پرسش :
چگونگي پيدايش وهابيت و دليل خطرناك بودن اين فرقه چيست؟
پاسخ :
براي شناخت وهابيت و آگاهي از خطرات آنها نسبت به دين اسلام، بايد اين مسلك انحرافي را از زواياي مختلف مورد مطالعه قرار داد.
• پيدايش وهابيت
مسلك وهابيت، منسوب به محمد بن عبدالوهاب نجدي است و علت اين كه آن را به خود شيخ محمد نسبت ندادهاند، به اين جهت است كه مبادا پيروان اين مذهب، نوعي شركت در نام پيامبر را پيدا كنند.
محمد بن عبدالوهاب در سال 1115 ق. در شهر «عيينه» چشم به جهان گشود . او از كودكي به كتابهاي تفسير، حديث و عقايد، علاقه داشت و از همان دوران جواني، اعمال مذهبي مردم « به خدا» را زشت ميشمرد. وي به مدينه رفت و در آن جا توسل مردم به پيامبر (صلي الله عليه و آله) را ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب ، بعد از مرگ پدر، افكار و عقايد خود را كه قبلاً از سوي ابن تيميه و شاگردش ابن قيم پي ريزي شده بود، اظهار نمود و به تبليغ و ترويج و رسميت دادن آنها همت گماشت.
وهابيان معتقدند كه هيچ انساني، نه موحد است و نه مسلمان؛ مگر اين كه اموري را ترك كند.
اين امور عبارتند از :
1. به وسيله ي هيچ يك از رسولان و اولياء به خداوند توسل نجويد و در صورت توسل، در راه شرك گام نهاده، مشرك مي باشد.
2. زايران به قصد زيارت ، به آرامگاه رسول خدا نزديك نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روي قبر نسازند .
3. از پيامبر (صلي الله عليه و آله) طلب شفاعت نكنند.
4. زيارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه براي آنان، شرك است.
5. وهابيان بر اين باورند كه مسلمانان، در طي روزگار، از آيين اسلام منحرف شدهاند.
6. هر گونه مراسم تشييع جنازه و سوگواري حرام است.
اين منطق خشك و بي پايه، در تقابل با منطق وحي قرار دارد؛ زيرا قرآن در موارد ياد شده، نظراتي صريح و مخالف وهبيان دارد.
در قرآن آمده است:
1. «قل لا اسئلكم عليه اجراً الا الموده في القربي» .1
يكي از مصاديق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بيت و ذي القري، قبرهاي آنان و تعمير آنهاست و اين راه و رسم، در ميان ملت هاي مختلف جهان وجود دارد و يك نوع سنّت عرفي به حساب ميآيد.
2. «... فقالوا ابنوا عليهم بنيانا... قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذّن عليهم مسجدا ». 2
هنگامي كه واقعه ي اصحاب كهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه ي غار آمدند، درباره ي مدفن آنان، دو نظر ابراز داشتند كه آيه متذكر آن ميشود و انتقاد يا لحن اعتراض نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به اين آيه، هرگز نمي توان تعمير قبور اولياي الهي و صالحان را عملي حرام و يا حتي مكروه قلمداد كرد؛ بلكه اين آيه، به نوعي تشويق ميكند كه براي بزرگداشت اوليا و صالحان و حفظ قبرهاي آنان، بايد كوشا بود.
3. « و استغفر لذنبك و للمؤمنين» .3
4. « وصلّ عليهم ان صلاتك سكن لهم ».4
آيات فوق نيز بيان گر اين است كه طلب آمرزش پيامبر در حق افراد، كاملاً مؤثر و مفيد ميباشد و موضوع شفاعت پيامبر (صلي الله عليه و آله) و دعاي آن حضرت، نه تنها در آيات صريح، بلكه در احاديث عامه و خاصه وسيره ي صحابه نيز مشهود است .
• انديشه هاي سياسي و اجتماعي وهابيان
وهابيان قايل به جنگ با ديگر فرقه ها و مذاهب اسلامي هستند و مدعي اند كه يا بايد به آيين وهابيت درآيند ويا جزيه دهند. آنان مخالفان خود را متهم به كفر و شرك مي كنند و اموال، نفوس و ناموس ديگران را حلال ميدانند و آيات مربوط به شرك و كفر را بر مسلمانان مخالف خود منطبق ميكنند كه اين، بزرگ ترين ضربه به پيكر جامعه اسلامي و مسلمانان است .5
با اين تفكر بسته و خشك وهابيت بود كه وقتي سعودي ها ( در سال 1344 ق) بر مكه و مدينه و اطراف آن تسلّط يافتند، مشاهده متبرك بقيع و آثار خاندان رسالت و صحابه ي پيامبر را شكستند و از بين بردند.6
براي عمل كرد و كارهايي كه وهابيان در حوزه ي اجتماع و سياست انجام دادهاند و نگرش آنان نسبت به مسايل اجتماعي، بايد به كتاب هاي تاريخي مراجعه كرد. چهره ي خشن و متعصب طالبان در افغانستان ، در عرصه ي سياست ، حكومت و مردم داري، نمونهاي از انديشه هاي وهابيان است.
بنابراين، وهابيت هم در نحوه ي پيدايش و انعقاد تفكّر ، مغبوض عالمان فرقه هاي مختلف مسلمين بودهاند و هم در نگرش نسبت به مسايل ديني مورد مخالفت عالمان قرار گرفتهاند و اولين كتابي كه در رد وهابيت نگاشته شده، كتاب « الصواعق الالهيه في الرد علي الوهابيه» بود كه به وسيله ي برادر محمد بن عبدالوهاب (سليمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است.
در عرصه ي سياست نيز آنان جاده صاف كن دشمنان دين و اسلام بودهاند . اين آيين و مسلك، ساخته و پرداخته ي انگليسي ها است وهمين ننگ براي اين مسلك و پيروان آن كافي است.
• گسترش وهابيت
در ارتباط با گسترش اين فرقه، ميتوان به اين عوامل اشاره كرد:
1. تشديد فعاليت هاي تبليغاتي و فرهنگي وهابيت در داخل ايـران و حوزههـاي مسلمان نشين خارجي ( نظير حوزه قفقاز، بالكان و ساير كشورهاي مجاور ايران) كه آمادگي تأثيرپذيري از انقلاب اسلامي ايران را دارند، مشاهده مي شود. وهابيت به عنوان جرياني انحرافي در جهان اسلام و وابسته به استعمارگران ، وظيفه ي جلوگيري از تداوم و گسترش اسلام اصيل را بر عهده داشته، از اين رو ، تخريب و ايجاد تزلزل در مباني فكري و اعتقادي شيعيان، به عنوان محور اصلي اين جريان را دنبال ميكند. از اين رو در سال هاي اخير درجهت همسويي با تهاجم فرهنگي و نظامي آمريكا عليه كشورهاي اسلامي و به خصوص ايران، فعاليت هاي تبليغي خود را در ايران توسعه بخشيده است.
2. وهابيت به دليل افكار اعتقادي خاصي كه در باب شفاعت، توسل ، شرك و مانند آن دارد، در تعارض كامل با مذهب شيعه است؛ هر چند كه اكثريت فرقههاي اهل سنت با تفكرات اين گروه مخالفند از اين رو، گروه ياد شده همواره در تلاش است تا با تبليغات سازمان يافته ( اعم از كتاب، مقاله، سخنراني و مانند آن)، با شيعه مقابله كند.
3. خطر بزرگ تر اين گروه، روش هاي دور از منطق اسلامي است كه در مسايل سياسي و حكومتي در پيش گرفته است. ظهور گروه طالبان و القاعده ( به رهبري ملاعمر و اسامه بن لادن) نمونهاي از اين فعاليت هاست. كه سبب بهانهجويي غربي ها شد تا مسلمانان را به تروريسم و خشونت و مخالف با تمدن متهم كنند؛ تا جايي كه دست قدرتهاي استعماري غرب – به خصوص آمريكا – را در منطقه باز گذاشته، زمينه ي دخالت هاي نظامي و سياسي آنان در كشورهاي اسلامي را فراهم ساخته است كه افغانستان و عراق دو نمونه ي بارز اين دخالت ها به شمار ميآيند.
براي آگاهي بيشتر به كتاب هاي زير مراجعه كنيد:
1. آيين وهابيت ، جعفر سبحاني.
2. وهابيت ، مباني فكري و كارنامه ي عملي، جعفر سبحاني.
3. تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج 3، ص 1430.
4. وهابيان، علي اصغر فقيهي.
5. خاطرات مستر همفر ( جاسوس انگليسي در كشورهاي اسلامي، ترجمه ي استاد علي كاظمي)
6. وهابيت از ديدگاه مذاهب اهل سنّت، خالصي خراساني.
7. تاريخ عقايد وهابي، قزويني.
پي نوشت ها:
1. شوري، آيه 23.
2. كهف ، آيه 21.
3. محمد، آيه 19.
4. توبه، آيه 103.
5. مبلغي آباداني، تاريخ اديان و مذاهب، ج 3، ص 1432.
6. آقابزرگ تهراني ، الذريعه، ج 8، ص 261.
براي شناخت وهابيت و آگاهي از خطرات آنها نسبت به دين اسلام، بايد اين مسلك انحرافي را از زواياي مختلف مورد مطالعه قرار داد.
• پيدايش وهابيت
مسلك وهابيت، منسوب به محمد بن عبدالوهاب نجدي است و علت اين كه آن را به خود شيخ محمد نسبت ندادهاند، به اين جهت است كه مبادا پيروان اين مذهب، نوعي شركت در نام پيامبر را پيدا كنند.
محمد بن عبدالوهاب در سال 1115 ق. در شهر «عيينه» چشم به جهان گشود . او از كودكي به كتابهاي تفسير، حديث و عقايد، علاقه داشت و از همان دوران جواني، اعمال مذهبي مردم « به خدا» را زشت ميشمرد. وي به مدينه رفت و در آن جا توسل مردم به پيامبر (صلي الله عليه و آله) را ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب ، بعد از مرگ پدر، افكار و عقايد خود را كه قبلاً از سوي ابن تيميه و شاگردش ابن قيم پي ريزي شده بود، اظهار نمود و به تبليغ و ترويج و رسميت دادن آنها همت گماشت.
وهابيان معتقدند كه هيچ انساني، نه موحد است و نه مسلمان؛ مگر اين كه اموري را ترك كند.
اين امور عبارتند از :
1. به وسيله ي هيچ يك از رسولان و اولياء به خداوند توسل نجويد و در صورت توسل، در راه شرك گام نهاده، مشرك مي باشد.
2. زايران به قصد زيارت ، به آرامگاه رسول خدا نزديك نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روي قبر نسازند .
3. از پيامبر (صلي الله عليه و آله) طلب شفاعت نكنند.
4. زيارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه براي آنان، شرك است.
5. وهابيان بر اين باورند كه مسلمانان، در طي روزگار، از آيين اسلام منحرف شدهاند.
6. هر گونه مراسم تشييع جنازه و سوگواري حرام است.
اين منطق خشك و بي پايه، در تقابل با منطق وحي قرار دارد؛ زيرا قرآن در موارد ياد شده، نظراتي صريح و مخالف وهبيان دارد.
در قرآن آمده است:
1. «قل لا اسئلكم عليه اجراً الا الموده في القربي» .1
يكي از مصاديق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بيت و ذي القري، قبرهاي آنان و تعمير آنهاست و اين راه و رسم، در ميان ملت هاي مختلف جهان وجود دارد و يك نوع سنّت عرفي به حساب ميآيد.
2. «... فقالوا ابنوا عليهم بنيانا... قال الذين غلبوا علي امرهم لنتخذّن عليهم مسجدا ». 2
هنگامي كه واقعه ي اصحاب كهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه ي غار آمدند، درباره ي مدفن آنان، دو نظر ابراز داشتند كه آيه متذكر آن ميشود و انتقاد يا لحن اعتراض نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به اين آيه، هرگز نمي توان تعمير قبور اولياي الهي و صالحان را عملي حرام و يا حتي مكروه قلمداد كرد؛ بلكه اين آيه، به نوعي تشويق ميكند كه براي بزرگداشت اوليا و صالحان و حفظ قبرهاي آنان، بايد كوشا بود.
3. « و استغفر لذنبك و للمؤمنين» .3
4. « وصلّ عليهم ان صلاتك سكن لهم ».4
آيات فوق نيز بيان گر اين است كه طلب آمرزش پيامبر در حق افراد، كاملاً مؤثر و مفيد ميباشد و موضوع شفاعت پيامبر (صلي الله عليه و آله) و دعاي آن حضرت، نه تنها در آيات صريح، بلكه در احاديث عامه و خاصه وسيره ي صحابه نيز مشهود است .
• انديشه هاي سياسي و اجتماعي وهابيان
وهابيان قايل به جنگ با ديگر فرقه ها و مذاهب اسلامي هستند و مدعي اند كه يا بايد به آيين وهابيت درآيند ويا جزيه دهند. آنان مخالفان خود را متهم به كفر و شرك مي كنند و اموال، نفوس و ناموس ديگران را حلال ميدانند و آيات مربوط به شرك و كفر را بر مسلمانان مخالف خود منطبق ميكنند كه اين، بزرگ ترين ضربه به پيكر جامعه اسلامي و مسلمانان است .5
با اين تفكر بسته و خشك وهابيت بود كه وقتي سعودي ها ( در سال 1344 ق) بر مكه و مدينه و اطراف آن تسلّط يافتند، مشاهده متبرك بقيع و آثار خاندان رسالت و صحابه ي پيامبر را شكستند و از بين بردند.6
براي عمل كرد و كارهايي كه وهابيان در حوزه ي اجتماع و سياست انجام دادهاند و نگرش آنان نسبت به مسايل اجتماعي، بايد به كتاب هاي تاريخي مراجعه كرد. چهره ي خشن و متعصب طالبان در افغانستان ، در عرصه ي سياست ، حكومت و مردم داري، نمونهاي از انديشه هاي وهابيان است.
بنابراين، وهابيت هم در نحوه ي پيدايش و انعقاد تفكّر ، مغبوض عالمان فرقه هاي مختلف مسلمين بودهاند و هم در نگرش نسبت به مسايل ديني مورد مخالفت عالمان قرار گرفتهاند و اولين كتابي كه در رد وهابيت نگاشته شده، كتاب « الصواعق الالهيه في الرد علي الوهابيه» بود كه به وسيله ي برادر محمد بن عبدالوهاب (سليمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است.
در عرصه ي سياست نيز آنان جاده صاف كن دشمنان دين و اسلام بودهاند . اين آيين و مسلك، ساخته و پرداخته ي انگليسي ها است وهمين ننگ براي اين مسلك و پيروان آن كافي است.
• گسترش وهابيت
در ارتباط با گسترش اين فرقه، ميتوان به اين عوامل اشاره كرد:
1. تشديد فعاليت هاي تبليغاتي و فرهنگي وهابيت در داخل ايـران و حوزههـاي مسلمان نشين خارجي ( نظير حوزه قفقاز، بالكان و ساير كشورهاي مجاور ايران) كه آمادگي تأثيرپذيري از انقلاب اسلامي ايران را دارند، مشاهده مي شود. وهابيت به عنوان جرياني انحرافي در جهان اسلام و وابسته به استعمارگران ، وظيفه ي جلوگيري از تداوم و گسترش اسلام اصيل را بر عهده داشته، از اين رو ، تخريب و ايجاد تزلزل در مباني فكري و اعتقادي شيعيان، به عنوان محور اصلي اين جريان را دنبال ميكند. از اين رو در سال هاي اخير درجهت همسويي با تهاجم فرهنگي و نظامي آمريكا عليه كشورهاي اسلامي و به خصوص ايران، فعاليت هاي تبليغي خود را در ايران توسعه بخشيده است.
2. وهابيت به دليل افكار اعتقادي خاصي كه در باب شفاعت، توسل ، شرك و مانند آن دارد، در تعارض كامل با مذهب شيعه است؛ هر چند كه اكثريت فرقههاي اهل سنت با تفكرات اين گروه مخالفند از اين رو، گروه ياد شده همواره در تلاش است تا با تبليغات سازمان يافته ( اعم از كتاب، مقاله، سخنراني و مانند آن)، با شيعه مقابله كند.
3. خطر بزرگ تر اين گروه، روش هاي دور از منطق اسلامي است كه در مسايل سياسي و حكومتي در پيش گرفته است. ظهور گروه طالبان و القاعده ( به رهبري ملاعمر و اسامه بن لادن) نمونهاي از اين فعاليت هاست. كه سبب بهانهجويي غربي ها شد تا مسلمانان را به تروريسم و خشونت و مخالف با تمدن متهم كنند؛ تا جايي كه دست قدرتهاي استعماري غرب – به خصوص آمريكا – را در منطقه باز گذاشته، زمينه ي دخالت هاي نظامي و سياسي آنان در كشورهاي اسلامي را فراهم ساخته است كه افغانستان و عراق دو نمونه ي بارز اين دخالت ها به شمار ميآيند.
براي آگاهي بيشتر به كتاب هاي زير مراجعه كنيد:
1. آيين وهابيت ، جعفر سبحاني.
2. وهابيت ، مباني فكري و كارنامه ي عملي، جعفر سبحاني.
3. تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج 3، ص 1430.
4. وهابيان، علي اصغر فقيهي.
5. خاطرات مستر همفر ( جاسوس انگليسي در كشورهاي اسلامي، ترجمه ي استاد علي كاظمي)
6. وهابيت از ديدگاه مذاهب اهل سنّت، خالصي خراساني.
7. تاريخ عقايد وهابي، قزويني.
پي نوشت ها:
1. شوري، آيه 23.
2. كهف ، آيه 21.
3. محمد، آيه 19.
4. توبه، آيه 103.
5. مبلغي آباداني، تاريخ اديان و مذاهب، ج 3، ص 1432.
6. آقابزرگ تهراني ، الذريعه، ج 8، ص 261.