پرسش :
فیلمهاى سینمایى ساخته شده از جنگ تحمیلی چقدر مستند و مبتنى بر واقعیت است و مىتواند مبناى ثبت تاریخچه تصویرى جنگ باشد؟
پاسخ :
این نکتهى کلى قابل ذکر است که لازم نیست هر فیلم سینمایى، عین واقعیت باشد. بلکه ممکن است نکتهاى از یک واقعیت جنگ مورد توجه قرار گیرد و فیلم نامه نویس با توجه به قدرت تخیل و ذهن خلاق خودش آن را پرورش داده تا بتواند یک ایده و پیامى را به مخاطبین خود بدهد. لذا فیلمهاى مستند که مبتنى بر واقعیت است و از صحنههاى جنگ و رزم تصویربردارى شده، مىتواند دستمایهى فیلم نامه نویسان و کارگردانان سینمایى و تلویزیونى باشد. همچنین باید یادآور شد چه در دوران جنگ و چه پس از آن فیلمهاى سینمایى زیادى در خصوص وقایع جنگ ساخته شده است، اما جز تعداد اندکى از آنها، ما بقى به لحاظ کیفى و کمى چندان توفیقى نیافتند. لذا نمىتوان به سینما به عنوان مبناى ثبت تاریخچهى تصویرى جنگ استناد کرد. در بسیاى از فیلمها، به دلیل وجود جنبهى افراط و تفریط، فیلمسازان نتوانستهاند به خوبى به حقایق و واقعیتهاى جنگى بپردازند و آن را به مخاطب خود منتقل سازند؛ علت عمدهى آن، از سویى مىتواند حضور عینى نداشتن سازندگان این قبیل فیلمها در جبههها و صحنههاى نبرد باشد و از سوى دیگر آشنایى ضعیف فیلم سازان به فنون و تکنولوژى سینماى جنگى (noitcA) است.
در میان فیلمهاى ساخته شده دربارهى جنگ در طول این سالها، هیچ یک جز دیدهبان، مهاجر و هور در آتش، توفیق کافى نداشتهاند، چرا که نگاه آنان به جنگ به عنوان جنگى که ماهیت دینى دارد و به تعبیرى یک »جهاد مقدس« است، که جهاد مقدس را نه با عقل متعارف مىتوان ساخت و نه با تکنیکهاى متعارف تجربه شده در طول تاریخ سینما مىتوان بازآفرینى کرد. فیلمهایى چون عبور، انسان و اسلحه، چشم شیشهاى و نظایر آن نیز، اگر چه از لحاظ نگرش به جنگ تحمیلى تقرب به حقیقت یافتهاند، اما توفیق آنان در بازآفرینى فضاى جبههها مطلوب نبوده است.
در هر حال عدم توفیق در این مسیر به عوامل گوناگونى نظیر نوپا بودن صنعت سینما در کشور، فعال نبودن نیروهاى ورزیده و معتقد به انقلاب در این رشته، کمبود امکانات خاص تهیه چنین فیلمهایى، کمبود اعتبار و عدم حمایت جدى از سوى سازماندهى دولتى و ... بر مىگردد.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
این نکتهى کلى قابل ذکر است که لازم نیست هر فیلم سینمایى، عین واقعیت باشد. بلکه ممکن است نکتهاى از یک واقعیت جنگ مورد توجه قرار گیرد و فیلم نامه نویس با توجه به قدرت تخیل و ذهن خلاق خودش آن را پرورش داده تا بتواند یک ایده و پیامى را به مخاطبین خود بدهد. لذا فیلمهاى مستند که مبتنى بر واقعیت است و از صحنههاى جنگ و رزم تصویربردارى شده، مىتواند دستمایهى فیلم نامه نویسان و کارگردانان سینمایى و تلویزیونى باشد. همچنین باید یادآور شد چه در دوران جنگ و چه پس از آن فیلمهاى سینمایى زیادى در خصوص وقایع جنگ ساخته شده است، اما جز تعداد اندکى از آنها، ما بقى به لحاظ کیفى و کمى چندان توفیقى نیافتند. لذا نمىتوان به سینما به عنوان مبناى ثبت تاریخچهى تصویرى جنگ استناد کرد. در بسیاى از فیلمها، به دلیل وجود جنبهى افراط و تفریط، فیلمسازان نتوانستهاند به خوبى به حقایق و واقعیتهاى جنگى بپردازند و آن را به مخاطب خود منتقل سازند؛ علت عمدهى آن، از سویى مىتواند حضور عینى نداشتن سازندگان این قبیل فیلمها در جبههها و صحنههاى نبرد باشد و از سوى دیگر آشنایى ضعیف فیلم سازان به فنون و تکنولوژى سینماى جنگى (noitcA) است.
در میان فیلمهاى ساخته شده دربارهى جنگ در طول این سالها، هیچ یک جز دیدهبان، مهاجر و هور در آتش، توفیق کافى نداشتهاند، چرا که نگاه آنان به جنگ به عنوان جنگى که ماهیت دینى دارد و به تعبیرى یک »جهاد مقدس« است، که جهاد مقدس را نه با عقل متعارف مىتوان ساخت و نه با تکنیکهاى متعارف تجربه شده در طول تاریخ سینما مىتوان بازآفرینى کرد. فیلمهایى چون عبور، انسان و اسلحه، چشم شیشهاى و نظایر آن نیز، اگر چه از لحاظ نگرش به جنگ تحمیلى تقرب به حقیقت یافتهاند، اما توفیق آنان در بازآفرینى فضاى جبههها مطلوب نبوده است.
در هر حال عدم توفیق در این مسیر به عوامل گوناگونى نظیر نوپا بودن صنعت سینما در کشور، فعال نبودن نیروهاى ورزیده و معتقد به انقلاب در این رشته، کمبود امکانات خاص تهیه چنین فیلمهایى، کمبود اعتبار و عدم حمایت جدى از سوى سازماندهى دولتى و ... بر مىگردد.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ