پرسش :
بفرمایید نشانه کسانی که چشم شور دارند چیست؟بفرمایید نشانه کسی که چشم خورده چیست؟
پاسخ :
جواب شما در تفسیر آیه ی 51 سوره ی قلم نهفته است.
دقت کنید:
وَ إِن یَكادُ الَّذِینَ كَفَرُوا لَیزْلِقُونَك بِأَبْصرِهِمْ لَمَّا سمِعُوا الذِّكْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لمََجْنُونٌ
ترجمه:
51 -نزدیك است كافران هنگامى كه آیات قرآن را مىشنوند تو را با چشمان خود هلاك كنند و مىگویند او دیوانه است!
تفسیر : مىخواهند تو را نابود كنند اما نمىتوانند
آیه مىفرماید : نزدیك است كه كافران هنگامى كه آیات قرآن را از تو مىشنوند تو را با چشمان خود هلاك كنند ، و مىگویند او دیوانه است ( و ان یكاد الذین كفروا لیزلقونك بابصارهم لما سمعوا الذكر و یقولون انه لمجنون ) .
لیزلقونك از ماده زلق به معنى لغزیدن و بر زمین افتادن است و كنایه از هلاكت و نابودى مىباشد.
در تفسیر این آیه نظرات گوناگونى دادهاند:
1 -بسیارى از مفسران گفتهاند : منظور این است كه دشمنان به هنگامى كه آیات با عظمت قرآن را از تو مىشنوند ، به قدرى خشمگین و ناراحت مىشوند ، و با عداوت به تو نگاه مىكنند كه گوئى مىخواهند تو را با چشمهاى خود بر زمین افكنند و نابود كنند ! و در توضیح این معنى جمعى افزودهاند كه آنها مىخواهند از طریق چشم زدن كه بسیارى از مردم به آن عقیده دارند و مىگویند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته است كه با یك نگاه مخصوص ممكن است طرف را بیمار یا هلاك كند ، تو را از بین ببرند .
2 -بعضى دیگر گفتهاند كه این كنایه از نگاههاى بسیار غضبآلود است مثل اینكه مىگوئیم فلانكس آنچنان بد به من نگاه كرد كه گوئى مىخواست مرا با نگاهش بخورد یا بكشد!
3 -تفسیر دیگرى براى این آیه به نظر مىرسد كه شاید از تفسیرهاى بالا نزدیكتر باشد و آن اینكه قرآن مىخواهد تضاد عجیبى را كه در میان گفتههاى دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن اینكه : آنها وقتى آیات قرآن را مىشنوند آنقدر مجذوب مىشوند و در برابر آن اعجاب مىكنند كه مىخواهند تو را چشم بزنند ( زیرا چشم زدن معمولا در برابر امورى است كه بسیار اعجابانگیز مىباشد ) اما در عین حال مىگویند : تو دیوانهاى ، و این راستى شگفتآور است ، دیوانه و پریشان گوئى كجا و این آیات اعجابانگیز جذاب و پرنفوذ كجا ؟ .
این سبكمغزان نمىدانند چه مىگویند و چه نسبتهاى ضد و نقیضى به تو مىدهند ؟
نكته : آیا چشم زدن واقعیت دارد ؟
بسیارى از مردم معتقدند در بعضى از چشمها اثر مخصوصى است كه وقتى از روى اعجاب به چیزى بنگرند ممكن است آن را از بین ببرد ، یا درهم بشكند ، و اگر انسان است بیمار یا دیوانه كند.
این مساله از نظر عقلى امر محالى نیست ، چه اینكه بسیارى از دانشمندان امروز معتقدند در بعضى از چشمها نیروى مغناطیسى خاصى نهفته شده كه كارائى زیادى دارد ، حتى با تمرین و ممارست مىتوان آن را پرورش داد ، خواب مغناطیسى از طریق همین نیروى مغناطیسى چشمها است.
در دنیائى كه اشعه لیزر كه شعاعى است نامرئى مىتواند كارى كند كه از هیچ سلاح مخربى ساخته نیست پذیرش وجود نیروئى در بعضى از چشمها كه از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبى نخواهد بود .
بسیارى نقل مىكنند كه با چشم خود افرادى را دیدهاند كه داراى این نیروى مرموز چشم بودهاند ، و افراد یا حیوانات یا اشیائى را از طریق چشم زدن از كار انداختهاند.
لذا نه تنها نباید اصرارى در انكار این امور داشت باید امكان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.
در روایات اسلامى نیز تعبیرات مختلفى دیده مىشود كه وجود چنین امرى را اجمالا تایید مىكند .
در حدیثى مىخوانیم كه اسماء بنت عمیس خدمت پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) عرض كرد : گاه به فرزندان جعفر چشم مىزنند ، آیا رقیه اى براى آنها بگیرم ( منظور از رقیه دعاهائى است كه مىنویسند و افراد براى جلوگیرى از چشم زخم با خود نگهمیدارند و آن را تعویذ نیز مىگویند).
پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود : نعم ، فلو كان شىء یسبق القدر لسبقه العین آرى ، مانعى ندارد ، اگر چیزى مىتوانست بر قضا و قدر پیشى گیرد چشم زدن بود!.
و در حدیث دیگرى آمده است كه امیر مؤمنان (علیهالسلام) فرمود : پیامبر براى امام حسن و امام حسین رقیه گرفت ، و این دعا را خواند : اعیذكما بكلمات التامه و اسماء الله الحسنى كلها عامه ، من شر السامه و الهامه ، و من شر كل عین لامه ، و من شر حاسد اذا حسد : شما را به تمام كلمات و اسماء حسناى خداوند از شر مرگ و حیوانات موذى ، و هر چشم بد ، و حسود آنگاه كه حسد ورزد مىسپارم ، سپس پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نگاهى به ما كرد و فرمود : اینچنین حضرت ابراهیم براى اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود .
در نهج البلاغه نیز آمده است العین حق و الرقى حق : چشم زخم حق است و توسل به دعا براى دفع آن نیز حق است .
ذكر این نكته لازم است كه هیچ مانعى ندارد این دعاها و توسلها به فرمان خداوند جلو تاثیر نیروى مرموز مغناطیسى چشمها را بگیرد همانگونه كه دعاها در بسیارى از عوامل مخرب دیگر اثر مىگذارد و آنها را به فرمان خدا خنثى مىكند.
این نیز لازم به یادآورى است كه قبول تاثیر چشم زخم به طور اجمال به این معنى نیست كه به كارهاى خرافى و اعمال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود كه هم بر خلاف دستورات شرع است ، و هم سبب شك و تردید افراد ناآگاه در اصل موضوع است ، همانگونه كه آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات این تاثیر نامطلوب را در اذهان گذارده است .
جواب شما در تفسیر آیه ی 51 سوره ی قلم نهفته است.
دقت کنید:
وَ إِن یَكادُ الَّذِینَ كَفَرُوا لَیزْلِقُونَك بِأَبْصرِهِمْ لَمَّا سمِعُوا الذِّكْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لمََجْنُونٌ
ترجمه:
51 -نزدیك است كافران هنگامى كه آیات قرآن را مىشنوند تو را با چشمان خود هلاك كنند و مىگویند او دیوانه است!
تفسیر : مىخواهند تو را نابود كنند اما نمىتوانند
آیه مىفرماید : نزدیك است كه كافران هنگامى كه آیات قرآن را از تو مىشنوند تو را با چشمان خود هلاك كنند ، و مىگویند او دیوانه است ( و ان یكاد الذین كفروا لیزلقونك بابصارهم لما سمعوا الذكر و یقولون انه لمجنون ) .
لیزلقونك از ماده زلق به معنى لغزیدن و بر زمین افتادن است و كنایه از هلاكت و نابودى مىباشد.
در تفسیر این آیه نظرات گوناگونى دادهاند:
1 -بسیارى از مفسران گفتهاند : منظور این است كه دشمنان به هنگامى كه آیات با عظمت قرآن را از تو مىشنوند ، به قدرى خشمگین و ناراحت مىشوند ، و با عداوت به تو نگاه مىكنند كه گوئى مىخواهند تو را با چشمهاى خود بر زمین افكنند و نابود كنند ! و در توضیح این معنى جمعى افزودهاند كه آنها مىخواهند از طریق چشم زدن كه بسیارى از مردم به آن عقیده دارند و مىگویند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته است كه با یك نگاه مخصوص ممكن است طرف را بیمار یا هلاك كند ، تو را از بین ببرند .
2 -بعضى دیگر گفتهاند كه این كنایه از نگاههاى بسیار غضبآلود است مثل اینكه مىگوئیم فلانكس آنچنان بد به من نگاه كرد كه گوئى مىخواست مرا با نگاهش بخورد یا بكشد!
3 -تفسیر دیگرى براى این آیه به نظر مىرسد كه شاید از تفسیرهاى بالا نزدیكتر باشد و آن اینكه قرآن مىخواهد تضاد عجیبى را كه در میان گفتههاى دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن اینكه : آنها وقتى آیات قرآن را مىشنوند آنقدر مجذوب مىشوند و در برابر آن اعجاب مىكنند كه مىخواهند تو را چشم بزنند ( زیرا چشم زدن معمولا در برابر امورى است كه بسیار اعجابانگیز مىباشد ) اما در عین حال مىگویند : تو دیوانهاى ، و این راستى شگفتآور است ، دیوانه و پریشان گوئى كجا و این آیات اعجابانگیز جذاب و پرنفوذ كجا ؟ .
این سبكمغزان نمىدانند چه مىگویند و چه نسبتهاى ضد و نقیضى به تو مىدهند ؟
نكته : آیا چشم زدن واقعیت دارد ؟
بسیارى از مردم معتقدند در بعضى از چشمها اثر مخصوصى است كه وقتى از روى اعجاب به چیزى بنگرند ممكن است آن را از بین ببرد ، یا درهم بشكند ، و اگر انسان است بیمار یا دیوانه كند.
این مساله از نظر عقلى امر محالى نیست ، چه اینكه بسیارى از دانشمندان امروز معتقدند در بعضى از چشمها نیروى مغناطیسى خاصى نهفته شده كه كارائى زیادى دارد ، حتى با تمرین و ممارست مىتوان آن را پرورش داد ، خواب مغناطیسى از طریق همین نیروى مغناطیسى چشمها است.
در دنیائى كه اشعه لیزر كه شعاعى است نامرئى مىتواند كارى كند كه از هیچ سلاح مخربى ساخته نیست پذیرش وجود نیروئى در بعضى از چشمها كه از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبى نخواهد بود .
بسیارى نقل مىكنند كه با چشم خود افرادى را دیدهاند كه داراى این نیروى مرموز چشم بودهاند ، و افراد یا حیوانات یا اشیائى را از طریق چشم زدن از كار انداختهاند.
لذا نه تنها نباید اصرارى در انكار این امور داشت باید امكان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.
در روایات اسلامى نیز تعبیرات مختلفى دیده مىشود كه وجود چنین امرى را اجمالا تایید مىكند .
در حدیثى مىخوانیم كه اسماء بنت عمیس خدمت پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) عرض كرد : گاه به فرزندان جعفر چشم مىزنند ، آیا رقیه اى براى آنها بگیرم ( منظور از رقیه دعاهائى است كه مىنویسند و افراد براى جلوگیرى از چشم زخم با خود نگهمیدارند و آن را تعویذ نیز مىگویند).
پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود : نعم ، فلو كان شىء یسبق القدر لسبقه العین آرى ، مانعى ندارد ، اگر چیزى مىتوانست بر قضا و قدر پیشى گیرد چشم زدن بود!.
و در حدیث دیگرى آمده است كه امیر مؤمنان (علیهالسلام) فرمود : پیامبر براى امام حسن و امام حسین رقیه گرفت ، و این دعا را خواند : اعیذكما بكلمات التامه و اسماء الله الحسنى كلها عامه ، من شر السامه و الهامه ، و من شر كل عین لامه ، و من شر حاسد اذا حسد : شما را به تمام كلمات و اسماء حسناى خداوند از شر مرگ و حیوانات موذى ، و هر چشم بد ، و حسود آنگاه كه حسد ورزد مىسپارم ، سپس پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نگاهى به ما كرد و فرمود : اینچنین حضرت ابراهیم براى اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود .
در نهج البلاغه نیز آمده است العین حق و الرقى حق : چشم زخم حق است و توسل به دعا براى دفع آن نیز حق است .
ذكر این نكته لازم است كه هیچ مانعى ندارد این دعاها و توسلها به فرمان خداوند جلو تاثیر نیروى مرموز مغناطیسى چشمها را بگیرد همانگونه كه دعاها در بسیارى از عوامل مخرب دیگر اثر مىگذارد و آنها را به فرمان خدا خنثى مىكند.
این نیز لازم به یادآورى است كه قبول تاثیر چشم زخم به طور اجمال به این معنى نیست كه به كارهاى خرافى و اعمال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود كه هم بر خلاف دستورات شرع است ، و هم سبب شك و تردید افراد ناآگاه در اصل موضوع است ، همانگونه كه آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات این تاثیر نامطلوب را در اذهان گذارده است .