0

پرسش و پاسخ در مورد حجاب

 
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پرسش و پاسخ در مورد حجاب

 

سلام بر دوستان گرامی

در اینجا شما می توانید پرسش و پاسخ هایی در مورد حجاب را مشاهده بفرمایید.

منبع مطالب : پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

چهارشنبه 11 مرداد 1391  2:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014 nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

معنی حجاب های هفتگانه ای که در آداب الصلاة امام راحل آمده است

 

پرسش : حجاب های سبعه (هفت گانه) که امام خمینی(ره) در کتاب آداب الصلوة گفته اند کدامند؟

پاسخ : حجاب در اصطلاح عرفا عبارت است از انطباع صور کائنات در قلب (قلب انسان را مادیات پر کند) بنحوی که مانع از تجلی نور حق گردد. حجاب در نزد عارفان به حجاب­های نورانی و ظلمانی تقسیم می­شود و این نیز گرفته شده از روایات نبوی «ص» و ائمه معصومین علیهم السلام است. حجب ظلمانی در عالم جسمانی است و حجب نورانی در ماوراء الطبیعه که مجرداتند، می­باشد.

این حجاب­ها آدمی را از مشاهده ملکوت و جمال حق که کمال حقیقی است، باز می­دارد. پس انسان سالک برای وصول به شمس حقیقت باید از این حجاب­ها خلاصی یابد تا فانی در حق و باقی در حق گردد.[i]

حضرت امام راحل «ره» می­فرماید[ii]: «اول شرط تحقق سیر الی الله، خروج از بیت مظلم نفس و خودی و خود خواهی است. چنانچه در سفر حسی عینی تا انسان به منزل و جایگاه خویش است، هر چه گمان مسافرت کند بگوید من مسافرم، مسافرت تحقق پیدا نکند، مگر به خروج از منزل و اختفای آثار بد، همین طور این سفر عرفانی الی الله و مهاجرت شهودی، تحقق پیدا نکند مگر به خروج از بیت مظلم نفس و اختفای آثار آن. تا جولان تعینات و دعوت اذان کثرت در کار است، انسان مسافر نیست، گمان مسافرت است و دعوی سیر و سلوک است، قال الله تبارک و تعالی:«وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرًا إِلَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللّهِ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا»[iii](پایان کلام امام ره) 

موانع سیر و سلوک:

مانع از وصول و رسیدن به قرب خداوند، حرکت نکردن و به راه نیافتادن است و مانع از حرکت نکردن، اراده نکردن است و مانع از اراده نکردن، عدم ایمان است و سبب عدم ایمان، هدایت نشدن است.[iv]

و کسی که اراده سیر و سلوک می­نماید، شرط اولش این است که سدّها و حجاب­های بین خودش و خدای خودش را برطرف کند و سدّها، مال و تعصب و جاه توأم با معصیت می­باشد.[v]

و اما حجاب­هایی که در آداب الصلوة ج 2، ص 110 به آن اشاره شده است، حجاب­های است مه مانع بهره بردن کامل از قرآن می شود، نه حجاب­های میان خلق و حق و حجاب­های مصطلح عرفانی. امام راحل «ره» می­فرماید: بر متعلم و مستفید از کتاب خدا لازم است که یکی دیگر از آداب مهم را بکار ببرند تا استفاده حاصل شود و آن رفع موانع استفاده است که ما از آنها تعبیر می­کنیم به حجب بین مستفید و قرآن و این حجاب ها بسیار است که ما به بعضی از آنها اشاره می­کنیم:

یکی از حجاب­های بزرگ، حجاب خود بینی است که شخص متعلم خود را بواسطه این حجاب مستغنی ببیند. خلاصه برداشت از حجاب اول که امام ره ذکر می­کند این است که آن کمالی که دارد مانع شود و طبق همان فنی که دارد، در فهم قرآن به آن بسنده کند و از افکار علما در فنون دیگر استفاده نکنند و حال اینکه موسی (ع) در مقابل خضر به علم خودش بسنده نکرد و حضرت ابراهیم (ع) از پروردگار ایمان و اطمینان شهودی خواست و"قل رب زدنی علما"[vi] درباره حضرت رسول «ص» نازل شده، که انبیا به آنچه داشتند بسنده نکردند و از خدا زیاده­اش را خواستند.

امام راحل می­فرماید: حجاب دیگر حجاب آراء فاسده و مسالک و مذاهب باطل است و خلاصه آنچه در این مبحث توسط حضرت امام ره بیان شده را می­توان چنین بیان نمود که معنی این حجاب، آن عقائد فاسدی است که در ذهن رسوخ کرده، مانند اینکه پنداشته است راه معرفت الله بکلی مسدود است و دنبال فهم آیاتی که راجع به معرفت است نرود و حال اینکه معرفت الله غایت بعثت انبیاء است، الخ.

یکی دیگر از حجب که مانع از استفاده از قرآن است، اعتقاد به آن است که جز آنکه مفسرین نوشته یا فهمیده­اند، کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست و تفکر و تدبر در آیات شریفه را با تفسیری که ممنوع است اشتباه نموده­اند......

در صورتی که استفاده اخلاقی و ایمانی و عرفانی بهیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رای باشد..... پس محتمل است تفسیر به رای راجع به آیات احکام باشد که دست آرا و عقول از آن کوتاه است و از ائمه سلام الله علیهم باید اخذ شود.

یکی دیگر از حجب که مانع از فهم قرآن شریف است، حجاب معاصی و کدورات حاصله از طغیان و سرکشی نسبت بساحت مقدس پروردگار عالمیان است که قلب را حاجب شود از ادارک حقائق الخ.

یکی دیگر از حجب غلیظه که پرده ضخیم است بین ما و معارف و مواعظ قرآن، حجاب حب دنیا است که بواسطه آن قلب تمام هم خود را صرف آن کند و وجهه قلب یکسره دنیا می شود و قلب بواسطه این محبت از ذکر خدا غافل شود الخ.[vii]

در این صفحات، از آداب الصلوة که ذکر کردیم، پنج حجاب در رابطه با فهم معانی و معارف و مواعظ قرآن امام راحل ذکر می فرماید که بطور مختصر و خلاصه ذکر کردیم.

و اما فرمایش امام راحل «ره» در کتاب "چهل حدیث" راجع به هفت حجاب که بطور خلاصه نقل می­کنیم آن است که می­فرماید: در این فقره از حدیث شریف که می­فرماید:"کیف یوصف عبدا احتجب الله عز و جل بسبع"[viii]احتمالاتی داده­اند که بعضی از آنها را ذکر می­کنیم:

احتمال اول: از فیض کاشانی است که می­فرماید: برای خداوند هفتاد هزار حجاب از نور و ظلمت است از این هفتاد هزار 7 حجاب برای رسول اکرم (ص) باقی مانده است.

احتمال دوم: امام ره این احتمال را از علامه مجلسی «ره» نقل می­نماید که مقصود این است: چطور می­توان بنده­ای (رسول اکرم) را توصیف کرد  که خداوند که از بندگان به هفت حجاب پنهان است، اطاعت از او را (رسول اکرم) در زمین مثل طاعت خود (خدا) در آسمان قرار داده است. علامه مجلسی ره در اینجا مراد از سبع حجاب را هفت آسمانی که وحی حق از ماوراء آنها توسط پیامبر به ما می­رسد گرفته است.

احتمال سوم: قریب به این احتمال، ولی هفت حجاب را حجب نوریه اسمائیه گرفته­اند.

احتمال چهارم: معنای حدیث این طور می­شود: چگونه می­تواند بنده­ای را توصیف کرد که حق تعالی محتجب نموده او را به هفت حجاب الخ. هفت حجاب از طبیعت تا مرتبه مشیت مطلقه.

بررسی: این هفت حجاب مربوط به حجب نوریه که مخصوص رسول اکرم می باشد و مقصود آنرا خدا و رسول الله و ائمه می­دانند گفته شد مقصود آن هفت حجب یا هفت آسمان یا هفت حجب نوریه سمائیه یا هفت حجب از طبیعت تا مشیة مطلقه رسول اکرم است که این سه قول را از علما ذکر کردیم.

و این هفت حجاب در این حدیث عمومی نبود و مخصوص رسول اکرم بود. والله عالم باالصواب.

و اما حجب هفت گانه­ای که در فرمایش حضرت امام راحل در سرّ الصلوة  ص 129 آمده است این است که می­فرماید:

هشام به حضرت موسی ابن جعفر «ع» می­گوید: به چه علت تکبیرات مستحبه اول هر نماز هفت تکبیر شد؟ امام (ع) می­فرماید: خداوند هفت آسمان و زمین را هفت طبقه و حجب را هفت حجاب خلق کرد، وقتی رسول اکرم شبانگاه به معراج رفت و میان او مقام پروردگار، قاب قوسین او ادنی بیشتر فاصله نبود، خداوند تبارک و تعالی برای رسول اکرم یک حجاب از هفت حجاب را برداشت. رسول اکرم هم یک تکبیر گفتند. حضرت رسول کلماتی که در اول نماز می خوانند را قرائت فرمودند. حجاب دوم برداشته شد، باز رسول اکرم تکبیر گفتند، و هر حجابی که برداشته می شد یک تکبیر می گفتند تا حجاب های هفت گانه مرتفع شد و هفت تکبیر کامل شد. بعد از گفتن هفت تکبیر، خداوند متعال فرمود: الان به مقام مخصوص من رسیدی. پس نام مرا بر زبان جاری کن.

بعد از اینکه گفته شد حدیثی که عدد هفت حجاب داشت مربوط به پیامبر (ص) بود، گفته می­شود حجب میان خلق و حق زیاد است و قابل شمارش نیست. همین طور که در حدیث اشاره شدان لله سبعین حجاب من نور و ظلم. حجاب­های ظلمانی عبارت از حجاب های معصیت و حجاب­های نوری عبارت از حجاب­های فضائل و کمالات و مکاشفات است و انسان سالک در مثالی که از امام راحل «ره» نقل شد، مانند مسافری که وقتی تمام دیوارهای وطن را پشت سر گذاشت و دیوارها را ندید مسافر می­شود، وقتی تمام چیزهایی که غیر خداست (تعینات مادی و معنوی) را ندید و مانند مسافر در راه توقف نکرد و هر حجاب نوری و  ظلمانی را با قدم همت و ایمان طی کرد و همیشه مقام پروردگار را در نظر داشت به مقام پروردگار نزدیک می­شود. آنوقت است که می­تواند به اذن پرودرگار کار خدایی بکند.



[i] -دائره المعارف تشیع، ج 6، ص 81.

[ii] -چهل حدیث امام «ره»، ص 625.

[iii]-وَ مَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی اْلأَرْضِ مُراغَمًا کَثیرًا وَ سَعَةً وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرًا إِلَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللّهِ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا

کسی که در راه خدا هجرت کند، جاهای امنِ فراوان و گسترده‏ای در زمین می‏یابد. و هر کس بعنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او، از خانه خود بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست؛ و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (سوره نساء، آیه 100)

[iv] -احیاء العلوم، ج 3، ص 80.

[v] -احیاء العلوم، ج 3، ص 81.

[vi]-فَتَعالَی اللّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضی‏ إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَ قُلْ رَبّ‏ِ زِدْنی عِلْمًا (طه 114)

 پس بلندمرتبه است خداوندی که سلطان حقّ است! پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مکن، پیش از آنکه وحی آن بر تو تمام شود؛ و بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون کن!»

[vii] -آداب الصلوة، ج 2، ص 117.

[viii]-کافی ج 2 ص 182 حدیث 16.

 

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

چهارشنبه 11 مرداد 1391  2:48 AM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

تأثیر عرف در حجاب

 

پرسش : آیا عرف، مکان یا محل کار در میزان حدود شرعی مقرر برای حجاب مؤثر می باشد؟ مثلاً زنان عشایر لرستانی که موهایشان در سن و سال خاصی بافته شده بیرون است یا زنان جنوب ایران که در عرف آنجا جوراب نمی پوشند یا زنان شمالی که در هنگام کار در زمین کشاورزی مقداری از شلوار خود را بالا می زنند یا زنان کارمند که در هنگام کار مقداری از دستانشان پیدا می گردد؟ آیا رعایت نکردن حجاب مقرر شرعی گناه محسوب می گردد؟ اگر گناه می باشد گناه کبیره است یا صغیره؟ در هر فرضی ( کبیره یا صغیره بودن) آیا قابل تعزیر می باشد و حاکم شرع می تواند زنانی را که در اجتماع یا انظار عمومی موی سرشان پیدا است یا زنانی که لباسی به تن دارند که برجستگی های بدن را نشان می دهد یا زنانی که پوشش نامناسب دارند یا زنانی که آرایش کرده باشند کیفر نماید؟

پاسخ : پاسخ اجمالی:

بر زنان لازم است که در مقابل نامحرم حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند و از این جهت فرقی بین زنان عشایر و غیر آنها نیست. و عرف، محل یا مکان خاصی مانع از اجرای آن نیست. آنچه در مورد برخی از زنان عشایر و امثال آنها مطرح است این است که آنها و کسانی که قانون حجاب را رعایت نمی کنند و احترام خود را نگه نمی دارند؛ نگاه کردن به آنها در صورتی که به قصد شهوت و در معرض افتادن در گناه نباشد جایز است.

در هر صورت رعایت نکردن حجاب از گناهانی است که حاکم شرع می تواند طبق موازین شرعی و مصلحت فرد و جامعه، فرد خطاکار را تعزیر نماید.

 

پاسخ تفصیلی:

بر همۀ زنان لازم است که در مقابل نامحرم حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند و از این جهت فرقی بین زنان عشایر و غیر آنها نیست. و عرف، محل یا مکان خاصی مانع از اجرای آن نیست.

توضیح این که اسلام برای حجاب زن ها دو نوع محدودیت را بیان کرده است؛ یکی از جهت فراگیری نسبت به بدن که دستور داده بجز گردی صورت و دست ها تا مچ تمام بدن باید پوشیده شود. دوم از نظر کیفیت پوشش که نباید بدن نما  یا چسبان باشد و نیز نباید موجب جلب توجه نامحرم گردد. نقش عرف در این میان، انتخاب نوع حجابی است که اسلام اصل آن را مشخص کرده است؛ یعنی عرف هر منطقه ای نوع پوشش خود را  منطبق بر حجاب اسلامی می کند به همین جهت در میان هر نوع پوشش بومی، نوع با حجاب و بی حجاب یافت می شود؛ فردی در لباس لر عشایری با حجاب است و فرد دیگر  بد حجاب. 

اما آنچه در مورد برخی از زنان عشایر و امثال آنها مطرح این است که آنها و کسانی که قانون حجاب را رعایت نمی کنند و احترام خود را نگه نمی دارند؛ نگاه کردن به آنها در صورتی که به قصد شهوت و در معرض افتادن در گناه نباشد جایز است؛ معنای این سخن این نیست که آنها مکلف به رعایت حجاب نیستند یا عرف آنها محدودیت را بر می دارد؛ بلکه این حکم متوجه دیگران و مردان است.

در توضیح المسائل مراجع عظام و در رأس آنها حضرت امام خمینی (ره) چنین ذکر شده است که: زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند. بلکه احتیاط واجب  آن است که بدن و موی خود را از پسری هم که بالغ نشده ولی خوب و بد را می‏فهمد و به حدّی رسیده که مورد نظر شهوانی است نیز بپوشاند[i]. همچنین پوشیدن چیزی که از جهت رنگ یا شکل و یا نحوه پوشیدن باعث جلب توجه اجنبی شود و موجب فساد و ارتکاب حرام گردد، جایز نیست[ii].

مقام معظم رهبری در خصوص سؤال فوق می فرمایند: زن ها باید تمام بدن خود را از نامحرم بپوشانند، فقط گردی صورت و دست ها از سر انگشتان تا مچ دست استثناء شده است[iii].

مکارم: بر زنان و دختران لازم است تمام بدن خود به جز گردی صورت و دست ها تا مچ را در مقابل نامحرمان بپوشانند. و این مقدار به هر نوع لباس غیر زینتی که تنگ و چسبان نباشد پوشیده شود کافی است. هر چند چادر حجاب برتر است. اما زنان و دختران می توانند در برابر محارم خویش سر و گردن و مقداری از سینه و دستها و پاها را نپوشانند، ولی بقیه بدن را باید بپوشانند. و جایز نیست به شکل نیمه عریان در مقابل آنها ظاهر شوند. و عرف محل در این حکم تفاوتی ایجاد نمی کند[iv]. و لباس خاصی شرط نیست ولی پوشیدن لباسهای تنگ و چسبان و همچنین لباسهای زینتی اشکال دارد[v].

سیستانی: فرقی نمی کند زن نمی تواند بیش از قرص صورت و دو دست خود را آنهم تا مچ در مقابل مرد نامحرم مکشوف کند[vi]. اما در خصوص نگاه کردن به بدن زنهای بی باک که اگر کسی آنها را امر به حجاب‏ نماید اعتنا نمی‏کنند اشکال ندارد مشروط به آن که بدون شهوت و ترس وقوع در حرام باشد، و در این حکم فرقی میان زنهای کفار و دیگر زنها نیست و همچنین فرقی نیست میان دست و صورت و دیگر جاهای بدن که معمولًا آنها را نمی‏پوشانند[vii].

بنابر این حجاب امری مسلم و غیر قابل انکار در جامعه اسلامی است  و رعایت مقدار واجب آن (تمام بدن خود به جز گردی صورت و دست ها تا مچ) در تمام محیط ها و عرف ها و شهر ها و کشورهای مختلف (همانطوری که امروزه بسیاری از زنان مسلمان در کشور های اروپایی و امریکا و سایر محیط های غیر اسلامی حجاب خود را به بهترین  و کاملترین وجه رعایت می کنند) لازم و واجب است. و عدم رعایت آن گناه محسوب می شود.[viii]  لذا می بایست طبق آنچه که در رساله های عملیه در خصوص رعایت حجاب شرعی ذکر شده است عمل گردد. بله در عرف ها، محل ها ، مکان ها یا شغل های مختلف، ممکن است شکل آن متفاوت باشد که از نظر اسلام شکل حجاب اهمیت زیادی ندارد اگر چه چادر حجاب برتر است..

البته حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمی تواند دخالت کرده، ولی آنگاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم می تواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، رعایت حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین نماید، زیرا بی حجابی از محرمات الهی محسوب می گردد و طبق قاعده هر فعل حرامی قابل تعزیر است.

برای آگاهی بیشتر به نمایه های ذیل مراجعه فرمایید.

1. نمایه: قانون حجاب و دلائل اجبار در اجرای آن، سؤال شماره 1174 (سایت: 1177).

2. نمایه: محدوده حجاب زن، سؤال شماره 495 (سایت: 536).

3. نمایه: مراتب و درجات گناهان، سؤال شماره 1613 (سایت: 1614)



[i] . توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج‏2، ص: 488.

[ii] . همان، ج‏2، ص: 1012.

[iii] . استفتاء کتبی از دفتر ایشان.

[iv] . استفتاء کتبی از دفتر ایشان.                                         

[v] . همان، ج‏2، ص: 492.

[vi] . استفتاء کتبی از دفتر ایشان.

[vii] . توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج‏2، ص: 488

[viii] . در بعضی از تعابیر آمده است که عدم رعایت حجاب از گناهان صغیره و از گناهانی است که حریم کبیره است، و لذا وقتی فرد مرتکب صغیره شد گویی شروع در کبیره کرده است بنابر این از این جهت گویند اصرار بر صغیره‏ نیز کبیره است و میان گناه صغیره و کبیره حد محدودی نیست. نک: ترجمه و شرح تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، ج‏2، ص: 503 و ص: 717.

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

چهارشنبه 11 مرداد 1391  5:20 PM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

معنای کلمه حجاب در متون اسلامی

 

پرسش : کلمه حجاب در متون اسلامی به چه معنا می باشد؟

پاسخ : معنای حجاب از نظر لغت: 1- پرده 2- رادع 3- مانع 4- سد. 5- حائل بین دو چیز می­باشد که این چند معنا همه برگشت به حائل حسی میان دو جزء می­کند و یا می­توان گفت به معنای هر حائلی و اعم ازحسیوغیر حسی می­باشد یعنی، "کل ستر مطلوبک عن عینک فهو حجاب" هر چیزی که بین تو و بین آنچه دوست داری حائل شود، آن حجاب است، چه مادی و حسی باشد و چه نادیدنی و معنوی.[1]

حجاب در آیاتی از قرآن بمعنی حائل و پرده حس و مادی به کار رفته است مانند:

آیه «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعًا فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ» و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (بعنوان عاریت) از آنان [= همسران پیامبر] می‏خواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است![2]

و در آیاتی دیگر بمعنی حائل و ستر معنوی و نوری آمده است مانند:

آیه «وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللّهُ إِلاّ وَحْیًا أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکیمٌ»[3]و شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب، یا رسولی می‏فرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحی می‏کند؛ چرا که او بلندمقام و حکیم است!

کلمه حجاب در بعض احادیث به معنی حائل و ستر معنوی و نوری آمده است، مانند : «ان لله سبعین الف حجاب من نور و ظلم» به تحقیق برای پروردگار هفتاد هزار حجاب از نور و ظلمت است.

باز در حدیث دیگر می­فرماید: «ان الله احتجب عن العقول کما احتجب عن الابصار و ان الملکة الاَعلی یطلبونه کما یطلبون انتم» به تحقیق خداوند به عقل شما نمی گنجد همان طور که به دید شما نمی­آید و..[4]

کلمه حجاب در اشعار شعرای فارسی زبان:[5]

امام ره[6]

حجاب از چهره دلدار ما باد صبا بگرفت      چو من هر کس بر او یک دم نظر افکند مجنون شد

حافظ:

حجاب چهره جان می شود غبار تنم           خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم

(بمعنی پرده)

شجاع کاشانی:

اگر حجاب کنی از خدا فرشته شوی      چنین که میکنی از مردمان حجاب اینجا

(بمعنی حیا)

رودکی:

به حجاب اندرون شود خورشید            چون تو گیری از آن دو لاله حجب (بمعنی پرده)

حافظ:

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز        خوشا کسی که در این راه بی حجاب رود (بمعنی پرده)

عطار:

ما در این ره حجاب خویشتنیم           ور نه روی تو در مقابل ماست

(بمعنی حائل و ستر معنوی)

صائب:

صد بار تا زپوست نیائی برون چو مار          چشم تو بی حجاب نیافتد بروی ماه

(بمعنی حجاب معنوی)

معنای حجاب از نظر عرفا:

حجاب در اصطلاح عرفا عبارت است از انطباع صور کائنات در قلب (قلب انسان را مادیات پر کند) بنحوی که مانع از تجلی نور حق گردد. حجاب در نزد عارفان به حجاب­های نورانی و ظلمانی تقسیم می­شود و این نیز گرفته شده از روایات نبوی(ص) و ائمه معصومین علیهم السلام است. حجب ظلمانی در عالم جسمانی است و حجب نورانی در ماوراء الطبیعه که مجرداتند، می­باشد.

این حجاب­ها آدمی را از مشاهده ملکوت و جمال حق که کمال حقیقی است، باز می­دارد. پس انسان سالک برای وصول به شمس حقیقت باید از این حجاب­ها خلاصی باید. تا فانی در حق و باقی در حق گردد.[7]

حضرت امام راحل «ره» می­فرماید: «اول شرط تحقق سیر الی الله، خروج از بیت مظلم نفس و خودی و خود خواهی است. چنانچه در سفر حسی عینی تا انسان به منزل و جایگاه خویش است، هر چه گمان مسافرت کند بگوید من مسافرم، مسافرت تحقق پیدا نکند، مگر به خروج از منزل و اختفای آثار بد، همین طور این سفر عرفانی الی الله و مهاجرت شهودی، تحقق پیدا نکند مگر به خروج از بیت مظلم نفس و اختفای آثار آن. تا جولان تعینات و دعوت اذان کثرت در کار است، انسان مسافر نیست، گمان مسافرت است و دعوی سیر و سلوک است، قال الله تبارک و تعالی: ..وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرًا إِلَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللّهِ..[8] »[9]  (..و هر کس بعنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او، از خانه خود بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست..)

مانع از سیر و سلوک:

..مانع از وصول و رسیدن به قرب خداوند، حرکت نکردن و به راه نیافتادن است و مانع از حرکت نکردن، اراده نکردن است و مانع از اراده نکردن، عدم ایمان است و سبب عدم ایمان، هدایت نشدن است.[10]

و کسی که اراده سیر و سلوک می­نماید، شرط اولش این است که سدها و حجاب های بین خودش و خدای خودش را برطرف کند، و سدها مال و تعصب و جاه که توأم با معصیت باشد، می­باشد.[11]



[1] -لغت نامه دهخدا، لغت حجاب.

[2] -سوره احزاب، آیه 53. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیّ‏ِ إِلاّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلی‏ طَعامٍ غَیْرَ ناظِرینَ إِناهُ وَ لکِنْ إِذا دُعیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسینَ لِحَدیثٍ إِنَّ ذلِکُمْ کانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیی مِنْکُمْ وَ اللّهُ لا یَسْتَحْیی مِنَ الْحَقّ‏ِ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعًا فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللّهِ وَ لا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذلِکُمْ کانَ عِنْدَ اللّهِ عَظیمًا : ای کسانی که ایمان آورده‏اید! در خانه‏های پیامبر داخل نشوید مگر به شما برای صرف غذا اجازه داده شود، در حالی که (قبل از موعد نیایید و) در انتظار وقت غذا ننشینید؛ امّا هنگامی که دعوت شدید داخل شوید؛ و وقتی غذا خوردید پراکنده شوید، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشینید؛ این عمل، پیامبر را ناراحت می‏نماید، ولی از شما شرم می‏کند (و چیزی نمی‏گوید)؛ امّا خداوند از (بیان) حق شرم ندارد! و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (بعنوان عاریت) از آنان [= همسران پیامبر] می‏خواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است! و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسری خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است!

[3] -سوره شوری، آیه 51.

[4] -دائره المعارف تشیع، ج 6، ص 81.

[5] -لغت نامه دهخدا، کلمه حجاب.

[6]- ص57، محرم راز

[7] -دائره المعارف تشیع، ج 6، ص 81.

[8]-  سوره نساء آیه100  وَ مَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی اْلأَرْضِ مُراغَمًا کَثیرًا وَ سَعَةً وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرًا إِلَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللّهِ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا : کسی که در راه خدا هجرت کند، جاهای امنِ فراوان و گسترده‏ای در زمین می‏یابد. و هر کس بعنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او، از خانه خود بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست؛ و خداوند، آمرزنده و مهربان است.

[9] -چهل حدیث امام «ره»، ص 625.

[10] -احیاء العلوم، ج 3، ص 80.

[11] -احیاء العلوم، ج 3، ص 81.

 

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

چهارشنبه 11 مرداد 1391  5:24 PM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

چادر حجاب برتر

 

پرسش : سلام آیه ای از قرآن که دلالت بر چادر به عنوان حجاب برتر دارد را بیان کنید؟

پاسخ : در آیه 31 از سوره نور، خداوند به زنان مسلمان دستور می دهد که پوششهای خود را بر روی گریبان هایشان بیاندازند.[1] " خمر" که در این آیه آمده است به معنای «لباسی است که زن با آن، سر و سینه خودش را بپوشاند»[2].  که ظاهرا چیزی شبیه مقنعه یا بزرگتر از آن است.
در آیه 33 سورۀ احزاب خداوند می فرماید:« ای پیامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را بر خود فرو پوشند. این مناسب‏تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربان است.»[3]
برای جلباب که در این آیه آمده است، دو معنا ذکر شده است:
پوششی که سر و گردن و بالاتنه را می‏پوشاند (مقنعه). 2- چیزی که تمام بدن را بپوشاند (چادر).[4]
برای اطلاع بیشتر به پاسخ های 4020 (سایت: 4410) (تفسیر آیه های 30 و 31 سوره نور) و 431 (سایت: 459) و 495 (سایت: 536) مراجعه کنید.
اگر کسی بتواند به شکل صحیح از چادر استفاده کند، مسلماً چادر حجاب برتر است زیرا حکمت‏های حجاب در چادر بیشتر یافت می‏شود، گرچه پوشیدن چادر واجب نیست. حجاب منحصر در چادر و حتی مانتو نیست، بلکه هر لباسی که غیر از وجه و کفین (دست‏ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد کافی است ولی باید توجه داشت که همان طور که بقیه واجبات دارای مراتب مختلفی می‏باشند حجاب نیز دارای مراتب خوب، متوسط و خوب‏تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب می‏گردد. برای روشن شدن این مطلب باید دید اساساً فلسفه حجاب چیست؟ حجاب دو فلسفه اساسی دارد که با یکدیگر ارتباط تام دارند:
1. (مصونیت زن در برابر طمع ‏ورزی‏های هوس‏بازان. 2 . (پیشگیری از تحریکات شهوانی خارج از ضوابط و هنجارهای الهی و تأمین سلامت و بهداشت معنوی جامعه. برای اطلاع بیشتر به پاسخ 825 (سایت: 884) (فلسفۀ حجاب) مراجعه کنید.
حجاب با چنین نقش و کارکرد مهم و اساسی پیامی قاطع و کوبنده با خود دارد، و آن این است که در برابر همه مردان اجنبی نوعی هشدار و اعلام «دور باش» می‏دهد، اکنون باید دید چه عواملی در رساندن این پیام و اثرگذاری آن مؤثر است:
1) حدود و میزان پوشش: بدون شک هر اندازه بدن زن پوشیده‏تر باشد نقش نیرومندتری در دورسازی دیدگان نظاره‏گر ایفا می‏کند. اگر نگاه‏های آلوده را همچنان که در روایات آمده است «تیرهای زهرآلود شیطان»[5] بدانیم، پوشش زن همانند سپری است که تیر از آن کمانه می‏کند و منحرف می‏شود و از اصابت و نفوذ در هدف باز می‏ماند. بر عکس هر اندازه بدن زن برهنه‏تر باشد تیرهای شیطانی را بیشتر متوجه خود ساخته و از آن آسیب خواهد دید. از همین روست که چادر را حجاب برتر شناخته‏اند، زیرا با وجود شرایط دیگر، بیشترین پوشش و مطمئن‏ترین مصونیت را فراچنگ می‏آورد.
2) کیفیت پوشش: میزان ضخامت و حتی کیفیت دوخت لباس خود بخش مهمی از حجاب را تشکیل می‏دهد بدون شک لباس‏های نازک و تنگ و بدن‏نما فرودگاه پیکان مسموم شیطان و موجب خیره شدن چشم‏های هرزه و آلوده و به فساد کشاننده جامعه است. در مقابل لباس‏های غیربدن‏نما، دیده‏ها را از خود دور می‏سازد، و سلامت معنوی نفوس را تأمین می‏کند.»[6]
پس با توجه به فلسفه حجاب، ( غیر از آن چه در تفسیر جلباب آمده و برخی آن را به معنای چادر گرفته اند)، می توان نتیجه گرفت که چادر می تواند حجاب برتر باشد.



[1] وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِن‏.

[2] مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج3، ص 127.

[3] یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ.

[4] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج1، ص 272.

[5] صدوق، محمدبن علی، من لا یحضره الفقیه، ج4، ص 18.

[6] با استفاده از نرم افزار پرسمان ، با تصرف و منبع یابی.

 

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

چهارشنبه 11 مرداد 1391  5:27 PM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

چادر مشکی و حجاب برتر

 

پرسش : آیا حدیث معتبری مبنی بر اینکه چادر آن هم رنگ مشکی آن حجاب برتر است موجود است - آیا اگر شخصی حدود لازم حجاب خود راطبق دستورات فقهی بدون استفاده از چادر رعایت کند آیا فرقی با یک خانم چادری دارد ؟

پاسخ : ما با التفات به قرآن برای شما پاسخی آماده نموده که در ضمن آن به حدیثی در این باره نیز اشاره خواهیم کرد. خداوند در قرآن می فرماید:

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً[1]

 [ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنین بگو روسری‏های بلند خود را بر خویش فرو افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند.

در اینکه منظور از شناخته شدن چیست؟ دو نظر در میان مفسران وجود دارد که منافاتی با هم ندارند.

نخست اینکه در آن زمان معمول بوده است که کنیزان بدون پوشیدن سر و گردن از منزل بیرون می‏آمدند، و از آنجا که از نظر اخلاقی وضع خوبی نداشتند گاهی بعضی از جوانان هرزه مزاحم آنها می‏شدند، در اینجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد که حجاب اسلامی را کاملا رعایت کنند تا از کنیزان شناخته شوند و بهانه‏ای برای مزاحمت به دست هرزگان ندهند. بدیهی است مفهوم این سخن آن نیست که اوباش حق داشتند مزاحم کنیزان شوند، بلکه منظور این است که بهانه را از دست افراد فاسد بگیرند. دیگر اینکه هدف این است که زنان مسلمان در پوشیدن حجاب سهل‏انگار و بی اعتنا نباشند مثل بعضی از زنان بی بند و بار که در عین داشتن حجاب آن چنان بی‏پروا و لاابالی هستند که غالبا قسمتهایی از بدنهای آنان نمایان است و همین معنی توجه افراد هرزه را به آنها جلب می‏کند.

در اینکه منظور از" جلباب" چیست مفسران و ارباب لغت چند معنی برای آن ذکر کرده‏اند:

1- ملحفه (چادر) و پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینه‏ها را می‏پوشاند.

2- مقنعه و خمار (روسری).

3- پیراهن گشاد [2]

گرچه این معانی با هم متفاوتند ولی قدر مشترک همه آنها این است که بدن را به وسیله آن بپوشاند. اما بیشتر به نظر می‏رسد که منظور پوششی است که از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر است چنان که نویسنده" لسان العرب" روی آن تکیه کرده است.

و منظور از" یدنین" (نزدیک کنند) این است که زنان" جلباب" را به بدن خویش نزدیک سازند تا درست آنها را محفوظ دارد، نه اینکه آن را آزاد بگذارند به طوری که گاه و بیگاه کنار رود و بدن آشکار گردد، و به تعبیر ساده خودمان لباس خود را جمع و جور کنند. اما اینکه بعضی خواسته‏اند از این جمله استفاده کنند که صورت را نیز باید پوشانید هیچ دلالتی بر این معنی ندارد و کمتر کسی از مفسران پوشاندن‏ صورت را در مفهوم آیه داخل دانسته است[3]. در اینکه آیا حکم حجاب صورت و دستها حتی از مچ به پائین را نیز شامل می‏شود یا نه، در میان فقهاء بحث فراوان است، بسیاری عقیده دارند که پوشاندن این دو (وجه و کفین) از حکم حجاب مستثنی است، در حالی که جمعی فتوا به وجوب پوشاندن داده، یا حد اقل احتیاط می‏کنند، البته آن دسته که پوشاندن این دو را واجب نمی‏دانند نیز آن را مقید به صورتی می‏کنند که منشا فساد و انحرافی نگردد، و گر نه واجب است.[4] به هر حال از این آیه استفاده می‏شود که حکم" حجاب و پوشش" برای آزادی زنان قبل از این زمان نازل شده بود، ولی بعضی روی ساده‏اندیشی درست مراقب آن نبودند آیه فوق تاکید می‏کند که در رعایت آن دقیق باشند.

و از آنجا که نزول این حکم، جمعی از زنان با ایمان را نسبت به گذشته پریشان می‏ساخت، در پایان آیه می‏افزاید:" خداوند همواره غفور و رحیم است"(وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً).

هر گاه از شما تا کنون در این امر کوتاهی شده چون بر اثر جهل و نادانی بوده است خداوند شما را خواهد بخشید، توبه کنید و به سوی او باز گردید، و وظیفه عفت و پوشش را به خوبی انجام دهید.][5]

با توجه به تفسیر آیه معلوم می شود که هدف از حجاب امنیت زن و معنای آن پوشش است و فرقی نمی کند چادر باشد یا چیز دیگری، همانگونه که در روایت آمده است حد پوشش برای زن همه تن، جز آنچه برکنار شده می باشد[6]‏ پس هر چیزی که باعث شود بیشتر، میل و رغبت هوسبازان را دفع نماید حجاب برتر به حساب می آید اما در مورد مشکی بودن آن بهتر است با دید روانشناسی به موضوع بنگریم و آن این است که در روان‏شناسی رنگ‏ها می‏خوانیم که رنگ سیاه نمایان‏گر مرز مطلق است.[7] لذا کسی که رنگ سیاه می‏پوشد، می‏خواهد نشان دهد که مرزی را ایجاد کرده است . اما این که این مرز برای چیست، در موقعیت‏های مختلف ممکن، است متفاوت باشد. گاه لباس سیاه را در ماتم و عزا می‏پوشند، برای آن که نشان دهند بین آن‏ها و عزیزشان فاصله افتاده و مرز زندگی آن‏ها را از هم جداکرده است. اما گاهی هم سیاه می‏پوشند، نه برای عزا و ماتم بلکه برای مشخص کردن مرزها و حریم‏های اجتماعی که حجاب یک خانم مسلمان با چادر سیاه از این دسته است. وقتی که خانمی چادر مشکی به سر می‏کند و با وقار و متانت تمام قدم به عرصه‏ی اجتماع می‏گذارد، با این نحوه‏ی پوشش می‏خواهد نشان دهد که هر کسی حق ندارد به این حریم پاک، مقدس و خصوصی وارد شود. این حریم، حریم حرمت، حیا و احترام است، نه جای هرزگی، آلودگی و هوس بازی، در واقع او با حجاب مشکی و چادر سیاه، بین خود و مردان نامحرم موزه ای عاقلانه ایجاد می‏کند، او با این سیاهی ظاهری اما ریشه دار در درون خود می‏خواهد نگاه تیز و برنده‏ی هرزگی و ابتذال را بشکند و نگذارد در حریم عفاف، پاکی و نجابت او نامحرمی وارد شود و حرمت او را از بین ببرد. لذا چادر مشکی به منزله‏ی حرمت و احترام است. مرز ادب، کرامت، حیا و عفت است. مرز آداب است و نشان می‏دهد که در این محدوده باید حریم را نگه داشت و به صاحب حرم با دیده‏ی احترام و ادب نگریست.

از نظر روانی نیز وقتی انسان پارچه‏ی سیاهی را می‏بیند، دیگر چندان رغبتی به نگاه کردن پیدا نمی‏کند و خود به خود نظر را بر می‏گرداند. نگاه به رنگ‏های روشن چشم را باز و رغبت مشاهده و تمرکز بر دیدن را دو چندان می‏کند، به عبارت دیگر از دیدگاه روان‏شناسی رنگ‏ها، نگاه به رنگ‏های تیره، به ویژه رنگ سیاه که بی رنگی مطلق است، تقریبا تمام رغبت‏ها را از بین می‏برد .

روان شناسان امروز می‏گوید: «سیاه به معنای «نه‏» بوده و نقطه‏ی مقابل «بله‏» یعنی سفید است‏»[8] با این نگاه باید گفت: آن کس که در مقابل نامحرم، سیاه می‏پوشد، در واقع می‏خواهد به او «نه‏» بگوید و آن کسی که رنگ جذاب می‏پوشد، در واقع خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاه‏های هرزه و آلوده قرار می‏دهد و وسیله‏ی آلودگی و انحراف خود و جامعه را فراهم می‏کند .

در روان ‏شناسی رنگ‏ها می‏خوانیم که «سفید به صفحه‏ی خالی می‏ماند که داستان را باید روی آن نوشت، ولی سیاه نقطه پایانی است که در فراسوی آن هیچ چیز وجود ندارد»[9] بنابراین زنی که در برابر نامحرم و در بیرون از خانه لباس سفید و رنگارنگ می‏پوشد، از ایمنی کمتری برخوردار است، ولی زنی که چادر سیاه می‏پوشد، حداکثر ایمنی را برای خود ایجاد کرده است و نشان می‏دهد که اینجا نقطه‏ی پایان نگاه‏های نامحرمان است و در فراسوی این حجاب، جایی برای نفوذ نگاه‏ها و نیت‏های ناپاک نیست. در جای دیگری در بحث روان‏شناسی رنگ‏ها می‏خوانیم که: «سیاه، نشان‏گر ترک علاقه یا انصراف نهایی بوده ... و از تاثیر قوی بر هر رنگی که در همان گروه (درکنار آن) قرار گرفته باشد، برخوردار است و خصلت آن رنگ را مورد تاکید و اهمیت قرار می‏دهد . . »[10]

از این رو کسی که چادر مشکی می‏پوشد، می‏خواهد با رنگ سیاه چادر دائما جلوه و نمای خود را نفی کند و خود را از نگاه‏های دیگران دور نگه دارد. آن کس که چادر مشکی می‏پوشد، رنگ مشکی چادر او نشان گر ترک علاقه یا انصراف نهایی است، یعنی چادر مشکی به نگاه‏های نامحرم می‏گوید هیچ جایگاهی برای نگاه شما در من وجود ندارد. بنابراین باید به روان‏شناسی و جامع نگری زن ایرانی آفرین گفت که برای حفظ حرمت، عفت و پاکی خود و همچنین پاسداری از مرزهای خویش و جامعه‏ی خویش و برای سالم سازی محیط اجتماعی خود، بهترین حجاب، یعنی چادر و مناسب‏ترین رنگ یعنی مشکی را انتخاب کرده است .

زنان و دختران نجیب ایرانی برای حفظ حرمت و احترام خود و برای سالم سازی محیط اجتماعی خویش و برای دور ماندن خود و جامعه از آلودگی‏ها، وقتی که از خانه بیرون می‏آیند، چادر مشکی بر سر می‏کنند و پس از انجام کارهای روزمره و ضروری خود با قلبی آرام و فکری آزاد و سالم وقتی که به خانه بر می‏گردند، یا در محیطی که از نگاه‏های مشکوک و آلوده به دور است قرار می‏گیرند، چادر مشکی را از سر بر می‏دارند و در حدود مرزها و مملکت ‏خویش با پوشیدن بهترین لباس‏ها و با جذاب‏ترین رنگ‏ها، طراوت، زیبایی، گرمی و شادابی خود را برای اهل خانه، برای همسر و همدم و مونس خویش به نمایش می‏گذارند و به محیط خانه صمیمیت، صفا و آرامش می‏بخشند و به شریک زندگی خود و یا به والدین خود با کمال سرافرازی و صداقت اعلام می‏دارند که امانت وجودم را در صیانت صدف محکم چادر مشکی بدون دستبرد نگاه‏های آلوده به خانه برگردانده‏ام و منتظر دریافت نگاه‏های گرم و محبت‏آمیز صاحبان حرم خود هستم.

بنابراین بهترین حجاب زنان در بیرون از خانه و در محیط اجتماع به طور کل در برابر نامحرمان، چادر مشکی است که علم تجربی روان شناسان روز نیز آن را تایید می‏کند. باید صمیمانه از مادران و والدین تشکر و سپاس‏گزاری کنیم که به برکت تقوای الهی و نورانیت تعالیم دین مبین اسلام، این گونه زیبا، به جا و دقیق، چادر مشکی را برای حجاب خود و دختران عفیفشان برگزیده‏اند و در آن زمان که هنوز علم روان‏شناسی به شکل امروزی خود از مادر علم متولد نشده بود، با دیدی کارشناسانه و به عبارت دقیق‏تر با دیدی الهی، روان شناختی و جامعه شناسانه با ما رفتار کرده و رفتار کردن را به ما آموخته‏اند.

در پایان نتیجه ای که از مباحث می توانیم به شما گرامی ارائه نمائیم این است حجاب برتر به حجابی گفته می شود که اولا ساتر باشد یعنی بدن زن را بپوشاند همچون صدفی که در را می پوشاند. ثانیا اندام نما نباشد یعنی با توجه به پوشش، برجستگی ها ی بدن زن را نیز به چشم نیاورد. و تعیین آن به دست عرف می باشد.



[1] .سوره مبارکه احزاب آیه 59

[2] . لسان العرب، مجمع البحرین، مفردات راغب، قطر المحیط و تاج العروس.

[3] . در باره فلسفه حجاب و اهمیت آن و همچنین استثناء وجه و کفین( صورت و دستها تا مچ) در جلد 14 تفسیر نمونه ذیل آیه 30 و 31 سوره نور( صفحه 442 به بعد) بحث مشروحی داشته‏ایم.

[4] . تفسیر نمونه، ج‏14، ص: 449

[5] . تفسیر نمونه، ج‏17، ص: 427 تا ص: 429

[6] . آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج‏1، ص: 153

[7] . ماکس بوشهر - روان‏شناسی رنگ‏ها - ترجمه ویدا ایزاده .

[8] . همان

[9] . همان

[10] . همان

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

پنج شنبه 12 مرداد 1391  2:57 PM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

قانون حجاب و دلایل اجبار در اجرای آن

 

پرسش : چرا حجاب به صورت پوشش کامل بدن به جز قرص صورت و مچ پا و مچ دست، فقط در کشور ایران اجباریست و در دیگر کشورهای مسلمان به این صورت نیست ؟ مگر کشورهای عربستان یا مصر یا ترکیه یا ... مسلمان نیستند؟

پاسخ : جواب اجمالی:

حجاب و پوشش زنان یکی از دستورات اسلام است. در دیگر ادیان الهی نیز چنین دستوری وجود داشته است . در قرآن مجید و بسیاری از روایات محدوده ی آن به این صورت بیان شده است که زن در برابر نامحرمان تنها می تواند صورت و دو کف دست خود را آشکار کند. بنا بر این تشریع و قانون مند شدن آن ربطی به حکومت ها و نظام های اسلامی و غیر اسلامی ندارد . حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمی تواند دخالت کرده، ولی آنگاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم می تواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، رعایت حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین نماید، زیرا بی حجابی از محرمات الهی محسوب می گردد و طبق قاعده هر فعل حرامی قابل تعزیر است.

بنابراین آنچه بر عهده ی همه حکومت ها و نظام های اسلامی است اجرای دقیق دستورات اسلام است که متأسفانه بسیاری از دولت های اسلامی در این زمینه کوتاهی می کنند.

جواب تفصیلی:

حجاب و پوشش زنان یکی از دستورات اسلام است که در دیگر ادیان الهی نیز چنین دستوری وجود داشته است. حجاب و پوشش زن به حدی اهمیت دارد که در قرآن مجید و بسیاری از روایات، مطرح و محدوده ی آن بیان شده است.

خداوند متعال در سوره ی نور در این باره می فرماید: «به زنان مؤمن بگو که چشمان خود فرو گیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینت های خود را جز آن مقدار که پیداست، آشکار نکنند و مقنعه های خود را تا گریبان فرو گذارند و زینت های خود را آشکار نکنند، جز برای شوهر خود یا پدر خود و یا ... و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده اند دانسته شود... .»[1]   دراین آیه به وجوب پوشانیدن تمام زینت ها و سر و گردن در برابر نامحرمان تصریح شده است.

بسیاری معتقدند که صورت و دست ها از مچ به پائین (وجه و کفین) از حکم حجاب استثنا شده اند و در آیه هم قرائنی بر این استثنا وجود دارد؛ از جمله:

الف: استثنای زینت ظاهر در آیه ی فوق، خواه به معنی محل زینت باشد یا خود زینت، دلیل روشنی است بر اینکه پوشاندن صورت و کفین لازم نیست.

ب: مفهوم دستور آیه ی فوق در مورد انداختن گوشه ی مقنعه [و روسری] به روی گریبان، که منظور، پوشانیدن تمام سر و گردن و سینه است و سخنی از پوشانیدن صورت در آن نیست، قرینه ی دیگری بر این مدعا است[2]. شواهد تاریخی نیز نشان می‏دهد که نقاب زدن بر صورت در صدر اسلام جنبه ی عمومی نداشته است[3].

ائمه ی طاهرین(ع) نیز در روایات زیادی، در توضیح و تفسیر این آیه ی شریفه، مقدار لازم حجاب و پوشش واجب را بیان کرده­اند. فضیل یسار (یکی از یاران امام صادق (ع)) می­ گوید از آن حضرت سؤال کردم: آیا ذراعین (از مچ تا آرنج دست) زن، از زینتی که خداوند فرموده است نباید آن را برای غیر شوهران­شان آشکار کنند، محسوب می­شود؟ حضرت فرمود: «بله و آنچه از بدن  از خمار (روسری یا مقنعه) پائین تر است از زینت حساب می شود... .»[4]

همچنین مسعدة بن زراره از امام صادق(ع) نقل می کند که وقتی از حضرت در باره ی زینتی که زن می تواند آشکار کند سؤال شد فرمود: «صورت و دو کف دست.»[5]

البته باید به دو نکته توجه داشت:

1. از نظر اسلام، پیدا بودن صورت زن در صورتی اشکال ندارد که بدون آرایش یا همراه با آرایش های خیلی جزئی که در عرف زینت به حساب نمی آید، باشد و مفسده ای را هم به همراه نداشته باشد.[6]

2.  در مواردی که بیان می شود که پوشیدن وجه و کفین لزومی ندارد، به این معنا نیست که نگاه و نظر به آن از طرف مرد اشکالی ندارد، چون ملازمه ای بین آن دو نیست و آنچه در اینجا بدان پرداختیم مسئله ی اول است.[7] ([8])

بنا بر این تشریع و قانون مند شدن حجاب زنان و تعیین محدوده آن بر عهده شارع مقدس اسلام (خداوند متعال و پیامبر اکرم (ص)) بوده که به خوبی انجام شده است. آنچه بر عهده حکومت ها و نظام های اسلامی است اجرای دقیق دستورات اسلام در همه زمینه ها و مخصوصا در زمینه حجاب و پوشش زنان (به خاطر تأثیر آن در سلامت اخلاقی جامعه و استحکام بنیان خانواده ها) است.

حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمی تواند دخالت کرده و تجسس نماید، ولی آنگاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد ، حکومت و حاکم می تواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین نماید.[9] بی حجابی از محرمات الهی محسوب می گردد و طبق قاعده هر فعل حرامی قابل تعزیر است [10] و تعزیر نیز با نظرِ حاکم است، یعنی از دیدگاه فقهی حاکم شرع می تواند برای جلوگیری از گسترش محرمات الهی و بالخصوص  بی حجابی، مجازات وضع کند.[11]

متأسفانه بسیاری از دولت های اسلامی در این زمینه کوتاهی می کنند و نتیجه آن همانا گسترش فساد اخلاقی، افزایش بی رویه طلاق و... است که در جوامع اسلامی مشهود است. شما داستان غم بار اندلس سابق و اسپانیای امروز را شنیده اید و حرص و ولع مراکز استعماری را برای شیوع اخلاق جنسی غرب در بین مسلمین را ملاحظه می­کنید! آیا اگر زنان و دخترکان زیباروی طناز به بازار جوانان پاک و اما پر از غریزه و هیجان و شهوت در آیند و متاع جمال و نمای خود را در چشم و خیال حساس آنان به حراج گذاشته و از آنان دل ربایی کنند، جلوگیری از آنان دخالت در حریم شخصی افراد است؟ مسلما دخالت حاکمیت اسلامی سالم به عنوان آمر به معروف و نگهبان سلامت اخلاق و معنویت دینی جامعه است ، البته به دور از افراط و تفریط.

البته از دیر باز تاکنون در ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی بحمدالله زنان مسلمان خود مدافعان واقعی و دلبسته گان حجاب البته با مراتب مختلف آن بوده و هستند و چنانچه در تاریخ دیده و خوانده اید، در مقابل کشف حجاب رضا خانی و پسرش در ایران مقاومت ها کردند و هم اینک ما هر روزه شاهد صحنه های زیبایی از مقاومت زنان مسلمان در دفاع از حجاب اسلامی حتی در کشور های غیر مسلمان مدعی آزادی هستیم که به بهانه های واهی از حضور زنان در مجامع علمی و دانشگاهی جلوگیری می کنند.



[1]  نور، 31، ترجمه ی آیتی.

[2]  توضیح: در شأن نزول این آیه گفته اند که عرب ها در آن زمان روسری و مقنعه‏ای می‏پوشیدند که دنباله ی آن را روی شانه‏ها و پشت سر می‏انداختند، به طوری که مقنعه پشت گوش آنها قرار می‏گرفت و تنها سر و پشت گردن را می‏پوشاند ولی قسمت زیر گلو و کمی از سینه که بالای گریبان قرار داشت، نمایان بود . اسلام این وضع را اصلاح کرد و دستور داد دنباله­ی مقنعه را از پشت گوش یا پشت سر جلو آورده و به روی گریبان و سینه بیندازند. نتیجه آن بود که تنها گردی صورت باقی می‏ماند و بقیه ی بدن پوشانده می‏شد.

[3]  تفسیر نمونه، ج 14، صص 450 و 451.

[4]  «عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الذِّرَاعَیْنِ مِنَ الْمَرْأَةِ أَ هُمَا مِنَ‏ الزِّینَةِ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ قَالَ: نَعَمْ وَ مَا دُونَ الْخِمَارِ مِنَ الزِّینَةِ وَ مَا دُونَ السِّوَارَیْنِ »، اصول کافی، ج 5 ، ص 521، باب یحل النظر الیه من المرأة.

[5]  «عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِیَادٍ قَالَ: سَمِعْتُ جَعْفَراً وَ سُئِلَ عَمَّا تُظْهِرُ الْمَرْأَةُ مِنْ زِینَتِهَا قَالَ: الْوَجْهَ وَ الْکَفَّیْن»، وسائل الشیعة، ج 20، حدیث شماره­ی 25429، ص 203، باب یحل النظر الیه من المرأة بغیر التلذذ.

[6] نک: استفتائات امام خمینی(ره)، ج 3، ص 256، سؤال 33و34؛ توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج‏2، ص929؛ نمایه­ی : زن و آشکار کردن آرایش. (شرح بیشتر در زمینه ی بحث فقهی و روائی این مسئله، در مباحث نکاح در فقه آمده است).

[7] برای آگاهی بیشتر، نک: مسئله­ی حجاب، استاد شهید مطهری (ره) ، صص 164- 235.

[8]  -برداشت از سؤال 403 نمایه: محدوده ی حجاب زن

[9] - ترخان، قاسم، پایگاه حوزه، سؤال شماره 5988-2.

[10] العناوین الفقهیة، ج‏2، ص: 627، قاعدة [4] کل ما لم یرد فیه حد من الشرع فی المعاصی، ففیه التعزیر

[11] ترخان، قاسم، پایگاه حوزه 5988-2.

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

پنج شنبه 12 مرداد 1391  3:02 PM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

حجاب قانون است یا هنجار؟

 

پرسش : آیا حجاب در زمان حضرت رسول یک قانون بود یا یک هنجار یعنی اگر کسی موی سرش را نمی پوشید با او برخورد قانونی مثل شلاق و غیره می شد؟

پاسخ : بهتر است که سؤال شما را به این ادعا بر گردانیم که: در آیات قرآن نشانی ازتعیین مجازات برای  بی حجاب دیده نمی شود و علاوه در تاریخ اسلام هم اثری از مجازات افراد بی حجاب و یا بد حجاب  توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه ی معصومین، یافت نشده است.

اما باید بگوئیم که : این دو ادعا از چند جهت مورد اشکال است:

 اولاً: نیافتن موردی برای مجازات دلیل بر نبودن حکم شرعی در رابطه با بی حجابی یا بدحجابی نیست زیرا اینگونه نیست که همه احکام شرعی و نیز مجازات هایی که از ناحیه شرع برای متخلفین در نظر گرفته می شود در قرآن آمده باشد. بلکه عمده احکام مستفاد از سیره و سنت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ است که خود تفسیر واقعی آیاتند و سنت هم به عنوان یک منبع شرعی بالاتفاق از حجیت برخوردار است.

ثانیاً: اگر نبودن حکم مجازات بی حجاب در قرآن، دلیل عدم جواز مجازات بی حجاب در جامعه اسلامی است، پس مجازات روزه خوار و... نیز نباید مستند شرعی داشته باشد درحالی که چنین چیزی نیست.

ثالثاً: حکم مجازات بی حجاب و بدحجاب به مقتضای دلالت آیه شریفه«اِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ اْلآخِرَةِ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»[1]مبنی بر حرمت شرعی اشاعه فحشا و ثبوت مجازات دنیوی و اخروی برای مرتکب آن، و با توجه به آنکه مخالفت حکم خداوند در هیئت بی حجابی از مصادیق بارز فحشا است، حکم مجازات دنیوی بی حجاب[2]، ثابت است.[3]


 رابعا: در حوزه تبیین های خرد (نه کلان) از رفتار منحرفانه رویکرد عرضه و تقاضا  از اهمیت خاصی برخوردار است و شواهدی از متون دینی آن را تائید می کند.


این رویکرد، رابطه منحرفانه و کجروانه را به صورت بازار عرضه و تقاضا تصویر می کند و فرد کجرو را در جایگاه «عرضه کننده» می نشاند، یعنی فرد منحرف و آسیب ساز را شاخص بخش «تقاضا» و بزه دیده (کسی که از رفتار انحرافی آسیب می بیند) را شاخص بخش «عرضه» قلمداد می کند؛ بدین معنا که آنچه فاعل حقیقی کجروی در بازار جرم و کجروی دارد، صرفاً آمادگی و انگیزه و گاه ابزار لازم برای این کار است؛ در مقابل، آنچه فرد بزه دیده عرضه می دارد، آسیب پذیر نمایاندن خود و ایجاد این باور در فرد منحرف است که می تواند انگیزه و توانمندیش برای هنجارشکنی را به فعلیت برساند.

 برای مثال در حوزه روابط بین مرد و زن، به طور قطع هیچ جامعه ای را نمی توان یافت که در این مورد کاملاً فاقد هنجار و قواعد رفتاری باشد. نقض این هنجارها نیز بسته به اهمیت هنجار نقض شده، واکنش متناسب با خود را در پی خواهد داشت. برطبق نظریه عرضه و تقاضا، در راستای حفظ هنجارها، حریم ها و ارزش های حاکم بر جامعه و نیز به دنبال راهکارهایی برای کاهش یا حذف انحرافات علاوه بر اینکه مجازات متوجه فرد منحرف میشود، شخص بزه دیده هم (که در این موارد معمولاً جنس زن است)، از این سرزنش و سیاست در امان نمیباشد، چرا که او هم صرفاً منفعل نبوده است. چون زنان به علت مطلوبیت های طبیعی که خواه ناخواه در ظاهر و جسم خود، در نظر مردان دارند و نیز به علت مطلوبیت ها و جذابیت هایی که می توانند آگاهانه یا ناآگاهانه (براساس تربیت نادرست) به رفتار خود در منظر مردان ببخشند، در بخش عرضه قرار می گیرند. این در حالی است که در وضع عادی، جذابیت ها و مطلوبیت های مردان برای زنان از سنخ امور ظاهری و جنسی نیست و از این لحاظ آنان عرضه کننده نیستند بلکه متقاضی هستند.

بنابراین، هرقدر این اقسام زیبایی ها از جانب زنان، بیشتر در دسترس مردان باشد، به معنای عرضه بیشتر آن ها در برابر انظار متقاضیان است. اقتضای چنین وضعی، بیانگر این پیام (هرچند معمولاً ناخواسته) از جانب زنان بالقوه بزه دیده به مردان بالقوه کجرو است که آن ها به راحتی به این نوع زنان دسترسی پیدا کنند. در این صورت امکان نقض هنجار سهل تر و کم هزینه تر می گردد. آنچه در این میان مانع بروز کنش کجروانه می شود، یکی هزینه بالای کجروی به علت مجازات سنگین قانونی یا اجتماعی و دیگری، کاهش آگاهانه یا ناآگاهانه عرضه از طریق وجود الگوهای رفتاری صحیح در میان زنان است و یکی از راه های کاهش عرضه، رعایت حجاب به معنای عام آن (پوشش اندام و زباندار نبودن رفتار) است، چرا که فرصت های هنجارشکنی را از دست کجروان می گیرد.

پرواضح است که اعتبار گزاره های دینی اسلام، از اعتقاد به مبدأ وحی نشأت می گیرد، اما اطلاع از نظریاتی که حاصل تلاش و کاوش عقل بشری برای حل مشکلات زندگی و اصلاح راه های رفته است، می تواند به فهم بهتر و روشنتر گوهرهای گران بهایی که منبع وحی در اختیار دینداران قرار داده، کمک شایان نماید.

محدود شدن تقاضا و عرضه در قرآن:

محدود شدن تقاضا
خداوند متعال در  آیه30 / نور ،  تکلیف مرد نامحرم را در عرصه اجتماع و به هنگام برقرار کردن ارتباط با زن نامحرم مشخص ساخته است. در این آیه خداوند متعال به پیامبر اکرم (ص) دستور می دهد که به مردان مؤمن ابلاغ کند که از خیره شدن به زنان بپرهیزند و دامان خود را از گنـاه حفظ کننـد. (یـا بر طبق تفسیر دیگری، فرج خـود را از دیـدگان دیگران بپوشانند.) [iv]
محدود شدن عرضه
زنان مؤمن همچون مردان باید نگاه خویش را کنترل نمایند. اما آن ها علاوه بر این تکلیف مشترک، موظف به انجام تکالیف دیگری نیز هستند. این تفاوت و تکلیف اضافی، نه از روی تبعیض ناروا بین زن و مرد است بلکه متناسب با تفاوت ذاتی این دو جنس است. مرد متقاضی است و همواره از طریق دیدن به دامن خطا می افتد، بر خلاف زن که چنین نیست. خطای زن در نحوه عرضه زیبایی های خویش است که همان خودنمایی و جلب نظر است؛ از این رو، شارع مقدس با تشریع حجاب در نظر داشته که عرضه، به حیطه خاصی (محیط امن خانواده) محدود شود. محدودیت عرضه، در اصل موجب محدود گشتن تقاضا می گردد. زیرا زنان با رعایت و حفظ حجاب، خود را از هوس بازی های مردان در امان نگه می دارند و می توانند آزادانه در جامعه حضور پیدا کنند، بدون اینکه مورد اذیت و آزار قرار بگیرند و خود را به راحتی و ارزان در عرضه تماشای مردان قرار دهند، و به تعبیر دیگر با پوشش شخص زن شخصیت او حفظ می شود و با بزک شدن شخص او شخصیتش پایمال خواهد شد.
گستره ی مفهوم  حجاب:

 1)- پوشش

قرآن در این زمینه می فرماید:

 «یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن»[v]، «و زیور خویش آشکار نکنند، مگر آنچه پیداست و سرپوش های خویش بر گریبان ها بزنند.» در فراز انتهایی این آیه، دستور دیگری به عنوان مکمل حجاب شرعی ذکر شده است: «و پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود.» زنان عرب معمولاً خلخال به پا می کردند و گاه برای آن که بفهمانند که زینتی قیمتی به پا دارند، پای خود را محکم به زمین می کوبیدند. مضمون این نهی را می توان توسعه داد وهر آنچه عرضه و خودنمایی زن تلقی می شود، مانند استعمال عطرهای تند و آرایش در چهره را می توان ممنوع دانست.

موارد استثنائی
البته در جایی که تقاضایی نباشد، منطق حکم می کند که این حکم لغو شود، چنانچه در ادامه فرازی از این آیه ذکر گردیده است. این موارد استثنائی، گاهی در جانب تقاضا یعنی مرد و گاهی در جنبة عرضه، یعنی زن قرار دارد که به اجمال شامل موارد ذیل می گردد:
ـ مردانی که احتیاج به زن نـدارند؛ «و زیور خـویش آشکار نکنند مگر ... مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند.»[vi] مقصود از مردان طفیلی، قدر مسلم دیوانگان و افراد ابله است که به علت عدم درک زیبایی های زنان در زمینه امور جنسی اساساً در خارج از دایره تقاضا قرار دارند.

ـ کودک نابالغ؛ «کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند (یا بر کام جویی از زنان توانا نیستند).»[vii]

ـ زنان پیر؛ «و زنان قاعده و بازنشسته که امید ازدواج ندارند، باکی نیست که جامه خویش ]یعنی روسری و چهارقد[ را بر زمین نهند ]البته[ در صورتی که خود را به زیوری نیاراسته باشد و قصد خودنمایی نداشته باشند؛ و اگر از این نیز خودداری کنند برایشان بهتر است.»[viii] این آیه را می توان به عنوان استثنایی دیگر بر حکم حجاب  دانست و فلسفه آن این است که این زنان به طور عادی، چیزی برای عرضه ندارند و رغبت و تقاضایی نسبت به آنان وجود ندارد؛ از این رو، وجوب حجاب (لزوم پوشانیدن سر در حضور نامحرم) از آنان برداشته شده است؛ ولی همان گونه که در آیه تصریح شده این رخصت مشروط به این است که قصد عرضه و خودنمایی در کار نباشد. دستور کلی اخلاقی که در انتهای آیه آمده، مبنی بر ترجیح داشتن رعایت عفاف در هر حالی و در هر سنی، بیانگر توجه بیشتر شارع به جنبه عرضه و سالم نگه داشتن اجتماع از زمینه های انحراف است.

ـ
«والذین یُؤذون المؤمنین و المؤمنات بغیر ما اکتسبوا فقد احتملوا بهتاناً و اثماً مبیناً یا ایها النبّی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جَلابیبهنَّ ذلک أَدنی اَن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیماًـ لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة لنغرینّک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلاً.»[ix]«آنان که بدون جهت مردان و زنان با ایمان را آزار می رسانند، بهتان و گناه بزرگی مرتکب می شـوند. ای پیـامبر به همسـران و دختـرانت و بـه زنـان مؤمنیـن بگو که روسری های خویش را به خود نزدیک سازند (خود را با آن ها بپوشانند). این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است. اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در شهر نگرانی ایجاد می کنند از کارهای خود دست برندارند، ما تو را علیه آنان خواهیم برانگیخت؛ آن گاه فقط مدت کمی در مجاورت تو خواهند زیست.»

این آیات به خوبی صحنه بازار جرم و انحراف را تصویر می نماید. ظاهراً چنان که برخی مفسرین گفته اند، گروهی از منافقین و افراد منحرف در اوایل شب که هوا تازه تاریک می شد، در کوچه ها و معابر مزاحم زنان (اکثراً کنیزان) می شدند؛ برای مقابله با این پدیده دو راهکار در پیش روی جامعه قرار داده شده است که هر یک در جای خود اهمیت دارد:

- رعایت حجاب در خارج از منزل؛ زیرا از این طریق زنان نجیب و عفیف یعنی کسانی که قصد عرضه خود را ندارند، شناخته می شوند و بیماردلان از اینکه چشم طمع به آنان ببندند و آنان را مورد اذیت قرار دهند، چشم می پوشند.

- برخورد فیزیکی و کاربرد زور و اجبار علیه افراد خاطی و منحرف؛ خداوند در این آیه، افراد مزاحم و بیماردل را به حمله و حرکت شدید پیامبر (ص) علیه آنان و حتی تبعید از جامعه پاک اسلامی تهدید می کند.

نکته مهم دیگر در این باب، مقدم داشتن راهکار فرهنگی است که کانون آن را کنترل بزه دیدگان احتمالی و آماج های جرم و انحراف بر رفتار خود و محافظت آنان از خود در برابر افراد آماده ارتکاب انحراف و جرم تشکیل می دهد. این تقدم در ذکر راهکارها در آیه شریفه، هرچند تقدم زمانی استفاده از راهکار اولی بر راهکار دوم را نمی رساند، ولی می تواند بیان کننده ی تأکیـد و اهمیت بیشتر در نظر شارع مقدس باشد.


2)- گفتار
قرآن در این باره  می فرماید:
ـ «یا نساء النبی لستن کاحدٍ من النساء إن اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قبله مرض و قلن قولاً معروفاً.»،[x] «ای زنان پیغمبر، شما اگر پرهیزکار باشید، همچون سایر زنان نیستید؛ مواظب باشید که در سخن، نرمش زنانه و شهوت آلود به کار نبرید که موجب طمع بیماردلان گردد؛ به خوبی و شایستگی سخن بگویید.»
خودداری از سخن گفتن به شیوه تحریک آمیز، شـاخصه دیگر حجاب است. در این آیه با صرف نظر از اینکه روی سخن با زنان پیامبر (ص) است، به خوبی نشان داده شده مردانی که احتمال انحراف در آن ها وجود دارد، آنچه در نزد آنان است، آمادگی درونی و تقاضا است، اما طرف دیگر قضیه این است که درعرصه اجتماع آنچه مایه گسترش این بیماری و خارج شدنش از حالت درونی و باطنی به حالتی بیرونی و عملی می شود، عدم رعایت محدودیت ها در ناحیه ی عرضه می باشد.
بخشی از آیه 53 همین سوره، نیز همین مضمون را با بیانی دیگر تأکید و تقویت می کند؛ آنجا که خداوند به مسلمانان توصیه می کند که اگر از زنان پیامبر (ص) درخواستی دارند، خواسته خود را از پشت حجاب و پرده ای و بدون داخل شدن در منزل مطرح کنند: «وَ اذا سألتموهنَّ متاعاً فاسئَلوهنَّ مِن وراءِ حجابٍ»؛ سپس به علت این توصیه اشاره می فرماید: «این برای پاکیزگی دل شما و دل آنان ]زنان پیامبر[ بهتر است.» «ذلک اطهر لقلوبکم و قلوبِهنَّ» از مقدم داشتن «لقلوبکم» یعنی دل شما مردان، بر «قلوبهن» یعنی دل زنان پیامبر (ص)، شاید بتوان استنباط کرد که آمادگی برای انحراف قلبی که مقدمه انحراف عملی است، از راه شنیدن صدای جنس مخالف، در مردان بیشتر و قوی تر است لذا خداوند تکلیف بیشتری را متوجه زنان کرده و آنان را به پوشاندن خود از دیدگان نامحرمان و محافظت خود از طریق حفظ حریم در رفتار و سخن واداشته است.
3)- رفتار
قرآن در این زمینه می فرماید:
ـ «
قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن.»،[xi] «و به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش را ببندند.»

ـ
«وَ قرن فی بیوتکن ولاتبرجن  تبّرج الجاهلیة الاولی»[xii]، «و در خانه های خویش قرار گیرید و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمایی و خودآرایی از خانه خارج نشوید.» این آیه نیز چنان که از سیاق آن پیداست، بر روی خارج شدن زنان پیامبر (ص) از منزل، همراه با عرضه خود به نامحرمان، حساسیت به خرج داده است. البته مقصود از آن حبس کردن زنان ایشان در منزل نیست، چرا که تاریخ اسلام گواه آن است که سیره معمول پیامبر (ص) بر چنین رفتاری استوار نبوده است و نیز فقط حفظ پوشش مراد نیست، بلکه خودنمائی در تمام صور و شیوه هایش، اعم از نوع نگاه و رفتار مورد نظر است.

نتیجه اینکه:  از ملاحظه آیات قرآن به دست می آید که در قرآن بیش از همه بر حفاظت زنان از خود در پوشش، رفتار، سخن و ...، و تأثیر آن در پیشگیری از وقوع انحراف در مرحله عمل (و حتی در مرحله نیت و خطورات ذهنی) تأکید شده و فقط در یکی از این آیات به راهکار کنترل از طریق اعمال زور و سیاست های بازدارنده راهنمایی شده است. همین امر به ما نشان می دهد که در یک جامعه اسلامی، برابر تعالیم دینی و نتایج تحقیقات جدید علمی، در امر کنترل انحرافات اجتماعی و اخلاقی در روابط زن و مرد، نقطه تأکید باید بر مقاوم سازی بزه دیدگان (زنان) در برابر افراد آماده جرم و انحراف و کنترل عرضه در برابر افراد متقاضی، از طریق کار فرهنگی سنجیده و بلند مدت در زمینه ترویج معنای صحیح حجاب صورت گیرد[xiii]، و البته همانطوری که بیان شد  نباید اینگونه تلقی کرد که در دو حوزه ی عرضه[xiv] و تقاضا[xv]،  اعمال زور از هیچ جایگاهی برخوردار نیست.

خامسا: همانگونه که معلوم گشت بی حجابی از محرمات الهی محسوب می گردد و طبق قاعده هر فعل حرامی قابل تعزیر است و تعزیر نیز با نظرِ حاکم است، یعنی از دیدگاه فقهی حاکم شرع می تواند برای جلوگیری از گسترش محرمات الهی و بالخصوص  بی حجابی، مجازات وضع کند و لو اینکه این مجازات در زمان پیامبر(ص) اعمال نگشته باشد. البته اینکه چرا پیامبر(ص) در مورد بی حجابی مجازات تعزیر را اعمال نکرده است ،میتواند خود موضوع تحقیق جداگانه ای گردد، آیا زمینه برای اجرای این کار وجود نداشته است ؟ یا جامعه ی آنروز بگونه ای بوده که نیازی به اعمال مجازات نبوده است و در واقع جرمی از این دست در آن دوران انجام نمی شده است و بعبارت دیگر به جهت شرائط فرهنگی حاکم بر آن روزگار زنان خود را موظف می دیدند که حجاب را رعایت کنند.

بهر حال نمی توان به جهت فقدان نص شرعی بر مجازات معین در باب حجاب مثل آنچه که در قصاص آمده است، عدم شرعی بودن مجازاتهای حکومتی و اجتماعی بودنِ حکم حجاب را استنباط کرد، زیرا اصلا حجاب در ارتباط با دیگران معنا پیدا می کند و از این جهت، شان اجتماعی آن تحقق می یابد.

نویسنده ای در این باب می گوید:  مسئلة حجاب زن اگر در ارتباط با خودش باشد (در منزل، با محارم، در تنهایی و...) دخالت در آن شرعاً بی وجه و عقلاً نامعقول است و ورود دولت در این حدود نیز به نظام توتالیتری منجر می شود. اما از آنجا که مسئلة حجاب در ارتباط با دیگران موضوعیت داشته و تأثیر و تأثر و تبعات جدی بر آن بار است، بی توجه بودن قانون مداران و جامعه نسبت به آن معقول نیست.[xvi]



[1]. نور / 19.

[2]البته علامه ی طباطبایی در تفسیر گراسنگ المیزان ج 15 ذیل این آیهی شریفه میفرماید: قوله تعالی : « إن الذین یحبون أن تشیع الفاحشة فی الذین آمنوا ... اگر این آیه با آیات راجع به افک نازل شده باشد و متصل به آنها باشد و مربوط به نسبت زنا به مردم دادن و شاهد نیاوردن باشد ، قهرا مضمونش تهدید تهمت زنندگان است ، چون افک از مصادیق فاحشه است ، و اشاعه آن در میان مؤمنین به خاطر این بوده که دوست می‏داشتند عمل زشت و هر فاحشه‏ای در بین مؤمنین شیوع یابد.پس مقصود از فاحشه مطلق فحشاء است ، چون زنا و قذف و امثال آن ، و دوست داشتن اینکه فحشاء و قذف در میان مؤمنین شیوع پیدا کند ، خود مستوجب عذاب الیم در دنیا و آخرت برای دوست دارنده است.و بنابر این ، دیگر علت ندارد که ما عذاب در دنیا را حمل بر حد کنیم ، چون دوست داشتن شیوع گناه در میان مؤمنین حد نمی‏آورد ، بله اگر لام در الفاحشة را برای عهد بدانیم ، و مراد از فاحشه را هم قذف تنها بگیریم ، و حب شیوع را کنایه از قصد شیوع و خوض ودهن به دهن گرداندن قذف بدانیم ، در آن صورت ممکن است عذاب را حمل بر حد کرد.

ولی سیاق با آن نمی‏سازد.علاوه بر این قذف به مجرد ارتکاب حد می‏آورد ، و جهت ندارد که ما آن را مقید به قصد شیوع کنیم ، و نکته‏ای هم که موجب این کار باشد در بین نیست.ترجمة المیزان ج : 15  ص :  133.134

اما در مقابل گرهی از مفسرین معتقدند:

 " آنها عذاب دردناکی در دنیا دارند" ممکن است اشاره به حدود و تعزیرات شرعیه ، و عکس‏العملهای اجتماعی ، و آثار شوم فردی آنها باشد که در همین دنیا دامنگیر مرتکبین این اعمال می‏شود ، علاوه بر این محرومیت آنها از حق شهادت ، و محکوم بودنشان به فسق و رسوائی نیز از آثار دنیوی آن است.و اما عذاب دردناک آخرت دوری از رحمت خدا و خشم و غضب الهی و آتش دوزخ می‏باشد.

تفسیر نمونه ج : 14  ص :  404

با این حال باید توجه داشت که این آیه عذاب دنیوی را برای کسانی قرار داده است که اشاعه ی فحشاء می کنند ،و اگرچه واژه فاحشه به لحاظ مفهوم لغوی منحصر به انحرافات جنسی و آلودگیهای ناموسی نیست و به معنای مطلق رفتار وگفتار زشت ،می آید اما برای استدلال به این آیه باید بی حجابی بگونه ای باشد که از مصادیق اشاعه ی فحشاء محسوب گردد نه فحشاء.

[3]برای آگاهی بیشتر رجوع شود به مقاله ی بی حجابی و مبنای حکم مجازات، علیرضا عظیمی فر

[iv]نور،30«قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم اِنّ الله خبیر بما یصنعون.»

[v] همان، 31.

[vi]همان.

[vii]همان.

[viii]همان، 61.

[ix]- احزاب، 60-58.

[x]- همان، 33.

[xi]نور، 31.

[xii]احزاب، 33.

[xiii]برای آگاهی بیشتر رجوع شود به :

  مقاله ی  بدحجابی در نگرش جامعه شناختی ، مهدی صفار دستگردی، فصلنامه کتاب زنان /شماره 22

 سلیمی، علی؛ داوری، محمد: «جامعه شناسی کجروی»، کتاب اول، پژوهشکده حوزه دانشگاه، قم، 1380.

 لیتل، دانیل: «تبیین در علوم اجتماعی»، عبدالکریم سروش، مؤسسه فرهنگی صراط، چ اول، 1373.

پرسش ها و پاسخ های برگزیده، ص 168 نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، انتشارات پارسایان، چ اول، 1382 ش.

 المیزان، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج 16،  361 و ج 15، ص 120-125، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1362 ش.

جواهرالکلام، محمدحسن نجفی، داراحیاء التراث العربی، کتاب النکاح، ج 9، ص 75.

اسباب النزول، علی بن احمد واحدی نیشابوری، ص 245، چاپ دارالکتب العلمیه، چاپ 1402 و نیز تفاسیر معتبر.

مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، انتشارات صدرا، چاپ 53، آذر 1379 ش.

تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ شانزدهم، تاریخ نشر، 1378 ش، ج 17

 

[xiv]رجوع شود به  بیانی که در باره ی سوره ی  نور / 19، داشتیم.

رجوع شود به  بیانی که در باره ی سوره ی   احزاب/58-60، داشتیم.[xv]

محمد منصورنژاد، مسئلة زن، اسلام و فمینیسم، تهران، برگ زیتون، 1381، ص 104[xvi]

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

پنج شنبه 12 مرداد 1391  3:02 PM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

حجاب زنان در زمان پیامبر و قبل از آن چگونه بوده است؟

 

پرسش : لطفا با استفاده از تاریخ بفرمایید حجاب اسلامی در زمان پیامبر (ص) چگونه بوجود آمد؟

پاسخ : پاسخ اجمالی:

حجاب در لغت به معنای پرده، حاجب و چیزی است که میان دو چیز حایل و فاصله می شود. البته همان گونه که مفسران و محققان گفته اند؛ واژه ی حجاب به معنای پوشش زنان، اصطلاحی است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اصطلاح جدیدی است. آنچه در گذشته ها به ویژه در اصطلاح فقها به کار رفته واژه ی "ستر" است که به معنای پوشش است. چیزی که از تاریخ در این مسئله استفاده می شود، این است که حجاب به معنای پوشش زنان، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکل های مختلف وجود داشته و اسلام دایره ی آن را اندکی محدودتر کرد.

پوشش زنان در زمان پیامبر (ص) پوشش متداول و مرسوم آن زمان بوده؛ یعنی زنان بدنشان را می پوشاندند و روسری روی سر آنها بوده، ولی مقداری از گوش و گردن و قسمتی از سینه ی آنها پیدا بود که آیه نازل شد و به پیامبر (ص) دستور داده شد که به زنان بگو آن مقدار را نیز بپوشانند، تا زینت آنها پیدا و آشکار نباشد.

 

پاسخ تفصیلی:

واژه ی "حجاب" در لغت به معنای پرده، حاجب و چیزی است که میان دو چیز حایل و فاصله می شود.[1] البته همان گونه که مفسران و محققان گفته اند، واژه ی حجاب به معنای پوشش زنان، اصطلاحی است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اصطلاحی جدید است. آنچه در گذشته ها در این مورد به کار می رفته، به ویژه در اصطلاح فقها، واژه ی "ستر" است که به معنای پوشش است.[2]

لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بی گانه یکی از مسائل مهم اسلامی است. در قرآن کریم برای رشد و تعالی زن و نیز سالم سازی محیط خانه و اجتماع، حجاب برای زنان، واجب شده است.

آنچه را که از تاریخ استفاده می شود، این است که حجاب به معنای پوشش زنان، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکل های متفاوت وجود داشته و این حکم تأسیسی نیست؛ یعنی اسلام آن را اختراع نکرده، بلکه دین اسلام آن را پذیرفته و چنان که از تاریخ زمان پیامبر (ص) استفاده می شود، اسلام قدری محدوده ی آن را وسیع تر کرده و به آن شدت بخشیده است.

در ایران قبل از اسلام، در میان قوم یهود، در هند، حجاب های سخت و شدیدی وجود داشت. در ایران باستان حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شدند.[3]

بنابراین، آنچه را که از تاریخ استفاده می شود این است که زنان در زمان پیامبر دارای حجاب بودند، البته نه حجاب کامل، زنان عرب معمولاً پیراهن هایی می پوشیدند که گریبان هایشان باز بود، دور گردن، سینه، در معرض دید بود. روسری هایی که به سر می انداختند، قسمت های پایین آن را به پشت سر می انداختند به طور طبیعی گوش ها و گوش واره ها و جلوی سینه و گردن نمایان بود.[4] نتیجه این که حجاب زنان در زمان پیامبر (ص) این گونه بوده است که تمام بدن آنان در پوشش بوده، همچنین روسری به سر می انداختند، منتها مقداری از سینه و گردن آنان و جاهایی که محل زینت و موجب تحریک شهوت مردان است، باز بود. از امام باقر (ع) روایت شده: "روزی در هوای گرم مدینه زن جوان زیبایی در حالی که طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود، از کوچه عبور می کرد، مردی از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل می آمد، آن منظره ی زیبا، سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوی خودش را نگاه نمی کرد، آن زن وارد کوچه ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می کرد، همان طور که می رفت ناگهان استخوان یا شیشه ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال به حضور پیامبر رفت و ماجرا را به عرض رساند.[5] این جا بود که آیه ی حجاب نازل شد".[6] "و به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را – جز آن مقدار که نمایان است – آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند، مگر...".

بدیهی است که این آیه در مقام بیان توسعه ی محدوده ی پوشش و حجاب است؛ زیرا قسمت های دیگر بدن با لباس های مرسوم آن زمان که همان پیراهن های بلند بوده پوشیده می شد و فقط قسمت های سینه و گردن بود که باز بود.[7]

آنچه در این آیه محل دقت و مورد نظر است جمله ی "ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن" است. راغب در مفردات می گوید: اصل خمر به معنای پوشانیدن شیء است و به آنچه با آن چیزی را می پوشانند، خمار گویند، ولی در عرف، خمار مخصوص شده به آنچه زن سر خود را با آن می پوشاند.[8] گفته اند وقت نزول آیه زنان، اطراف چارقد و روسری را جمع کرده، به پشت سر می انداختند و سینه هایشان آشکار می شد.[9]

بنابراین، معنای آیه این می شود که زنان می باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند، تا گردن و سینه با آن پوشانده شود.

ابن عباس در تفسیر این بخش از آیه می گوید: یعنی زن، مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.[10]

از عائشه نقل شده: همین که آیه ی 31 سوره ی نور نازل شد، هیچ زنانی را همانند زنان انصار، مشاهده نکردم و دیده نشد که آنان همچون سابق بیرون بیایند.[11]



[1] ابن منظور، لسان العرب، ماده ی حجب.

[2] تفسیر نمونه، ج 17، ص 402؛ مطهری، مرتضی، مسئله ی حجاب، ص 78.

[3] ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 12، ص 30؛ ج 1، ص 552.

[4] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 484- 485.

[5] فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج 5، ص 230؛ مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج 19، ص 485.

[6] "وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ ...". نور، 31.

[7] برای آگاهی بیشتر، نک نمایه ی: محدوده ی حجاب زن، سؤال 495 (سایت: 536).

[8] راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، واژه ی خمر.

 [9]قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 2، واژه ی حجب.

 [10]«تغطی شعرها، و صدرها، و ترائبها و سوالفها». طبرسی، مجمع البیان، ج 4، ص 138.

 [11]«ما رأیت نساءاً خیراً من نساء الانصار، لما نزلت هذه الآیه...». تفسیر کشاف، ج 3، ذیل آیه ی 31 سوره ی نور.

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

شنبه 14 مرداد 1391  3:39 AM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

فلسفه حجاب زنان

 

پرسش : فلسفه حجاب چیست؟ در اسلام می گویند که زن و مرد یکسان آفریده شده اند پس چرا اسلام فقط زنان را محدود می کند؟ اگر بین زن و مرد تفاوتی نباشد پس مردها هم باید حجاب داشته باشند.

پاسخ : جواب اجمالی:

زن و مرد از جهاتی مانند؛ خلقت از یک ذات و گوهر و بهره مندی از حقوق اجتماعی همانند تحصیل علم، آزادی قلم و بیان و...، مساوی هستند.

ولی از لحاظ فیزیکی و روحی تفاوتهای فراوانی با هم دارند، که همین اختلافات باعث می شود تا احکامی همچون حفظ و رعایت حجاب در جامعه، قانونی مخصوص به خود را داشته باشند. زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است، قهرا به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده نه به‏ مرد.

البته این گونه هم نیست که پوشش مخصوص خانم باشد و بر مردان اصلا حجابی لازم نباشد.

جواب تفصیلی:

برای روشن شدن پاسخ توجه به چند نکته ضروی است:

1. زنان و مردان از جهاتی مانند؛ خلقت از یک ذات و گوهر[1]، و بهره مندی از حقوق اجتماعی همچون؛ ازدواج، تعلیم و تربیت، احقاق حقوق، آزادی اندیشه، بیان و قلم و ... مساوی هستند.

2. زن و مرد در عین این که از جهات متعدد مساویند از جهات متعدد دیگر با هم اختلاف دارند.

علامه طباطبایی در این مورد چنین می فرمایند :«زن در عین دارا بودن مشترکات، از جهاتی با مرد اختلاف دارد، چون ویژگی های ساختمانی متوسط زنان نظیر: مغز ، قلب ، شریانها ، اعصاب ، قامت و وزن ، طبق آن چه که در کالبد شناسی توضیح داده شده است از متوسط مردان در همان ویژگی ها مؤخرتر است و این مسئله موجب شده است که جسم زن لطیفتر و نرم تر از مرد باشد و در مقابل، جسم مرد درشت تر و سخت تر باشد. و احساساتی لطیف نظیر: دوستی ، رقت قلب ، زیباگرایی و آرایش جویی در زن بیشتر و اندیشه گرایی در مرد فزون تر شود . بنابر این؛ زندگی زن « احساس گرا » و زندگی مرد « اندیشه گرا » است».[2]

3. اصل پوشش مخصوص خانمها نیست و بر مردان نیز تا حدودی لازم است[3].

4. به نظر ما فلسفه پوشش برای بانوان به چند چیز برمی گردد. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی.

الف). از جنبه روانی حجاب به بهداشت روانی اجتماع کمک می‏کند.

ب). از جنبه خانوادگی‏ حجاب سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین می‏گردد.

ج). از جنبه اجتماعی حجاب موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع می‏گردد.

به عبارت دیگر اسلام می‏خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و ...، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، و اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت ‏باشد. بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جوییهای جنسی به هم می‏آمیزد اسلام می‏خواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند.[4]

5. دلیل لزوم پوشش بیشتر و کامل برای زنان علاوه بر نکات گفته شده ویژگی های خاصی است که در خانم ها وجود دارد؛ زیرا زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است. قهرا به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده نه به‏ مرد. لذا با این که دستور پوشیدن برای مردان (مثل زنان) مقرر نشده است عملا مردان پوشیده‏تر از زنان از منزل بیرون می‏روند، زیرا تمایل مرد به نگاه کردن و چشم چرانی است نه به‏ خودنمایی، و بر عکس تمایل زن بیشتر به خودنمایی است نه به چشم چرانی.

تمایل‏ مرد به چشم چرانی، بیشتر زن را تحریک به خودنمایی می‏کند و به همین جهت ‏«تبرج‏» (بزک نمودن) از مختصات زنان است.»[5]

نکته ی پایانی این که پوشش بیشتر زن، سبب می‏گردد تا ارزش زن در برابر مرد بالا رود. حریم نگهداشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است. اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اگر اسلام تاکید کرده است که زن متین‏تر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مردان نگذارد برای آن است که بر احترام زن افزوده ‏شود و همچون کالای بی ارزشی تلقی نگردد که به راحتی در اختیار همگان است.[6]

بعبارت دیگر؛ پوشیده بودن زن ، در همان حدودی که اسلام تعیین کرده، موجب کرامت واحترام بیشتر اوست؛ زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد، پس حجاب محدودیت نیست بلکه مصونیت است هم مصونیت زن را در پی دارد و هم مصونیت جامعه را در آلوده شدن به گناه.

برای مطالعه بیشتر ، نک:

1. آیت الله احمد محسنی گرگانی ، "در ناب در صدف حجاب " انتشارات علوم اسلامی .

2. محمدی اشتهاردی ؛محمد؛حجاب بیانگرشخصیت ،چاپ اول نشر معاونت مبارزه با مفاسداجتماعی ناجا.

3. رزاقی،احمد،عوامل فساد وبد حجابی وشیوه های مقابله با آن ،چاپ چهارم ،نشر سازمان تبلیغات اسلامی ،1371ش.

4. شجاعی ،محمد درّوصدف،چاپ سوم ،نشر 1378ش.

5. مطهر ی،مرتضی ،مسئله حجاب ،نشر صدرا .

6. قرائتی ،محسن ،پوشش زن دراسلام ،چاپ نهم ،نشر ناصر ،1370ش.

7. جوادی آملی ،زن درآئینه جلال وجمال ،چاپ دوم ،نشر فرهنگی رجاء 1371ش.

8. فتاحی زاده ،فتحیه ،حجاب از دیدگاه قرآن وسنت ،چاپ دوم ،نشر دفتر تبلیغات اسلامی ،1376ش.



[1] نساء، 1 "یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسالون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا".

[2] ترجمه المیزان، ج‏2، ص 416.

[3] مثلا پوشش عورت واجب است و پوشش بقیه بدن در صورتی که در معرض نگاه نامحرم و سبب فتنه وفساد شود نیز واجب است مگر آن مقداری که به صورت متعارف (مثل سر و صورت) آشکار است. مسائل جدید، ج3، ص227 و 228.

[4] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 432.

[5] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ج 19، مسأله حجاب، ستر عورت.

[6] نک: همان، با اندکی تغییر.

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

شنبه 14 مرداد 1391  3:43 AM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

آیات حجاب در قرآن

 

پرسش : دقیقا در قران چند آیه در مورد حجاب و پوشش آمده؟ لطفا آدرس آیه ها را هم بدهید با تشکر

پاسخ : باسلام آیه اول :وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ [1]و به آنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‏های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‏کیششان، یا بردگانشان [کنیزانشان‏]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!

آیه دوم :یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً [2]ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسری‏های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.

نکته دیگر اینکه منابع ما برای احکام فقط قرآن نیست علاوه بر آن منبع دوم ما سنت پیامبر اکرم (ص) است که آن را اهل بیت(ع) در احادیث خود بیان کرده اند، شما برای اطلاع بیشتر می توانید به کتب فقهی رجوع نمایید.با تشکر.



[1] نور-31

[2] احزاب-59

 

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

شنبه 14 مرداد 1391  3:48 AM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

آیا حجاب اجباری توسط حکومت حرام نیست؟

 

پرسش : آیا پوشش برای زنان فقط در نماز واجب است یا در هر زمان و در معرض دید نامحرم ؟ در صورت امکان مستنداتی را نیز عنوان نمائید ؟

پاسخ : حجاب برای زنان مسلمان مطلقا امری است واجب و بر فرد، فرد زنان مسلمان لازم است که خود را از نامحرمان بپوشانند و به زمان خاصی اختصاص ندارد، لذا وجوب حجاب در نماز یکی از مصادیق است.

"قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خیر بما یصنعون-30- و قل للمؤمنان یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن -31-."

"به مومنان بگو چشم های خود را "از نگاه به نامحرمان" فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزه تر است؛ خداوند از آنچه انجام می دهید آگاه است!

و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را "از نگاه های هوس آلود" فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را –جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایانند و "اطراف" روسری های خود را بر سینه خود افکنند "تا گردن و سینه با آن پوشانده شود" و زینت خود را آشکار نسازند.)[1]

آثار بی عفتی و بی حجابی:

از آنجهت که امر و نهی اسلامی در جای خود.[2] ثابت شده است که بر مبنای مصلحت و مفسده تشریع شده است، و رعایت حجاب و عفاف  هم یکی از دستورات مسلم قرآنی است لذا ترک آن موجب مفسده و رعایت آن موجب پاکدامنی)[3] جامعه می گردد و ترک آن موجب مفسده است. زیرا اگر مثلا یک خانم زیبائی هایی را که باید بپوشاند از نامحرمان نپوشاند، مردان هوسباز را تحریک نموده و باعث ایجاد فساد می گردد. لذا در احادیث از نگاه های هوس آلود به تیر مسموم تعبیر شده است:

"قال النبی (ص) النظر سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من الله اعطاه ایمانا یجد حلاوته فی قلبه."

"رسولخدا (ص) فرموده است: نگاه به نامحرمان تیری از تیرهای مسموم شیطان است، هر کس آنرا به خاطر خدا ترک کند خدا ایمانی عطا نماید که شیرینی آنرا در جان خود احساس نماید.)[4]

تذکر:

بی حجابی از جهت آنکه عامل تحریک افراد هوسباز می گردد، و هوسبازی موجب اخلال در سلامت اخلاقی جامعه است، بر حکومت است که جهت حفظ نظام اجتماعی از بی حجابی یا بد حجابی جلوگیری نماید زیرا حفظ سلامت اخلاقی اجتماع بر عهده دولت است که برخاسته از آیات و روایات منجمله آیات امر به معروف و نهی از منکر.[5] در نتیجه دستورات همان دستور اسلام است.



[1]سوره نور، آیه 31-30. ترجمه آقای مکارم.

[2]- در علم اصول.

[3]- ذلک ازکی لهم، یعنی "رعایت حجاب و عفاف" برای آنان پاکیزه تر است.

[4]- مستدرک وسائل، ج 14، باب 81.

[5] آل عمران، آیات 104، 110، 114.

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

شنبه 14 مرداد 1391  3:48 AM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

حجاب در موقع نماز

 

پرسش : چرا موقع نماز باید حجاب داشته باشیم؟می خوام از دید عرفانی بگویید

پاسخ : داشتن حجاب نشانه و از آثار ادب در نزد خالق یکتاست،ما در زندگی این دنیایی و روزمره خود و نزد انسان های دیگر خیلی از آداب را رعایت می کنیم، لباس ما در منزل با مهمانی با سر کار فرق می کند چرا که لازمه ادب می باشد، شما فرض کنید که امام زمان(عج) ظهور نموده اند و شما قرار دیداری با حضرت دارید آیا شما با هر لباسی و یا هر ظاهری به خدمت ایشان شرفیاب می شوید یا رعایت بسیاری از آداب را می نمایید؟جواب روشن است، در نماز ما به دیدار خداوند بلند مرتبه و متعال می رویم و ادب حضور در برابر چنین خالقی این را اقتضا می کند که به بهترین شکل نزد او حاضر شویم و علاوه بر حجاب از بهترین لباس های خود استفاده کنیم و بوی خوش استعمال کنیم مسواک بزنیم و ظاهری آراسته داشته باشیم.

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

شنبه 14 مرداد 1391  3:55 AM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

1- حجاب و وضعیت زنان قبل از اسلام 2 – علت وجوب حجاب 3 – میزان پوشش در احادیث

 

پرسش : اگر ممکن است گواهمندانه و با استناد به کتب تاریخی و سنت و سیره ی پیامبر بفرمایید که میزان حجاب زنان قبل از ظهور اسلام به چه میزان بود و زنان قبل از اسلام در جزیره العرب چگونه در اجتماعات ظاهر می شدند؟ پس از اسلام و با توجه به اینکه حجاب از همان ابتدا برای زنان مسلمان واجب نشد چگونه بر زنان واجب شد؟ و نیز با توجه به اینکه در قرآن به طور صریح به این نکته دستور داده نشده است مراحل تکمیل آن و یعنی مراحلی که بر اساس آن میزان پوشش زنان به گونه ی کنونی در آمد را با ذکر احادیث و سنت و سیره بیان کنید.

پاسخ : نخست باید دانست که حجاب زنان در طول تاریخ با توجه به فرهنگ و رسوم قبایل و ملتها به گونه های مختلف رعایت می شده زیرا زنان به عنوان ناموس خانواده همیشه مورد حمایت و حفاظت بوده اند. آنچه اسلام به آن پرداخته حجاب کاملتر و برتر می باشد که برای توضیح بیشتر به نکاتی اشاره می‏کنیم:

    1- به نظر می‏رسد حکم ایجاب حجاب در سال ششم هجرت تشریع گردید. شاهد بر آن، آیات سوره نور است که داستان معروف افک در آن آمده است. در همین زمان بود که منافقین و اراذل و اوباش در صدد برآمدند با ایجاد شایعه درباره زنان پیامبر(ص) و با درست کردن مزاحمت‏های راهی برای زنان آزاده به بهانه کنیز انگاشتن آنها قلوب پیامبر و مسلمانان را جریحه‏دار بکنند. به دنبال این اوضاع و شرایط بود که خداوند آیات مربوط به پوشش را برای بازگویی به امت نازل فرمود.

    2- آیات مربوط به حجاب در دو سوره از قرآن (نور و احزاب) آمده است. سوره نور، آیه 30 و 31 کیفیت پوشش را بیان می‏کند. ابتدا می‏فرماید: بگو (ای پیامبر) برای مؤمنین و مؤمنات که نگاه‏هایشان را کوتاه کنند یعنی هنگام نگاه به یکدیگر به صورت خیره به هم نگاه نکنند. از نگاه به گونه وراندازی و استقلالی پرهیز کنند. آنگاه به زنان مومن خطاب کرده و می‏فرماید: «ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن»؛ می‏باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند»[i]. هم به این مطلب اشاره دارد. در این آیه چنین آمده است: ای پیغمبر... به زنان مؤمن بگو که جلباب‏های (روسری) خویش را به خود نزدیک سازند.روشن است که وقتی به زن بگویند روسری‏ات را به خود نزدیک کن مقصود این است آن را رها نکن، آن را جمع و جور کن و خود را با آن بپوشان. اطلاعات بیشتر درباره کیفیت خاص پوشش را از آیه 31 سوره نور بهتر می‏توان استنباط کرد.

3 - صاحب کشاف، وضع زنان قبل از اسلام را در پیش از نزول آیات حجاب چنین شرح می‏دهد: زنان، گریبان‏هایشان گشاد و باز بود، گردن و سینه و اطراف سینه‏هاشان دیده می‏شد و داخل روسری‏ها را معمولاً از پشت سر برمی‏گرداندند (همان‏طور که الان بین مردان عرب متداول است) و قهراً قسمت‏های گردن و بناگوش و سینه دیده می‏شد[ii].

آیه: [ولا یبدین زینتهن الا ماظهر منها...] درباره احکام حفظ و رعایت حجاب شرعی در مقابل نامحرم است.

  واژه «ابداء» که در آیه شریفه آمده است به معنای اظهار و آشکار نمودن است و مراد از «زینت» در آیه شریفه مواضع و  جایگاه‏های زینت است؛ مانند: محل زینت‏های گوناگون از بدن که ابداء و آشکار نمودن آنها جایز نیست مگر مواردی که استثناء  شده است؛ مانند: محل انگشتری (که انگشتان دست و خود دست است) و محل سرمه کشیدن (که چشمان است).

  واژه «خُمُر» که در آیه شریفه وارد شده است لباس و جامه‏ای است که بانوان با آن سر خود را می‏پوشانند و بر سینه خود آویزان  می‏نمایند و معنای این قسمت از آیه چنین است که با اطراف خمر و مقنعه خود سرها و موها و شانه و سینه خود را بپوشانند.[iii]

دانشمندان و فقیهان نیز در بحث از آیه شریفه، روایات وارده را متذکر شده و مورد بحث قرار داده‏اند؛ از جمله مرحوم  آیت‏اللّه‏حکیم می‏گوید[iv]: در روایت صحیحه فضیل از امام صادق(ع)  می‏گوید: «از حضرت درباره نگاه به ساق دست زنان پرسیدم که آیا از جمله زینتی است که خدای سبحان در قرآن می‏فرماید: «ولا  یبدین زینتهن الا لبعولتهن»؟ حضرت فرمود: «آری آنچه به زیر خمار و مقنعه است زینت است و آنچه زیر دستبند است زینت است».  (به نقل از وسائل‏الشیعه، کتاب نکاح، ابواب مقدمات نکاح، باب 109، ح 1) مقصود این است که صورت و دو کف جزء زینتی که  باید پوشیده شود نیست و سر و گردن و ساق جزو زینتی است که باید پوشیده شود (خلاصه فرمایش آقای حکیم) در روایت موثقه  زرارة از امام صادق(ع) در آیه شریفه که فرمود: «الا ما ظهر منها» می‏فرماید: «زینت ظاهر و آشکار سرمه و انگشتری است» (به نقل از  همان منبع حدیث 3) و این دو در صورت و در کف می‏باشند (و هم‏چنین به حدیث 4 و 5 باب نیز که مضمون مشابه دارند استدلال  نموده است)

 نتیجه:

 بیشتر فقها از این بخش آیه استفاده کرده‏اند که پوشش برای زن به جز صورت و کفین در صورتی که باز بودن منشأ فساد و انحراف  نشود در مقابل نامحرم واجب است.

 در این باره از منابع ذیل استفاده نمایید:

 1- فلسفه حجاب(شهید مطهری)

 2 حجاب بیانگر شخصیت زن(مهدی اشتهاردی)



[i] . احزاب، آیه 59

[ii] . کشاف، ج 3، ص 231

[iii] . المیزان، ج 15، ص 111 و 112.

[iv] . ج 14 کتاب فقهی مشهور «مستمسک العروة‏الوثقی»، ص 27

 

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

یک شنبه 15 مرداد 1391  6:02 PM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
qolameali
qolameali
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1390 
تعداد پست ها : 1301
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:پرسش و پاسخ در مورد حجاب

حجاب و مد روز

 

پرسش : آیا بین حجاب در قرن 21 و حجاب در صدر اسلام تفاوتی است؟ آیا خوش لباس بودن و مطابق با مد روز پیش رفتن گناه دارد؟

پاسخ : در مورد پوشش چنانچه قرآن می فرماید:                 

{... وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ[1] _ }[2]

{" آنها باید خمارهای خود را بر سینه‏های خود بیفکنند" (وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ).

" خمر" جمع" خمار" (بر وزن حجاب) در اصل به معنی پوشش است، ولی معمولا به چیزی گفته می‏شود که زنان با آن سر خود را می‏پوشانند (روسری).

" جیوب" جمع" جیب" (بر وزن غیب) به معنی یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان می‏شود و گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق می‏گردد.

از این جمله استفاده می‏شود که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسری خود را به شانه‏ها یا پشت سر می‏افکندند، به طوری که گردن و کمی از سینه آنها نمایان می‏شد، قرآن دستور می‏دهد روسری خود را بر گریبان خود بیفکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد.

[یک زن نمی تواند در مقابل هر کسی هر گونه که بخواهد لباس بپوشد یا رفتار کند قرآن] مواردی را که زنان می‏توانند در آنجا حجاب خود را برگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند با این عبارت شرح می‏دهد:

آنها نباید زینت خود را آشکار سازند (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ).

" مگر (در دوازده مورد):

1- برای شوهرانشان" (إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ).                      

2-" یا پدرانشان" (أَوْ آبائِهِنَّ)

 3-" یا پدران شوهرانشان" (أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ).

4-" یا پسرانشان" (أَوْ أَبْنائِهِنَّ).

5-" یا پسران همسرانشان" (أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ).

6-" یا برادرانشان" (أَوْ إِخْوانِهِنَّ).

7-" یا پسران برادرانشان" (أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ).

8-" یا پسران خواهرانشان" (أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ).

9-" یا زنان هم کیششان" (أَوْ نِسائِهِنَّ).             

10-" یا بردگانشان" (کنیزانشان) (أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ).

11-" یا پیروان و طفیلیانی که تمایلی به زن ندارند" (افراد سفیه و ابلهی که میل جنسی در آنها وجود ندارد) (أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ).

12-" یا کودکانی که از عورات زنان (امور جنسی) آگاه نیستند" (أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی‏ عَوْراتِ النِّساءِ).

و بالآخره ...[در این آیه بیان می کند که]:" آنها به هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود" (و صدای خلخالی که بر پا دارند به گوش رسد) (وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ).

آنها در رعایت عفت و دوری از اموری که آتش شهوت را در دل مردان شعله‏ور می‏سازد و ممکن است منتهی به انحراف از جاده عفت شود، آن چنان باید دقیق و سختگیر باشند که حتی از رساندن صدای خلخالی را که در پای دارند به گوش مردان بیگانه خود داری کنند، و این گواه باریک بینی اسلام در این زمینه است.}[3]

امیدواریم با توجه به آیه ی فوق متوجه کیفیت حجابی که مورد نظر اسلام هست شده باشید که در این صورت خود بهتر می توانید حجاب صدر اسلام را با حجاب قرن 21 مقایسه نمائید. البته آنچه گفتیم در مورد کیفیت حجاب اسلامی بود نه مصداق آن چرا که هیچ بعید نیست که در همان صدر اسلام هم کسانی بوده اند که پایبند به حجاب، آنگونه که اسلام فرموده است نبوده اند. اما اینکه فرموده اید آیا خوش لباس بودن و مطابق با مد روز پیش رفتن گناه دارد؟

عرض می کنیم که خوش لباس بودن و مطابق مد روز پیش رفتن در صورتی که در برابر محارم باشد و ترس به گناه افتادن خود یا محارم وجود نداشته باشد اشکالی ندارد اما اگر مد روز به گونه ای باشد که پوشش تلقی نگردد و اهدافی که خداوند برای پوشش زن در نظر گرفته است محقق نسازد در این صورد چنین مدی گناه می باشد که خوب است برای روشن تر شدن بحث، موضوع را با کلام فقیه و فیلسوف قرن، شهید مرتضی مطهری ادامه دهیم ایشان می فرماید:

{ آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثنای زنا ببرد یا نه؟.

اسلام که به روح مسائل می‏نگرد جواب می‏دهد: خیر، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین می‏توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجویی کنند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان‏ بیگانه ممنوع است. و زنان نیز از اینکه مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع می‏باشند.

درست است که صورت ظاهر مسأله این است که زن چه بکند؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان؟ یعنی آن کس که مسأله به نام او عنوان می‏شود زن است و احیاناً مسأله با لحن دلسوزانه‏ای طرح می‏شود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است و آن اینکه آیا مرد باید در بهره کشی جنسی از زن، جز از جهت زنا، آزادی مطلق داشته باشد یا نه؟ یعنی آن که در این مسأله ذی نفع است مرد است نه زن، و لااقل مرد از زن در این مسأله ذی نفع‏تر است. به قول ویل دورانت:

 «دامنهای کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است.».

پس روح مسأله، محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگی و همسران مشروع، یا آزاد بودن کامیابیها و کشیده شدن آنها به محیط اجتماع است. اسلام طرفدار فرضیه اول است.

از نظر اسلام محدودیت کامیابیهای جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می‏کند، و از جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین می‏گردد، و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع می‏گردد، و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب می‏گردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود.

فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آنها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی، و بعضی دیگر جنبه اجتماعی، و بعضی مربوط است به بالابردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او.

حجاب در اسلام از یک مسأله کلی‏تر و اساسی تری ریشه می‏گیرد و آن این است که اسلام می‏خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوییهای جنسی به هم می‏آمیزد اسلام می‏خواهد این دو محیط را کاملًا از یکدیگر تفکیک کند.[4] _ [5]}

موفق باشید



[1] . سوره النور (24): آیه 31

[2] . تفسیر نمونه، ج‏14، ص: 434

[3] . تفسیر نمونه، ج‏14، ص 440 و ص: 441

[4] . مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهری، ج‏19، ص 432 و ص: 433

[5] . برای اطلاع بیشتر به نرم افزار مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهری، ج‏19 مراجعه فرمائید

گر نگه دار من آن است که من می دانم          شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد

 

یک شنبه 15 مرداد 1391  6:05 PM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
دسترسی سریع به انجمن ها