0

علت نامگذاری 21 تیر ماه به عنوان روز حجاب و عفاف

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

علت نامگذاری 21 تیر ماه به عنوان روز حجاب و عفاف

زیرپا نهادن رسوم مذهبی

وقتی رضاخان به قدرت رسید، درصدد فریب مردم برآمد. او با پای پیاده همراه دسته جات عزاداری حرکت می کرد و در مجالس عزاداری و تکیه ها حاضر می شد و خود را مقیّد به اصول مذهب نشان می داد. اما بعد از پا گرفتن قدرتش، همه تلاش خود را در راه زیر پا نهادن رسوم مذهبی به کار بست. او در راه رسیدن به اهداف شوم و پلید خود، حتی حرم مطهر امام رضا علیه السلام را به خاک و خون کشید و واقعه مسجد گوهرشاد، نمونه بارز و علنی دشمنی او با اسلام بود.

تغییر لباس دستور استعمارگران

رضاخان به دستور استعمارگران غربی و به کمک جریان وابسته روشن فکر، تمام توان خود را در تغییر لباس ملی به کار گرفت و به عنوان لباس متحدالشکل، مردم را مجبور به تغییر لباس و کلاه نمود و از تمامی قدرت و ابزاری که در دست داشت،برای این مقصد استفاده کرد. او لباس روحانیت را ممنوع و منوط به اخذ اجازه نمود. سفر رضاخان به ترکیه، یکی از توطئه های روشن فکران وابسته بود تا رضاخان تحت تأثیر قرار گیرد و در تغییر ماهیت ملی و اسلامی ایران تلاش نماید.

پیش بینی مخالفت روحانیون

در زمان رضاخان، پیش از آن که طرح تغییر لباس و بر سر گذاشتن کلاه شاپو به مرحله اجرا درآید، برای جلوگیری از مخالفت روحانیان، نخست دولت اعلام کرد به این دلیل که اشخاص غیر روحانی یا روحانی نمایان، نتوانند از پوشیدن لباس و عمامه سوء استفاده کنند، باید اشخاصی که به این لباس ملبّس هستند، از دو نفر از مراجع گواهی بگیرند که آیا برای پوشیدن لباس روحانیت صلاحیت دارند، یا خیر و مجتهدان نیز شهادت نامه بدهند. سپس روحانیان گواهی را به وزارت معارف ببرند و اجازه پوشیدن لباس دریافت کنند. دولت بدین ترتیب، در مورد کسانی که معمّم بودند، سخت گیری هایی نمود. پس از آن، افراد معمّم، یا در معابر رفت وآمد نمی کردند و در خانه می ماندند، و یا اگر در معابر رفت و آمد می کردند، گرفتار پلیس می شدند.

تأثیر اقتصادی تغییر لباس

تأثیر اقتصادی تغییر لباس و کشف حجاب، این بود که زمینه استفاده از لباس ها، لوازم آرایش و سایر فراورده های ظاهر فریب سرمایه داری فراهم گردید؛ زیرا تا وقتی که مرد و زن ایرانی لباس سنتی خود را می پوشیدند، طبعا مناسب با آن زیور آلات مصرف می کردند و بیش تر لباس ها و زیور آلات نیز در داخل کشور تولید می شد و محتاج محصولات غربی نبودند. این موضوع، برای سرمایه داری غرب غیرقابل تحمل بود. از این رو، با تغییر لباس مردان و زنان به سبک اروپایی، ایرانیان مجبور شدند تولیدات آن ها را وارد کشور کرده، سپس تهیه و مصرف کنند. بدین ترتیب، کم کم صنایع داخلی از قبیل کارگاه های نسّاجی پارچه و شال و نمدمالی و عبابافی و..، چون نمی توانستند با مدهای رنگارنگ پاریس و لندن و نیویورک مقابله و رقابت کنند، از بین رفتند و سرمایه های داخلی، به جای تولید، مجبور به واردات شده و سرمایه داران استعماری هم درآمدهای سرشاری را به جیب زدند.

باید صورتا و سنتا غربی شویم

رضا شاه بعد از مسافرت ترکیه، در اغلب اوقات، ضمن صحبت از پیشرفت سریع کشور ترکیه، از تغییر لباس مردان و رفع حجاب خانم ها سخن می گفت و این مسأله را تشویق می کرد. او یک روز اوایل خرداد 1314، هیأت دولت را احضار کرد و گفت: «ما باید صورتا و سنتا غربی شویم و باید در قدم اول، کلاه ها تبدیل به شاپو شود. پس فردا که افتتاح مجلس دوره دوازدهم است، همه باید با شاپو حاضر شوند و در مجالس باید کلاه را به عادت غربی ها از سر بردارند و نیز باید شروع به رفع حجاب زن ها نمود. شما وزرا و معاونان باید پیشقدم شوید».

جنبش شیراز، مقدمه قیام مشهد

چند ماه قبل از قیام مردم مشهد، یعنی در یکی از شب های جمعه ماه ذی الحجه سال 1353ق، وزیر معارف مسافرتی به شیراز می کند و به مناسبتی، مجلس جشنی با حضور قشرهای مختلف مردم برپا می شود. پس از ایراد سخنرانی ها و نمایش، در خاتمه، عده ای از دوشیزگان بر روی صحنه نمایان می شوند و ناگهان نقاب از چهره برمی گیرند و ارکستر آهنگ رقص می نوازد و دختران به پای کوبی می پردازند. در این هنگام، عده ای به عنوان اعتراض از آن جا خارج می شوند. روز بعد، این خبر مانند بمبی صدا می کند و عده ای از مردم در مسجد وکیل اجتماع می نمایند. سید حسام الدین فالی که از عالمان و روحانیان با نفوذ شیراز بود، به منبر می رود و این گونه اعمال را تقبیح و محکوم می کند. خبر جنبش شیراز و تعطیل بازار به تهران می رسد، به ناچار دستور گرفتاری سید حسام الدین صادر می شود و او را زندانی می کنند.

تغییر لباس، مقدمه کشف حجاب

خبر گرفتاری حسام الدین فالی از روحانیان شیراز به حوزه علمیه قم، مشهد و تبریز می رسد. در تبریز دو مرجع بزرگوار، یکی آیت اللّه سید ابوالحسن انگجی و دیگری آیت اللّه آقا میرزا صادق، درباره تغییر لباس و کلاه شاپو اعتراض می کنند. از تهران دستور تعقیب داده می شود که آن دو نفر توقیف و به سمنان تبعید می گردند. در مشهد هم که دستور تغییر لباس، به همراه خبر جشن شیراز و گرفتاری فالی و تبعید دو نفر از عالمان تبریز، غوغایی برپا می کند و مراجع روحانی را سخت ناراحت نموده، جلساتی برای بحث و گفت وگو درباره این مسایل تشکیل می گردد. در این جلسات، مسأله تغییر لباس مطرح می شود و علما اظهار عقیده می کنند که دنباله تغییر لباس، به برداشتن حجاب منتهی خواهد شد و باید با شدت از آن جلوگیری نمود.

تغییر لباس پیامد تغییر فرهنگ

تغییر لباس، همواره پیامد تغییر یک فرهنگ است و انسان تا با فرهنگ خود وداع نکند، نمی تواند با لباس خود وداع کند و تا فرهنگ یک قوم را نپذیرد لباس آنان را به تن نمی کند.

درست به همین دلیل است که در احادیث ما آمده است که هر که خود را به گروهی شبیه سازد، هم از آن گروه به شمار می آید». لباس هر انسان، پرچم کشور وجود اوست؛ پرچمی است که او بر سر در خانه وجود خود نصب کرده و با آن اعلام می کند که از کدام فرهنگ پیروی می کند. هم چنان که هر ملتی با وفاداری و احترام به پرچم خود، اعتقاد خود را به هویت ملی و سیاسی خود ابراز می کند، هر انسان نیز مادام که به یک سلسله ارزش ها و بینش ها معتقد و دل بسته باشد، لباس متناسب با آن ارزش ها و بینش ها را از تن به در نخواهد کرد.

گرد همایی مردم در مسجد گوهرشاد

مسجد گوهرشاد، محل اجتماع و سخنرانی بر ضد لباس بیگانه و اسلام زدایی شده بود. با بازداشت برخی از عالمان مبارز، اجتماعات وسیع تر گردیده و لحن سخنرانان آتشین تر و شعار مردم تندتر شده بود. از مرکز به شهربانی مشهد دستور داده شد که واعظان معروف شهر را دستگیر کنند. اما گردهمایی فزاینده مردم در مسجد گوهرشاد برای شنیدن سخنان واعظان و روحانیان، بیش تر شد. علما و مجتهدان در منزل یکی از مراجع اجتماع کرده و تصمیم گرفتند که تلگرافی به شاه مخابره و او را از اقدامات ضد دینی اش منصرف سازند. این تلگراف به امضای هشت تن از علمای متعهد ارسال گردید. سپس خطبای معروف و مشهور چون شیخ مهدی واعظ خراسانی، شیخ عباس علی محقق و شیخ بهلول در مسجد گوهرشاد به منبر رفتند و مردم را بیش از پیش آگاه ساختند.

حمله به مسجد گوهرشاد

صبح جمعه 20 تیر سال 1314، قزّاقان رضاخان برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بی محابا به روی مردم تیراندازی کردند و در این ماجرا، حدود یک صد نفر کشته و زخمی شدند. اما مردم متفرق نگشتند و مقاومت کردند. پس از این هجوم، مردم از اطراف با ابزاری از قبیل داس، بیل و چوب و... به طرف مسجد سرازیر شدند. مسجد گوهرشاد لبریز از جمعیت گردید. روحانیان به ترتیب بر بالای منبر حضرت صاحب الزمان(عج) قرار گرفتند و به سخنرانی پرداختند. روز شنبه 21 تیرماه در مسجد؛ شعارهای ضد سلطنت و ضد حجاب زدایی داده می شد و مسجد یک پارچه سرود مقاومت سر داده بود. وحشت مقامات دولتی را فرا گرفت. سرانجام رضاشاه دستور داد که همه را دستگیر و مجازات نمایند. سران شهربانی و آگاهی، نیروهای خویش را هماهنگ کرده، قرار گذاشتند پس از نیمه شب، تهاجم خود را آغاز نمایند. قزّاقان نیز از قبل در نقاط حسّاس شهر و اطراف مسجد گوهرشاد مستقر شدند و مسلسل های سنگین را بر بام های مشرف به مسجد کار گذاشتند.

حیله اسدی، نائب التولیه آستان قدس رضوی

قزّاقان و نیروهای شهربانی و آگاهی که در اطراف مسجد و نقاط حساس شهر مشهد مستقر شده بودند، شایع کردند که برای حفاظت از بانک ها آمده اند. اسدی، نایب التولیه رضاشاه، از نقشه کشتار مطلع شد و چون می دانست که مجتهدان هم در مسجد هستند، درصدد برآمد که آن ها را از آن جا خارج کند. از این رو، به دروغ پیغام فرستاد که تلگراف شما را اعلی حضرت همایونی پاسخ گفته، تشریف بیاورید برای مذاکره و با این حیله مجتهدان را از کشیک خانه به مسجد دارالتولیه کشاند. او می دانست اگر مجتهدان و عالمان طراز اول در این حمله و یورش کشته شوند، خراسان یک پارچه آتش خواهد شد و این آتش، گسترش خواهد یافت و دیگر به هیچ روی نمی توان از آن جلوگیری کرد. پس با این حیله علما را از مسجد خارج ساخت.

فتح مسجد گوهرشاد

پاسی از نیمه های شب دوازدهم ربیع الثانی گذشته بود که صدای غرش مسلسل های قزّاقان، حرم مطهر امام رضا علیه السلام را به لرزه انداخت و سربازان شاه، به فرماندهی سرلشکر ایرج مطبوعی، برای فتح مسجد گوهرشاد به حرکت درآمد. عده ای از مأموران مخفی رژیم، پیش تر وارد مسجد شده بودند و قرار بود آن ها از داخل وارد عمل شده و راه را برای ورود نیروهای رضاخان به داخل مسجد هموار کنند و چنین شد. دژخیمان اسلحه به دست، پا به درون خانه خدا گذاشتند و همه مسجدیان را از دم تیغ گذراندند.

توقیف علما و روحانیان

از روز یکشنبه 22 تیر، دولت به توقیف و بازداشت علما و روحانیان مشهد اقدام نمود وعده ای از علما را توقیف کرد و عده ای از آن ها هم مخفی شدند. از جمله توقیف شدگان، آیت اللّه سید یونس اردبیلی و آقازاده، فرزند آخوند ملامحمد کاظم بودند. بیش از سی نفر از عالمان و واعظان را دستگیر کردند و شهر تقریبا حالت حکومت نظامی به خود گرفته و ورود و خروج اشخاص به شهر، مستلزم داشتن جواز بود. ماموران برای دستگیری شیخ بهلول جایزه تعیین کرده بودند. پس از رفع غائله، اداره شهربانی برای پیدا کردن عاملان واقعه دست به کار شد و عده ای تحت بازجویی قرار گرفتند و در نتیجه، اسدی، نائب التولیه آستان قدس هم که یکی از محرکان معرفی شد، بلافاصله دستگیر شد و تحت محاکمه قرار گرفت و در دادگاه نظامی به اعدام محکوم گردید.

اهانت به آستان قدس رضوی

کشتار دسته جمعی مردم مشهد و دستیگری و محاکمه عده ای از علما و محکوم کردن جمعی در دادگاه های نظامی و صدور مجازات های سنگین و حکم اعدام برای عده ای، رفته رفته در کشور موجب گفت وگوها و ابراز نارضایتی هایی گردید و مردم در مورد دیانت رضاخان دچار تردید شدند؛ زیرا مردم آن چه در صحن حضرت رضا دیده بودند، برای یکدیگر بازگو کرده و این همه قساوت و خون ریزی را تقبیح می کردند؛ چرا که نظامیان، حرمت آستان قدس رضوی را رعایت نکرده و در این مکان مقدس، خون هزاران بی گناه را بر زمین ریخته بودند.

سخن رهبر کبیر انقلاب

رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمه الله در خصوص تغییر لباس و کلاه چنین بیان داشتند: «... آن هایی که این قدر قوه تمیز ندارند که کلاه لگنی را که پس مانده درندگان اروپاست، ترقی کشور می دانند، با آن ها حرفی نداریم که آن ها از ما سخن خردمندانه را بپذیرند و عقل و هوش و حس آن ها را اجانب دزدیده اند... . آن روز که کلاه پهلوی سر آن ها گذاشتند، همه می گفتند: مملکت باید شعار ملی داشته باشد، استقلال در پوشش دلیل استقلال مملکت و حافظ آن است. چند روز بعد، کلاه لگنی [شاپو] گذاشتند سر آن ها، یک دفعه حرف ها عوض شد. گفتند: ما با اجانب مراوده داریم. باید همه هم شکل باشیم تا در جهان با عظمت باشیم. مملکتی که با کلاه عظمت برای خود درست می کند یا برایش درست می کنند، هر روزی کلاهش را ربودند، عظمتش را هم می برند».

قیام مسجد گوهرشاد، نقطه اوج مبارزات

قیام مسجد گوهرشاد و کشته شدن هزاران نفر از مردم و روحانیت و تبعید و زندانی شدن جمع بسیاری از آن ها، نقطه اوج مبارزه های بر ضد رضاخان بود و از آن واقعه جان گداز تا سقوط پهلوی اول و دوم، این مبارزه هم چنان ادامه داشت تا این که خداوند متعال، پاداش این مبارزات و از جان گذشتگی ها را، پیروزی انقلاب اسلامی، که از بزرگ ترین انقلاب های تاریخ است، قرارداد و این ملت را به نعمت استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی آراسته و مفتخر ساخت و عظمت اسلام را زنده نمود و آن را مقدمه ای برای ظهور و قیام شمشیر انتقام گیری و عدالت فراگیر و نابودی بت های گسترده عالم گیر، حضرت مهدی موعود(عج) قرار داد.

 منبع : سایت حوزه

یک شنبه 21 تیر 1394  1:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014 ravabet_rasekhoon shirdel2 nazaninfatemeh nargese_montazer ali_kamali borkhar ria1365
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:علت نامگذاری 21 تیر ماه به عنوان روز حجاب و عفاف

21 تیر سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب به عنوان روز حجاب نامگذاری شد

 

21 تیرماه؛ روز حجاب و عفاف

پایبندی بانوان به حجاب، آنان را در رسیدن به مدارج عالی معنوی کمک می کند و از سقوط به پرتگاه هایی که در سر راه آنان قرار دارد مانع می شود.

نامگذاری روز حجاب و عفاف

بیست و یکم تیرماه سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب به عنوان روز عفاف و حجاب نامگذاری شده است. روزی که دژخیمان رضاخان مردم معترض به کشف حجاب را درمسجد گوهرشاد به خاک و خون کشید.

 

توطئه‌ي كشف حجاب

يكي از پليدترين توطئه‌هاي دشمنان اسلام در تاريخ معاصر، توطئه‌ي كشف حجاب است. رضا‌خان- كه با طرح كودتاي سوم اسفند 1299 و با حمايت و هدايت انگليسي‌ها بر سر كار آمد- درصدد اجراي تز اسلام‌زدائي و جايگزيني ارزش‌هاي ليبراليستي در جامعه بود. از مهم‌ترين جلوه‌هاي اين طرح، پديده‌‌ي كشف حجاب بود. براي آماده ساختن زمينه‌ي كشف حجاب، مجلس، در ششم دي‌‌ماه 1307 قانون متحدالشكل نمودن البسه را تصويب كرد كه بر اساس آن، پوشيدن كت و شلوار و كراوات و كلاه فرنگي، براي مردان الزامي شد.

 

تلاش‌هاي رضا‌خان، باعث شد تا عده‌اي از زنان غرب‌زده، به‌ويژه زنان درباري و دولتمردان، به صورت بي‌حجاب يا بدحجاب، در مجامع و معابر عمومي ظاهر شوند و مردم نيز تحت تأثير اختناق و ظلم رضاخاني، حساسيت لازم را از خود نشان ندادند.

 

در سال 1313 رضا‌خان عازم تركيه شد و با مشاهد‌ي تغييراتي كه رژيم لائيك تركيه به رهبري مصطفي‌‌كمال‌آتاتورك در جهت غربي كردن جامعه‌ي مسلمان تركيه اجرا كرده بود، تحت تأثير قرار گرفت و شديدتر از گذشته، در راستاي اسلام‌زدائي و به‌ويژه حجاب‌زدائي گام برداشت. در بهمن 1313، در افتتاح دانشگاه تهران، به دختران دستور دادند كه بدون حجاب به تحصيل مشغول شوند.

 

به بهانه تمدن
رضاشاه در 11 آذر 1314 به محمود جم که در پی استعفای فروغی از سمت نخست وزیری جایگزین وی شده بود گفت: «این چادر چاقچورها را چطور می شود از بین برد؟ نزدیک دو سال است که این موضوع، سخت مرا به خود مشغول داشته است؛ خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زن های آنها را دیدم، دیگر از هرچه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است...».


وزیر گفت: اگر شخص اعلی حضرت همایونی پیش قدم شوند، مردم همه تأسی خواهند کرد؛ که از قدیم گفته اند: «الناس علی دین ملوکهم»، شاه پس از شنیدن سخنان او چند لحظه تأمل کرد و در حالی که به نظر می رسید قبلاً در این زمینه هماهنگی شده است، پاسخ داد: بسیار خُب! دیگران که اقدام نمی کنند، منِ پیرمرد حاضرم جلو بیفتم و سرمشق شوم!

 

گوهرشاد در خون
رضاشاه در آغاز اجرای برنامه های ضداسلامی خود، دستور داد درشکه چی های مشهد و رفتگران تهران کلاه شاپو (کلاه تمام لبه فرنگی) بر سر گذارند. اجرای این برنامه از ابتدا خرداد 1314، علاوه بر شایعات مربوط به کشف حجاب، در مشهد تلاطمی ایجاد کرد. سرانجام آیت الله قمی پس از مشورت با تعدادی از رجال و روحانیان، برای جلوگیری از کشف حجاب و استفاده از کلاه شاپو، در 9 تیر 1314 به تهران سفر کرد.

 

محاصره محل اقامت ایشان در شهر ری از سوی حکومت، یکی از عوامل اصلی خشم و خروش مردم مشهد گردید و به کشتار بیرحمانه در مسجد گوهرشاد در 21 تیرماه انجامید. آیت الله قمی مدتی پس از این کشتار، به عتبات عالیات تبعید شد و مأموران شهربانی درصدد دستگیری دوستداران ایشان از جمله شیخ محمدتقی بهلول برآمدند. شیخ محمدتقی بهلول برای پیگیری اوضاع و جویا شدن از احوال شیخ قمی به مشهد رفته بود که مأموران شهربانی، در پی مداخله زائران و خدام برای فراری دادن وی، او را در صحن کهنه زندانی کردند. ولی مردم در صحن جمع شدند و با حمله به مأموران، ایشان را آزاد کردند.

 

بهلول به مسجد گوهرشاد رفت و در آنجا به مبارزه خود ادامه داد. با اینکه شهربانی چندین بار وارد عمل شد و حکم متفرق شدن مردم را داد، نتیجه ای نگرفت تا اینکه به درخواست استاندار، فرمانده لکشر، مأموریت را به هنگ پیاده داد و آنها اطراف مسجد و حرم را محاصره کردند و تعداد زیادی از زوار (دو هزار نفر) را به قتل رساندند.

 

به جرم عفاف
در دوران کشف حجاب، بسیاری از بانوان که نمی خواستند بدون حجاب خارج شوند، در خانه ها ماندند و عده ای فقط شب ها رفت و آمد می کردند و در برخی خانه ها به ناچار حمام ساخته شد. کسانی هم که امکانات بیشتری داشتند، فرار را بر قرار ترجیح دادند و ترک دیار کردند.

 

فواید حجاب, روز حجاب و عفاف, 21 تیر روز عفاف و حجاب

حجاب باعث حفظ بنيان خانواده بوده و نبودش باعث فحشا و تزلل خانواده است

 

حجاب و عفت
دو واژه‌ی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک‎اند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی‌های عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است.

 

بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه‌ی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش‌تری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش‌تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر در مواجهه با نامحرم می‎گردد.

 

آثار و اهميت حجاب
موفقيتهاي معنوي: حجاب بالهاي فرشته هاي زمين است ، زن پوشيده از بين خود و خداي خود ، خداوند را برگزيده است و از بين احکام دين و خواسته هاي نفس به احکام دين رو کرده است.

 

مصونيت وآرامش زن : زني که ديده نشود مورد طمع قرار نمي گيرد امنيت و آرامش خاطر از آثار بارز حجاب اسلامي است انسان در پناه محافظ، احساس آرامش بيشتري دارد پوشش ديني نيز نگهبان زن از نگاههاي آلوده و آسيبهاي احتمالي است که به زن مصونيت و آرامش مي بخشد و هر چه اين پوشش کاملتر گردد درصد امنيت وحفاظت آن بالاتر مي رود.


سلامت و زيبايي : حجاب اسلامي تجلي زيبايهاي معنوي زن است بدون شک حجاب ديني ، زن را از آفات و بيماريهاي بسياري بيمه مي کند ومي تواند طراوت وجمال او را پايدار سازد. زحمت حجاب حق بيمه اي است که زن براي حفظ آرامش و سلامت آرامش خود مي پردازد زيرا حجاب پرده اي است که از ورود تيرهاي نگاه  سخنان بيهوده ومشکلات ديگر به درون محيط امن او جلوگيري مي کند زن بي حجاب آسيب پذير است وقتي که زن از حجاب ديني خود خارج ميگردد آفات فراواني سلامت اورا  از بين مي برد . حجاب زن را پاينده تر ، سالمتر وپاکيزه تر نگاه مي دارد.

 

کاهش مفاسد : پوشيدگي زنان و رفتار متين جوانان در اجتماع همواره سدي محکم در برابر وسوسه هاي شيطاني بوده است. مقايسه آمار جنايات جنسي در جامعه نشان مي دهد که زناني که داراي پوشيدگي و محجب هستند نقش مهمي در کاهش مفاسد اجتماعي دارند زيرا بسياري از جنايات جنسي، با عفت و پاکدامني جوانان و حجاب زنان از بين مي رود. وقتي که عفت در نگاه و رفتار و کردار وجود داشته باشد تحريکات جنسي هيجانات و عشقهاي کاذب که بسياري از جوانان را گرفتار کرده است نيز از ميان مي رود وسلامت اخلاقي نيز برجامعه حاکم مي شود.

 

حفظ بنیان خانواده :حجاب باعث حفظ بنيان خانواده بوده و نبودش باعث فحشا و تزلل خانواده است. یکی از دلایل کاهش تمايل جوانان به تشکيل خانواده به دلیل  زیاد شدن زنان بي حجاب و بي بند و بار و آرايش کرده و عشوه گر است؛ چرا که زنان رنگارنگ و آرايش کرده در همه جا حاضر بوده و مردان با ديدن و ارضاء شدنشان کمتر به تشکیل خانواده فکر کرده و تصور می کنند با ازدواج خود را محدود خواهند کرد.

 

زنان با حجاب خود هم در تحکيم خانواده شخصي خود نقش دارند و هم در تحکيم خانواده ديگران. اما نقش آن ها در تحکيم خانواده خود، به اين لحاظ است که اعتماد شوهر را به پاکي خود جلب مي کنند. اما نقش آنها در تحکيم خانواده ديگران، مردان ديگر از تمتعات خارج از خانواده محروم مي باشند لذا به همسران خود بيشتر توجه مي کنند.

 

از سوي ديگر رعايت پوشش اسلامي از سوي زنان در برابر مردان يکي از مولفه هاي سامان دهنده روابط سالم زن و مرد در اجتماع است و زنان را از صورت کساني که خواسته يا نا خواسته رقيباني در برابر همسر مردان قرار مي گيرند و مردان را به خود و زيبايي هاي خود مي خوانند ، خارج مي کند و جاذبه هاي همسران را براي يکديگر و درون خانواده نگه مي دارد و باعث پديد آمدن جاذبه هاي بيشتر همسران براي يکديگر مي شود و از اين راه به استواري بنيان خانواده کمک مي کند.

 

گردآوری : بخش فرهنگ و هنر بیتوته

منابع :

nlai.ir

hawzah.net

arzandetrinzint.blogfa.com

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

یک شنبه 21 تیر 1394  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014 ravabet_rasekhoon shirdel2 nazaninfatemeh nargese_montazer ali_kamali ria1365
ali_kamali
ali_kamali
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 2116
محل سکونت : خراسان

پاسخ به:علت نامگذاری 21 تیر ماه به عنوان روز حجاب و عفاف

پشت پرده ورشکستگی کارخانجات تولید چادر در ایران

به گزارش مشرق، 21 تير با نام روز حجاب وعفاف نامگذاري شده است وبه همين مناسبت هفته‌اي كه پيش رو داريم هفته حجاب ناميده‌اند درمقوله حجاب كارشناسان و صاحب نظران زيادي صحبت‌هاي زيادي داشته‌اند اما با وجود همه اين صحبتها وضعيت حجاب و عفاف هرسال بدتر از قبل به نظر مي ‌رسد تا جايي كه خارج از مباحث اعتقادي حتي فراهم آوردن يك پوشش مناسب براي مردم معتقد كه از آسيب بد حجابي درامان مانده‌اند بسيارسخت و گاه غيرممكن شده است دراين ميان به نظرمي‌رسد دولت‌ها قبل ازهر چيز حتي قبل از دشمن خود از مقصرين اين اوضاع هستند.

اما بدون هيچ پيش داوري به سراغ يكي از توليد كنندگان و وارد كنندكان شناخته شده بحث چادر رفتيم تا بسياري از سوالات مبهمي كه مسئولان پاسخ نمي‌گويند را از ايشان بپرسيم؛ سوالاتي مانند وجود مافيايي چادر و چرايي عدم توليد چادر در كشور از جمله ابهاماتي است كه كمتر به آن پاسخ گفته شده است و ناصر قاضي پور از چهره‌هاي شناخته شده عرصه حجاب و عفاف است كه با وي در كنار همايش ملي جبهه حجاب و عفاف به گفت‌وگو نشستيم.

در ابتدا برايمان نقل كنيد چطور شد كه وارد بازار توليد چادر شديد؟

پدر من قبل از انقلاب واردكننده چادري مشكي بود به نام چادري كلوكه از سوييس، ‌شوزنباخ و... كه همه‌اش از سويس وارد مي‌شد چادرهاي برجسته، زيبا و رسمي محسوب مي‌شد سالهاي قبل از انقلاب وارد شد متاسفانه نساجي بعد از انقلاب به هر نوع دست كاري شد و كارخانجات كاشان از بين رفت كارخانجاتي كه خيلي قوي بودند مثل كاشان،يزد، نجف‌آباد، مازندران و... كارخانجات نساجي خوبي داشتيم كه اگر تداوم داشت از جنس هاي كره و ژاپني بهتر توليد داشتند مهندسان نساجي خوبي داشتيم. چند وقت پيش در دانشگاه كاشان بودم عده‌اي گفتند حاضرند دوباره كار نساجي كاشان را احيا كنند البته چندبار بازسازي شده ولي دولت حمايتي نكرده بلكه نوعا هم كوتاهي‌هايي داشته است به هرحال نساجي از بين رفت.

چي شد دچار ورشكستگي در توليد و صادرات چادري شديد؟

ما با كارخانه فخر كار مي‌كرديم و سهامدار بوديم به ارتش اختصاص داشت و ماشين الات داشتيم بخشي متعلق به ارتش و تعاوني‌هاي آن بود ما مصرف كننده كارخانه بوديم چيزي هست اينكه نساجي به طور مستقل كامل نمي‌تواند پا بگيرد نه اينجا هيچ كجاي دنيا سرمايه زيادي مي‌خواهد براي همين مشاركتي است. كارخانه فخر بيشتر توليد چادري گلدار بود تا سال 55 و54 فعاليت خوبي داشتيم ولي تحريم اقتصادي و جنگ فعاليت كارخانه‌ها را متوقف كرد زيرا مواد اوليه نداشتيم با مشكل قطعات مواجه بوديم البته دست‌هايي هم دركاربود به‌صورتي‌كه جنس‌هاي وارداتي ارزانتر تمام مي‌شد تا توليدات داخلي، لذا كم كم گرايش‌ها فرق كرد و اين كارخانه‌هاي نساجي به‌تدريج بستند و كساني آمدند قطعات آنها را به عنوان آهن قراضه كيلوي 150 تومان خريدند آن زمان سال60 بود كارخانه نساجي به اين اوضاع رسيد؛ هرچند بازسازي شد ولي جواب نداد چون مواد از سوييس و آلمان نرسيد ورشكسته شد. كارخانه كاشان، كرپ چادري خيلي خوبي توليد مي‌كرد به نسبت كارخانه فخر، كه آنهاهم متاسفانه به دليل مديريت‌هاي دولتي دچار مشكل شدند به نظرم بايد توبيخ بشوند. آنها اقدام به فروختن مواد اوليه و حياتي مي‌كردند حتي زير قيمت. كارخانه‌ها مصادره‌اي بودند كه به دست دولت افتاد بود و چون مديران دولتي داشتند و هنوزم دارند دلشان نمي‌سوخت قطعات را باز مي‌كردند و مي‌فروختند.

امروز انواع مدلهاي چادر واردبازار شده كه اغلب مصداق حجاب برتر نيستند به عنوان فعال دراين عرصه چطور شد چادر ملي وارد بازار شد؟

چادر ملي كم كم مطرح شد اولين بار هم خانم جنابي طرح چادر ملي را مطرح كرد. سبك چادر مقداري شبيه مانتوي آزاد گشاد و كلاه دار بود كه تمام اندام را مي‌پوشاند انصافا طرح اوليه را كه ديديم خوب بود اما متاسفانه كم كم اين چادر به شكل اندامي در طرح‌ها و مدل‌هاي مختلف درآورده شد تا به قول خودشان پارچه كمتري مصرف كند و مشتري پسند شود بعد از آن توليدي‌ها و گروه‌هاي مختلف خانم جنابي را زيرسوال بردند كه اشكال از شما بوده است.

شما تا دهه60 هم توليد كننده و هم وارد كننده بود بعد از ركود كارخانجات نساجي وارد كننده شديد؟

ما هدفمان اين بود تا كارخانه‌هاي ايراني پا بگيرد درگيري‌هاي مختلفي را به جان خريديم و سرمايه هم گذاشتيم ولي برخي مشكلات وفشارهايي كه به ما وارد كردند باعث شد تا مدتي كار را تعطيل كنيم و باز دوباره به اين نتيجه رسيديم كه مسئوليت به عهده ماست و بايد آن را دنبال كنيم سراغ واردات چادر رفتيم. در داخل هم چندين كارخانه بود. يادم است آن زمان در اهواز اصلا چيزي نبود من وقتي آنجا رفتم يك خانه مخروبه با دوخط تلفن بود كه از قرار مجوز كار داشتند يك فضاي كاملا صوري كه به اعتقاد من يك خيانت به توليد ملي بود.

اوج اين اهمال‌ورزي‌هاي دولتي مربوط به كدام دوره است؟

اوج اين كارها در دولت هاشمي اين وضعيت وجود داشت يك اقتصاد پوشالي و كذب حاكم بود خيلي تو خالي بود، ظاهرا اقتصاد دردست مردم مي‌چرخيد اما بنيادين نبود. آن زمان نساجي بيشتر ضربه ديد و از بين رفت. مقدار واردات و عرضه و تقاضا همخواني نداشت حتي برخي از آقايان مي‌گفتند عرضه و تقاضا قانوني طاغوتي است. سروساماني براي ورود و صادرات نداشت ساماندهي نبود يك سري فقط با سرمايه كه داشتن بي رويه واردات داشتند. فقط جنبه تبليغات داشت و مانند يك كار دكوري وجشنواره‌اي بود دهان پركني بود و به دلايل خاص خودش نه توانستند رنگ چادرتوليد كنند و نه چادر نوعا ماشين‌ها از بين رفت و با كمال تاسف الان چادر از چين وارد مي‌شود. اي كاش حداقل جنس‌هاي خوب چيني بود اغلب بنجل و ناجورهستند حتي يك مدت مركز تهيه و توزيع نساجي از سوريه وارد مي‌كرد كه از ديدگاه من جالب نبود درهمان شرايط ما مي‌توانستيم چلوار، مخمل و متقال‌هاي خامي كه وارد مي‌شد را اگر كارخانه نساجي كاشان، مازندران و اصفهان را خوب تقويت مي‌كرديم توليد داخلي داشته باشيم كه به مراتب بهتر بود.

قبل از انقلاب چادر از آلمان و سوييس وارد مي‌كرديد مقطعي هم از سوريه، چي شد كه امروز چادرهاي ژاپني بازار چادر ما را تسخيركرده است؟

قبل از انقلاب يكي از شاخص‌هاي ما از ژاپن اين بود كه با قيمت ارزان و كيفيت بالا چادر وارد شود زيرا تاجران ايراني اطلاعات خوبي از جنس و كشور مقصد داشتند دستشان باز بود بعد از انقلاب من يك ژاپني در ايران نديدم كه بيايد درباره نساجي كاركند. بازار عباس‌آباد تهران طبقه دوم ژاپني‌ها مي‌آمدند سفته مي‌داديم با قيمت خيلي ارزان پارچه وارد مي‌شد هم آنها منفعت مي‌بردند و هم ما استفاده مي‌كرديم ولي الان سخت مي‌گيرند ايران هم قادر به توليد نيست.

چرا ما هنوز خودمان مستقل نشديم؟

زيرا نساجي را بايد به روش نو و جديد بسازند و كاركنند يك‌سري كارخانه‌داران را بايد دعوت كنند دولت با آنها شريك بشود البته به صورت رانت نباشد؛ زماني تركيه ازما درخواست خريد مي‌كرد ولي الان درآمد فاستوني بالايي دارد امروز تركيه درتمام دنيا فاستوني مي‌فرستد. ما كارخانه مازندران، كاشان و ... را داريم كه كيفيت خيلي خوبي داشت اما به دليل عدم حمايت همه اينها را كم كم بستند و تعطيل كردند. مضاف براينها سيستم مالياتي غلط، بيمه غلط، صادرات و وارداتي كه اصلا درست نيست، نبود مديريت قوي هركدام از دولتي ها اكثرا مدعي بوده‌اند اما توانايي نداشته‌اند. همه اينها باعث شده تا مستقل نباشيم. اگر دولت حمايت كند يا سرمايه گذاري داشته باشد بدون دخالت بيجا كارخانجات را دست افراد ضعيف ندهد اطمينان دارم نتايج خوبي داشتيم چون گرايش‌هاي مصرفي ما 65 تا70 درصد توليدات داخلي بود اما الان خيلي كم داريم آن هم راغب نيستند مصرف داخلي باشد صادر مي كنند متاسفانه كوتاهي‌هاي دولت دراين عرصه خيلي زياد است مشكلات گمركي زيادي داريم. دستهايي كه دركاراست مانع مي‌شود تا رشد كنيم و به استقلال برسيم.

اين پارچه‌هاي ژاپن براي چادر ايران است؟

نه تمام كشورهاي اسلامي استفاده مي‌كنند. مثل عربستان، بحرين، لبنان، پاكستان همه چادري دارند اكثريت چادرهاي‌شان از ژاپن و كره است. درايتاليا و سوييس هم يك‌سري ديدم همه اينها اختصاص به توليد ژاپن است كه با نظم خاصي كار مي‌كند.

با مراجعي مانند ايت‌الله مرعشي يا سايرمراجع عظام هم ارتباطي داشته‌ايد؟

بله توفيق ديدار آيت‌الله مرعشي را داشتم كه چقدربه توليد ملي به‌خصوص پارچه تاكيد داشتند و يا آيت‌الله ضيا الدين ديده‌ام خدا راشاهد مي گيرم چندين بارفاستوني بردم نپوشيدند هميشه مي‌گفتند يكي تنم است، يكي براي سخنراني ويكي هم منزل بسمه. به همين سه لباس بسنده مي‌كردند و نگرفتند خيلي اصرار مي‌كردم تازه به محض اين‌كه متوجه مي‌شدند كاليت ها خارجي است اصلا استقبال نمي‌كردند.

يكي از سوالاتي كه مطرح مي‌شود وجود مافياي چادر در ايران است آيا مافيايي وجود دارد؟

لغت مافيايي معنايي مختلفي دارد مثلا فلاني اين‌قدر چادرمشكي آورده است پس مافياي چادر مشكي است در صورتي‌ كه وقتي كسي به كره ژاپن برود و شناخت خوبي از جنس و محيط دارد و به همراه با ادم مطلع و جنس شناس برود قطعا جنس خوب مي‌تواند بياورد بنابراين من اين مسئله را خيلي قبول ندارم.

گفته مي‌شود چون چادر با قيمت پايين وارد مي‌شود و با قيمت بالا فروخته مي‌شود اين همان دست‌هاي پنهان در چادر است.

نه نفت بالا برود اثرمي‌گذارد. ما به عنوان فروشنده چادري، قباله 45 هزارتومان را كه خانمي مي‌خرد نگران است ومدام مي‌گويد رنگش نمي‌رود اما اگه همان چادر را 150بدهيم بهتر مي‌خرند زيرا معتقد است خارجي با جنس خوب است. چادر را با نام ماشين‌هاي مختلف گذاشته‌اند مثل الگانس، ميتسوبيشي و... اينها را با قيمت‌هاي بالا مي‌فروشند همه اين مارك‌ها دروغ است.براي همين ما سعي مي‌كنيم نام‌هاي ايراني و اسلامي براي چادر بگذاريم مانند ترنج يا القاب حضرت زهرا يا لبه چادر بيت اي زن به تو از زن اين‌گونه خطاب است ارزنده‌ترين زينت زن حفظ حجاب است را چاپ كرده‌ايم.

به نظرشما چكار كنيم تا صنعت مهم نساجي داخلي تقويت شود و رونق بگيرد ؟

الان در كارخانه ها باند بازي است ما خيلي از كارخانجات را داريم كه مي‌شود تقويت كرد ماشين الات انها تا حدودي مناسب است ولي براثر بدهي ماليات بسته هستند اگر اينها را معاف كنند و كمك بدهند و تا رشد كنند تعهداتي هم بگيرند و خود افراد با خدا معامله كنند نساجي رونق مي‌گيرد. همه بنيادها و ارگانها فقط مقطعي و حسي و در پست و مسند كارحرف زدن اغلب اطلاعاتي ندارند چند كلمه بيشتر نمي‌دانند از ما رزومه مي‌خواهند اما وقت صحبت رودررو ندارند يا دم از كمبود بودجه مي‌زنند

لحظه لحظه زندگی را سپری میکنیم تا به خوشبختی برسیم ٬

غافل ازاینکه خوشبختی در همان لحظه ای بود که سپری شد.

 

دوشنبه 22 تیر 1394  12:16 PM
تشکرات از این پست
ria1365
دسترسی سریع به انجمن ها