پرسش :
سرانجام كار حضرت عيسى(عليه السلام) چه شد؟
پاسخ :
خداوند در قرآن كريم مى فرمايد: «و گفتارشان كه ما مسيح ـ عيسى بن مريم ـ پيامبر خدا را كشتيم، در حالى كه نه او را كشتند و نه به دار آويختند، ليكن امر بر آن ها مشتبه شد و كسانى كه در مورد -قتل- او اختلاف كردند، در آن شك داشته و به آن علم ندارند و تنها از گمان پيروى مى كنند و قطعاً او را نكشتند، بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد و خداوند توانا و حكيم است.»[1]
قرآن در دو آيه فوق مى فرمايد: مسيح نه كشته شد و نه به دار رفت، بلكه امر بر آن ها مشتبه گرديد و پنداشتند او را دار زده اند و به يقين او را نكشتند، ولى انجيل هاى چهار گانه كنونى، همگى مسأله مصلوب شدن (=به دار آويخته شدن) مسيح(عليه السلام) و كشته شدن او را ذكر كرده اند، و اين موضوع در فصول آخر هر چهار انجيل (متى، لوقا، مرقس و يوحنا) به تفصيل بيان شده است و اعتقاد عمومى مسيحيانِ امروز نيز اين است كه عيسى كشته شد و دفن گرديد و سپس از ميان مردگان برخاست و مدت كوتاهى در زمين بود و بعد به آسمان بالا رفت. ولى چنان كه گفته شد، قرآن كريم به كشته نشدن حضرت عيسى(عليه السلام) تصريح و روايات اسلامى نيز اين مطلب را به وضوح بيان مى كند. امام باقر(عليه السلام)مى فرمايد: «عيسى(عليه السلام)به هنگام عصر آن شبى كه خداى متعال او را به آسمان بالا برد، ياران خود را كه دوازده نفر بودند، نزد خود خواند و آن ها را در خانه اى جمع كرد و سپس از چشمه اى كه در گوشه ى آن خانه بود، در آمد، و در حالى كه آب از سر و صورتش مى ريخت، فرمود: «خداى متعال به من وحى كرد كه همين ساعت مرا به سوى خود بالا مى برد».
از ظاهر آيات و روايات بر مى آيد كه اين عروج آسمانى، تنها براى روح حضرت مسيح(عليه السلام) نبوده، بلكه روح و جسم آن حضرت (هر دو با هم) به جهان بالا برده شده است؛ بنابراين، همان گونه كه كيفيت ولادت عيسى(عليه السلام)شگفت انگيز است: (إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُراب ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)، سرانجام كار ايشان نيز شگفت انگيز و حيرت آور است.
در روايات فراوانى آمده است كه ايشان پس از ظهور حضرت مهدى(عج)، از آسمان به زمين فرود آمده و پشت سر آن حضرت نماز مى خواند و از ياران وى خواهد بود، و نقل كرده اند كه در آن زمان ازدواج نيز خواهد كرد.
منابعى براى آگاهى بيشتر:
1. منشور جاويد، ج12.
2. تاريخ انبياء از آدم تا خاتم، ص 609.
3. تفسير نمونه، ج 2، ص 430 به بعد، و ج 4، ص 199 به بعد.
پی نوشت:
[1]. نساء، 157 ـ 158.
منبع: پرسش ها و پاسخ هايى پيرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1383).
خداوند در قرآن كريم مى فرمايد: «و گفتارشان كه ما مسيح ـ عيسى بن مريم ـ پيامبر خدا را كشتيم، در حالى كه نه او را كشتند و نه به دار آويختند، ليكن امر بر آن ها مشتبه شد و كسانى كه در مورد -قتل- او اختلاف كردند، در آن شك داشته و به آن علم ندارند و تنها از گمان پيروى مى كنند و قطعاً او را نكشتند، بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد و خداوند توانا و حكيم است.»[1]
قرآن در دو آيه فوق مى فرمايد: مسيح نه كشته شد و نه به دار رفت، بلكه امر بر آن ها مشتبه گرديد و پنداشتند او را دار زده اند و به يقين او را نكشتند، ولى انجيل هاى چهار گانه كنونى، همگى مسأله مصلوب شدن (=به دار آويخته شدن) مسيح(عليه السلام) و كشته شدن او را ذكر كرده اند، و اين موضوع در فصول آخر هر چهار انجيل (متى، لوقا، مرقس و يوحنا) به تفصيل بيان شده است و اعتقاد عمومى مسيحيانِ امروز نيز اين است كه عيسى كشته شد و دفن گرديد و سپس از ميان مردگان برخاست و مدت كوتاهى در زمين بود و بعد به آسمان بالا رفت. ولى چنان كه گفته شد، قرآن كريم به كشته نشدن حضرت عيسى(عليه السلام) تصريح و روايات اسلامى نيز اين مطلب را به وضوح بيان مى كند. امام باقر(عليه السلام)مى فرمايد: «عيسى(عليه السلام)به هنگام عصر آن شبى كه خداى متعال او را به آسمان بالا برد، ياران خود را كه دوازده نفر بودند، نزد خود خواند و آن ها را در خانه اى جمع كرد و سپس از چشمه اى كه در گوشه ى آن خانه بود، در آمد، و در حالى كه آب از سر و صورتش مى ريخت، فرمود: «خداى متعال به من وحى كرد كه همين ساعت مرا به سوى خود بالا مى برد».
از ظاهر آيات و روايات بر مى آيد كه اين عروج آسمانى، تنها براى روح حضرت مسيح(عليه السلام) نبوده، بلكه روح و جسم آن حضرت (هر دو با هم) به جهان بالا برده شده است؛ بنابراين، همان گونه كه كيفيت ولادت عيسى(عليه السلام)شگفت انگيز است: (إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُراب ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)، سرانجام كار ايشان نيز شگفت انگيز و حيرت آور است.
در روايات فراوانى آمده است كه ايشان پس از ظهور حضرت مهدى(عج)، از آسمان به زمين فرود آمده و پشت سر آن حضرت نماز مى خواند و از ياران وى خواهد بود، و نقل كرده اند كه در آن زمان ازدواج نيز خواهد كرد.
منابعى براى آگاهى بيشتر:
1. منشور جاويد، ج12.
2. تاريخ انبياء از آدم تا خاتم، ص 609.
3. تفسير نمونه، ج 2، ص 430 به بعد، و ج 4، ص 199 به بعد.
پی نوشت:
[1]. نساء، 157 ـ 158.
منبع: پرسش ها و پاسخ هايى پيرامون نبوت و رسالت، فاضل عرفان، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1383).