هنگامی که هیثم از بعض غزوات به خانه خود بازگشت، پس از شش ماه تمام زنش فرزندی به دنیا آورد. هیثم فرزند را از خود ندانسته وی را نزد عمر برد و قصه را برایش بیان داشت. عمر دستور داد زن را سنگسار کنند. اتفاقا پیش از آن که او را سنگسار کنند، امیرالمومنین علیهالسلام او را دید و از قضیه باخبر گردید، پس به عمر فرمود: باید بگویی زن راست میگوید؛ زیرا خداوند در قرآن میفرماید: و حمله و فصاله ثلاثون شهرا؛ [1] مدت حمل و از شیر گرفتن فرزند، سی ماه است و در آیه دیگر میفرماید: والوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین؛ [2] مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر میدهند.
و وقتی که بیست و چهار ماه دوران شیر دادن از سی ماه کم شود شش ماه میماند که کمترین دوران حاملگی است.
عمر گفت: اگر علی نبود عمر به هلاکت میرسید و زن را آزاد نمود [3] .
پی نوشت ها:
[1] سوره احقاف، آیه 14.
[2] سوره بقره، آیه 233.
[3] مناقب، سروی، قضایاه (ع) فی خلافه عمر. ارشاد، مفید، ص 110.