پرسش :
سبب اختلاف شيعه و سني در احكام و مسائل ديني مانند وضو و نماز چيست؟
پاسخ :
اختلاف شيعه و اهل سنت در اين مسائل، به اختلاف در مباني استنباط احكام ديني برميگردد. هريك از مذاهب فقهي اسلامي،براي استنباط احكام دين،از يكسري اصول و مباني بهره ميگيرند.طبيعي است كه اگر در اصول،مباني و منابع استنباط باهم اختلاف داشته باشند،نتيجه و رهاورد استنباط ها متفاوت خواهد شد.
بسياري ازاختلافات فقهي شيعه و سني، ريشه در تفاوت ديدگاهها در اصول و مباني استنباط دارد، مثلاً اهل سنت، افزون بر قرآن و سنت پيامبر«ص»، به سنت صحابه و گاهي به سنت تابعين ارزش ميدهند،ولي شيعه افزون بر قرآن و سنت پيامبر«ص»، به سنت اهلبيت پيامبر«ص» بهاء ميدهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پيامبر نباشد، به عنوان منبع شرعي نميپذيرند.
برخي ازاختلافات فقهي،ريشه در همين نكته دارد. اختلاف در وضو هم از همين نوع است. شيعيان با تمسك به حديث ثقلين، به اهلبيت و امامانمعصوم«ع» مراجعه ميكنند و احكام شرعي خويش را فرا ميگيرند،اما اهل سنّت اين چنين نيستند.
در زمان خلفاء به ويژه خليفه دوم (عمر)،سياست جلوگيري از نشرحديث رواج داشت و خلفاي بعدي تا زمان عمربن عبدالعزيز،همين سياست را در پيش گرفتند كه سرانجام، بسياري از روايتهاي پيامبراسلام«ص» و حوادث صدراسلام،به فراموشي سپرده شد و نسلهاي بعدي، نسبت به آن بيگانه شدند.
ازاين پس،شيعيان با مراجعه به امامانمعصوم«ع»، توانستند سنت فراموششده پيامبر«ص» را دريابند و آن را سرمشق زندگي خويش قراردهند؛به عنوان مثال: امامباقر«ع» در اين راستا ظرف آبي برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پيامبر«ص» چنين وضو ميساخت. كيفيت وضوي اهلسنت به جهت تفسيري است كه ايشان از آيه «فاغسلوا وجوهكم و ايديكم إلي المرافق» دارند.
ظاهرمعناي آيه چنين است كه صورت و دستها را تا آرنج بشوييد. اهلسنت،از كلمه «إلي» خيال ميكنند كه آيه ميگويد.
دستها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشوييد،ولي با اندكي دقّت،روشن ميشود كه كلمه «إلي» تنها براي بيان حدّ شستن است،نه كيفيّت شستن.
توضيح:آيه درست به آن ميماند كه انسان به كارگري سفارش ميكند ديواراتاق را ازكف تا يكمتررنگ كند. بديهي است منظوراين نيست كه ديوار از پائين به بالا رنگ شود، بلكه منظوراين است كه اين مقدار،بايد رنگ شود، نه بيشتر و نه كمتر.بنابراين،فقط مقداري از دست كه بايد شسته شود، در آيه ذكرشده،اما كيفيت آن در سنت پيامبر (كه به وسيله اهلبيت به ما رسيده)،آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان.
البته مذاهب چهارگانه اهلسنت، شستن دست هنگام وضو از سرانگشتان تا آرنج را واجب نميدانند و ميگويند، بهتر است كه بدينطريق وضو گرفته شود.
اماميه(شيعه) گفتهاند: از آرنج واجب است و عكس آن باطل است،همچنان كه مقدّم داشتن دست راست بر چپ واجب است.
باقي مذاهب گفتهاند: شستن آنها به هرطريقي كه باشد، واجب بوده و تقديم دست راست و شروع از انگشتان تا آرنج، افضل است؛يعني ثواب بيشتري دارد.
شستن پا به جاي مسح كه ميان اهلسنت رواج دارد، تفسير خاصي است كه از ادامه همان آيه ارائه دادهاند. به نظر آنها، كلمه «ارجلكم» (پاها) بر «وجوهكم» (صورتها) عطف شده و بايد مانند آن شسته شود،اما شيعه معتقد است اين كمله بعد از كلمه رؤوس (سرها) ذكر شده و عطف به آن است، و بايد پاها را مانند سرمسح كنيد.درهرحال،اختلاف عمل در مذاهب اسلامي ناشي از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آيات بوده و سنت پيامبر را هر دو گروه، طبق عقيده خود ميدانند، اما شيعه افتخار دارد كه پيرو ائمه اطهار بوده و پيشوايان معصوم«ع» از آيات الهي و روش و سنت و گفتار رسولخدا«ص» آگاهتر بوده و درستتر تفسيرميكنند، و همانگونه كه بيان شد،در روايات ائمه«ع» بيان شده كه روش وضوي پيامبر«ص» به روش شيعه بوده است. مسئله دست بسته بودن (تكفير و يا تكتّف) درحال نماز كه اهل سنت انجام ميدهند،اززمان خليفه دوم مرسوم شد و از بدعتهاي ايشان است.در زمان پيامبر و خليفه اول، اينطور نماز ميخواندند، هنگاميكه اسيران جنگي ايراني بر عمر وارد شدند، همينكار را كردند.عمر از اين كار خوشش آمد و گفت: خوب است در نماز در برابر پروردگار، همينكار را بكنيم.
اما شيعه باتوجه به روايات امامانمعصوم، آن را درست نميداند.امامباقر«ع» فرمود: و عليك بالإقبال علي صلاتك... قال: ولا تكفّر فإنّما يصنع ذلك المجوس؛ بر تو باد به توجه قلبي بر نمازت.... و دست بر روي دست درحال نماز نگذار، زيرا اين كار مجوس است.
بنابراين به عقيده شيعه اين نحو نمازخواندن درست نيست و تكفير يكي از مبطلات نماز است، زيرا بدعت در دين محسوب ميشود. پيامبر«ص» فرمود: صلّوا كما رأتيموني أصلي؛ همانطور كه من نماز ميخوانم، نماز بخوانيد. پيامبر«ص» و اصحاب دست بسته نميخواندند.
منبع:نشريه قدر ،شماره 22.
اختلاف شيعه و اهل سنت در اين مسائل، به اختلاف در مباني استنباط احكام ديني برميگردد. هريك از مذاهب فقهي اسلامي،براي استنباط احكام دين،از يكسري اصول و مباني بهره ميگيرند.طبيعي است كه اگر در اصول،مباني و منابع استنباط باهم اختلاف داشته باشند،نتيجه و رهاورد استنباط ها متفاوت خواهد شد.
بسياري ازاختلافات فقهي شيعه و سني، ريشه در تفاوت ديدگاهها در اصول و مباني استنباط دارد، مثلاً اهل سنت، افزون بر قرآن و سنت پيامبر«ص»، به سنت صحابه و گاهي به سنت تابعين ارزش ميدهند،ولي شيعه افزون بر قرآن و سنت پيامبر«ص»، به سنت اهلبيت پيامبر«ص» بهاء ميدهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پيامبر نباشد، به عنوان منبع شرعي نميپذيرند.
برخي ازاختلافات فقهي،ريشه در همين نكته دارد. اختلاف در وضو هم از همين نوع است. شيعيان با تمسك به حديث ثقلين، به اهلبيت و امامانمعصوم«ع» مراجعه ميكنند و احكام شرعي خويش را فرا ميگيرند،اما اهل سنّت اين چنين نيستند.
در زمان خلفاء به ويژه خليفه دوم (عمر)،سياست جلوگيري از نشرحديث رواج داشت و خلفاي بعدي تا زمان عمربن عبدالعزيز،همين سياست را در پيش گرفتند كه سرانجام، بسياري از روايتهاي پيامبراسلام«ص» و حوادث صدراسلام،به فراموشي سپرده شد و نسلهاي بعدي، نسبت به آن بيگانه شدند.
ازاين پس،شيعيان با مراجعه به امامانمعصوم«ع»، توانستند سنت فراموششده پيامبر«ص» را دريابند و آن را سرمشق زندگي خويش قراردهند؛به عنوان مثال: امامباقر«ع» در اين راستا ظرف آبي برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پيامبر«ص» چنين وضو ميساخت. كيفيت وضوي اهلسنت به جهت تفسيري است كه ايشان از آيه «فاغسلوا وجوهكم و ايديكم إلي المرافق» دارند.
ظاهرمعناي آيه چنين است كه صورت و دستها را تا آرنج بشوييد. اهلسنت،از كلمه «إلي» خيال ميكنند كه آيه ميگويد.
دستها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشوييد،ولي با اندكي دقّت،روشن ميشود كه كلمه «إلي» تنها براي بيان حدّ شستن است،نه كيفيّت شستن.
توضيح:آيه درست به آن ميماند كه انسان به كارگري سفارش ميكند ديواراتاق را ازكف تا يكمتررنگ كند. بديهي است منظوراين نيست كه ديوار از پائين به بالا رنگ شود، بلكه منظوراين است كه اين مقدار،بايد رنگ شود، نه بيشتر و نه كمتر.بنابراين،فقط مقداري از دست كه بايد شسته شود، در آيه ذكرشده،اما كيفيت آن در سنت پيامبر (كه به وسيله اهلبيت به ما رسيده)،آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان.
البته مذاهب چهارگانه اهلسنت، شستن دست هنگام وضو از سرانگشتان تا آرنج را واجب نميدانند و ميگويند، بهتر است كه بدينطريق وضو گرفته شود.
اماميه(شيعه) گفتهاند: از آرنج واجب است و عكس آن باطل است،همچنان كه مقدّم داشتن دست راست بر چپ واجب است.
باقي مذاهب گفتهاند: شستن آنها به هرطريقي كه باشد، واجب بوده و تقديم دست راست و شروع از انگشتان تا آرنج، افضل است؛يعني ثواب بيشتري دارد.
شستن پا به جاي مسح كه ميان اهلسنت رواج دارد، تفسير خاصي است كه از ادامه همان آيه ارائه دادهاند. به نظر آنها، كلمه «ارجلكم» (پاها) بر «وجوهكم» (صورتها) عطف شده و بايد مانند آن شسته شود،اما شيعه معتقد است اين كمله بعد از كلمه رؤوس (سرها) ذكر شده و عطف به آن است، و بايد پاها را مانند سرمسح كنيد.درهرحال،اختلاف عمل در مذاهب اسلامي ناشي از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آيات بوده و سنت پيامبر را هر دو گروه، طبق عقيده خود ميدانند، اما شيعه افتخار دارد كه پيرو ائمه اطهار بوده و پيشوايان معصوم«ع» از آيات الهي و روش و سنت و گفتار رسولخدا«ص» آگاهتر بوده و درستتر تفسيرميكنند، و همانگونه كه بيان شد،در روايات ائمه«ع» بيان شده كه روش وضوي پيامبر«ص» به روش شيعه بوده است. مسئله دست بسته بودن (تكفير و يا تكتّف) درحال نماز كه اهل سنت انجام ميدهند،اززمان خليفه دوم مرسوم شد و از بدعتهاي ايشان است.در زمان پيامبر و خليفه اول، اينطور نماز ميخواندند، هنگاميكه اسيران جنگي ايراني بر عمر وارد شدند، همينكار را كردند.عمر از اين كار خوشش آمد و گفت: خوب است در نماز در برابر پروردگار، همينكار را بكنيم.
اما شيعه باتوجه به روايات امامانمعصوم، آن را درست نميداند.امامباقر«ع» فرمود: و عليك بالإقبال علي صلاتك... قال: ولا تكفّر فإنّما يصنع ذلك المجوس؛ بر تو باد به توجه قلبي بر نمازت.... و دست بر روي دست درحال نماز نگذار، زيرا اين كار مجوس است.
بنابراين به عقيده شيعه اين نحو نمازخواندن درست نيست و تكفير يكي از مبطلات نماز است، زيرا بدعت در دين محسوب ميشود. پيامبر«ص» فرمود: صلّوا كما رأتيموني أصلي؛ همانطور كه من نماز ميخوانم، نماز بخوانيد. پيامبر«ص» و اصحاب دست بسته نميخواندند.
منبع:نشريه قدر ،شماره 22.