پرسش :
اين پرسش در مورد شبيه سازى سنّتى است؛ يعنى پدر و مادرنوزادى كه با قرار دادن سلول بدنِ فردى در تخمك بدون هسته زنى پديد مى آيد، كيست؟ نسبتِ بين دو فردى كه هر يك به روش شبيه سازى پديد آمده اند، چگونه نسبتى است؟ حكم ارث بردنِ آنها از يكديگر به چه نحو است؟
پاسخ :
اين نوزاد شبيه سازى شده، فرزندِ شخصِ صاحب سلول خواهد بود. اگر اين شخص مرد است، پدرِ نوزاد و اگر زن است، مادرِ او محسوب مى شود و زن ِصاحبِ تخمك ياد شده ـ از اين ناحيه ـ مادرِ كودك به شمارنمى آيد. بر اين اساس، اگر صاحب سلول مرد است، كودك، تنها داراى پدر است، يا اگر زن است، تنها داراى مادر است و در لابه لاى سخنان ما گذشت كه اشكالى شرعى در رخ دادن اين موضوع وجود ندارد. بنابراين كودك از جمله فرزندانِ شخصِ صاحبِ سلول تلقى مى شود و ميان او و ساير فرزندان آن مرد، نسبت برادرى برقرار است. اين كودك، از ناحيه پدر يا مادر، برادر يا خواهر آنان شمرده مى شود و ميان او و پدر يا مادر يا برادرانش با رعايت قوانين ارث اسلامى، ارث بردن از يكديگر مطرح است.
ولى نسبت ميان اين نوزاد و نوزاد ديگرى كه به واسطه شبيه سازى سنّتى پديد آمده، بستگى به يكى بودن پدر يا مادرِ آنها دارد. اگر پدر يا مادرشان يكى بود، آنان از ناحيه پدر يا مادر برادرند و احكام اسلامى ارث بردن، تابع همين نسبت خواهد بود. به هر حال، شبيه سازى به اين شيوه، موجب به وجود آمدنِ فرزندى براى صاحبِ سلول مى گردد، فرزندى كه تنها پدر يا مادر دارد و ساير نسبت ها نظير فرزندى كه محصول ازدواج طبيعى معمولى باشد، متفرع بر اوست و به مقتضاى ادله ارث، آنها از يكديگر ارث مى برند.
اگر گفته شود: (ادلّه ارث، به نزديكان نَسَبى تولديافتگان به ازدواج طبيعى، انصراف دارد و اين گونه افراد را شامل نمى شود)،
پاسخ اين است كه: ما چنين انصرافى را كاملا ًمردود مى دانيم؛ بلكه آنچه در عرف از اين ادلّه استفاده مى شود، اين است كه جنبه پدرى و مادرى، موجب ارث بردن از يكديگر مى شود؛ هر چند مصداق عرفى پدر و مادرى، فرزندانى اند كه به زاد و ولد معمولى طبيعى به وجود آمده باشند ودر موضوع ادلّه محارم نَسَبى نيز در نگاه كردن و ازدواج، همين گونه است. بدين سان، اين احكام در مورد كودكانى كه به شيوه هاى غير عادى نيز به وجود مى آيند، جارى است.
منبع: www.lawnet.ir
اين نوزاد شبيه سازى شده، فرزندِ شخصِ صاحب سلول خواهد بود. اگر اين شخص مرد است، پدرِ نوزاد و اگر زن است، مادرِ او محسوب مى شود و زن ِصاحبِ تخمك ياد شده ـ از اين ناحيه ـ مادرِ كودك به شمارنمى آيد. بر اين اساس، اگر صاحب سلول مرد است، كودك، تنها داراى پدر است، يا اگر زن است، تنها داراى مادر است و در لابه لاى سخنان ما گذشت كه اشكالى شرعى در رخ دادن اين موضوع وجود ندارد. بنابراين كودك از جمله فرزندانِ شخصِ صاحبِ سلول تلقى مى شود و ميان او و ساير فرزندان آن مرد، نسبت برادرى برقرار است. اين كودك، از ناحيه پدر يا مادر، برادر يا خواهر آنان شمرده مى شود و ميان او و پدر يا مادر يا برادرانش با رعايت قوانين ارث اسلامى، ارث بردن از يكديگر مطرح است.
ولى نسبت ميان اين نوزاد و نوزاد ديگرى كه به واسطه شبيه سازى سنّتى پديد آمده، بستگى به يكى بودن پدر يا مادرِ آنها دارد. اگر پدر يا مادرشان يكى بود، آنان از ناحيه پدر يا مادر برادرند و احكام اسلامى ارث بردن، تابع همين نسبت خواهد بود. به هر حال، شبيه سازى به اين شيوه، موجب به وجود آمدنِ فرزندى براى صاحبِ سلول مى گردد، فرزندى كه تنها پدر يا مادر دارد و ساير نسبت ها نظير فرزندى كه محصول ازدواج طبيعى معمولى باشد، متفرع بر اوست و به مقتضاى ادله ارث، آنها از يكديگر ارث مى برند.
اگر گفته شود: (ادلّه ارث، به نزديكان نَسَبى تولديافتگان به ازدواج طبيعى، انصراف دارد و اين گونه افراد را شامل نمى شود)،
پاسخ اين است كه: ما چنين انصرافى را كاملا ًمردود مى دانيم؛ بلكه آنچه در عرف از اين ادلّه استفاده مى شود، اين است كه جنبه پدرى و مادرى، موجب ارث بردن از يكديگر مى شود؛ هر چند مصداق عرفى پدر و مادرى، فرزندانى اند كه به زاد و ولد معمولى طبيعى به وجود آمده باشند ودر موضوع ادلّه محارم نَسَبى نيز در نگاه كردن و ازدواج، همين گونه است. بدين سان، اين احكام در مورد كودكانى كه به شيوه هاى غير عادى نيز به وجود مى آيند، جارى است.
منبع: www.lawnet.ir