبع: سپيده اميد، سيد حسين اسحاقى، مركز پژوهشهاى اسلامى صدا و سيما