دوشنبه، 15 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

ايمان به قيامت چه اثري در اخلاق و عمل دارد؟


پاسخ :
همه‎ي رفتارها و عمل‎كردهاي انسان، ناشي از عقايد و ايماني است كه او نسبت به معاد و مبدأ دارد؛ اما اين‌كه تأثير اين ايمان تا چه حد است، محل تأمل است.
در اين كه آيا ايمان به قيامت، اثر اخلاقي بر جاي مي‎گذارد يا خير، دو اشكال مهم وارد شده است: يك اشكال اين است كه اگر ايمان در رفتار مؤثر باشد، پس چرا برخي از معتقدين به خدا و قيامت، رفتاري عادلانه و برخوردي خدا پسندانه و اخلاقي ديني ندارند؟ اشكال ديگر اين است كه ايمان به قيامت موجب انحطاط و عقب ماندگي و مانع پيشرفت تمدن بشري مي‎گردد؛ چون ذكر و ياد مرگ به انسان اجازه نمي‎دهد كه به فعاليت‎هاي اجتماعي دست زند. پس تأثير ايمان يك تأثير منفي است نه مثبت.
قبل از تبيين بحث، ابتدا پاسخ اين دو شبهه را داده، سپس وارد اصل موضوع مي‎شويم.
پاسخ اشكال اول اين است كه رفتار ناشايست از فردي كه داراي اعتقاد و ايمان به خدا و قيامت است، دليل بر بي‎اعتقادي او نيست؛ بلكه دلالت بر ضعف ايمان وي دارد. شكي نيست كه ايمان داراي مراتب است و به مقدار درجه و مرتبه‎ي ايمان، تأثيراتي در رفتار حاصل مي‎شود. هر چه ايمان و اعتقاد قوي‎تر و مستحكم‎تر باشد، مطابقت عمل با آن بيش‎تر است و هر چه قدر پايه‎ي اعتقادي ضعيف‎تر باشد، پيوند عمل با ايمان كم‎تر است. بنابراين، عمل با اعتقاد پيوند و ارتباط نزديك دارد و اين پيوند داراي مراتبي است.
پاسخ اشكال دوم اين است كه اعتقاد به آخرت نه تنها موجب انزوا و دوري فرد از اجتماع و يا باعث ركود اخلاقي فرد نمي‎شود، بلكه بهترين عامل و انگيزه براي نشاط و شادابي زندگي و هدفمند شدن حيات انساني مي‎گردد. اين ادعا، هم با منطق و عقل قابل اثبات است و هم با نقل.
دليل عقلي بر اثبات كلام ما اين است كه هرگاه دو قانون وجود داشته باشد كه يكي محدود به زندگي مادي انسان باشد و شامل نيازهاي چند روزه‎ي دنيا بشود و همه‎ي هستي او را در اين دنيا فرض نمايد و قانون ديگري هم باشد كه همه‎ي نيازهاي او را لحاظ نموده و جنبه‎هاي معنوي و روحي را علاوه بر ابعاد مادي او مورد توجه قرار دهد، قطعاً عقل، آن قانوني را پذيرا است كه كلي‎تر و عام‎تر باشد، و وقتي قانوني حيات را جاويد مي‎داند براي ساختن آخرتي بهتر، بايد در دنيا به دنبال خير و منفعت رساندن به خلق خدا بود.
دليل نقلي ما اين است كه آيات و روايات زيادي وجود دارد كه با صراحت بيان مي‎كنند حيات طيبه و پاك در پيروي از قوانين الهي و تعاليم انبياست. اگر انسان بخواهد به كمال و سعادت برسد، لازمه‎اش تبعيت از قوانيني است كه خداوند براي او تشريع نموده است، نه مقررات و قوانيني كه ساخته و پرداخته‎ي فكر بشر باشد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ؛ اي كساني كه ايمان آورده‎ايد، دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد، هنگامي كه شما را به چيزي فرا مي‎خوانند كه مايه‎ي حيات شماست.[1]
يعني دعوت اسلام، در حقيقت دعوت به سوي حيات اجتماعي، اخلاقي، فرهنگي، سياسي و معنوي و در يك جمله، دعوت به سوي زندگي واقعي انساني است.
پس آيين آسماني، حيات انساني را يك زندگي جاويد و بي‎نهايت تشخيص مي‎دهد كه هرگز با مرگ قطع نشده و براي هميشه باقي و پايدار است؛ به گونه‎اي كه خوش‎بختي و بدبختي آن سراي وي به تناسب صلاح و فساد اعمال اين سراي اوست و به همين جهت براي انسان برنامه‌ي حيات تعقلي تنظيم مي‎كند نه حيات عاطفي.[2]
قوانين الهي به تمام ابعاد وجودي انسان توجه دارد و به همين خاطر آنان كه به اين قانون پايبند بوده باشند، از هر جهت يك انسان كامل و واقع‎بين خواهند بود. چنين قانوني نه تنها در فكر و روح تأثير مي‎گذارد بلكه در اعمال فردي و اجتماعي انسان مؤثر واقع مي‎شود.
تأثير همين ايمان است كه جلوي افراط در ماديت و شهوت‎پرستي و خودكشي و ... را مي‎گيرد و بسيار روشن است كه چنين اعتقادي هرگز مانع نشاط كار و فعاليت اجتماعي و بروز رفتارهاي اخلاقي نخواهد شد؛[3] بلكه بهترين شادابي و اميد را در تمامي ابعاد زندگي انسان به ارمغان خواهد آورد.
پی نوشتها:
[1]. سوره‏ي انفال، آيه‏ي 24.
[2]. فرازهايي از اسلام، ص167.
[3]. همان، ص170.
منبع: جوانان و پرسش‌هاي اخلاقی، مصطفي خليلي، ناشر: مركز مطالعات و پژوهش‌‌هاي فرهنگي حوزه‌ علميه) بهار 1381(


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.