پرسش :
غربى ها از جهانى شدن چه اهدافى را دنبال مى كنند؟
پاسخ :
به نظر مى رسد با سه وجه مهم و اساسى و گاهى متمايز از هم روبه رو هستيم كه به اشتباه يا تسامح به هر سه عنوان جهانى شدن اطلاق مى گردد:
1- فرايند طبيعى و تدريجى جهانى شدن .
2- جهانى سازى غربى .
3- جهانى سازى آمريكايى .
((جهانى شدن))گر چه يك روند و حركت تدريجى طبيعى و تكاملى را طى كرده و در عصر جديد به مراحل بالايى از بالندگى و شكوفايى علمى ، اقتصادى و تكنولوژى دست يافته است ، ولى همين روند طبيعى در حركت رو به رشد و تكاملى خود شاهد دست اندازى و دخل و تصرف قدرت هاى اقتصادى و سياسى بزرگ بوده و در بعضى موارد در خدمت منافع و آمال آنها قرار گرفته است ، كه از آن به((جهانى كردن))تعبير مى شود. به عبارت روشن تر قدرت هاى پيشرفته غربى و صاحبان شركت هاى بزرگ اقتصادى و تجارى و ... اين روند را در خدمت منافع خود گرفته و به نوعى خود را بر اين فرايند طبيعى تحميل كرده و حتى در مسير حركت آن انحراف ايجاد كرده اند.
پروژه((جهانى سازى))آمريكايى دقيقا همان آمريكايى سازى و تحت سلطه قرار دادن كل جهان از سوى آمريكا است و امرى كاملا متمايز با روند((جهانى شدن))است . پس در حقيقت بين((جهانى شدن طبيعى))و((جهانى كردن غربى))با((جهانى سازى آمريكايى))فرق فاحشى است .((جهانى كردن اقتصاد))به دنبال تحول عميق سرمايه دارى و حاكميت نظام سلطه و مبادله نامتوازن صورت مى پذيرد. اين پروژه ، اوج پيروزى سرمايه دارى جهانى و حاكم شدن رقابت بى قيد و شرط در سراسر جهان است .
((جهانى سازى آمريكايى))در زمينه نظامى ، سياسى و حتى اقتصادى پروژه اى است كه ناشى از سياست ها و استراتژى هاى كلان ايالات متحده آمريكا است . به عبارت ديگر جهانى سازى همان آمريكايى سازى است .
منبع :موعود شناسی وپاسخ به شبهات، نویسنده: علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
به نظر مى رسد با سه وجه مهم و اساسى و گاهى متمايز از هم روبه رو هستيم كه به اشتباه يا تسامح به هر سه عنوان جهانى شدن اطلاق مى گردد:
1- فرايند طبيعى و تدريجى جهانى شدن .
2- جهانى سازى غربى .
3- جهانى سازى آمريكايى .
((جهانى شدن))گر چه يك روند و حركت تدريجى طبيعى و تكاملى را طى كرده و در عصر جديد به مراحل بالايى از بالندگى و شكوفايى علمى ، اقتصادى و تكنولوژى دست يافته است ، ولى همين روند طبيعى در حركت رو به رشد و تكاملى خود شاهد دست اندازى و دخل و تصرف قدرت هاى اقتصادى و سياسى بزرگ بوده و در بعضى موارد در خدمت منافع و آمال آنها قرار گرفته است ، كه از آن به((جهانى كردن))تعبير مى شود. به عبارت روشن تر قدرت هاى پيشرفته غربى و صاحبان شركت هاى بزرگ اقتصادى و تجارى و ... اين روند را در خدمت منافع خود گرفته و به نوعى خود را بر اين فرايند طبيعى تحميل كرده و حتى در مسير حركت آن انحراف ايجاد كرده اند.
پروژه((جهانى سازى))آمريكايى دقيقا همان آمريكايى سازى و تحت سلطه قرار دادن كل جهان از سوى آمريكا است و امرى كاملا متمايز با روند((جهانى شدن))است . پس در حقيقت بين((جهانى شدن طبيعى))و((جهانى كردن غربى))با((جهانى سازى آمريكايى))فرق فاحشى است .((جهانى كردن اقتصاد))به دنبال تحول عميق سرمايه دارى و حاكميت نظام سلطه و مبادله نامتوازن صورت مى پذيرد. اين پروژه ، اوج پيروزى سرمايه دارى جهانى و حاكم شدن رقابت بى قيد و شرط در سراسر جهان است .
((جهانى سازى آمريكايى))در زمينه نظامى ، سياسى و حتى اقتصادى پروژه اى است كه ناشى از سياست ها و استراتژى هاى كلان ايالات متحده آمريكا است . به عبارت ديگر جهانى سازى همان آمريكايى سازى است .
منبع :موعود شناسی وپاسخ به شبهات، نویسنده: علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران