سلام و خدا قوت.
تاپیک جالبه شده. انشاالله با پیگیری آن به جاهای خوب برسونیدش.
اما بنده،
البته اگه تعریف کنم ناراحت می شید ولی می گم.
متاسفانه یا خوشبختانه بنده از اون بچه های زیادی مثبت بودم که وقتی از کنار گروه دانش آموزا رد می شدم میگفتند: هیس اومد!!
آخه من مبصر کلاس بودم. چند سال هم پشت سر هم مبصر شدم و البته به انتخاب همون بچه هایی که وقتی نزدیکشون می شدم حرفهاشونو قطع می کردند.
ردیف اول می نشستم و جزء سوگولیا بودم. معلمها را که نه، ولی دانشآموزا رو اذیت می کردم. یه شکلکی بود که واقعا خنده آور بود، اونو می کشیدم و وقتی بچه داشتند پای تخته درس را توضیح می دادند، نشونشون می دادم و حواسشونو پرت می کردم. چند باری هم بخاطر خنده هاشون که معلوم نبود برای چیه، تنبیه شدند. به قیافه جدی من هم نمی خورد کار من باشه، حتی اگه اعتراض هم می کردند، معلم باورش نمی شد.
در ضمن از بس مرتب بودم، بعضی از بچه های کلاس از دستم کلافه بودند.
ابتدایی و راهنمایی که هم صبح می رفتیم هم عصر، بین ظهر میرفتم خونه و لباسای مدرسمو می شستم و مجدد می رفتم مدرسه!!
... .
خوشحال شدید؟