چهارشنبه، 29 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

سفیر امام حسین (علیه السّلام ) مسلم بن عقیل چرا دو فرزند صغیر را همراه خود به کوفه برده در حالی که فرزند بزرگ با مادرش در کربلا آمده است ؟ با توجّه به اینکه همراهان مسلم در کوفه شهید شدند چطوری دو صغیر کشته نشده‌اند ؟


پاسخ :
مسلم بن عقیل پسر عمو و نمایندة امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود که از طرف آن حضرت مأموریت مهم و سفارت امام را در کوفه به عهده گرفت.[1] مسلم بن عقیل مخفیانه به همراه سه نفر از کسانی که نامه‌های سران قبایل کوفه را برای امام آورده بودند در مورخة 15 رمضان سال 59 هجری قمری از مکّه عازم کوفه شدند و در بین راه به مدینه رفته و قبر پیامبر را زیارت کرده و نماز خوانده و با اقربای خود در آن شهر وداع نموده و با اجیر گرفتن دو نفر به عنوان راهنما عازم کوفه شدند.[2]
در هیچ یک از مقاتل و منابع تاریخی معتبر همراهی فرزندان مسلم منعکس نشده است و همچنین در ماجرای شهادت مسلم بن عقیل هیچ مورّخی به این امر اشاره نمی‌کند. از طرف دیگر مسلم از طرف امام مأمور می‌شود که به طور مخفیانه و دور از چشم دشمنان به این مأموریت برود که بردن کودک نابالغ در ظاهر خلاف این دستور بوده و یا اینکه خود مسلم برای اینکه از راههای مخفی به کوفه برود و دشمن مطّلع نشود از مدینه دو راهنما اجیر می‌کند که راه را برای مسلم نشان دهند، و در این موقعیّت حسّاس همراه بودن دو کودک خلاف عقل است و کسی چون مسلم بن عقیل که دارای هوش و ذکاوت و بینش سیاسی بود، دست به چنین اقدامی نمی‌زد. بلکه این ادّعا را عدّه‌ای گزارش کرده‌اند که به صحّت و سقم گزارش زیاد اهمیّت نداده و نوشته آنها فاقد سند معتبر است.
امّا اینکه در سؤال گفته شده همراهان مسلم کشته شدند و مسلم به تنهایی به کوفه رفت، این چنین نبوده بلکه در منابع آمده که فقط دو همراهی که از مدینه اجیر شده بودند راه را گم کردند و در مقابل عطش نتوانستند دوام بیاورند و مسلم و همراهان دیگر با سختی و مشقّت نجات یافتند.[3]
امّا آنچه که در مورد این دو طفل در منابع معتبر آمده این است، که اینها در کربلا حضور داشتند یعنی همه فرزندان مسلم که چهار پسر و یک دختر بود، همراه کاروان امام حسین ـ علیه السّلام ـ بوده و دو نفر از این پسران در رکاب دائی خود، امام حسین ـ علیه السّلام ـ به نام‌های عبدالله بن مسلم و محمّد بن مسلم شهید می‌شوند.[4] و دختر مسلم هم همراه اسرای کربلا بوده، همراه مادرش رقیه دختر امام علی ـ علیه السّلام ـ اسیر می‌شوند.
امّا دو برادر دیگر به اعتقاد مورّخین و علماء، که سر سلسلة این گروه شیخ صدوق، رئیس محدّثین شیعه است و به تبع او علاّمه مجلسی[5] در بحار و شیخ عباس قمی در منتهی الامال [6] و نفس المهموم[7] و ... بعد از شهادت امام ـ علیه السّلام ـ توسط لشکر عبیدالله بن زیاد، اسیر می‌شوند و آنها را نزد عبیدالله می‌برند و او دستور می‌دهد که این کودکان را زندانی کنند، و در تغذیة (آب و نان) آنها سخت‌گیری کنند، تا آنها تلف شوند. این دو کودک با سختی و مشقّت فراوان روزها را سپری کردند تا اینکه یک سال از ماجرا گذشت. یکی از آنها به دیگری گفت: مدّتی است ما در زندانیم و عمر ما تباه می‌شود. وقتی شیخ (زندانبان) آمد نسب خود را به او بگوییم (گویا زندانبان با آنها به مهربانی رفتار می‌کرد) شاید نسبت به ما دلسوزی کند، شب که زندانبان نان و آب آورد. برادر کوچکتر از شیخ دربارة پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و علی ـ علیه السّلام ـ و جعفر طیّار و مسلم بن عقیل سؤال کرد و شیخ نام همه را با احترام یاد کرد و به رسالت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ولایت علی ـ علیه السّلام ـ شهادت داد و روشن شد که از محبّان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ است . در این موقع برادران، خود را معرّفی می‌کنند، و می‌گویند که دو فرزند مسلم بن عقیل هستند و مدّت یک سال است که در این زندان به سر می‌برند و از خانوادة خود هیچ اطّلاعی ندارند. زندانبان وقتی همة قضایا را فهمید کمک کرد تا آن دو طفل از زندان فرار کنند، و آنها فرار کرده بعد از طیّ مسافتی جهت استراحت به پیرزنی پناه می‌برند، و شب را در منزل او بیتوته می‌کنند ولی داماد این زن از کینه‌توزان و دشمنان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ بوده، وقتی که شب به منزل می‌آید و از قضیة حضور فرزندان در خانه باخبر می‌شود آنها را دستگیر و در سحرگاه در کنار فرات با سنگدلی به شهادت می‌رساند.[8]
با توجّه به این که شیخ صدوق از بزرگان شیعه است و رُوات مورد اطمینان می‌باشد و روایت را با سند نقل می‌کند. می‌توان گفت که طفلان مسلم همراه مسلم به کوفه نرفتند چنانچه هیچ اشاره‌ای به این امر در منابع معتبر نشده بلکه این دو بزرگوار همراه کاروان کربلا بودند و بعد از شهادت امام در اثر هجوم کوفیان به خیمه‌گاه امام ـ علیه السّلام ـ این دو کودک اسیر و این سرنوشت برایشان رقم خورد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. منتهی الامال، ج1، شیخ عباس قمی.
2. نفس المهموم، شیخ عباس قمی.
3. بحارالانوار، ج45، علامه مجلسی.
پاورقی ها:
[1] . ابی مخنف، وقعة الطف، ص 96، قم، مؤسسة نشر اسلامی، چاپ اول 1367.
[2] . سید بن طاووس، لهوف، ترجمه عقیقی بخشایشی، ص 56، قم، نشر بخشایش، چاپ اول، 1377.
[3] . شیخ مفید، الارشاد، 1412 هـ، ص 40، قم، مؤسسة آل البیت.
[4] . ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، تحقیق سید احمد، صَقِر، دارالمعرفة، بیروت، ص 94، بی‌تا.
[5] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج45، ص 101 به بعد، کتابفروشی اسلامی، چاپ دوم، قم، 1369.
[6] . شیخ عباس قمی، منتهی الامال، چاپ هشتم، 1373، ج1، قم، موسسة انتشارات هجرت، ص 593.
[7] . شیخ عباس قمی، نفس المهموم، (در کربلا چه گذشت؟) ترجمة محمّد باقر کمره‌ای، انتشارات مسجد صاحب الزمان، قم، چاپ پنجم، 1374، ص 198.
[8] . ر.ک: شیخ صدوق، امالی، ترجمة آیت الله کمره‌ای، ص 83 ـ 88، انتشارات کتابچی، تهران، چاپ پنجم، 1370.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.