اصولاً درخواست چیزى از دیگران براى این که به او کمک کنند و نیاز او را برآورده نمایند، کار خوبى نیست؛ چون به شخصیت و عظمت درخواست کننده لطمه می زند. در این باره اشعارى به امام علی (ع) نسبت داده شده است:
نقل الصخر من قلل الجبال *** أحب إلی من منن الرجال
یقول الناس لی فی الکسب عار *** فقلت العار فی ذل السؤال
ترجمه: هر آینه جا به جا کردن سنگ هاى سنگین و سخت از فراز کوه ها، براى من از درخواست و سؤال از دیگران (براى انجام نیاز) محبوب تر است. (بعضى از) مردم مى گویند کسب و کار ننگ (و عار) است، (اما) من میگویم ننگ در خوارى سؤال (و درخواست) است.
همچنین از حضرت رضا (ع) روایت شده است:
«مردى به پیغمبر (ص) عرض کرد: کارى به من یاد بده که بین آن عمل و بهشت مانعى وجود نداشته باشد.
فرمود: خشم نکن و از مردم چیزى درخواست منما و براى ایشان بپسند آنچه را که براى خود می پسندى».
حضرت صادق (ع) فرمود:
«خدا رحمت کند کسى را که عفاف پیشه کند و خود را به عفاف وا دارد و از سؤال (و درخواست) خوددارى نماید؛ که در غیر این صورت پستى را در دنیا براى خود تعجیل می کند و مردم او را از چیزى بى نیاز نمی کنند».
و در خبر دیگر از امام باقر (ع) بازگو شده است:
«اگر مردم می دانستند در سؤال کردن چه چیز (از منقصت و خوارى) است، هیچ کس از دیگرى چیزى درخواست نمی کرد. و نیز اگر عطا کننده می دانست چه اندازه (ثواب و پاداش) در عطا (و بخشش) است، هیچ کس، درخواست کننده را رد نمیکرد». و نیز در حدیث نبوى است: «در روز قیامت خداوند بنده اى از بندگانش را فرا میخواند، سپس او را در پیشگاهش نگه می دارد و او را از آبرویش بازخواست میکند (که در چه موردى آن را به کار برده است)؛ همچنان که از مالش سؤال میکند (که از کدام راه به دست آورده و در کدام راه مصرف کرده است)».
نتیجه:
اسلام مردم را به کار و کوشش و تولید ثروت وا داشته و از آنان خواسته است از تنبلى و بیکارى بپرهیزند و زیر بار منت این و آن نروند و از خواهش و درخواست از دیگران برحذر باشند و از این که خود را سربار اجتماع نمایند، جدا دورى گزینند.
با وجود این همه سفارش و تأکید باز ممکن است در جامعه افرادى پیدا شوند که نتوانند زندگى خود را اداره کنند و در عسرت و تنگدستى به سر برند. این امر علل فراوانى دارد؛
از قبیل: نداشتن استعداد فکرى، ضعف نیروى بدنى، نقص عضو، پیشامدهاى ناگوار ناگهانى، بیمارى، عایله مندى و سایر موانع. واضح است در این موارد این گونه افراد توانایى ندارند از مواهب شایسته زندگى برخوردار باشند و خواهى نخواهى از لحاظ معیشت در تنگنا و سختى قرار میگیرند.
در این صورت مطابق مقررات اسلامى بر اجتماع لازم است به وظیفه خود قیام و اقدام کند و این گونه افراد را از بلاى فقر و فاقه نجات دهد و نیازهاى زندگى آنان را تأمین کند.