چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

چرا هر چه انتظار فرج امام زمان (عج) را می‌کشیم، ایشان ظهور نمی‌کند؟


پاسخ :
شرح پرسش:
با آن که ظلم و ستم در جهان بسیار زیاد شده، پس چرا هر چه انتظار فرج امام زمان (عج) را می‌کشیم، ایشان ظهور نمی‌کند؟

پاسخ:
در مورد سخن شما ابتدا لازم است حقيقت انتظار تا حدی روشن شود.
فرج، يعنی نصرت و پيروزی و گشايش، مقصود از فرج، نصرت و پيروزی حكومت عدل علوی بر حكومت‌های كفر و شرک است. بنابراين، انتظار فرج، يعنی انتظار تحقق يافتن اين آرمان بزرگ جهانی است. منتظر حقيقی، كسی است كه حقيقتاً، خواهان تشكيل چنين حكومتي باشد. اين خواسته آن گاه جدی و راست است كه شخص منتظر، عامل به عدل و گريزان از ستم و تباهی باشد وگرنه، انتظار فرج، در حد يک ادعا و شعار بی‌محتوا باقی خواهد ماند. از اين رو، در روايات آمده است كه انتظار فرج، خود فرج است؛ زيرا، كسی كه حقيقتاً منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تأسيس حكومت عدل گستر او است، زندگی خود را بر پايه عدل و داد استوار می‌سازد و او، انسانی است كه حضور و غيبت امام، در نحوه رفتار و سير و سلوک‌ وی تفاوتی ندارد و قبل از تشكيل حكومت عدل او، چنين حكومتی را در زندگی خود پايدار ساخته است.
بنابراين، انتظار فرج حقيقی، ريشه در معرفت به حق و عدل و ايمان و عشق به آن دارد و آثار آن نيز در عمل نمايان می‌گردد و چنين حقيقت اصيل و عميقی با لفظ و شعار به دست نمی‌آيد و با بی‌تفاوتی و بی‌اعتنايی نسبت به مقدسات دينی و رسالت‌های انسانی، در تعارض و تناقض است. از اينجا، نادرستی يک تفسير از انتظار فرج روشن می‌شود؛ زيرا، بعضی بر اين تصور خام هستند كه انتظار فرج، يعنی بی‌تفاوتی نسبت به آنچه در جوامع بشر می‌گذرد و دست روی دست گذاشتن به اميد اين كه اما زمان ظهور كند و آنان را اصلاح كند. انتظار فرج، تعهد آفرين و مسئوليت‌ساز است و با بی‌تفاوتی و بی‌اعتنايی به سرنوشت بشر و حقيقت و فضيلت، منافات دارد.

انتظار فرج، يعنی:
الف. معرفت امام معصوم و عادل و پيشوای فضيلت؛
ب. ايمان به امامت و قيادت رهبری الهی و عدالت پيشه؛
ت. عشق به عدالت و ارزش‌های انسانی؛
ج. اميد به آينده‌ای روشتن و نويد بخش؛
د. تلاش برای برقراری حكومتی عدل پيشه و عدل گستر؛
و. رعايت موازين و قوانين دينی و اخلاقی؛
ز. داشتن روحيه‌ی تعهد و مسئوليت پذيری.

اين انتظار فرج است كه بهترين اعمال و بهترين عبادت است و چنين منتظری، مقامی عالی دارد و هرگاه در زمان غيبت از دنيا برود، به منزله‌ی كسی است كه پس از ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد می‌كند.(بحار الانوار، ج 52، ص125).

ممكن است مراد شما اين باشد كه با توجه به اين كه در هر عصری و در هر ملتی كه ظلم و ستم شود، اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان بيشتر می‌شود، وقتی در زمانی كه ما، در آن زندگی می‌كنيم و ظلم و ستم در همه جا بيداد می‌كند، باز هم اين عقيده بيشتر شده است و در واقع، برای خيلی‌ها به مانند يک افسانه تبديل شده است تا واقعيت، و حتی موجب دلسردی خيلی‌ها شده است. اين چگونه قابل توجيه است؟

در پاسخ بايد گفت:
در روايات متعدد، از معصومان(علیهم السلام) رسيده است كه دوران غيبت، دوران امتحان و آزمايش مردم است. بايد تلاش كرد تا با تقويت باور‌ها و اعتقادات در مقابل سختی‌های زمان غيبت، مقاومت كرد و در عين حال، خود را برای ظهور و شركت در قيام امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده ساخت. اين كه بعضی از مردم، به خاطر طولانی شدن غيبت، گرفتار يأس و نااميدی مي‌شوند؛ به سبب ضعف ايمان و معرفت نسبت به حجت خدا و نيز عدم شناخت و آگاهی نسبت به شرايط ظهور است. اينان گمان می‌كنند وقتی در عرصه‌های مختلف اجتماعی، ظلم و فساد فراوان گرديد، امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بايد برای انتقام از ظالمان و برپايی عدالت، قيام كند، حال آن كه ظهور عدالت و برپايی دولت مهدوی، مثل هر انقلاب و حكومت ديگری، نياز به تحقق شرايط و زمينه‌هايي دارد و آن‌ها كه طالب عدالت‌اند، بايد برای برپايی دولت عدل، تلاش كنند تا زمينه‌های آن، هرچه زودتر فراهم گردد، و روحيه ظلم پذيری و بی‌تفاوتی نسبت به وضع موجود جامعه را، به ظلم ستيزی و جديت تبديل كنند.

و ممكن است مراد شما اين باشد: چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با انسان‌ها در ارتباط نيست؟
دورانی كه در آن قرار داريم، دوران غيبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، و ويژگی كلی و اصلی اين دوران، آن است كه امكان ارتباط با آن وجود مقدس، برای كسي ميسر و ممكن نيست. بنابراين، انتظار ارتباط و ديدار، امری برخلاف حكمت و مصلحت امر غيبت است. اما اين، به آن معنا نيست كه حضرت در ميان ما نباشد و ما از فيض حضور آن وجود مقدس بی‌بهره باشيم، بلكه حضرت، به صورت نا شناس، در ميان افراد رفت و آمد دارند و بر احوال مردم آگاهی دارند و آنچه به صلاح آنان و متناسب با فرايند ظهور است، انجام می‌‌دهند. چه بسيار افرادی كه از محضر آن عزيز بهره بردند و راهنمايی‌ها و ارشادات آن حضرت را شنيده‌اند هر چند كه او را نشناختند و يا حتی گاهی گفتار و هدايت‌های او را نيز نپذيرفتند. بنابراين، حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با ما ارتباط دارد و به عبارت دقيق‌تر او در ميان ما است، ولی ما از او غافل هستيم. البته در مواردی، برخی از افراد كه به فيض حضور آن حضرت رسيده‌اند، ایشان را شناخته‌اند ـ كه معمولاً اين شناخت، بعد از ديدار بوده است ـ و حظ اين ديدار را برای هميشه، برای خود حفظ كرده‌اند.
نكته‌ای كه نبايد از آن غفلت داشت، اين است كه عدم امكان ارتباط و يا حتی ديدار، علاوه بر آن كه مطابق فلسفه‌ی غيبت است، علل و عوامل ديگری نيز می‌تواند داشته باشد، مثلاً فرد، آمادگی ديداری را كه به دنبال آن شناخت باشد ندارد و چنين ديداری، به مصلحت او نيست. يا روح و روان او، چنان تاريک و آلوده است كه جايي براي وجود نورانی و مقدس حضرت، باقی نگذاشته است، يا خدا می‌خواهد او را به وسيله فراق و دوری آزمايش و امتحان كند و ... .
از طرف ديگر، بايد توجه داشت كه ارتباط مستقيم افراد با امام، زمينه‌ی استفاده‌های نا به جا و ادعاهای دروغين را برای كسانی كه ظرفيت يا اهليت ندارند، ايجاد می‌كند كه منجر به فريب مردم و انحراف توده‌ها می‌شود و خطرات آن، بر كسی پوشيده نيست.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.