چهارشنبه، 28 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

هنگامي كه فردي به درگاه خداوند، دعا و راز ونياز ميكند واز خداوند طلب ودر خواستي دارد ولي خداوند طلب او را ادا نمي كند واو ديگر از درگاه خداوند نا اميد مي شود وچون خداوند خواسته او را نداده است واميد وايمان خود را از دست مي دهد چه بايد بكند؟


پاسخ :
مسأله اجابت دعا از مسائل قطعى در همه اديان الهى است. قرآن مجيد مى‏فرمايد: «اذا سئلك عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان؛ هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند (بگو) من نزديكم، و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى‏كنم».
به عبارت ديگر سنت الهى بر آن تعلق گرفته كه برخى از امور را از طريق دعا و درخواست به انسان عنايت فرمايد و اين راه را براى همه بندگان حتى كسانى كه احيانا" گناهانى دارند باز گذاشته است. ليكن اين به معناى آن نيست كه هر بنده‏اى هر چه به هر شكل و در هر شرايطى درخواست كند تماما مطابق خواست او اجابت شود. زيرا اجابت دعا نيز امرى قانونمند و مناسب با ديگر سنت‏هاى جارى الهى در نظام تكوين و مشروط به شرايطى است؛ از جمله:

1) شرايط مناسب روحى دعا كننده از قبيل تضرع و تواضع در مقابل پروردگار.

2) مصلحت بودن تحقق خواسته شخص دعا كننده چرا كه در بسيارى از موارد تحقق آن خواسته براى شخص سودمند نيست؛ مثلا رسيدن به مقام ياامكاناتى خاص چه بسا نه تنها به نفع او نباشد بلكه ممكن است مايه دورى او از ايمان و تقوا گردد.

3) فرا رسيدن زمان مناسب براى تحقق مطلوب، مثلا ممكن است فردى علاقه‏مند باشد كه يك شخصيت علمى ممتاز باشد وتلاش علمى فراوانى كند

ولى قطعا در اندك زمان تحقق آن ممكن نيست و سال‏ها بايد بگذرد تا نتيجه تلاش‏هاى خود را به دست آورد.

4) اخلاص در نيت و انقطاع كامل به خداوند؛ چرا كه عطايا به اندازه نيت و اخلاص در آن سرازير مى‏شوند و در كلام حضرت امير(ع) در نهج البلاغه

آمده است: «ان العطيه على قدر النيه»

5) معقول بودن خواسته انسان.

6) اقدام براى رسيدن به نتيجه و به كارگيرى ساير عوامل طبيعى نقش دارنده متناسب با سنت‏هاى الهى در نظام خلقت.

7) از طرفى خداوند گاهى اجابت مطلوب انسان را به علت‏هايى كه صلاح مى‏داند و بر ما پوشيده است به تأخير مى‏اندازد يا آن را به گونه‏اى ديگر تبديل

مى‏كند و در واقع به شيوه بهترى اجابت مى‏شود بدون آنكه ما بدانيم.

8) نكته مهم ديگر اين كه استجابت در آيه شريفه معناى بسيار عميقى دارد ولى غالبا برداشت‏هاى عموم با مفهوم شگرف آن ناسازگار است.

ما همواره خيال مى‏كنيم كه اگر دقيقا همان را كه ما طلب مى‏كنيم در همان زمان و با همان شرايطى كه مى‏خواهيم عمل شود، دعايمان اجابت شده است ،در حالى كه چه بسا همين پاسخ نيافتن ما اجابت از سوى خدا باشد. يعنى خداوند منان با طول دادن اجابت ما را بيشتر به حالت انابه و تضرع در درگاهش نگه مى‏دارد و اين لطف بزرگى است كه به اين وسيله ارتباط عبد با معبود حفظ مى‏گردد و در پى آن الطاف بى‏شمار ديگرى نصيبش مى‏شود. مولوى مى‏گويد:
آن يكى الله مى‏گفتى شبى
تا كه شيرين مى‏شد از ذكرش لبى
گفت شيطان: آخر اى بسيار گو!
اين همه «الله» را «لبيك»كو؟
مى نيايد يك جواب از پيش تخت
چند «الله» مى‏زنى با روى سخت
او شكسته دل شد و بنهاد سر
ديد درخواب او خضر اندر خَضَر
گفت: «هين» از ذكر چون وامانده‏اى
چون پشيمانى از آن كش خوانده‏اى؟
گفت: لبيكم نمى‏آيد جواب
زآن همى ترسم كه باشم رد باب
گفت: آن «الله» تو «لبيك» ماست
وان نياز و سوز دردت پيك ماست
ترس و عشق تو كمند لطف ماست
زير هر يارب تو لبيك‏هاست
نكته ديگر اين كه اساسا يأس از رحمت خدا ناشى از نقصان معرفت و يقين است. با تقويت اين دو انسان هرگز گرفتار يأس و نوميدى نخواهد شد.
بنابراين هر چه معرفت ما به خداوند و ابعاد وجودى او بيشتر شود ايمان ما نسبت به او بيشتر خواهد شد و ايمان برخواسته از معرفت عميق، آثار روانى و رفتارى را در پى دارد به عنوان مثال: اگر ما اين حقيقت را درك كرديم كه خداوند درياى بى‏كران رحمت و رأفت ومهربانى نسبت به مخلوقاتش است و اگر پى‏برديم به اين حقيقت كه رحمت واسعه الهى همه چيز را احاطه كرده است و اين رحمت بى منتها همواره بر كوير وجود ما سرازير است و عفو و بخشش او فوق آن چيزى است كه ما تصور مى‏كنيم و اگر ما كمى فكر مى‏كرديم و در مى‏يافتيم كه ما دائما از نعمت‏هاى الهى بهرمند هستيم هرگز آيه يأس نمى‏خوانديم و خود را دور افتاده از رحمت الهى نمى‏دانستيم. آرى دانشجوى محترم آيا هرگز فكر كرده‏ايد كه لحظه، لحظه استمرار وجود ما و زندگى ما از آن خداوند است يعنى خداوند دائما به ما لطف مى‏كند و وجود ما را استمرار مى‏بخشد خلاصه اينكه نعمتهاى الهى كه ما از آن برخورداريم آنقدر زياد است كه ما قدرت شمارش آنها را نداريم و قرآن كريم به اين حقيقت اشاره مى‏كند كه «ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها» يعنى اگر شما بخواهيد نعمت‏هاى خداوند را بشماريد، آنها به عدد در نمى‏آيد البته گاهى اوقات خداوند براى تنبّه و بيدارى ما، ممكن است بعضى از نعمتهايش را كم و زياد كند يا تغييرات ايجاد كند در واقع اين هم باز لطف ديگرى است كه خداوند در حق بنده مى‏كند زيرا اگر اين تنبيهات و ابتلائات نباشد چه بسا غفلت براى هميشه ما را فراگيرد و ما دچار خسرانى بزرگ و جبران‏ناپذير شويم بنابراين خداوند در هر حال به ما توجه دارد و آنچه به صلاح ماست براى ما رقم مى‏زند.
نكته ديگرى كه توجه به آن مهم است، اينست كه بسيارى از درخواستها و تقاضاهايى كه در قالب دعا از خداوند مى‏خواهيم و توقع داريم هر چه زودتر به آن چيزها برسيم ممكن است براى ما مناسب نباشد ولى ما نمى‏دانيم يا بسيار از چيزهايى كه مطلوب و خوشايند ما نيست و از آن مى‏خواهيم فرار كنيم چه بسا خير و صلاح ما در آن باشد و خداوند از اين امر آگاه است بنابراين ما براى اينكه در اينگونه مسائل دچار شك و ترديد و بى‏اعتمادى و نهايتا سوء ظن به خداوند پيدا نكنيم بايد هر چه بيشتر معرفت خود را نسبت به خداوند تقويت كنيم آنگاه متوجه خواهيم شد كه همه كارهاى خداوند بر اساس حكمت و دورانديشى است و هر چه اين معرفت عميق‏تر باشد حالت شكر و سپاسگزارى نسبت به نعمت‏هاى او و حالت خوف و رجا نسبت به عذاب و رحمت الهى و حالت خشوع و خضوع نسبت به عظمت بى منتهاى الهى در ما بيشتر مى‏شود و ما همواره سرشار ازاميد به خداوند به سعى و تلاش خود ادامه مى‏دهيم.
www.morsalat.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.