چهارشنبه، 17 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

فلسفه ارسال انبياء به جا و صحيح مي باشد و غرض آن روشن است. اما چرا پس از پيامبر خاتم‌(ص) امامان(ع) آمدند؟ چرا همان روند ارسال انبياء ادامه نيافت يا اين كه چرا زودتر امامان(ع) نيامدند و سلسله امامت آغاز نشد؟ نمي توانم در خصوص شروع امامت به دليل قانع كننده اي برسم. فكر مي كنم اصلا نياز نبود.


پاسخ :
از زماني كه حضرت آدم پا بر زمين گذاشته است تا به امروز خالي از امام نبوده است و تا انسان بر روي زمين است، امام نيز بر روي زمين خواهد بود. در اعصار گذشته امامت قرين نبوت بوده است و گاه جدا از آن بوده است در عصري كه پيامبري در بين مردم بوده است امامت نيز با همان نبي بوده است. چون امام يعني پيشواي ديني، سياسي و اجتماعي مردم و انبياء چنين ستمي بوده اند. در قرآن كريم نيز بر امامت برخي از انبياء تصريح شده است. خداوند متعال به ابراهيم فرمود: «اني جاعلك للناس اماما؛ ما تورا براي مردم امام قرار داديم». (بقره، 124)و فرمود: «و او (ابراهيم)‌و لوط را به سرزميني كه آن را براي همه جهانيان پر بركت ساختيم نجات داديم. و اسحاق علاوه بر او يعقوب را به وي بخشيديم و همه آنان را مرداني صالح قرار داديم و آنان را اماماني قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مي كردند ...». (انبيا، 71-73) و فرمود:‌«و ما از آنان (قوم بني اسرائيل) اماماني قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مي كردند». (سجده،‌ 24)از اين آيات به وضوح استفاده مي شود كه هم از انبياء سابق عده اي امام بوده اند هم از غيرانبياء كساني امام بوده اند. براي مثال يوشع بن نون بعد از حضرت موسي امامت داشت در حاليكه نبي نبود. هم چنين خداوند متعال فرمود: «به ياد آريد روزي را كه هر گروهي از مردم را با امامشان مي خوانيم». (اسراء، 71) انبياء از آن جهت كه وحي را دريافت و به مردم ابلاغ مي نمودند، پيامبر و نبي بودند و از آن جهت كه مامور به اجراي احكام الهي و تفسير و تبيين وحي بودند داراي سمت امامت بودند. در مورد حضرت محمد نيز بين شيعه و اهل سنت اتفاق نظر است كه آن حضرت هم نبي بودند هم امام. از آن جهت كه آن حضرت اخبار الهي را مي آورند. نبي بودند. و از آن جهت كه احكام الهي را اجرا مي نمودند و بر مردم اعمال ولايت مي كردند امام بودند با بعثت حضرت رسول اكرم به نبوت به اتمام رسيد و هر آنچه از وحي بايد نازل مي شد نازل كرديد. چون پيامبر اكرم برترين انسان تمام عصار است تا روز قيامت و كسي در كمال به پاي او نمي رسد لذا كسي را ياري آن نخواهد بود كه از جانب خداوند متعال كتابي برتر از قرآن بياورد. چون كتاب هر پيامبري به اندازه سعه ي وجود خود او به اندازه آگاهي او از علم خداست. بنابراين با رحلت پيامبر را امامت ختم نشد. چون امامت ربطي به دريافت وحي ندارد. امام مسئول اجراي حكم خدا و تفسير و توضيح وحي است، وجود چنين كسي در بين تا روز قيامت لازم و ضروري است، چون با اين كه قرآن بيان كنده تمام حقايق و تمام امور هدايتي است ولي بشر عادي قادر نيست تمام حقايق و تمام امور هدايتي را از قرآن استخراج كند. لذا بعد از نبي بايد كسي در بين مردم حاضر باشد تا متناسب با هر عصري حقايق قرآن را اظهار كند. لذا مي بينيم كه بسياري از حقايق قرآن را اميرالمومنين اظهار نمود كه در زمان پيامبر ظاهر نبود و بخشي ديگر از امام حسن بيان نمودند و بخشي ديگر از امام حسين اظهار كردند با شهادت با صلح مدبرانه خود اسلام را خطر نابودي توسط معاويه نجات داد و امام حسين با شهادت خود اسلام راستين را حفظ نمود و امام سجاد عرفان اسلام را در صحيفه سجاديه به نمايش گذاشت و امام باقر و امام صادق فقه و عقائد قرآن را اظهار نمودند و به همين ترتيب هر امامي در عصر خود اصل دين را حفظ و بسط داد تا نوبت به امام زمان رسيد در اين هنگام تحت تربيت ائمه اطهار علماي اسلامي قدرت استنباط پيدا كردند و توانستند از اصولي كه اهل بيت بيان كرده بودند فروع را استنباط كنند. امام زمان در مدت غيبت صغري ارتباط خاص خود را با شيعيان حفظ كردند تا آنها كاملا بر استنباط مسائل تسلط شوند و آنگاه غيبت كبري شروع شد و در تمام اين مدت هدايت هاي آن حضرت، باطني است و مسئوليت اجراي احكام در اين زمان به امر خود به فقها سپرده شده است،‌تا روزي كه مردم قابليت آن را بيابند كه فصل تازه اي از معارف قرآن به رويشان گشوده شود كه در آن هنگام امام زمان ظهور مي كند و زمان امور عالم را به دست مي گيرد و معارف جديدي از قرآن را اظهار مي كند.بنابراين دليل وجود امام بعد از نبي سه امر عمده است.1. حفظ اصل دين و حفظ كتاب آسماني از تحريف و نابودي تا حجت بر همگان تمام شود و براي كسي اين بهانه نماند كه دين خالص در دسترس ما نبود.2. تبيين و تفسير و گسترش معارف قرآن متناسب با هر زمان.3. تربيت انسان هاي مستعد در هر عصري - چه به صورت ظاهري و چه به صورت پنهاني و باطني- در اين راه تشكيل حكومت نيز يكي از ابزارهاي تربيت جامعه است كه ائمه تا آنجا كه اوضاع زمانه اجازه مي داد از آن استفاده كردند. اين سه امر در زمان هاي گذشته نيز بوده است فلذا هيچ عصري خالي از امام نبوده است و چون اين سه نياز تا روز قيامت باقي است، امام نيز تا روز قيامت خواهد بود.ر.ك:كتاب امامت در بينش اسلامي، استاد علي رباني گلپايگاني.
porseman.org


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.