0

غلغلک در تاریکی

 
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

غلغلک در تاریکی
شنبه 8 آبان 1395  9:09 AM

غلغلک در تاریکی

#طنز

یه بار خانوادگی رفته بودیم شمال خیلی زیاد بودیم تازه ۱ماه بود عقد کرده بودم.یهو زدو برق ویلا رفت ..داشتم از ترس سکته میکردم ...شوهرم پیشم بود شروع کردم شوخی کردن با اون ....غلغلکش میدادم دلو قلوشو فشار میدادم....
یهو برق امد دیدم ...وایییی...این کیه دیگه!
همه چشما هنگ به من!!
شوهرم تو اشپز خونه بود .....و اونی که دلو قلوشو داتم میکشیدم بیرون....پدر شوهرم بود!!!
لال شده بودم!
نمیدونم چرا هیچی نمیگفتتتتت من شوهرت نیستم یا یه اخی اوخی..!!
از خجالت مردم!

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها