سیاه و سفید
دوشنبه 10 آبان 1395 11:04 AM
یک صفحه سفید گذاشت جلوی دختر و گفتː
-بنویس! هر چه می خواهی بنویس! بد,زشت,احساسی,هیجان انگیز,دوست داشتنی,
هی بنویس و پاک کن….
چند دقیقه بعد صفحه سفید کاغذ پراز علامت و حرف بود.چروک و خط خطی و کثیف.جای پاک
کردن ها و نوشتن های مکرر رویش دیده می شد.کاغذ را گرفت.یک کاغذ سیاه به او داد و گفتː
-بنویس.همان هایی که آنجا نوشتی پاک کن ,خط خطی کن…
دختر گفتːنمی شود استاد,روی برگه سیاه چیزی نوشته نمی شود!
استاد چادرش را سرکرد و لبخند ملیحی زد.نگاه دختر به سیاهی چادرخیره ماند.
حجاب واکسن مقابله با تیر نگاه های آلوده است…. .
آیا خود را واکسینه کدرده ای؟