0

دخترک قشنگم

 
mty1378
mty1378
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1394 
تعداد پست ها : 7386
محل سکونت : اصفهان

دخترک قشنگم
یک شنبه 9 آبان 1395  6:19 PM

دخترک قشنگم
دخترک قشنگم

دختربا نازبه خداگفت:
چطور زيبا مي آفريني ام و انتظار داري خود را براي همگان نكنم؟
خدا گفت:زيباي من!تو را فقط براي خودم آفريدم
دخترك،پشت چشمي نازك كرد و گفت:خدا كه بخل نمي ورزد،بگذار آزاد باشم
*خدا چادر را به دخترك هديه داد*
دخترك با بغض گفت:با اين؟اينطور كه محدودترم.اصلا مي خواهي زنداني ام كني؟يعني اسير اين چادر مشكي شوم ؟؟؟؟
خدا قاطع جواب داد:بدون چادر،اسير نگاه هاي آلوده خواهي شد...هر چيز قيمتي را كه در دسترس همه نمي گذارند.تو جواهري
دخترك با غم گفت:آخر...آخر،آنوقت ديگر كسي مرا دوست نخواهد داشت.نه نگاهي به سمت من خواهد آمد و نه كسي به من توجه ميكند
خدا عاشقانه جواب داد:من خريدار توام!
منم كه زود راضي مي شوم و نامم سريع الرضاست.
آدميانند و هزاران نوع سليقه!
هرطور كه بپوشي و بيارايي،باز هم از تو راضي نمي شوند!
اصلا مگر تو فقير نگاه مردمي؟آن نگاه ها مصدومت ميكند
*دخترك آرزويش را به خدا گفته بود و مي خواست چونان فرشته اي محبوب جلوه كند*
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها