0

نقش نيروي دريايي ارتش در هشت سال دفاع مقدس

 
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

نقش نيروي دريايي ارتش در هشت سال دفاع مقدس

نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي نخستين نيرو از نيروهاي مسلح كشور بود كه در دفاع مقدس توانست به اهداف نهايي جنگ دريايي كه همان درهم كوبيدن ماشين جنگي دشمن، بستن خطوط مواصلاتي دريايي دشمن و بازنگه‌داشتن خطوط مواصلاتي دريايي خودي است، دست يابد. براي ثبت و باقي ماندن افتخارات دفاع مقدس در افكار عمومي جامعه، بايد فعّاليت مضاعفي انجام شود. تصوّر تاريخي در هر كشوري، حائز اهميت است زيرا فقدان حافظه تاريخي، عدم وجود را اثبات مي‌كند و تصوّر تاريخي هر كشور، در صورتي احيا مي‌شود كه آن ملّت، تصوّري روشن از تاريخ گذشته خود داشته باشد.
مقام معظم فرماندهي كل قوا در تاريخ 29 شهريور 1372در بخشي از بيانات خود چنين فرمودند «هيچ صحنه‌اي مثل صحنه جنگ، براي گزارش خصوصيات يك ملّت و همه چيزهايي كه در گزاره تاريخي مورد نظر هست، بهتر نيست، شما هر هدفي در گزارش تاريخي داريد، آن هدف را در گزارش ميدان جنگ بهتر مي‌توانيد به دست بياوريد».
ويل دورانت مورخ معاصر در كتاب تاريخ تمدن خود درباره تاريخ و جنگ به دو نكته جالب اشاره مي‌كند، وي اعتقاد دارد تاريخ سكه‌اي است با دو رويِ هم‌سان، كه يك رويِ آن، وقايعي هستند كه اتفاق افتاده‌اند و رويِ ديگر سكه، وقايعي هستند كه مورّخ آنها را ثبت كرده است.
هر ايراني و به ‌ويژه فرماندهان آتي آجا كه اكنون در كِسوت دانشجويي در اين محل مقدس (دافوس) قرار دارند بايد بدانند كه اسلاف و پيش‌كسوت‌هاي آنان تحت چه شرايطي و با چه جان‌فشاني‌هايي موفق شدند نسبت به دفع هجوم دشمن بعثي در 8 سال دفاع مقدس عزيزترين گوهر وجود خود را فدا كنند.
نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران كه مسئوليت حفاظت از منافع كشور و تأمين امنيت خطوط مواصلاتي دريايي خودي و مسدود كردن خطوط مواصلاتي و معابر وصولي دريايي دشمن را به‌ عهده دارد به حول و قوّه ‌الهي و به‌كارگيري قابليت‌هاي تخصصي كاركنان متعهد و انقلابي، با نهايت ايثار و فداكاري و با سرفرازي تمام در طول جنگ تحميلي اين وظايف را به انجام رسانده است.
نيروي دريايي با توجه به علني شدن نيّت شوم دشمن و قبل از آغاز تهاجم وحشيانه ارتش بعث عراق با يك اقدام هوشمندانه و به‌ موقع، يگان‌هاي عمده ناو تيپ هشتم كه در بندر خرمشهر مستقر بودند و مي‌رفت كه با آغاز تهاجم دشمن در آب‌راه اَروَندرود محبوس شوند را به خارج از اروندرود انتقال داده و با به ‌كارگيري آنها در عرصه‌هاي مختلف عملياتي، برگ‌هاي زريني را به تاريخ دفاع مقدس بيفزايد.
نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي پس از آغاز تهاجم سراسري دشمن، ضمن صدور نخستين اعلاميه بين‌المللي دريايي مبني ‌بر اعلام ضوابط و محدوديت‌هاي تردد در خطوط كشتيراني به ‌منظور اِعمال محاصره دريايي كشور متجاوز، جهت حضور مستقيم در صحنه و اِعمال كنترل و فرماندهي مؤثر، يك قرارگاه مقدم دريايي تحت عنوان نيروي رزمي 421 را در بندر بوشهر تشكيل و كليه يگان‌هاي شناور، پروازي، تكاوران، تفنگداران و تيم‌هاي عمليات ويژه را‌ تحت كنترل عملياتي اين قرارگاه قرار داد. اين نيروي رزمي در صحنه‌هاي مختلف عملياتي به ‌نحوي به ‌كار گرفته شد كه تا هفتم آذر 1359 يعني شصت و هفتمين روز جنگ، ضمن انهدام بخش عظيمي از توان دريايي دشمن، سيادت دريايي جمهوري اسلامي ايران را در تمامي پهنه آب‌هاي نيلگون خليج هميشه فارس كسب و با قدرت تمام تا پايان جنگ تحميلي حفظ كند. بدين ترتيب مي‌توان گفت نيروي دريايي نخستين نيرو از نيروهاي مسلح كشور بود كه توانست به اهداف نهايي جنگ دريايي كه همان درهم كوبيدن ماشين جنگي دشمن، كسب و حفظ سيادت دريايي كشور، بستن خطوط مواصلاتي دريايي دشمن و بازنگه‌داشتن خطوط مواصلاتي دريايي خودي است، دست يابد.

عمليات حماسي دفاع 34 روزه از خرمشهر در آغاز جنگ، تأمين پدافند سطحي و هوايي (ارتفاع پست) جزاير و سكوهاي نفتي كشور از آغاز تهديد تا پايان جنگ تحميلي، پدافند از جزيره آبادان و جلوگيري از تكميل محاصره آبادان و خرمشهر در عمليات كوي ذوالفقاريه، انجام عمليات پشتيباني عمومي جزيره آبادان با به‌كارگيري يگان‌هاي هوا دريا و شناورهاي سبك نداجا در دوران محاصره زميني اين جزيره، سلسله عمليات اسكورت كاروان‌هاي تجاري، نفتكش و كشتي‌هاي با محموله ويژه، اجراي تاخت‌هاي انهدامي عليه پايانه‌هاي نفتي البكر و الاُميه در عمليات‌هاي اشكان و شهيد ‌صفري، اجراي عمليات ظفرمند مرواريد در منطقه سكوي البكر كه نتيجه آن انهدام بخش عظيمي از توان رزمي دريايي دشمن و كسب سيادت دريايي جمهوري اسلامي ايران بود، اجراي پيوسته و مداوم عمليات گشت و مراقبت و كنترل آب‌راه‌ها و معابر وصولي جهت بازنگه‌داشتن خطوط مواصلاتي دريايي كشور، عمليات ره‌گيري و بازرسي كشتي‌هاي مشكوك جهت بستن خطوط مواصلاتي دريايي دشمن و اطمينان از كامل بودن محاصره دريايي آن كشور، پدافند از جزاير سه‌گانه تنب‌ بزرگ، كوچك و بوموسي در منطقه مياني خليج فارس، عمليات نفوذي تيم عمليات ويژه تكاوران دريايي به عمق مناطق دشمن و انهدام سكوي موشكي و دكل‌هاي راداري سامانه موشك‌هاي كرم ابريشم دشمن در منطقة رأس‌البيشه، اجراي عمليات‌هاي شناسايي و ايذايي در سواحل غربي اروندرود توسط تيم‌هاي عمليات ويژه تكاوران دريايي، اجراي سلسله عمليات تجسس و نجات در دريا، عمليات‌هاي مين‌ريزي آفندي در آب‌راه خور عبدالله، اجراي تاخت‌هاي انهدامي عليه بويه‌هاي دهانه خورعبدالله توسط تيم‌هاي عمليات ويژه تكاوران دريايي، رويارويي مستقيم با نيروهاي متجاوز آمريكا در راستاي پدافند از سكوهاي نفتي نصر و سلمان و دفاع از حاكميّت جمهوري اسلامي ايران در دريا (29 فروردين 1367)، تشكيل گروه رزمي تكاوران دريايي و جلوگيري از پيشروي دشمن با ايجاد مواضع پدافندي در محور آبادان - ماهشهر، انجام عمليات تاخت انهدامي تيم گروهاني تكاوران دريايي عليه مواضع توپخانه دشمن در روزهاي آغاز جنگ تحميلي در محور شوش - كرخه به منظور خارج كردن پايگاه هوايي دزفول از برد آتش توپخانه دشمن، اجراي پدافند از جزيره آبادان و تأمين جناح چپ نيروهاي عمل‌كننده در عمليات ظفرمند ثامن‌الائمه (شكست حصرآبادان)، شركت مؤثر در تأمين سرپل اوليه غرب كارون و كرخه‌كور در عمليات بيت‌المقدس و اجراي مأموريت آفندي در محور آبادان – خرمشهر و آزادسازي و پاك‌سازي بخش شرقي مناطق اشغالي خرمشهر، شركت مؤثر در عمليات‌ خيبر و بدر با به‌كارگيري اسكادران‌هاي بالگرد و هواناو و شناورهاي هجومي در مناطق هورالهويزه، هورالعظيم و جزاير مجنون و شركت مؤثر در عمليات «والفجر 8» و تصرف بندر فاو تعدادي از عمليات‌ متهوّرانه اين نيرو در طول هشت‌سال دفاع مقدس است.

پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:15 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

پاسخ به:نقش نيروي دريايي ارتش در هشت سال دفاع مقدس

بسم الله الرحمن الرحيم

ملت شريف و مبارز ايران و فقهم الله تعالى. با اهداء سلام و سپاس از مجاهدت خستگى ناپذير شما ملت شجاع كه اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پيروزى رسانديد و دست خيانت گران داخلى و خارجى را به خواست خداى بزرگ قطع كرديد لازم است به تذكرات زير توجه نماييد.
۱-  روز چهارشنبه ۲۹ فروردين روز ارتش اعلام مى شود. ارتش محترم در اين روز در شهرستانهاى بزرگ با سازو برگ به رژه بپردازند و پشتيبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ايران و حضور خود را براى فداكارى در راه استقلال و حفظ مرز هاى كشور اعلام كنند.
۲-  ملت ايران موظفند از ارتش اسلامى استقبال كنند و احترام برادرانه از آنان بنمايند. اكنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتش اسلامى است و ملت شريف لازم است آن را به اين سمت رسماً بشناسند و پشتيبانى خود را از آنان اعلام نمايند. اكنون مخالفت با ارتش اسلامى كه حافظ استقلال و نگهبان آن است جايز نيست. ما و شما و ارتش برادرانه بايد براى حفظ و امنيت كشورمان كوشش كنيم و به شرارت اشرار و اخلال مفسدين خاتمه دهيم.
۳-  افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بكنند. توجه ننمودن به اين مسائل موجب ضعف ارتش اسلامى مى شود و نظام را از هم مى پاشد. سربازان و درجه داران و افسران موظفند با ارتش به طور محبت و برادرى رفتار نمايند و از ديكتاتورى كه در رژيم طاغوت بود اجتناب نمايند.
ارتش اسلامى بايد با حفظ سلسله مراتب و نظام صحيح اسلامى و اطاعت كامل زير دست از مافوق و رعايت كامل مافوق از زير دست، اداره شود. تخلف از اين امر ضد انقلاب است و مورد مؤاخذه خواهد بود.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
۲۸ فروردين ۱۳۵۸.
پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:16 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

نقش نيروي دريايي ارتش در هشت سال دفاع مقدس

بسم الله الرحمن الرحيم

ملت شريف و مبارز ايران و فقهم الله تعالى. با اهداء سلام و سپاس از مجاهدت خستگى ناپذير شما ملت شجاع كه اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پيروزى رسانديد و دست خيانت گران داخلى و خارجى را به خواست خداى بزرگ قطع كرديد لازم است به تذكرات زير توجه نماييد.
۱-  روز چهارشنبه ۲۹ فروردين روز ارتش اعلام مى شود. ارتش محترم در اين روز در شهرستانهاى بزرگ با سازو برگ به رژه بپردازند و پشتيبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ايران و حضور خود را براى فداكارى در راه استقلال و حفظ مرز هاى كشور اعلام كنند.
۲-  ملت ايران موظفند از ارتش اسلامى استقبال كنند و احترام برادرانه از آنان بنمايند. اكنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتش اسلامى است و ملت شريف لازم است آن را به اين سمت رسماً بشناسند و پشتيبانى خود را از آنان اعلام نمايند. اكنون مخالفت با ارتش اسلامى كه حافظ استقلال و نگهبان آن است جايز نيست. ما و شما و ارتش برادرانه بايد براى حفظ و امنيت كشورمان كوشش كنيم و به شرارت اشرار و اخلال مفسدين خاتمه دهيم.
۳-  افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بكنند. توجه ننمودن به اين مسائل موجب ضعف ارتش اسلامى مى شود و نظام را از هم مى پاشد. سربازان و درجه داران و افسران موظفند با ارتش به طور محبت و برادرى رفتار نمايند و از ديكتاتورى كه در رژيم طاغوت بود اجتناب نمايند.
ارتش اسلامى بايد با حفظ سلسله مراتب و نظام صحيح اسلامى و اطاعت كامل زير دست از مافوق و رعايت كامل مافوق از زير دست، اداره شود. تخلف از اين امر ضد انقلاب است و مورد مؤاخذه خواهد بود.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
۲۸ فروردين ۱۳۵۸.
پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:17 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

پرخروش و توفنده

يك سال پس از تجاوز و تهاجم رژيم عراق به ايران حمله به كشتيهاى تجارى در خليج فارس آغاز شد و با اعلام مين گذارى سواحل بندر امام خمينى (ره) و حمله به كشتيهاى تجارى در تاريخ بيست و يكم ديماه سال ۱۳۶۰ امنيت خليج فارس به يك باره مختل شد، آنگونه كه از آغاز جنگ تا دهم ژوئيه سال ،۱۹۸۴ يكصد و دوازده فروند كشتى تجارى و نفتكش در اين محدوده مورد حمله موشكى قرار گرفت،
بدين ترتيب نيروهاى مهاجم به يكى از مهمترين اهداف خود مبنى بر بين المللى كردن جنگ خليج فارس تا حدود غير قابل توصيفى فائق آمده و قدرتهاى غربى كه در رأس آنها آمريكاى جنايتكار، حضور گسترده و تهديدآميزى را در آبهاى خليج فارس به نمايش گذاردند. آنچنان كه حملات نظامى آمريكا به سكوهاى نفتى نصر و سلمان، دخالت آشكار اين كشور در منطقه به نفع عراق و عليه جمهورى اسلامى ايران را به وضوح آشكار كرد. حضور نظامى آمريكا در خليج فارس، تنها منادى مرگ و بى قانونى و شرارت بود و اين جغد شوم نا امنى و ويرانى را براى اين خطه از سرزمين اسلامى مان به ارمغان آورد.
در اولين ساعات بامداد بيست و هشتم فروردين سال ۱۳۶۷ ناوچه هميشه قهرمان جوشن مأموريت مى يابد تا كاروانى از نفتكش هاى ايرانى را از مبدأ جزيره خارك تا نقطه اى از پيش تعيين شده در خليج فارس اسكورت كند. با گذشت زمانى قريب به ۲۴ ساعت و انجام موفقيت آميز اين مأموريت و در راه بازگشت به سوى اسكله ناوگان حادثه اى به وقوع مى پيوندد. سكوهاى نفتى نصر و سلمان مورد تجاوز نيروهاى آمريكايى قرار گرفته، شراره كينه توزى شيطان بزرگ حريم مقدس ايران اسلامى را شعله ور مى سازد. در اين برهه حساس، راكبان جوشن، لگام مركب موج سوار به سوى سكوها كشيده، بارگى را براى رويارويى با خصم پى مى كنند.
درخشش ناوچه هميشه قهرمان جوشن در رويارويى با دشمنان آمريكايى، آتش كينه و جنون را در دل اهريمن صفتان متجاوز مشتعل كرده و آنان را وا مى دارد تا با پرتاب موشكهاى متعدد، موج سواران غيور جوشن را وادار به عقب نشينى كنند. ديرى نمى پايد كه بر اثر اصابت موشكها به نقاط مختلف ناوچه و انفجارهاى پى در پى در مراكز حساس واحد شناور، جوشن قهرمان خسته، اما پرصلابت در ژرفاى آبهاى نيلگون خليج هميشه فارس مى نشيند تا مزار ابرى و آرامگاه شهداى عزيزى باشد كه در اين هنگامه پرهياهو عرصه را بر ديوسيرتان متجاوز تيره و تار كردند.
اما در تلاطم خليج فارس و هياهوى امواج پرخروش، بازماندگان جوشن، حماسه اى ديگر از صبر و مقاومت مى سرايند، مقاومتى جانانه و صبرى زيبا، وصول شب فرا مى رسد و در سكوت دلنشين درياها، ياران جدا مانده از جوشن قهرمانان خداوندگار خود را به راز و نياز پرداخته، لب به تسبيح خالق يكتا مى گشايند. مى روند تا دست پرتوان خداوند از پس سياهى شب به صبح اميد و ساحل نجاتشان كشاند.
شيطان بزرگ برگ ديگرى بر اوراق پرونده جنايات خود افزود.
سهند و سبلان و جوشن در بستر گرم و خون گرم خليج فارس آرميدند و جوشن سواران، امواج سهمگينى شدند تا پرخروش و توفنده بر سينه خصم بكوبند و دريايى به مانند شهيدان زارع نعمتى، ابراهيم حرآبادى، مسعود انشايى، عليرضا ولى پور، ماشاء الله عباسپور، محمد هاتفى شرق، كاظم شيروانى، حميدرضا خوش زاد، محمد باقرى، ناوى حسن نژاد و منصور مباركى، رزم آورانى كه در طريق صيانت و پاسدارى از مرزهاى آبى اين سرزمين از عرشه جوشن تا عرش ايمن پرگشودند. درودشان باد كه تا خروش درياهاست خاطره رزم بى امانشان در دفتر خليج فارس جادوانه خواهد ماند.
پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:17 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

ارتش جمهورى اسلامى ايران در هشت سال دفاع مقدس

با شليك اولين گلوله توپ تانك تى ۷۲ توسط صدام حسين از پادگان بعقوبه در ساعت ۰۰:۱۲ روز ۳۱ شهريور ۱۳۵۹ ارتش عراق هجوم وسيع و از پيش تدارك شده اى را در طول ۱۳۰۰ كيلومتر مرز مشترك به سرزمين مقدس جمهورى اسلامى ايران آغاز نمود تجاوزى كه منجر به يكى از طولانى ترين و ويرانگرترين جنگ هاى تاريخ گرديده و در عين حال يكى از افتخارآميزترين حماسه هاى پرشور ميهن عزيزمان را رقم زد.

جنگى كه قريب ۸ سال بر دوش مردم قهرمان ايران سنگينى كرد و هنوز هم آثار و تبعات ناشى از آن محو نشده است.


گرچه اين جنگ خونبار تلفات و ضايعات فراوانى براى ملت و مملكت اسلاميمان به بار آورد ليكن برخلاف جنگ هاى گذشته نه تنها قسمتى از سرزمين مقدس ما منتزع نگرديد بلكه ملت ما هيچگونه قرارداد ذلت بار و يا عذرخواهانه اى را نپذيرفت.


بديهى است اين همه مرهون و مديون رشادت ها و ايثارگرى هاى نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران اعم از ارتش، سپاه و جهادگران و بالاخره ملت رشيد ايران در سايه تدبير و تدبر سازش ناپذير رهبرى جمهورى اسلامى و همگان در پرتو توجهات ذاتى بزرگ خداوندگارى ميسر گرديد.


ارتش بعث عراق زمانى حمله ناجوانمردانه خود را به كشور جمهورى اسلامى آغاز نمود كه نظام نوپاى انقلابى به شدت با مشكلات عديده اى درگير بوده و ارتش نيز كه خود در متن اين وقايع قرار داشت در شرايط نامساعد به تنظيم امور به هم ريخته خود مشغول بود.


صدام حسين در كنفرانس سران عرب در طايفه عربستان (مردادماه ۵۹) چنين عنان كرده بود:


«اوضاع براى توسعه مرزهاى عراق و تغيير وضعيت ژئوپولتيكى آن كشور كاملاً مساعد است، ارتش ايران فاقد هرگونه توانايى براى مقابله با ارتش عراق بوده و لذا حمله ما به ايران بيش از يك تفريح نظامى براى ارتش قدر عراق نيست.»


حال به منظور تجسم هرچه بهتر نقش نيروى زمينى در هشت سال دفاع مقدس لازم به نظر مى رسد كه در آغاز مرورى بر روند عمومى نيروى زمينى بعد از پيروزى انقلاب اسلامى داشته به طور كلى با ساختار واقعى آن به هنگام آغاز عمليات تهاجمى دشمن آشنا شويم، لذا در اين جهت مطالب مورد نظر در سه بخش به شرح زير خلاصه مى شوند:


۱- نيروى زمينى قبل از آغاز جنگ


۲- نيروى زمينى هنگام شروع جنگ


۳- نيروى زمينى در طول جنگ و نقش اساسى آن



* بخش يكم: نيروى زمينى قبل از آغاز جنگ

نيروى زمينى قبل از انقلاب و آغاز جنگ داراى سه لشكر پياده، سه لشكر زرهى، يك تيپ پياده مستقل، يك تيپ هوابرد، ناوگان هوانيروز، سه گروه توپخانه و دو گروه مهندسى رزمى بوده كه داراى آموزش، انضباط و تجهيزات مطلوب و كارآمد بود. از آن جا كه رژيم گذشته سوداى ژاندارمى منطقه را در سر مى پروراند، براى وصول بدين منظور از تلاش براى داشتن ارتشى نيرومند و قدر از هيچ اقدامى كوتاهى نكرد و لذا در زمينه سازماندهى، آموزش و تجهيزات و توسعه فروگذار نمى كرد.


رژيم گذشته به عنوان ابزارى براى حفظ حيات خود، احساسات وطن پرستى و ايران دوستى را در ارتش تبليغ نموده، زيركانه خود را نماد و مظهر چنين ناسيوناليستى قلمداد مى كرد. صيانت از حكومت سلطنتى نيز در كنار حراست از سرزمين و امنيت ملى كشور جزء وظيفه و مأموريت ارتش به حساب مى آمد و لذا يكى از ويژگى هاى ارتش نيز علايق تند وطن پرستانه بود.


از طرفى افسران و درجه داران ارتش و به ويژه نيروى زمينى از ميان جوانان با استعداد طبقات متوسط و مستضعف جامعه بوده كه به خاطر موقعيت اجتماعى نسبتاً خوب ارتش در مقايسه با ساير مشاغل ادارى يا آزاد جذب اين سازمان مى شدند.


سربازان وظيفه كه عموماً ۶۰درصد استعداد نيروى زمينى را تشكيل مى دادند از عامه مردم و اكثراً روستاييان بودند. اقشار سه گانه فوق با توجه به حوزه وظايف و مسووليت خود تحت تعليم و تربيت نظامى قرار گرفته و افرادى وطن خواه و وظيفه شناس بار مى آمدند، اما به رغم تلاش رژيم براى وابسته كردن اين نيروها به خود، به دليل علايق و رشته هاى ناگسستنى فرهنگى، خانوادگى و مذهبى، بيشتر به عمق جامعه پيوند خورده و خواست ها و تمايلات اكثريت را داشته اند تا پيوستگى و وابستگى به اقليت حاكم.


همين علايق و وابستگى ها بود كه با مشاهده بعضى از نارسايى ها و مفاسد اجتماعى كه عيان مى شد، افسران و درجه داران روشنفكر نسبت به مشروعيت و مقبوليت رژيم و خانواده سلطنتى دچار شك و ترديد گرديده، رگه هايى از بدبينى در آن ها شكل مى گرفت، به همين جهت ملاحظه مى كنيم كه با افروخته شدن آتش انقلاب و اوج گيرى احساسات و حركت مردم عليه رژيم بدنه ارتش به سمت انقلاب متمايل گرديد.


اين اعتقاد وجود داشت كه با جايگزينى يك حكومت مردمى مترقى به جاى رژيم فرسوده موروثى، پيشرفت و توسعه كشور شدت يافته، با خشكانيده شدن ريشه هاى ظلم و فساد و اسراف و تبذير، درآمد ملى صرفاً در مسير تعالى و پيشرفت كشور به كلى خواهد رفت. و به اين دليل مقابله ارتش به ويژه نيروى زمينى با انقلاب و انقلابيون به تأييد بسيارى از دست اندركاران مقابله اى ضعيف و بى اثر بود. در واقع اين نوع برخورد كه براى مردم ناباورانه و غيرمنتظره بود، روند حركت انقلابى را به سوى پيروزى سرعت بخشيد.


ايستادگى سست نيروى زمينى، سازمان آموزش ديده و مجهزى كه سخت وابسته به رژيم متصور مى شد، در مقابل حركات انقلابى در تاريخ انقلاب هاى جهان بى سابقه است. و هيچ حكومتى را نمى توان يافت كه بازوى مسلح آن تا اين حد در مقابله با انقلاب از خود خويشتن دارى نشان داده باشد.


اصولاً نيروهاى نظامى يك كشور آن هم از نوع جهان سوم كه اهرم و بازوى مسلح قانونى براى اعمال خشونت در تأمين امنيت ملى به شمار مى آيند بنا به فرمان حكومت آن كشور در مقابله با تحريكات داخلى بدون توجه به ماهيت آن وارد عمل مى شوند اما ارتش و به ويژه نيروى زمينى ايران با توجه به بافت مردمى خود و حس وطن دوستى و علاوه بر آن هدايت بسيار هوشمندانه رهبر كبير انقلاب، هيچگاه به رفتار خشونت آميز در مواجهه با حركت و جنبش انقلاب اسلامى مردم دست نزد!


اما با پيروزى انقلاب اسلامى و برپايى حكومت جمهورى اسلامى، حكومت نوپا و تازه تشكيل انقلابى همانند تمام انقلاب هاى جهان درگير مشكلات و گرفتارى هاى متعدد بيرونى و درونى گرديد. ارتش نيز كه دقيقاً در مركز اين بحران ها قرار داشت مستثنى نبود شعار انحلال ارتش از سويى و تبليغ جهت ايجاد ارتش بى طبقه توحيدى! از سوى ديگر و نيز وارد كردن اتهامات ناروا كه بعضاً توسط دشمنان دوست نما به اين سازمان ارزشمند وارد مى شد، فرماندهان و پرسنل را كه انتظارى غير از اين داشتند، دچار پريشانى فكرى نموده و به چاره جويى و انديشه رهايى از اين كابوس انداخت!


- نقل و انتقال بى رويه پرسنل و عموماً به دلخواه آنان كه ناشى از نتيجه گيرى ذهنى آن ها بود، سيستم پرسنلى را دچار ركود ساخت.


-تخريب و فرسوده شدن قسمتى از تجهيزات به دليل رها شدن مسووليت از مسوولان رده هاى مختلف، باعث ناكارآمد شدن آنان شد.


- كم كارى و جو آنارشيسم و هرج و مرج خدمتى، يگان ها را با آموزش بيگانه ساخت.


- اوج گيرى اغتشاشات در گنبد و خوزستان و كردستان به غارت رفتن قسمتى از تجهيزات بعضى از پادگان ها استعداد لجستيكى يگان هاى نيروى زمينى را كاهش داد.


- دخالت بى مورد بعضى از گروه هاى به ظاهر انقلابى اما مغرض و فرصت طلب باعث ركود در تجديد سازمان  يگان ها گرديد.


خلاصه اين كه مجموعه عوامل فوق سيستم فرماندهى را دچار سردرگمى نموده و در نتيجه نيروى زمينى را به سرعت به طرف سقوط هدايت مى نمود.


در اوايل سال ۱۳۵۸ امام راحل (ره) ضمن دريافت شرايط، با صدور اعلاميه تاريخى خود مشروعيت ارتش را مورد تأكيد قرار داده و اعلام داشتند كه ارتش مورد حمايت رهبر بوده و ارتش جمهورى اسلامى ايران ارتشى اسلامى و متعلق به مردم ايران است با اين حمايت به موقع روح تازه اى در كالبد نيمه جان نيروى زمينى دميده شد.


فرماندهان به تدريج خود را بازيافته و به تقويت نظم در حال احتضار يگان هاى خود پرداختند.



* نيروى زمينى هنگام شروع جنگ

به رغم شرايط بحرانى و خردكننده اى كه نيروى زمينى با آن مواجه بود به محض بلند شدن نغمه شوم تفرق، با اعتقاد به اهداف انقلاب و علايق ميهن دوستانه، به منظور جلوگيرى از تجزيه كشور و تامين امنيت ملى مردانه پا در ركاب كرده و وارد ميدان شد. هنوز يك ماه از پيروزى انقلاب نگذشته بود كه نيروى زمينى در جبهه اى گسترده در شمال غرب كشور با مدعيان دروغين وارد نبرد گرديد.


بررسى تاريخ انقلاب ها در جهان نشان مى دهد كه انقلابيون چه در روند شكل گيرى انقلاب و براندازى رژيم حاكم و چه پس از كسب پيروزى و برپايى يك نظام جديد، تا مدت ها ناگزير از مقابله و درگيرى با عناصر نيروهاى مسلح وابسته به رژيم سابق بوده اند كه يا مستقيماً و يا در كنار ساير گروه هاى ضد انقلاب به ستيز و رويارويى با انقلاب برخاسته اند.


اما بدنه مردمى ارتش ايران يكى از استثنايى ترين وضعيت ها را در تاريخ انقلاب هاى جهان به وجود آورد، بدين معنى كه نيروى زمينى به جاى رودررو قرار گرفتن با انقلاب، به دفاع از آن و مقابله با تجزيه طلبان داخلى و متجاوزان خارجى برخاست و نيروهاى مردمى را كه حفظ و حراست از دستاوردهاى انقلاب را بر خود واجب دانسته و به صحنه هاى پيكار شتافته بودند، در كنار خود گرفت.


استعمار جهانى به منظور خنثى نمودن انقلاب و به زانو در آوردن حكومت نو پاى انقلاب، يكى از مزدوران منطقه را كه داعيه زعامت منطقه و رهبريت جهان عرب را در سر مى پروراند و در عين حال عقده هاى گشوده نشده اى از ملت ايرانى در دل داشت، وادار نمود تا از طريق لشكركشى نظامى، جمهورى اسلامى ايران را با شكست مواجه ساخته و كماكان منافع از دست رفته زورگويان را در منطقه احيا نمايد لذا با به صدا در آمدن طبل ناخوشايند جنگ كه توسط صدام حسين در طول ۱۳۰۰ كيلومتر مرز مشتركمان آغاز شد، نيروى زمينى كه بيش از نيمى از توان رزمى خود را در مناطق آشوب زده آذربايجان غربى و كردستان به كار گرفته بود با سرعت و دلاورانه به مقابله با متجاوز شتافت و در بحبوحه بحران و شرايط ناكارآمد سيستم فرماندهى و كنترل، با استفاده از امكانات باقى مانده به بازسازى خود و تقويت جبهه ها برخاست.


اظهار پشتيبانى رهبرى و فرماندهى كل قوا قوت طلبى براى فرماندهان و پرسنل دلسوز بود لذا فرماندهان خود را باز يافته، يگان ها با مقدورات پرسنلى و تجهيزاتى موجود كه البته در سطح نازلى هم بود يكى پس از ديگرى همگان و همراه جوانان انقلابى چون سيلى خروشان به سوى جبهه ها سرازير شدند. در اين زمان نيروى زمينى علاوه بر بازسازى سازمان به هم ريخته خود و تلاش در ترميم سيستم هاى مختلف و بالاخص سيستم فرماندهى و كنترل، مسووليت آموزش و تجهيز مردم انقلابى را بر عهده گرفت و با استفاده از مساجد، تكايا، مدارس و موسسات دولتى آماده نمودن جوانان انقلابى و مردمى را كه آماده دفاع از انقلاب خود بودند با شدت و جديت هرچه بيشتر آغاز نمود.



* بخش سوم نيروى زمينى در طول جنگ و نقش اساسى آن

با آغاز تجاوز همان گونه كه قبلاً مطرح گرديد نيروى زمينى ضمن بازسازى سريع و انجام مقابله با عمليات اخلالگرانه گروه هاى خود فروخته كه در مناطق شرق و غرب ايجاد تشنج مى نمودند، با انجام يك تجزيه و تحليل سريع وضعيت، سه اقدام اساسى را به شرح مندرج در ذيل مدنظر قرار داد:


۱- سد كردن پيشروى دشمن در سرتا سر مرز مورد تجاوز


۲- تثبيت دشمن در مواضع اشغالى


۳- درگيرى قاطع و انهدام متجاوز و سرانجام تامين مرز كشور جمهورى اسلامى ايران


بدين ترتيب همزمان نيروى زمينى ضمن ايفاى نقش موثر در آموزش منظم و پيگير كليه داوطلبين جنگ و تجهيز آنان با استفاده از مقدورات لجستيكى خود، به منظور متوقف ساختن سيل پيشروى دشمن كه با يگان هاى مجهز و آموزش ديده شروع شده بود ،با تجديد سازمان يگان هاى تابعه و كمك و همراهى نيروهاى داوطلب آموزش ديده و استعانت از خداوند بزرگ توانست ضمن گسترش در منطقه و مقابله با نيروى متجاوز، پيشروى او را كند و سرانجام او را وادار به توقف نمايد.


نمونه اين عمليات ها عبارتند از:


پدافند تيپ ۳ زرهى لشكر۸۱ زرهى در مقابل هجوم دشمن در منطقه قصرشيرين و سر پل ذهاب(تاريخ شروع ۳۱ شهريور ماه ۵۹) كه البته باعث كندى حركت مهاجم به سوى شهرهاى خسروى و قصر شيرين گرديد. پدافند تيپ ۲ زرهى لشكر ۹۲ زرهى، گروه هاى رزمى ۳۷ شيراز، گروه رزمى ۱۳۸ پياده و گروه رزمى ۱۴۱ پياده در منطقه كرخه (عمليات تاخيرى) كه در اين عمليات توان پيشروى دشمن را از خط مرزى تا كرانه غربى رودخانه كرخه به عمق ۵۰ كيلومتر و به مدت ۶ روز به تاخير اندازد. (تاريخ شروع ۳۱ شهريور ۵۹ تا پايان ۶ مهر ۵۱)، پدافند تيپ ۳ زرهى لشكر ۹۲ زرهى در منطقه الله اكبر (تاريخ شروع ۳۱/۶/۵۹)، پدافند تيپ ۱ لشكر ۹۲ زرهى در منطقه حسينيه (تاريخ ۱ مهرماه الى ۳ مهرماه ۵۹) پدافند يگان هاى لشكر ۲۱ حمزه در برابر تك دشمن در منطقه شوش (تاريخ شروع اول مهر ماه ۵۹) پدافند يگان هاى لشكر ۹۲ زرهى (گردان ۱۵۱ اثر، گردان ۲۳۲ تانك و عناصرى از يگان هاى ژاجا)


در شلمچه و خرمشهر (تاريخ ۱ مهرماه تا ۲ مهرماه ۵۹) پدافند يگان هاى لشكر ۸۱ زرهى و تيپ ۸۴ پياده در منطقه ميمك و مهران (تاريخ دو مهرماه تا ۴ مهرماه ۵۹)، پدافند يگان هاى تيپ ۲ لشكر ۸۱ زرهى و تيپ ۳ لشكر ۸۱ زرهى در مقابله با هجوم دشمن در مناطق سومار و گيلان غرب (تاريخ ۳ مهرماه تا ۵ مهرماه ۵۹ و ۴ مهرماه تا ۶ مهرماه ۵۹) و عمليات...

پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:18 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

ارتش انقلاب و تحولات پس از آن

پيوستن نيروهاي ارتشي به صفوف مردم انقلابي و اطاعت از رهبري نهضت اسلامي ايران در پيروزي آن نقش اساسي و تعيين كننده داشت .
نيروهاي مسلح در سايه ي رهنمودهاي داهيانه رهبر كبير انقلاب اسلامي امام خميني (ره ) به معني وجودي خود پي بردند و همين امر منجر به پيوستن آنان به رهبر انقلاب و همگام شدن با مردم بود.
شاه كه در برابر سيل وسيع مخالفت و تظاهرات و راهپيمايي هاي خياباني ديگر قادر نبود به سازمان هايي چون ساواك و شهرباني تكيه كند به ناچار به ارتش روآورد و آن را به خيابان ها كشاند تا در برابر مردم بايستند اما روند انقلاب اسلامي عكس نسبت فوق را به اثبات رساند. هرچه از حضور نيروهاي ارتش در خيابان ها و تماس آنها با مردم انقلابي مي گذشت امكان كاربرد موثر آن عليه انقلاب و سركوب مردم كمتر مي شد.

مهمترين عاملي كه در اين ميان موجب روي آوردن نظاميان به سوي انقلاب و انفعال نظام شاهي شد راهبرد رهبري انقلاب اسلامي در ارتباط با ارتش بود.
امام خميني (ره ) كه از آغاز كار جدا كردن ارتش از شاه را به طور آگاهانه دنبال مي كردند در تمامي پيام هاي خود از مردم مي خواستند كه به نيروهاي ارتش احترام بگذارند و به آنان اهانت نورزند و متقابلا با تاكيد بر روح استقلال طلبي نظاميان و انتقاد بر وابستگي ارتش به بيگانگان احساسات و عواطف ديني و مردمي ارتشيان را از بالقوه به حالت بالفعل درآورده و از اين رو آنان به انقلاب پيوستند و از رهبري اسلامي تبعيت نمودند.
گسستن از رژيم منفور ستمشاهي و پيوستن به اقيانوس ملت و بيعت با رهبر انقلاب به صورت هاي مختلف ابراز مي شد. فرار روزافزون سربازان از پادگان ها و پيوستن به مردم استنكاف و خودداري از مقابله با مردم خلق حماسه جاويد لويزان سرپيچي از دستورات سرسپردگان شاه همصدايي افسران و درجه داران جوان آنروز با مردم در راهپيمايي ها با لباس شخصي و نظامي خنثي كردن كودتاي 21 بهمن 57 و سرانجام همكاري در سقوط رژيم شاه در تاريخ 22 بهمن 57 از جمله اين اقدامات بود .
اگر روز 22 بهمن را روز سقوط رژيم ستمشاهي بناميم بجاست از روز نوزدهم تا بيست و دوم را روزهاي پيوستگي كامل ارتش با انقلاب اسلامي نامگذاري كنيم پس از پيروزي انقلاب گروه ها و احزاب مختلفي در كشور شروع به فعاليت كردند كه بسياري از آنها كه داراي افكار ماركسيستي و التقاطي بودند به بهانه هاي مختلف نيروهاي ارتش را كه به انقلاب پيوسته بودند امپرياليستي و ضدخلقي ناميده و در شعارهاي خود انحلال ارتش و ايجاد ارتش خلقي طبقه توحيدي را مطرح نمودند. چرا كه پيوستن ارتش به نظام اسلامي را موجب عقيم ماندن نقشه هاي پليد خود مي دانستند. در اين زمان امام امت به عنوان بزرگترين و دلسوزترين حامي ارتش پاي در ميدان نهادند و نقشه شوم دشمنان انقلاب را دشمن نقش بر آب كردند و طي پيامي تاريخي در 28 فروردين 1358 با نامگذاري 29 فروردين به نام ارتش به ضرورت حفظ ارتش و انسجام و يكپارچگي آن تكيه كردند.
بلافاصله پس از پيروزي انقلاب اسلامي قدرت هاي استعماري كوشش كردند كه به انحاي مختلف به انقلاب اسلامي ايران ضربه وارد كنند و آنرا از حركت بازدارند. با توجه به اينكه در جريان انقلاب بسياري از پادگان ها و مراكز انتظامي خلع سلاح و تصرف شده بودند لذا سلاح و مهمات آنها به دست بعضي از افراد شرور افتاد كه بعدها سعي در ترور برخي از شخصيت هاي انقلابي بنمايند. مدتي به طول انجاميد تا مسئولين انقلاب بتوانند به وضعيت مراكز نظامي و انتظامي سر وسامان دهند و افراد آن را گردهم آورند.
بنابراين نقش بسياري از نيروهاي انقلابي ارتش را در ايجاد سازمان ها و ارگان هاي جديد انقلابي مانند كميته هاي انقلاب نبايد ناديده گرفت . پس از پيروزي انقلاب حراست و پاسداري بسياري از اماكن دولتي نظير ساختمان نخست وزيري و صدا وسيما تا چند ماه به عهده ارتش بود.
در جريان همه پرسي نظام جمهوري اسلامي ايران در تاريخ 10 و 11 فروردين 1358 نيروهاي ارتش در حفظ و امنيت به نيروهاي انتظامي كمك چشمگيري كردند. تا آنجا كه اين اتحاد و همبستگي بين ارتش رهبري و ملت شريف ايران موجب كينه دشمنان انقلاب گرديد و رئيس ستاد مشترك ارتش شهيد سپهبدقرني را كه اولين شهيد بعد از انقلاب است به درجه رفيع شهادت رساندند.
 
از ديگر ترفندهاي استكبار جهاني همراهي و ايجاد آشوب هاي محلي و درگيري هاي قومي و منطقه اي از قبيل بلواي سنندج گنبد نقده خرمشهر مريوان پاوه و... بود كه با رشادت و هوشياري ارتشيان غيور تمام انديشه هاي خام آنها نقش بر آب شد. در حركت پرشور و انقلابي مردم ايران هرچند ويران كردن يك نظام شاهنشاهي بسيار اهميت دارد ولي آنچه به نظر مي رسد بيشتر حايز اهميت است حفظ ارزش هاي اسلامي و ديني بود كه بعد از انقلاب شكل و گسترش مي يافت . پس اگر نبود ايثار و مجاهدات مردان سلحشور ارتش جمهوري اسلامي ايران چه بسا انقلابي كه به قيمت خون هزاران شهيد حاصل شده بود به دست متجاوزين از بين مي رفت .
ارتش و جنگ
با پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1358 و استقرار نظام مقدس جمهوري اسلامي در ايران دشمنان اسلام كه شاهد طلوع و حيات دوباره آفتاب درخشان اسلام در دهه هاي پاياني قرن حاضر بودند درصدد برآمدند تا ابتدا با كنترل و هدايت جريانات سياسي و نفوذ بر آنها اين انقلاب الهي را به انحراف بكشانند. جبهه ضداسلامي و ضدانقلابي كودتا و ايجاد آشوب و ناامني در استان ها را نيز تجربه كرد اما امت مسلمان و بيدار و آگاه ايران به ياري خداوند منان و به رهبري حضرت امام (ره ) آتش فتنه ها را خاموش نمود.
از نظر متحدان جبهه ضداسلامي تحميل يك جنگ اقدامي بود كه مي توانست انقلاب اسلامي و نظام نوپاي جمهوري اسلامي را به شكست بكشاند و اين شجره طيبه را از ريشه بركند. شرايط ناشي از پيروزي انقلاب اسلامي و فروپاشي نظام منحط ستم شاهي و وضعيت ارتش جمهوري اسلامي كه در حال تحول و تبديل شدن به يك ارتش اسلامي بود و از سويي با دسيسه ها و اقدامات عناصر نامطلوب تضعيف شده بود اين خيال واهي را واقعي جلوه مي داد.
سرانجام رژيم عراق پس از مقدمه چيني ها و ايجاد جو تشنج در روابط دو كشور و تلاش در مشوش نمودن اذهان سازمان ها و نهادهاي بين المللي در تاريخ 25 شهريور 1359 به طور يك جانبه عهدنامه 1975 را لغو و متعاقبا در تاريخ 31 شهريور 1359 حمله گسترده و همه جانبه را به مرزهاي ايران آغاز نمود . ارتش متجاوز عراق كه به قصد تصرف چند روزه به ايران آمده بود به مدت 34 روز در پشت دروازه هاي خرمشهر ماند.
مقاومت نيروهاي مردمي و ايثارگري رزمندگان اسلام سبب شد تا نيروهاي متجاوز عراق با وجود موقعيت هاي اوليه نه تنها نتوانستند به اهداف اوليه خود دست يابند بلكه حركت و پيشروي آنها متوقف و سد گرديد و اين فرصتي مغتنم براي نيروهاي مدافع بود تا در مرحله بعد او را به عقب برانند و مناطق اشغالي را بازپس گيرند.
يك روز بعد از عزل بني صدر عمليات فرمانده كل قوا خميني روح خدا در منطقه دارخوين و شرق كارون با شركت يگان هايي از ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اجرا شد كه در نتيجه آن نيروهاي متجاوز عراق از جنوب آبادي سليمانيه و محمديه در شرق كارون به عقب رانده شدند.
در عمليات پيروزمندانه ثامن الائمه (ع ) كه در 5 مهرماه 1360 با شركت يگان هايي از ارتش و سپاه و در پي لبيك به پيام حضرت امام (ره ) مبني بر شكست حصر آبادان انجام گرفت نيروهاي عراقي به غرب رودخانه كارون عقب رانده شدند و محاصره آبادان شكسته شد. پس از عمليات ثامن الائمه (ع ) تدبير عملياتي فرماندهان و مسئولان ارتش و سپاه بر اين اساس قرار گرفت تا با انجام عمليات هاي برق آسا نيروهاي دشمن را در يك منطقه منهدم نمايند و با اتكا به موانع طبيعي و صرفه جويي در قوا نيروهاي آزاد شده را در جاي ديگر به كار گيرند و روند عمليات را به گونه اي تنظيم و اجرا كنند كه سرنوشت جنگ هر چه زودتر تعيين شود. با تشريك مساعي فرماندهان ارتش و سپاه طرح هاي دوازده گانه كربلا تهيه و به تصويب شوراي عالي دفاع رسيد پيوستگي طرح هاي قيد شده و آينده نگري موجود در آنها سبب شد تا نيروهاي رزمنده اسلام در كمتر از 8 ماه پس از عمليات ثامن الائمه (ع ) موفق شدند با عمليات هاي « طريق القدس » « فتح المبين » « بيت المقدس » « كربلاي 1 2 و 3 » نيروهاي عراقي را از بيشتر مناطق اشغالي بيرون برانند .
شكست هاي پياپي عراق در منطقه آبادان و خرمشهر آمال باطل و توسعه طلبانه عراق را جهت كنترل خليج فارس و منابع عظيم اقتصادي آن برباد داد به طوري كه با مهار شدن پيشروي ارتش عراق و اتخاذ وضعيت پدافندي حكومت بعثي رياكارانه مساله صلح و حل اختلاف از طريق مذاكرات سياسي را عنوان كرد.
بدين ترتيب با وجود توفيق نسبي كه ارتش عراق با اشغال خرمشهر و محاصره آبادان در روزهاي نخست تجاوز به دست آورده بود با تلاش جان بركفان ارتش و سپاه وضعيت تهاجم نيروهاي عراقي به كلي متوقف شد ماشين جنگي متجاوز پشت مواضع پدافندي نيروهاي مسلح ايران زمين گير شد و در سه مرحله شهرهاي خرمشهر هويزه و پادگان حميد از لوث وجود دشمنان پاكسازي شد و بيش از پنج هزار كيلومتر از خاك ميهن اسلامي از تسلط اجانب آزاد گرديد . نيروهاي سه گانه ارتش جمهوري اسلامي ايران در طول دفاع 8 سال دفاع مقدس آن چه در توان داشتند براي دفع تجاوز و كسب پيروزي و افتخار انجام دادند و شاهد ثابت اين امر واقعيتي است كه حضرت آيت الله العظمي خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي و فرماندهي كل قوا در ديدار فرماندهان و پرسنل ارتش بر آن تاكيد فرمودند : « اگر ارتشي در ميدان باشد كه جنگ را در ميدان هاي واقعي نبرد تجربه نكند اين ارتش يك ارتش واقعي نيست لااقل يك ارتش سرافراز نيست اما آن ارتشي كه جنگ را با پوست و استخوان خود آن هم نه يك روز و دو روز بلكه بيش از 8 سال لمس مي كند . اين يك ارتش آبرومند و سرافراز است . »
ارتش جمهوري اسلامي ايران در اجراي ماموريت و وظايف الهي خود شهداي بسياري را تقديم اسلام كرد. شهيدان گرانمايه اي كه در اجراي فرمان حق و در طلب قسط قيام كردند و به مصاف با اصحاب شيطان برخاستند و با تيغ ستم سوز خود لاشه ظلماني كفر را از هم شكافتند و پاي بر حلقوم كفار فشردند.
گواه صادق بر اين مدعا تقديم بيش از 48000 شهيد و 200 هزار جانباز ارتش جمهوري اسلامي است .
سعيد اميري
تهيه و ارسالي از : روابط عمومي نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران
روزنامه جمهوری اسلامی
پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:18 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

نقش برجسته ارتش در دفاع مقدس

با پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلا‌می در ایران دشمنان اسلا‌م که شاهد طلوع و حیات دوباره آفتاب درخشان اسلا‌م در دهه‌های پایانی قرن حاضر بودند، درصددبرآمدند تا ابتدا با کنترل و هدایت جریانات سیاسی و نفوذ بر آنها این انقلا‌ب الهی را به انحراف بکشانند.

جبهه ضد اسلا‌می و ضد انقلا‌بی، کودتا و ایجاد آشوب و ناامنی در استان‌ها را نیز تجربه کرد اما امت مسلمان و بیدار و آگاه ایران به یاری خداوند منان و به رهبری حضرت امام(ره) آتش فتنه‌ها را خاموش نمود.


از نظر متحدان جبهه ضد اسلا‌می، تحمیل یک جنگ اقدامی بود که می‌توانست انقلا‌ب اسلا‌می و نظام نوپای جمهوری اسلا‌می را به شکست بکشاند و این شجره طیبه را از ریشه برکند. شرایط ناشی از پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می و فروپاشی نظام منحط ستم‌شاهی ووضعیت ارتش جمهوری اسلا‌می که در حال تحول و تبدیل شدن به یک ارتش اسلا‌می بود و از سویی با دسیسه‌ها واقدامات عناصر نامطلوب تضعیف شده بود، این خیال واهی را واقعی جلوه می‌داد.


سرانجام رژیم عراق پس از مقدمه‌چینی‌ها وایجاد تشنج در روابط دو کشور و تلا‌ش در مشوش نمودن اذهان سازمان‌ها و نهادهای بین المللی، درتاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۵۹ به طور یک جانبه عهد‌نامه ۱۹۷۵ را لغو و متعاقبا در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ حمله گسترده و همه جانبه را به مرزهای ایران آغاز نمود. ارتش متجاوز عراق که به قصد تصرف چند روزه به ایران آمده بود به مدت ۳۴ روز در پشت درواز‌ه‌های خرمشهر ماند.


مقاومت نیروهای مردمی و ایثارگری رزمندگان اسلا‌م سبب شد تا نیروهای متجاوز عراق با وجود موقعیت‌های اولیه نه تنها نتوانستند به اهداف اولیه خود دست یابند بلکه حرکت و پیشروی آنها متوقف و سد گردیدو این فرصتی مغتنم برای نیروهای مدافع بود تا درمرحله بعد او را به عقب برانند و مناطق اشغالی را باز پس گیرند.


یک روز بعد از عزل بنی‌صدر، عملیات فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا در منطقه دارخوین و شرق کارون با شرکت یگان‌هایی از ارتش جمهوری اسلا‌می ایران و سپاه پاسداران انقلا‌ب اسلا‌می اجرا شد که در نتیجه آن، نیروهای متجاوز عراق از جنوب آبادی سلیمانیه و محمدیه در شرق کارون به عقب رانده شدند.


در عملیات پیروزمندانه ثامن‌الا‌ئمه(ع) که در ۵ مهر ماه ۱۳۶۰ با شرکت یگان‌هایی از ارتش و سپاه و در لبیک به پیام حضرت امام(ره) مبنی بر شکست حصر آبادان انجام گرفت. نیروهای عراقی به غرب رودخانه کارون عقب رانده شدند و محاصره آبادان شکسته شد. پس از عملیات ثامن‌الا‌ئمه(ع) تدبیر عملیات فرماندهان و مسئولا‌ن ارتش و سپاه بر این اساس قرار گرفت تا با انجام عملیات‌های برق آسا نیروهای دشمن را در یک منطقه منهدم نمایند و با اتکا به موانع طبیعی و صرفه‌جویی در قوا نیروهای آزاد شده را در جای دیگر به کار گیرندو روند عملیات را به گونه‌ای تنظیم و اجرا کنند که سرنوشت جنگ هر چه زودترتعیین شود. با تشریک مساعی فرماندهان ارتش وسپاه طرح‌های دوازده‌گانه کربلا‌ تهیه و به تصویب شورای عالی دفاع رسید، پیوستگی طرح‌های قید شده و آینده‌نگری موجود در آنها سبب شد تا نیروهای رزمنده اسلا‌م در کمتر از ۸ ماه پس از عملیات ثامن‌الا‌ئمه(ع) موفق شدند با عملیات‌های <طریق‌القدس>، <فتح‌المبین>، <بیت‌المقدس>، <کربلا‌ی ۱ و ۲ و ۳> نیروهای عراقی را از بیشتر مناطق اشغالی بیرون برانند.


شکست‌های پیاپی عراق درمنطقه آبادان و خرمشهر آمال باطل و توسعه‌طلبانه عراق را جهت کنترل خلیج‌فارس و منابع عظیم‌اقتصادی آن بر باد داد، به طوری که با مهار شدن پیشروی ارتش عراق و اتخاذ وضعیت پدافندی حکومت بعثی ریاکارانه مساله صلح وحل اختلا‌ف از طریق مذاکرات سیاسی را عنوان کرد.


بدین ترتیب با وجود توفیق نسبی که ارتش عراق با اشغال خرمشهر ومحاصره آبادان در روزهای نخست تجاوز به دست آورده بود، با تلا‌ش جان بر کفان ارتش و سپاه، وضعیت تهاجم نیروهای عراقی به کلی متوقف شد. ماشین جنگی متجاوز پشت مواضع پدافندی نیروهای مسلح ایران زمین‌گیر شد و در سه مرحله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید از لوث وجود دشمنان پاکسازی شد و بیش از پنج هزار کیلومتر ازخاک میهن اسلا‌می از تسلط اجانب آزاد گردید. نیروهای سه گانه ارتش جمهوری اسلا‌می ایران درطول دفاع ۸ سال دفاع مقدس آن چه در توان داشتند برای دفع تجاوز و کسب پیروزی و افتخار انجام دادند و شاهد ثابت این امر واقعیتی است که حضرت آیت‌ا... العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلا‌ب اسلا‌می و فرماندهی کل قوا در دیدار فرماندهان و پرسنل ارتش بر آن تاکید فرمودند: اگر ارتشی در میدان باشد که جنگ را در میدان‌های واقعی نبرد تجربه نکند این ارتش یک ارتش واقعی نیست. لا‌اقل یک ارتش سرافراز نیست اما آن ارتشی که جنگ رابا پوست و استخوان خود آن هم نه یک روز و دو روز بلکه بیش از ۸سال لمس می‌کند. این یک ارتش آبرومند و سرافراز است.


ارتش جمهوری اسلا‌می ایران در اجرای ماموریت و وظایف الهی خود شهدای بسیاری را تقدیم اسلا‌م کرد. شهیدان گرانمایه‌ای که در اجرای فرمان حق و و در طلب قسط قیام کردند و به مصاف با اصحاب شیطان برخاستند و با تیغ ستم‌سوز خود لا‌شه ظلمانی کفر را از هم شکافتند و پای بر حلقوم کفار فشردند.


گواه صادق بر این مدعا تقدیم بیش از ۴۸۰۰۰ شهید و ۲۰۰ هزار جانباز ارتش جمهوری اسلا‌می است.


       

پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:19 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

در گراميداشت روز ارتش

در 26 فروردين ماه سال 1358 حضرت امام خميني بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در پيامي خطاب به ملت شريف و مبارز ايران روز چهارشنبه 29 فروردين را « روز ارتش » اعلام كردند تا ارتش محترم در اين روز در شهرستان هاي بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتيباني خود را از جمهوري اسلامي و ملت بزرگ ايران و حضور خود را براي فداكاري در راه استقلال و مرزهاي كشور اعلام نمايند. اين اقدام به فاصله حدود دو ماه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و درست دو هفته پس از برگزاري همه پرسي در مورد نظام سياسي آينده كشور و راي مردم به تغيير رژيم شاهنشاهي و برپايي حكومت جمهوري اسلامي ايران صورت گرفت .
امام خميني در پيام خود از ملت خواستند تا در اين روز از « ارتش اسلامي » استقبال كنند و از آنان احترام برادرانه بنمايند و پشتيباني خود را از ارتش اعلام نمايند زيرا ارتش اكنون در خدمت ملت و اسلام است .
نحوه رفتار حضرت امام خميني با ارتش چه در زمان اوج گيري نهضت اسلامي مردم ايران و چه در لحظه پيروزي انقلاب اسلامي و چه پس از آن درس هاي عظيمي را به همه ملت هاي جهان و بخصوص آنان كه مي خواهند از زير سلطه حاكمان ديكتاتور رهايي پيدا كنند مي دهد. برخي از اين آموزه ها كه برخاسته از تدبير حكيمانه امام عظيم شان است را مي توان به شرح ذيل ارائه كرد :
1 ـ سعي در روشن كردن وضعيت و مشخصات ارتش براي اعضاي آن در دوران رژيم طاغوت
الف ـ وابستگي ارتش
امام در بيانات خود در سال 1357 مي فرمايند : وقتي كه به ارتش نگاه مي كنيم ارتشي است تحت فرمان مستشارهاي آمريكا ارتشي كه استقلال ندارد ارتشي كه خودش نمي تواند يك كاري را انجام بدهد مستقل نيست در كارش 60 هزار مفت خور آمريكايي آمده به اسم مستشار حالا ديگر چه مي كنند من نمي دانم . اما ارتش ما تحت نظر آن هاست پس ما ارتش نداريم . (صحيفه امام جلد 4 صفحه 208 )
ب ـ جدايي ارتش از مردم
امام همچنين ديدگاه خود را نسبت به آفات جدايي ارتش از ملت به اين گونه بيان مي كنند : در رژيم هاي غيرتوحيدي و غيراسلامي دولت ها از ملت جدا هستند ارتش از ملت جداست . و با جدا بودن ارتش از ملت و دولت از ملت و رژيم ها از ملت رژيم متزلزل اند نمي توانند استقلال خودشان را حفظ كنند نمي توانند در مقابل اجانب پايدار باشند . (صحيفه امام جلد 9 صفحه 34 )
تمركز سخنان امام در اين ايام بر ضررهاي جدايي ارتش از ملت وابسته بودن ارتش به بيگانه عدم توانايي ارتش در پاسخگويي به تهديدات خارجي استفاده ديكتاتورها از توان ارتش براي حمايت از شخص خودشان و نيز مقابله با ملت ها انجام ماموريت براي بيگانگان اداره ارتش از سوي مستشاران استوار است .
2 ـ دعوت از ارتش براي رو در رو نشدن با ملت در جريان نهضت اسلامي
3 ـ دعوت از مردم براي درگير نشدن با ارتش و تقديم گل در برابر گلوله
4 ـ دعوت از سربازان براي فرار از پادگان ها و خالي كردن دست رژيم طاغوت از توان ملت براي رو در رويي با مردم
5 ـ دعوت از ارتش براي پيوستن به ملت
6 ـ دعوت به جدا شدن بدنه ارتش از سران و فرماندهان آن و ايجاد فاصله بين درجه داران سربازان و افسران ارتش از امراي وابسته به رژيم استبدادي طاغوتي
7 ـ تهديد فرماندهان طاغوتي به اينكه اگر از سلاح در مقابل مردم استفاده كنند پس از پيروزي انقلاب اسلامي مردم آن ها را محاكمه خواهند كرد.
8 ـ دعوت از فرماندهان ارتش براي جدا شدن از نظام وابسته شاهنشاهي و پيوستن به مردم براي عزت يافتن در روز 12 بهمن سال 1357
با اين شيوه حضرت امام توانستند به تناسب اوج گيري قيام مردم و نهضت اسلامي در ايران به تدريج مديريت و فرماندهي ارتش را از دست شاه و مستشاران آمريكايي خارج كرده و در اختيار رهبري انقلاب قرار دهند. به گونه اي كه در اواخر عمر رژيم شاهنشاهي فرماندهان آن رژيم در مقابل خواست شاه براي سركوب بيشتر مردم اذعان مي داشتند كه پادگان ها خالي از سرباز و نيروي انساني شده و حتي اين نگراني وجود دارد كه بدنه ارتش از فرماندهان خود اطاعت نكنند. از سوي ديگر امام اجازه درگير شدن مردم را در جريان نهضت اسلامي با ارتش چه با سلاح چه با پرخاش را نمي دادند و سعي در جدا كردن بدنه و سازمان ارتش از حاكميت نظام شاهنشاهي داشتند. به همين علت مردم در تظاهرات هاي خياباني خود وقتي كه نيروهاي نظامي به مقابله با آن ها اعزام مي گرديدند شعار مي دادند : « ارتش برادر ماست خميني رهبر ماست » و يا « برادر ارتشي چرا برادر كشي » و حتي برخي از مردم بر روي تفنگ هاي ماموران حكومت نظامي شاه گل قرار مي دادند.
تدبير و نگاه امام خميني به ارتش در زمان اوج گيري نهضت اسلامي مردم ايران باعث شد كه رژيم شاه نتواند :
1 ـ از تمام توان ارتش و ساير قواي مسلح خود براي سركوب ملت استفاده نمايد .
2 ـ تلاش ژنرال هايزر آمريكايي براي انجام يك كودتا از سوي ارتش عليه ملت و امام خميني بي حاصل شد .
3 ـ نيروي هوايي ارتش در روز 19 بهمن 1357 و قبل از پيروزي انقلاب اسلامي با حضور در اقامتگاه امام خميني در مدرسه علوي در خيابان ايران به مردم و امام پيوست .
4 ـ در جريان اعلام حكومت نظامي در روز 21 بهمن از سوي نخست وزير شاه بخشي از ارتش عليه قسمت ديگري از آن به پاخاست و به همراه مردم توانستند بر تعدادي از عناصر گارد شاهنشاهي كه هنوز وفادار به رژيم سلطنت بودند غلبه پيدا نمايند.
5 ـ به محض پيروزي انقلاب اسلامي امام از نظاميان خواستند كه خودشان حافظ تجهيزات و امكانات ارتش باشند و از آنها به عنوان غنايم ملت در درگيري با رژيم شاهنشاهي به خوبي محافظت كنند.
با نگاه فوق امام توانستند تمام ظرفيت ساختار و سازمان نيروي انساني و تجهيزات و تسليحات ارتش را حفظ نمايند و اجازه ندهند آن ها در درگيري با ملت و يا از سوي برخي افراد و گروه ها منهدم گردد.
با پيروزي انقلاب اسلامي يكي از مسائل مهم چگونگي رفتار با ارتش باقي مانده از دوران طاغوت بود. برخي از گروه هاي سياسي كه بعدها به روي انقلاب اسلحه كشيدند و در خدمت صدام و آمريكا درآمدند در آن روزها شعار انحلال ارتش باقيمانده از دوران رژيم شاهنشاهي و تشكيل ارتش توحيدي را سر مي دادند و سعي مي كردند كه در درون سازمان ارتش اخلال ايجاد كرده و سلسله مراتب آن را به هم ريخته تا امكان استفاده از ارتش در خدمت آرمان هاي مردم ميسر نگردد ولي حضرت امام با اطمينان و با اعتماد به كاركنان ارتش نه تنها اين سازمان عظيم را منحل نكردند بلكه اين ارتش را ارتش الهي ناميدند و با كمال اقتدار از آن ها خواستند كه با سازمان و سلاح هاي خود به طور رسمي وفاداري خود را به ملت در روز 29 فروردين اعلام نمايند و از ملت خواستند كه رسما ارتش را با سمت « ارتش اسلامي » بشناسند و پشتيباني خود را از آن اعلام نمايند. اين اقدام امام نشان داد كه هيچگونه واهمه اي از اينكه آمريكايي ها و يا باقي مانده هاي رژيم شاهنشاهي بتوانند از ارتش عليه نهضت اسلامي مردم استفاده بكنند وجود ندارد و به مردم هم نشان داد كه از اين به بعد « ارتش براي ملت است » و به ارتش هم نشان داد كه آن ها بايستي بدون نگراني در خدمت ملت خود باشند . بنابراين در روز 29 فروردين سال 1358 افرادي كه شاهد رژه نيروهاي مسلح در خيابان هاي شهرهاي كشور بودند مشاهده كردند كه مردم فرياد مي زدند : « ارتش براي ملت » و ارتشي ها هم پاسخ مي دادند : « ارتش فداي ملت » و امام به اين صورت نگراني هاي مردم را از ارتش برطرف كردند و ملت را پشتيبان ارتش قرار دادند و از نظر رواني فاصله اي كه بين مردم و ارتش در زمان طاغوت و بخصوص در زمان اعمال حكومت نظامي در سال 1357 كه از سوي رژيم شاهنشاهي براي رو به رو قرار دادن ارتش با مردم انجام مي شد برداشته شد. مردم احساس كردند كه حالا يك ارتش برآمده از اراده و خواست ملت را در اختيار دارند كه بايد تقويت شود تا بتوانند از كشور خودشان دفاع كنند.
در اين روزگار .وقتي رفتار امام خميني با ارتش شاهنشاهي با شيوه اي كه آمريكا پس از اشغال عراق در پيش گرفت و ارتش آن كشور را منحل نمود مقايسه مي گردد همگان مي فهمند كه امام چه قدرت و اقتداري و چه روش حكيمانه اي داشته اند و عمق قدرت نفوذ امام در بين مردم و ارتشيان درك مي شود. در آن زمان بسياري از صاحب نظران فكر مي كردند كه حفظ سازمان ارتش مي تواند باعث انجام كودتا از سوي آنان عليه انقلاب گردد ولي امام با فراخواندن ارتش به همراه همه تجهيزات نظامي خود به خيابان ها به همگان نشان داد كه به چه ميزان انقلاب اسلامي توانسته است سازمان ارتش را در اختيار افكار خود بگيرد و امكان برنامه ريزي براي آمريكايي ها و عوامل باقي مانده رژيم شاهنشاهي از ارتش ديگر وجود ندارد. امام آنقدر از وضعيت ارتش اطمينان حاصل كردند كه حتي يك نفر را از خارج از سازمان ارتش به فرماندهي هيچ رده اي از آن انتخاب نكردند و اداره ارتش را در همان زمان هم از طريق اعضاي ارتش انجام مي دادند. حال درك مي شود كه حفظ ارتش چه كمك بزرگي به كشور در آن دوران كرده است و به خوبي احساس مي شود افرادي كه شعار انحلال ارتش را سر مي دادند چگونه مي خواستند توان نظامي كشور را با دست خود ملت منهدم نمايند تا صدام با خيال راحت تري به سرزمين هاي ايران و به انقلاب اسلامي يورش ببرد و زماني كه آمريكا نتوانست با قيام مردم عليه رژيم وابسته پهلوي جلوي پيروزي انقلاب اسلامي و سرنگوني رژيم وابسته به خود را در درون كشور بگيرد باحمله صدام به انقلاب اسلامي و از طريق يك كشور همسايه ملت ايران را كه حكومت را از دست آمريكا خارج كرده بودند تنبيه نمايد.
البته امام در همان زمان براي تقويت توان نظامي كشور اقدام به تاسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي هم نمودند تا بتوانند در برابر تهديدات آمريكا بايستند و چه خوب امروز نتايج اين اقدام حكيمانه براي ملت ايران روشن شده است .
29 فروردين روز تشكيل ارتش نوين ايران است ارتشي كه در خدمت ملت است از خارج براي آن تصميم نمي گيرند اكثر سلاح خود را از داخل توانايي هاي صنعتي ايران تامين مي نمايد و هم اكنون در كنار سپاه به بزرگ ترين قدرت نظامي منطقه تبديل گشته و نه تنها ماموريتي براي آمريكا انجام نمي دهد بلكه قدرت نظامي ايران بزرگ ترين چالش آمريكا براي تسلط بر منطقه خاورميانه ايران است .

پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:19 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

روز ارتش / بنگر شكوه ايمان لشگريان اسلام را

آن زمان كه صدام بعثي با نيروهاي تا بن دندان مسلح خود به سرزمين مقدس ايران يورش آورد تا به خيال خام خود سردار فاتح نبرد قادسيه باشد گمان نمي‌كرد اين گونه با دلاور مردي‌ها و جانفشاني‌ها مواجه شود.
دشمن مي‌پنداشت كه با سرنگوني طاغوت،ارتش‌ايران ديگربي‌پشتوانه و ناكارآمد ، از پس اين نامردمي‌ها برنخواهد آمد ، غافل از اين كه شيردلان دشت هاي ايمان،بااميدي سرشار به لطف حضرت يگانه حق در اين دراين عرصه نهاده بودند ، آنان آمدند تا مرگ را شرمسار از اين همه شير دلي در آغوش افتخار كشند.

وه كه چه زيبا اين ندا را سردادند : " دريغ است ايران كه ويران شود" آنان زمزمه كردند يا مرگ يا پيروزي.

و اكنون در گذر از آن روزها ، هنوز و هنوز قلب مردمان مهرباني پيشه اين آب و خاك با شنيدن نام " ارتش جمهوري اسلامي ايران " آرام تر از آرام ، چونان هميشه به درخشش خورشيد در آسمان آبي، راجي و اميدوار مي‌ماند.

حماسه‌ها ، اين عشق بازي‌ها ، شور و شوق دفاع از تماميت اين آسمان و زمين ، همه و همه را سلام پاك و مخلصانه فرشتگان خداوندي تقديم باد.

‪ ۲۹‬فروردين ، مصادف با روز ارتش جمهوري اسلامي ايران و بزرگداشت حماسه آفريني‌هاي دلاورمردان‌نيروي زميني ارتش است. همزمان با به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي،ارتش رژيم‌شاهنشاهي‌كه‌پيكره‌اصلي‌آن‌راجوانان برومند ، خانواده‌هاي مسلمان و اغلب مستضعف ايراني تشكيل مي‌داد، به نداي آسماني رهبر انقلاب لبيك گفت و در نتيجه همصدا و همراه با امت در براندازي رژيم ستمشاهي و ستيز بي‌امان با دشمنان داخلي و خارجي انقلاب برخاست و به عنوان نخستين بازوي توانمند نظامي انقلاب در جهت تحقق اهداف جمهوري اسلامي ايران تلاشهاي خستگي ناپذير و مستمري را با فداكاري و ايثار و در ابعاد مختلف آغاز كرد.

به همين مناسبت امام امت روز بيست و نه فروردين را به نام روز ارتش نامگذاري كرد. امام خميني (ره) روز پيوستن ارتش به مردم را با عبارت حكيمانه "لحظه شادي بندگان خدا و ياس ستمگران" نقطه عطف درخشان و افتخار آميز قلمداد فرمود.

بانگاهي گذرا به تاريخ خونبار انقلاب اسلامي در مي‌يابيم كه از لحظه نخست پيروزي انقلاب ، ارتش و ارتشيان ، عشق و علاقه و ميل باطني خود را به حركت ستم سوز و توفنده انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام راحل ابزار داشتند و در اثبات اين معنا فداكاريها ، تلاشها و ايثارگريهاي بسياري به خرج دادند.

گسستن از رژيم فاسد و منفور پهلوي و پيوستن به اقيانوس ملت ، بيعت با امام امت، درهم شكستن توطئه‌هاي گوناگون دشمن بويژه مقابله با ضد انقلاب، حضور گسترده، مستمر و چشمگير چندين ساله در عرصه‌هاي حماسه و شرف، حراست و دفاع از مرزهاي زميني ، هوايي ، دريايي و كيان نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران خود شاهدي صادق بر اين مدعاست.

دريادلان ارتشي روزتان فرخنده، دلهايتان زنده و گامهايتان‌استوار باد.
پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:19 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

ارتش گذشته و آينده

29 فروردين هر سال به نام ارتش و نيروي زميني نام گذاري گرديده است . كاركنان ارتش در طول واپسين ماههاي پيروزي انقلاب اسلامي با نپذيرفتن روز ميليتاريسم و استبداد مطلقه و عدم تبعيت از فرامين حاكمان وقت نظام مهمترين دين را در راستاي پيروزي انقلاب به ملت ايران ادا نمودند و اثبات نمودند كه سربازي مردم را به سربازي نظام ديكتاتور پيشه ترجيح مي دهند.

با شكست نظام خودكامه عوامل بحران زاي داخلي و خارجي كه اقتدار ارتش را در تضاد با منافع خود مي ديدند در طي چند ماه پس از انقلاب پروژه انحلال ارتش را مطرح نمودند تا كانون قوت و قدرت نظام نوپاي مردمي را ضمن استحاله منجر به انحلال نمايند كه در نهايت با تدبير بخردانه امام خميني (ره ) ضمن تاييد ارتش و نام گذاري اين روز به نام ارتش و نيروي زميني بار ديگر مهر تاييد و افتخار بر سينه كاركنان زحمت كش ارتش نهاده شد.


نگرش منصفانه و غيرمغرضانه مويد اين مطلب است كه ارتش به همراه سپاه و بسيج در سركوب آشوب هاي داخلي و ايام با طراوت و قدسي سال هاي دفاع مقدس بار ديگر وفاداري تام خود را به نظام امام و مردم به اثبات رسانده است .


در اين خصوص ذكر چند نكته ضروري مي باشد :


1 ـ متاسفانه در مصاحبه با رسانه هاي ديداري و شنيداري كه در سالروز 29 فروردين هر سال انجام مي گردد به كرات توسط افراد خودي و غير خودي تعمدا يا سهوا آگاهانه يا ناآگاهانه مسائل به نحوي طرح ساخته و پرداخته مي شود كه گويا ارتش هر سال با بحران هويت و بحران وجود مواجه است و اين در حالي است كه ارتش حتي در سال 1358 نيز با وجود بحران هويت و بحران وجود توانست با پالايش نيروي ها انساني خود را ترميم نمايد. بنابراين تكرار اين گونه شائبه ها محتمل به فرافكني است .


2 ـ بحران وجود و هويت از آن كساني است كه فاقد پشتوانه مردمي اند و در ميان توده ملت فاقد كرامت و محبوبيت مي باشند و اين در حالي است كه آحاد كاركنان ارتش در سال 57 با اقدام شجاعانه خود در پيوستن به صفوف مردم وجود و هويت خود را تثبيت نمودند و براي اولين بار در سطح ارتش هاي منطقه به ساختار شكني ميليتاريسم پرداختند و چنين اقدامي بود كه مسبب تسطيح و زمينه سازي حكومت مردم سالاري ديني گرديد و قطعا چنين ارتشي واجد پشتوانه مردمي است و آمارها نيز مويد چنين تحليل آبژكتيوي مي باشد.


3 ـ 29 فروردين سالروز تسجيل ارتش در نظام اسلامي است و روزي است كه ارتش به فرمان امام ضمن نهادينه شدن مسجل شد و از اين امر به انحا غيرنبايد تبادر به استفاده سو ديالكتيكي شود.


4 ـ موافقان انحلال و استحاله ارتش غير از قدرتهاي بيگانه بازيگران و صحنه گردانان داخلي بودند كه انحلال ارتش را عامل استيلا و هژموني احزاب خود بر انقلاب و روند تكاملي آن مي دانستند كه در سال هاي بعد از انقلاب اين مقوله با شفاف گرايي ارتش خود را نمايان ساخت .


5 ـ از منظر برخي تئوريسين هاي سياسي و نظامي عدم مداخله ارتش در سياست نشانه انفعال آن است اين در حاليست كه عدم مداخله ارتش در سياست عينا در تعامل با قانون اساسي و نشانگر و نمود استقلال ذاتي و منحصر به فرد ارتش است با امعان به اين مهم كه عمل به اين اصل از قانون اساسي سرآغاز محبوبيت هر چه بيشتر ارتش در بين عامه مردم مي باشد.


6 ـ در سال هاي دفاع مقدس محروميت ها و مظلوميت هاي بي شماري بر كاركنان ارتش رفت گر چه در چند فيلم كه سالهاي اخير ساخته شد نقب بسيار كوچكي به آن گشوده شد اما جهت رفع اين محروميتها و مظلوميت ها راهبردهاي بسياري بايد اتخاذ شود كه امور معيشت جهت تامين قوت لايموت و امور فرهنگ جهت رفع نيازهاي فرهنگي رسانه اي و تبليغاتي از پارادايم هاي اصلي آن مي باشد.


7 ـ در سال نوآوري و شكوفايي به جاست مسئولان و فرماندهان محترم ارتش با فاصله گيري از فرماندهي جزم انديشانه و سنتي گامي به سوي فرماندهي در عصر فراپست مدرن و مديريت اسلامي بردارند تا زمينه رفورم پويايي رزمي و تهييج روحيه هر چه بيشتر در مقابل تهديدات مهيا گردد.

پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:20 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

تحليلى جامعه شناختى از رفتارشناسى ارتش جمهورى اسلامى

1359 دانشكده افسرى ارتش:پنجشنبه شب فرصتى به دست آمده تا محمد ايران نژاد بچه هاى هم استانى خود را دعوت كند. اشرف عسكرى دانشجوى سال سوم است.  آن شب او، ايران نژاد را كه دانشجوى سال اول است به آسايشگاه بچه هاى ارشد دعوت مى كند. اما قبل از آنكه اين ديدار وصال دهد دوره هاى كارآموزى بچه هاى ارشد در جبهه آغاز مى شود و آن دو حتى پس از فراغت از تحصيل هم امكان ديدار هم را نمى يابند.
فروردين ۱۳۸۵ بهشت زهراى كرمان:
از آن جمع دوستانه كوچك افسران ارتش، فدايى، كريمى، گنجوى، ثمره گلستان و برومند همچون دهها همدوره اى نظير شهيد ايوزخانى و سادات شريفى به شهادت رسيده اند اكنون اميرمحمد ايران نژاد پس از مدت زيادى به كرمان آمده و در بهشت زهرا به دنبال قبر فدايى دانشجوى هم ورودى خود مى گردد كه سالها پيكر پاكش مفقود بود.
همراهان امير نام شهدا را مى خوانند؛ اما هيچ يك شهيد فدايى نيستند. انگار كه تقدير اين است او همچنان در خلوت الهى خود گمنام بماند؛ يكباره نام آشناى منصور اشرف عسكرى را مى خوانند، پاهاى امير يكباره سست مى شود، همان جا مى نشيند. او پس از ۲۴ سال امكان آن را يافته تا به دعوت منصور پاسخ گويد؛ در حالى كه خود نابينا و منصور به شهادت رسيده است و ديدار آنها در بهشت زهرا صورت مى گيرد.
امير از بهشت زهرا برگشته بود و من كه با او تماس گرفته بودم تا تقاضاى انجام مصاحبه اى را طرح كنم او بى مقدمه از زيارت قبر شهيد اشرف عسكرى گفت. از نسلى استثنايى كه عاشقانه به استقبال رنج هايى رفتند كه امروز شنيدن گوشه اى از آنها اشك ما را جارى مى سازد. نسلى كه به تعبير امير ايران نژاد به قدرى براى انجام وظايف و مسؤوليت هاى خود در تلاش بوده اند كه تاكنون هرگز فرصت و مجال بيان و توصيف گوشه اى از خدمات خود را نداشته اند.
آنچه كه در پى مى آيد مقاله جانباز روشندل امير سرتيپ محمد ايران نژاد است كه به اصرار ما و به مناسبت ۲۹ فروردين روز ارتش جمهورى اسلامى ايران از سوى ايشان تنظيم شده است.
امير سرتيپ محمد ايران نژاد فارغ التحصيل دانشكده افسرى، كارشناس علوم اجتماعى و حافظ بخشى از قرآن كريم، مؤسس دارالقرآن اهل بيت، كتابخانه تخصصى علوم اسلامى و عضو شوراى شهر سيرجان است كه پس از هشت سال حضور موفق و مورد تقدير فرماندهان عالى رتبه ارتش از جمله شهيد سپهبد صياد شيرازى در جبهه هاى حق عليه باطل همزمان با عمليات والفجر ده بر اثر انفجار خمپاره از ناحيه دو چشم مجروح و نابينا شد و به درجه جانبازى نائل گرديد.
امير سرتيپ جانباز محمد ايران نژاد همچنين چندى پيش از سوى مقام معظم رهبرى فرمانده كل قوا به عنوان جانباز نمونه در دانشگاه امام على(ع) مورد تقدير قرار گرفت.
امير دكتر محمدى فر فرمانده سابق نيروى زمينى ارتش در كتاب خاطرات خود با عنوان نسل سرافراز ضمن تقدير از توان فرماندهى وى در مديريت واحدهاى جنگ از او به عنوان شجاع ترين فرد يگان خود در جبهه سومار ياد مى كند كه اگر امكاناتى همچون آب خنك و غذايى خوب فراهم مى شد سربازان و كاركنان زيردست را برخود مقدم مى شمارد. فرمانده سابق نيروى زمينى ارتش درباره شخصيت معنوى اين جانباز روشندل مى گويد او افسرى با ايمان و قارى قرآن بود كه هر زمان از نزديكى سنگرش عبور مى كردم صوت قرآن وى دل را جلا مى بخشيد وقتى او به نماز مى ايستاد صفاى درونى اش در چهره اش نمايان بود به نحوى كه انسان از اين همه شكوه و زيبايى لذت مى برد...
به تعبير يكى از تحليلگران انقلاب اسلامى اگر ارتش به انقلاب اسلامى نمى پيوست شايد تا سى سال ديگر پيروزى آن به تأخير مى افتاد. اين البته كاملاً روشن است كه ارتش استراتژيك ترين ركن دستگاه بوروكراسى رژيم شاه بود. در واقع مى توان گفت نقطه اصلى پيروزى انقلاب اسلامى درست همان زمان پيوستن ارتش به انقلاب اسلامى بود. اين روند از آغاز مبارزات امام خمينى با رژيم شاه شروع شده بود و به ويژه در ۱۹ بهمن شكل گسترده اى يافت.
با پيوستن كامل ارتش به انقلاب در واقع ديگر چيزى از رژيم باقى نمانده بود. نخستين مسأله اى كه در اين مقاله به آن مى پردازيم ويژگى هاى جامعه شناختى ارتش ايران است كه مى تواند منطق اين نحوه عملكرد ارتش را براى ما توضيح دهد.
در واقع همچنان كه خداوند موسى(ع) را در دامان فرعون پرورانده و توسط همان موسى(ع) دودمان آن را برانداخت، ارتشى كه زيردست مستشاران آمريكايى تربيت شده بود خواب را از چشم فرعون زمان ربود و در ۱۹ بهمن حماسه اى آفريد كه چشمان تحليلگران بزرگ سياسى جهان را مات و مبهوت كرد.
بايد توجه كرد كه اگرچه به لحاظ سازمانى ارتش ايران مثل همه ارتش هاى جهان وابسته به شخص اول كشور بود اما نكته مهم اينجاست كه به لحاظ جامعه شناختى ارتش در مقابل ايدئولوژى شاه و رژيم شاه قرار داشت. البته ارتش نوين كه از ۱۳۰۰ توسط رضاشاه به وجود آمد، همواره به دليل نسبتى كه با رژيم استبدادى داشت، در نگاه اوليه هماهنگ با ايدئولوژى رژيم شاه تلقى مى شد، اما درست به دليل همين برداشت غلط بود كه رژيم شاه هرگز نتوانست از ارتش به عنوان نيرويى در مقابل مردم استفاده كند.
در واقع اگر نسبتى هم ميان شاه بود بخشى از ارتش وجود داشت در چارچوب يك تعلق سازمانى و به عنوان فرمانده كل نيروهاى مسلح و مسؤول حفظ استقلال مملكت و در چارچوب سوگندى بود كه افسران بر مبناى فرائض دينى تعهد به آن را مسؤوليت خود مى دانستنددر واقع نسبت ارتش با شاه نسبتى كاملاً سازمانى و بوروكراتيك بود. اما به لحاظ جامعه شناختى و ايدئولوژيك فاصله زيادى ميان شاه و بدنه ارتش وجود داشت.
توجه كنيد كه خاستگاه طبقاتى اغلب افسران، به ويژه افسران جوان و ميانى ارتش طبقات متوسط جامعه بود. در آن زمان، دانشكده افسرى مثل همه كشورهاى جهان سومى، دانشكده اى بود كه استعدادهاى درخشان طبقه متوسط در آن امكان رشد و آموزش رايگان را مى يافتند و اين نكته به ويژه در دهه هاى ۳۰ و ۴۰ كه دانشگاه هاى ما بسيار محدود بودند، موقعيت مناسبى براى پيشرفت بود. تصور اين دسته از افسران ارتش هرگز نوكرى شاه نبود. ارتش طبق قانون اساسى قبل و بعد از انقلاب وظيفه حراست از كيان مملكت را داشت و از آن زمان تاكنون هم اين مسؤوليت خود را به درستى انجام داده اما از آنجايى كه شاه ازنظر سازمانى فرمانده كل نيروهاى مسلح بود و در تمام دنيا به عنوان يك قانون، عدم تبعيت از فرمانده منجر به فروپاشى سازمان نظامى خواهد شد، ناگزير از حفظ نسبت سازمانى خود بود. در حالى كه به لحاظ ايدئولوژيك الزامى به حفظ نسبت خود با رژيم شاه نداشت. از سوى ديگر واقعيت اين است كه علم مديريت از جوامع نظامى برخاسته ، ارتش همچنين واردكننده تكنولوژى هاى جديد نظامى بود كه تا حدودى منجر به وارد شدن دانش ها و فناورى هاى جديد به ايران مى شد و ارتش ايران هم مثل همه ارتش هاى جهان توزيع كننده و توسعه دهنده تكنولوژى هاى نوين بود. از همه مهمتر اينكه افسران ما و حتى درجه داران ما در رده هاى مختلف در بهترين دانشگاه هاى نظامى خارجى تحصيل مى كردند كه خود منجر به آشنايى با مفاهيم جديدى همچون آزادى و دموكراسى مى شد و حاصل آن سلب مشروعيت از رژيم استبدادى شاه بود. نقطه اوج اين سلب مشروعيت و فاصله افتادن ميان ايدئولوژى بدنه ارتش و رژيم شاه انجام مراسمات تشريفاتى همچون تاجگذارى يا جشن هاى ۲۵۰۰ ساله بود.
ورود افسران ارتش به شاخه هاى نظامى سازمان هاى اسلامى و احزاب مخالف رژيم شاه خود نشاندهنده سست بودن پايگاه ايدئولوژيك رژيم شاه در جامعه ارتش بوده است.
از سوى ديگر توجه كنيد كه بدنه اصلى ارتش ايران را پرسنل وظيفه تشكيل مى دهد كه نيرويى در جريان و كاملاً مردمى تلقى مى شود. طبيعى بود كه اين بخش از بدنه ارتش هم نسبتى با ايدئولوژى رژيم شاه نداشته باشد.
از همه آنچه كه گفتيم مهمتر اين است كه بدنه اصلى ارتش از عالى ترين سطوح تا پايين ترين سطوح آن بدنه اى مذهبى و در ارتباط با روحانيون بود. از افسران عالى رتبه اى همچون شهيدسپهبد قرنى، سرلشكر فلاحى و سرتيپ نامجو گرفته تا سربازان وظيفه، تعلقات مذهبى قوى اى داشتند بنابراين به رغم برخى از برداشت ها واقعيت اين است كه مردمى بودن و مذهبى بودن دو ويژگى اساسى ارتش از قبل از پيروزى انقلاب اسلامى بوده است البته اين ويژگى ها به شدت پس از پيروزى انقلاب اسلامى تقويت مى شود.
افرادى مثل شهيد قرنى، شهيد نامجو، شهيد فكورى، شهيد صيادشيرازى، شهيد كلاهدوز و شهيد بابايى و شهيد ستارى نيروهاى مذهبى بودند كه به شكل كاملاً فعالانه اى در پيوند با ايدئولوژى مذهبى انقلاب حركت مى كردند چنان كه شهيد صيادشيرازى شاخه هاى متعددى در شهرهاى مختلف در ميان نيروهاى ارتش فعال كرده بود كه در جهت پيروزى انقلاب اسلامى در تلاش بودند.
بايد به اين نكته توجه كرد كه برخورد ارتش با انقلاب تا چه حد نرم، ملايم و ملاحظه كننده بود و عملاً شاه هرگز نتوانست از ارتش به عنوان نيرويى در مقابل مردم استفاده كند. اين نحوه برخورد ارتش از مهمترين عواملى بود كه منجر به شتاب گرفتن روند پيروزى انقلاب اسلامى شد كه هرگز استكبار و طاغوت انتظار آن را نداشتند.
در واقع درست به دليل پيوندهاى ايدئولوژيكى كه ميان بخش مهمى از بدنه ارتش و رهبر كبير انقلاب اسلامى امام خمينى رحمت الله عليه برقرار شده بود و حمايت گسترده افسران ارتش از ايشان روند رو به شتاب پيروزى انقلاب اسلامى عملاً به پيروزى قطعى نزديك شد.
پس از پيروزى انقلاب اسلامى مى بينيم كه همواره گروهى از فرماندهان عالى رتبه ارتش همچون شهيد سپهبد قرنى، شهيد فلاحى، نامجو، فكورى، شهيد سپهبد صيادشيرازى و مرحوم ظهيرنژاد در ساماندهى و بازيابى مجدد انسجام ارتش به يارى امام مى شتابند. امام خود به رغم تهمت ها و فشارهاى فراوانى كه به ارتش واردمى شد، به حمايت از آن پرداختند و با تدبيرى كه در راهبرى انقلاب داشتند به شدت در مقابل كسانى كه با انگ طاغوتى بودن به دنبال انحلال ارتش بودند، ايستادند.
واقعيت آن است كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى ارتش با مشكلات زيادى مواجه بود. از سويى هريك از جريان هاى سياسى نظير چپى ها و منافقين به دنبال قطع اين بازوى انقلاب بودند آمريكا به دنبال بازپسگيرى و از كار انداختن ماشين جنگى اى بود كه در اختيار ايران گذاشته بود. گاه ديدگاههاى غيرفنى و آشفته اى نظير اينكه ما به نيروى هوايى اى با اين قدرت نياز نداريم خود موجب آشفتگى و بى نظمى هاى بيشترى مى شد.
درست در چنين شرايطى بحران هاى قومى و حركت هاى جدايى طلبانه آغاز شد. اما ارتش به رغم مشكلاتى كه داشت به رسالت تاريخى خود در برقرارى امنيت و جلوگيرى از تجزيه كشور عمل كرد و مردانه در برابر آنها ايستاد و در منطقه كردستان بود كه با تدبير شهيد صياد شيرازى و شهيد چمران و شهيد شيرودى اولين هسته هاى مقاومت مردمى تشكيل شد و اولين تجربه هاى پيوند اين دو نيرو با يكديگر در آنجا به دست آمد.
دو لشكر نيروى زمينى ارتش با كمك نيروهاى مردمى و پشتيبانى ساير نيروها با تقديم شهداى پاكبازى همچون شهيد شيرودى و شهيد كشورى و صدها شهيد ديگر، عملاً امنيت را به منطقه بازگرداندند.
با وجود تمام مشكلاتى كه ارتش با آن مواجه بود اما پس از پيروزى انقلاب اسلامى با تلاش فرماندهان بزرگى همچون شهيد نامجو ارتش به سمت بازيابى انضباط و اقتدار خود پيش مى رود.
شهيد نامجو مرد بزرگى كه پرداختن به خدمات بزرگ و شخصيت وصف ناپذيرش همچنان مغفول باقى مانده است فرماندهى دانشكده افسرى را عهده دار مى شود و حتى در حالى كه با نظر امام خمينى رحمت الله عليه مسؤوليت وزارت دفاع دولت شهيد رجايى به ايشان سپرده مى شود اما او همچنان خود را مسؤول دانشكده مى داند وبه تربيت بيش از هزار افسر جديد مكتبى و انقلابى جهت تقويت تحول و بازسازى ارتش مى پردازد. سرانجام در شرايطى كه هنوز سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به طور جدى شكل نگرفته و انقلاب اسلامى درگير معضلات گوناگونى است دشمن فرصت طلب و كينه توز انقلاب اسلامى جنگ تحميلى را عليه ايران آغاز مى كند.
در اين شرايط طرح ريزى هاى عملياتى فرماندهان بزرگ ارتش همچون فلاحى ، نامجو، فكورى و چمران و ساير فرماندهان قرارگاهها و لشكرها همچون فرماندهى لشكر هوانيروز ۷۷ خراسان به زودى به شكست حصر آبادان منجر شد.
 
 
دراين مرحله ارتش در قالب ركن پنجم خود به گونه اى عميق و توسعه يافته وارد عمل شد. فرماندهان بزرگ ارتش كه خود معلمان بزرگ اخلاق بودند همچون شهيد كلاهدوز، شهيد صياد شيرازى ، شهيد نامجو و سردار رضايى با تدبيرامام خمينى عملاً به شكل گسترده اى به سازماندهى نيروهاى مردمى پرداختند و مولودى به نام سپاه پاسداران را تحويل جامعه دادند.
رسم است كه در سير و سلوك انسان هر آنچه كه دارد خالصانه در پيشگاه خداوندبگذارد ، فرماندهان عارف ارتش از جمله شهيد صياد شيرازى و يارانش احساس كردندوقت آن است كه آموخته هاى كلاسيك خود ر ا در قالب طرح ريزى هاى عمليات هاى بزرگى همچون طريق القدس، فتح المبين ، فتح خرمشهر در اختيار جوانان پرشور سپاه و بسيج بگذارند.
با شهادت فلاحى ، نامجو، فكورى، كلاهدوز و جهان آرا و پذيرفتن مسؤوليت فرماندهى نيروى زمينى توسط شهيد صياد شيرازى ، او عملاً با به كار گرفتن اساتيد دانشكده هاى ارتش طرح ريزى و مديريت عمليات هاى پيروزمندانه و بزرگى را همچون فتح المبين ، طريق القدس، و فتح خرمشهر را برعهده مى گيرد.
در قالب طرح ريزى و مديريت اين عمليات ها صياد عملاًمسؤوليت آموزش مردان دليرى را عهده دار شد كه بعدها به عنوان فرماندهان سپاه درهشت سال دفاع مقدس دركنار ارتش نقش آفرينى كردند.
بايد در نظر گرفت كه پس از آن بسيارى از عمليات هاى عمده ارتش با مشاركت نيروهاى مردمى سپاه و بسيج صورت گرفت . از اين جهت سازماندهى و آموزش نيروهاى مردمى در جبهه و همچنين در مراكز آموزشى ارتش و دنبال كردن استراتژى انجام عمليات هاى ائتلافى سپاه و ارتش از سوى شهيد سپهبد صياد شيرازى عملاً بزرگترين دستاوردها را براى ما به دنبال داشت.
حضور گسترده ارتش در عمليات فتح المبين يا طرح ريزى و مديريت شهيد سپهبد صياد شيرازى كه بيشترين شكست را به ماشين جنگى عراق وارد كرد ، از سويى روحيه نيروهاى ارتش و نيروهاى مردمى را ارتقا داد، از سوى ديگر با غنائم گسترده اى كه از ارتش عراق به دست آمد زمينه هاى توسعه و افزايش توان رزمى نيروهاى سپاه و تأسيس گردان هاى مجهز به سلاح هاى نيمه سنگين و سنگين را فراهم كرد و عملاً ارتش نيرويى قدرتمند در كنار خود يافت كه در پيوند با آن قدرتى وصف ناپذير را براى سازمان نظامى جمهورى اسلامى ايران به ارمغان آورد.
در اينجا بايد توجه كرد كه ائتلاف ارتش و سپاه بدون وجود زمينه هاى مشترك ايدئولوژيك و اعتقادى امكانپذير نبود اين همان نكته اى بودكه تحليل گران انقلاب اسلامى ورژيم شاه از آن غفلت كرده بودند. توجه به پيوند نيروهاى ارتش از سال هاى پيش از پيروزى انقلاب اسلامى با روحانيت به ما نشان مى دهد كه ارتش ايران همواره در كنار آموزش هاى سخت نظامى ، رگه هايى قوى از عرفان ، معنويت و اخلاق را در درون شخصيت خود رشد داده است. درست به دليل چنين زمينه هاى ارزشى و جامعه شناختى اى فرماندهان بزرگ ارتش همچون شهيد نامجو و شهيد صياد شيرازى عملاً نفوذى اسطوره اى و مقبوليتى كاريزماتيك درجامعه مى يابند چنانكه پس از رحلت بنيانگذار نظام جمهورى اسلامى حضرت امام خمينى (ره) براى شهيد صياد شيرازى بزرگترين تشييع جنازه در ايران برگزار مى شود و رهبر معظم انقلاب اسلامى بر تابوت او بوسه مى زنند.
اين ويژگى هاى جامعه شناختى عملاً تأثيرى فوق العاده در پيشرفت هاى نظامى و معنوى ما در جنگ داشت ما شاهد نوعى تحول در ارزش هاى موجود دربدنه ارتش پس از پيروزى انقلاب اسلامى هستيم چنانكه خلوص ، تواضع و صميميتى در فضاى روابط ميان رده هاى مختلف ارتش حاكم شد كه نظير آن را در هيچ يك از ارتش هاى جهان نمى توان ديد.
ما شاهد پديده همنشينى صميمانه فرماندهان با سربازان خود بوديم. اين در حالى است كه تبعيت سربازان از فرماندهان انسجام اين روابط و اقتدار فرماندهى به گونه اى بود كه گاه تنها يك نگاه فرماندهان ارتش براى انجام دستورى كافى بود كه به روشنى از دست دادن جان آدمى را به دنبال داشت. فرماندهان بزرگى همچون صياد عشق و خلوص و فرماندهى بر قلب ها را جايگزين اشرافى گرى برخى از فرماندهان رژيم شاه كردند. بررسى تأثير اين تحول ارزشى بدنه ارتش خود نيازمند انجام مطالعات جامعه شناختى است كه متأسفانه معمولاً مغفول واقع مى شود.
آنچه در اين مرحله از حيات نظام جمهورى اسلامى نياز حياتى ما محسوب مى شود توجه به سرمايه عظيمى است كه دربستر كسب تجارب معنوى و مديريتى در طول هشت سال دفاع مقدس به دست آمده است. واقعيت آن است كه ارتش اكنون از جمله سالم ترين ، متعهدترين و باتجربه ترين مديران كشور را در اختيار دارد. شايد براى برخى پرهيز از تجمل و نشستن در خانه هاى لوكس و آنچنان كهنه و از مد رفته محسوب شود اما من خود هنوز مى بينم فرماندهان طراز اول ارتش را كه نشستن در خانه هاى ۷۵ مترى را بر ويلاهاى سپهبدان رژيم شاه ترجيح مى دهند.
بايد به اين نكته توجه كنيم كه نسلى از ارتش كه اكنون مديريت آن را در دست گرفته است و در واقع مديريت ستاد مشترك و لشكرهاى نيروهاى زمينى و ساير نيروها را عهده دار است عمدتاً در دوران تعطيلى دانشگاهها و آغاز جنگ از نخبه ترين ، با استعدادترين و درعين حال از جان گذشته ترين افرادى گزينش شده است كه خود آگاهانه حضور در يك ارتش درگير جنگ را برگزيده اند.
براى من كه دورانى از عمر خود را در آن دانشكده سعادت همنشينى با آن ياران عارف امام خمينى (ره) را داشتم اكنون هيچ عاملى افتخارآميزتر و آرامش بخش تر از آن نيست كه ارتشى كه روزگارى توسط مستشاران آمريكايى اداره مى شد امروز به دست متقى ترين افسران و آزمون ديدگان دفاع مقدس اداره مى شود كه در خون و رگشان عشق به ولايت موج مى زند. افرادى چون سرلشكر صالحى، سرتيپ موسوى، خرم طوسى، دادرس، شهيدى، حسينى ، پوردستان و ... مديران عارفى كه بدون ترديد سرمايه هاى بزرگ و تكرار ناپذير انقلاب اسلامى محسوب مى شوند از اين رو به نظر مى رسد طراحى يك برنامه استراتژيك براى استفاده از تجارب نظامى و مديريتى نسلى كه زندگى كارى آنها با دوران معنوى دفاع مقدس پيوند خورده است خوديكى از مهمترين نيازهاى جامعه ما باشد. اين مهم به ويژه در خصوص بخشى از نيروهاى ارتش كه در دوران بازنشستگى بيم فراموشى و مغفول واقع شدن توانايى هاى آنها مى رود خود به نحوى اساسى تر مطرح است.امادر پايان بايد به اين نكته مهم توجه كرد كه بى ترديد سايه فرماندهى مدبرانه مقام معظم رهبرى خود بزرگترين سرمايه براى ارتش است. چراكه امروز همه فرماندهان عالى رتبه نظامى ما اذعان دارندكه تجارب گسترده ايشان در دوران جنگ نگرشى كارشناسانه را براى ايشان به دنبال داشته كه همواره در راهبرى ارتش سرمايه اى بزرگ محسوب مى شود.ارتش در طول ۸ سال دفاع مقدس بيش از ۴۸ هزار شهيدو يكصدو چهل و سه هزار جانباز را تقديم انقلاب كرده است كه حدود نيمى از آنان را پرسنل كادر ارتش تشكيل مى دهند.
۲۹ فروردين روز فرمان مبارك و تاريخى حضرت امام و روز ارتش جمهورى اسلامى ايران را به ساحت مقدس امام زمان (عج)، محضر مبارك مقام معظم رهبرى ، فرمانده كل قوا، روان پاك شهدا و به همه جانبازان و خانواده هاى ايثارگر و رزمندگان پرتوان ارتش جمهورى اسلامى و ملت غيور و سرافراز ايران تبريك مى گويم.
و موفقيت هاى روزافزون علمى - معنوى - نظامى ارتش را از خداوندمتعال خواستاريم.

پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:21 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

ارتش ولايى حافظ استقلال و تماميت ارضى

از سال ۱۳۴۲ كه نهضت اسلامى حضرت امام خمينى(ره) به صورت علنى شروع شد، همواره سخنان و رهنمودهاى ايشان به گوش آحاد مردم ايران، از جمله ارتشيان مى رسيد و زمينه هاى لازم براى تشكيل حكومت اسلامى و ولايى را در دل و فكر آنان ايجاد مى كرد.

امام خمينى(ره) در پيام هاى اوليه خود خطاب به ارتشيان در ارديبهشت ماه ۱۳۴۲ فرمودند: ما مى دانيم كه صاحب منصبان ارتش، درجه داران محترم، افراد نجيب ارتش با ما در اين مقصد همراه و براى سرافرازى ايران فداكار هستند... من براى نجات اسلام و ايران به آنها دست برادرى مى دهم(۱) با اين پيام و ساير سخنان روشن و منطقى امام خمينى(ره)، در ارتش افراد مبارز و معتقدى مانند سپهبد صيادشيرازى، سپهبد قرنى، سرلشكر فلاحى، سرلشكر نامجو، شهيد كلاهدوز و هزاران نفر ديگر به مخالفت با رژيم شاه پرداختند و با فرياد اسلام طلبى خود، تصويرى از اسلام را در ارتش شاهنشاهى كشيدند. اين افراد با اقدام هاى خود سرآغاز وحدت و همدلى ارتشيان با رهبر و ولايت آينده شان شدند و مى توان گفت كه موجب شدند تا زمان به ثمر رسيدن انقلاب اسلامى، به جز شمارى از ارتشيان صاحب منصب و وابسته به رژيم شاه، بقيه آنان هيچگاه راضى به درگيرى مستقيم با طرفداران نهضت اسلامى مردم ايران نبودند.


سرانجام در اسفند ماه ۱۳۵۶ كه نشانه هاى پيروزى نهضت اسلامى آشكارتر شده و در دل ارتشيان منتظر، نور اميدى جهت رهايى از سلطه استعمار ايجاد شده بود، گروهى از آنان با نوشتن استفتا نامه اى به محضر امام خمينى(ره) ، ضمن اعلام آمادگى خود جهت حمايت از ايشان درباره تكليف ميهنى و اسلامى خويش چنين سؤال كردند: مسلماً خاطر مبارك از اين سنت معموله مستحضر است كه همه افراد ارتش در موقع اخذ سردوشى يا اخذ درجه درباره حفظ تاج و تخت رژيم سلطنتى به خداوند و قرآن كريم قسم ياد مى كنند، مستدعى است نظر و فتواى خودتان را در مسأله عدول از اين قسم و پيوستن به نهضت عظيم اسلامى بيان فرماييد؟ ايشان هم در جواب فرمودند: قسم براى حفظ قدرت طاغوتى صحيح نيست و مخالفت با آن واجب است و كسانى كه به اين نحو قسم خورده اند بايد برخلاف آن عمل كنند.(۲) با اين رهنمود، بر شمار ارتشيان حمايت كننده از نهضت امام خمينى(ره) افزوده شد و آنان در بسيارى از موارد، حمايت علنى خود را اعلام مى كردند، به طورى كه امام خمينى(ره) درباره اين اقدام ارتشيان در آن زمان فرمودند:...اينها تكليف شرعى، ملى، كشورى خودشان را داشتند و به ملت ملحق شدند و پشتيبانى از نهضت اسلامى ملت را كردند، ما از آنها تشكر مى كنيم...(۳)


با پيروزى انقلاب و تشكيل نظام جمهورى اسلامى، ارتش ولايى حيات خود را شروع كرد و از آن زمان تاكنون، دوران پرفراز و نشيبى را جهت حمايت از فرمانده خود كه ولايت مطلقه فقيه است و استقلال ملى و تماميت ارضى كشور طى كرده است. دليرمردان ارتش جمهورى اسلامى به تبعيت از سالار و سرور شهيدان، حضرت امام حسين(ع) براى سربلندى و سعادت ابدى از هر خطرى جانانه استقبال و با فداكارى و ايثار، اقدام هاى دشمنان ولايت و كشور را در ابتدايى ترين مراحل آن خنثى كرده اند.


در نخستين روزهاى پيروزى انقلاب، دشمنان داخلى و خارجى نهضت اسلامى كه از پيوستن ارتشيان به نظام جمهورى اسلامى خشمگين شده و در تلاش جهت جدا كردن اين دو از يكديگر بودند، از طريق افراد نادان و شايد جاسوس داخلى، نغمه شوم و خطرناك انحلال ارتش را سر دادند كه با عكس العمل آگاهانه و مدبرانه رهبر كبير انقلاب اسلامى مواجه شدند و امام (ره) در پيامى با قاطعيت تمام، ضرورت وجود ارتش ولايى و مكتبى شدن آن را اعلام كرده و در سال ،۱۳۵۸ روز ۲۹ فروردين را روز ارتش جمهورى اسلامى ايران ناميدند. در اصل ۱۴۳ و ۱۴۴ قانون اساسى نظام جمهورى اسلامى نيز آورده شد: ارتش جمهورى اسلامى ايران، پاسدارى از استقلال و تماميت ارضى و نظام جمهورى اسلامى كشور را بر عهده دارد و بايد افرادى شايسته را به خدمت بپذيرد كه به اهداف انقلاب اسلامى، مؤمن و در راه تحقق آن فداكار باشند.(۴)


در نخستين ماه هاى پيروزى انقلاب اسلامى، ارتش ولايى به تنهايى وظيفه سترگ حفظ و حراست از نظام و ميهن اسلامى را برعهده گرفت و توطئه هاى دشمنان را خنثى كرد. دشمنان با استفاده از افراد نفوذى خود ماجراى كودتاى نوژه را در تيرماه ۱۳۵۹ با هدف فتح ارتش و خاتمه انقلاب اسلامى ترتيب دادند كه عكس العمل بسيار مناسب ارتشيان در مقابل اين كودتا، يكى از حركت هاى اصيل ارتش ولايى شد. حضرت آيت الله خامنه اى در اين باره فرمودند: توطئه خطرناكى بود، اما اين توطئه هم به وسيله ارتشى ها خنثى شد. شايد ملت ايران نداند آن كسانى كه موجب شدند توطئه كودتاى بسيار خطرناك پايگاه شهيد نوژه خنثى شود، خود جوان هاى ارتشى بودند كه آمدند به ما اطلاع دادند... بعد هم عناصر دنبال كننده اين قضيه خود نظاميان و ارتشى هاى متدين آن پايگاه بودند كه بيشترين نقش را در خنثى كردن آن كودتا داشتند... خود ارتش نگذاشت كه اين چنگال دشمن به او وصل شود و توطئه هاى خود را در ارتش پياده كند.(۵)


با شروع جنگ تحميلى، با وجود اين كه هنوز نيروهاى ارتش جمهورى اسلامى ، انسجام و هماهنگى لازم را به دست نياورده بودند، در عين حال با توجه به وظيفه شان كه دفاع از استقلال و تماميت ارضى كشور است از نخستين نيروهايى بودند كه به مقابله با دشمن متجاوز شتافتند و توانستند در يك جنگ نابرابر، با حمايت مردم كشورمان و رهنمودهاى مقام ولايت، به دفاع همه جانبه از كشورمان بپردازند. نيروهاى زمينى، هوايى و دريايى ارتش در ۸ سال دفاع مقدس ، حماسه ها و پيروزى هاى متعددى را براى مردم ايران به ارمغان آوردند و براى نخستين بار در تاريخ كشورمان توانستند بدون اين كه حتى يك وجب از خاك ميهن را به بيگانگان واگذار كنند، نداى مقام ولايت و رهبر خود را كه بيرون راندن متجاوز بود لبيك گويند.


در اين دوران، ارتش ولايى نقش نوك پيكان را در قلب دشمن ايفا كرد و با نثار خون مطهر هزاران نيروى دلاور خود، دهه اول نظام جمهورى اسلامى را آبرومندانه پشت سر گذاشت. سپس با پايان يافتن جنگ، دوران بازسازى و تجديد قواى ارتش شروع شد كه الحمدالله نيروهاى آن توانستند در اين مرحله هم به موفقيت هاى بزرگى دست يابند و مانند ساير بخش هاى كشور، هر روز بر اقتدار خود در سايه رهنمودهاى مقام ولايت بيفزايند.


اكنون با گذشت ۳ دهه از زمان تشكيل ارتش ولايى، اين نيرو توانسته است با تكيه بر تجارب ارزشمند دفاع مقدس و تحت فرماندهى ولايت مطلقه فقيه، به عنوان يكى از مقتدرترين و باتجربه ترين ارتش هاى كلاسيك جهان با دريافت آموزش ها و مهارت هاى فنى و تخصصى، تهيه و ساخت تجهيزات و تسليحات پيشرفته نظامى ـ كه هر روز نمونه اى از آنها به جهانيان معرفى مى شود و در رزمايش هاى مختلف نظامى استفاده مى شود ـ آمادگى خود را براى دفاع از تماميت ارضى و استقلال كشور به رخ جهانيان بكشاند. همه آحاد مردم ايران نيز با پشتيبانى كامل از ارتش ولايى، تصويرى روشن ، هماهنگ و مقتدر از اين مجموعه دارند و به صورت نافذ و متفكرانه مى انديشند كه چگونه ارتشيان در صحنه هاى نبرد بى امان حضور يافتند و سربلند و سرافراز از آن بيرون آمدند و اكنون نيز چگونه در عرصه اجتماع اسلامى همواره آماده و مهيا، با روحيه و كارآمد، منسجم و متمركز، حصار امنيت و مدار استقلال كشور اسلامى هستند. ملت مى داند كه ارتش ولايى با همه ارتش هاى جهان اختلاف هاى زياد و قابل توجه دارد كه با داشتن سلاح ايمان به خداوند متعال و حمايت همه جانبه مقام عظماى ولايت توانسته است آرامش را به متن جامعه اسلامى هدايت كند. به طورى كه مقام ولايت در اين باره فرمودند: «توجه كنيد كه فلسفه وجودى نيروهاى مسلح همان چيزى است كه اميرالمؤمنين(ع) در فرمان معروف خود به مالك اشتر صادر كردند (فالجنود بأذن الله، حصون الرعيه) سربازان حصار ملت و كشورند. نقش حصار چيست؟ ايجاد امنيت براى مردم، وقتى يك ارتش و سازمان مسلح اين مسئوليت را براى خود اساسى ترين محور تصميم گيرى و سازندگى بداند، آنگاه وضع خيلى فرق خواهد كرد، اگر ايمان به خدا و خود و هدف ها و آرمان هاى عالى در يك سازمان مسلح و در يك ارتش وجود نداشته باشد، هرچه به او تزريق كنند از بين مى رود.»(۶)


در جاى ديگر نيز خطاب به ارتشيان مى فرمايند:


بسا باشد كه مردى آسمانى


به جانى سرفرازد لشكرى را


نهد بر جان يكى تير و رساند


به اوج نيكنامى كشورى را (۷)


با اين بيان، معظم له، نظاميان را مردان غيرتمندى مى داند كه جان شريف را درطبق اخلاص نهاده و با شجاعت و شهامتى مثال زدنى در برابر هجوم دشمنان ملت سينه سپر كرده اند. چنين توصيفى از يك فرد نظامى براى آحاد اين خيل آماده و گوش به فرمان، غرورآفرين و همچون دمى مسيحايى است كه بر پيكره جانى كه هر لحظه آماده جانفشانى است دميده مى شود و آنان را آماده دفاع همه جانبه از استقلال و تماميت ارضى كشور مى كند.


در اين ارتش ولايى ، وفاق و يگانگى اصل است و همه با رعايت فرماندهى و وظيفه شناسى و اطاعت كامل از فرمانده خود در خدمت اسلام و جامعه مسلمين هستند، به گونه اى كه هيچ وقت فتنه و توطئه در آن راه ندارد و به قول رهبر معظم انقلاب (كلمه طيبه) است. اما دشمنان اين ارتش و نظام ولايت، طاقت ديدن اين استقلال و وحدت را ندارند و هر روز با توطئه هاى مختلف و تهاجم هاى سياسى، اقتصادى، تبليغاتى و فرهنگى گسترده، سعى مى كنند كه نظر ساير كشورها را نسبت به آنان بدبينانه و با شك و ترديد همراه كنند. آنان چنين القا مى كنند كه ايران داراى يك استراتژى توسعه طلبى است و درصدد تهاجم به ديگران پس از كسب آمادگى هاى لازم است، بنابراين بايد از دستيابى اين كشور به سلاح ها و تجهيزات پيشرفته نظامى و غيرنظامى جلوگيرى كرد. همچنين آنان با نشر اكاذيب و جعل اخبار و شايعات بى اساس، درصدد هستند كه روحيه يأس و بدبينى را در درون مملكت بويژه نيروهاى مسلح نيز ايجاد و با تشديد تحريم هاى سياسى، اقتصادى و نظامى، كشورمان را از نظر جبهه داخلى تضعيف كنند كه البته با رهنمودهاى مقام ولايت و آمادگى كامل نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى، دشمنان راه به جايى نخواهند برد.


* نتيجه گيرى


حفظ استقلال ملى و تماميت ارضى كه به مفهوم حفظ كشور از خطر دخالت بيگانگان و تهديدهاى نظامى ساير كشورها است در شرايطى به دست مى آيد كه كشورمان داراى يك ارتش قدرتمند و تحت امر مقام معظم ولايت باشد و اين ارتش همراه با ساير نيروهاى مسلح به عنوان نگهبانان و محافظان كشور، امنيت لازم را جهت به نتيجه رسيدن قابليت هاى علمى، اقتصادى، تكنولوژيكى، انسانى، استراتژيكى و... اين مرز و بوم ايجاد كنند.


به عبارت ديگر براى رسيدن به استقلال و حفظ تماميت ارضى، كسب و توسعه عوامل و مؤلفه هاى قدرت نظامى نسبت به ساير كشورها ضرورتى حياتى دارد. الحمدالله در حال حاضر، ارتش جمهورى اسلامى ايران به عنوان ارتش ولايى كه در آن ايمان به خداوند متعال و پيروى از دستورات ولايت مطلقه فقيه به تعهد درونى تبديل شده، توانسته است با مجهز شدن به تسليحات و تجهيزات پيشرفته نظامى، از يك سو به حمايت از نظام و ثبات آن و از سوى ديگر به حفظ تماميت ارضى و استقلال كشور بپردازد. در چنين شرايطى بايد همه آحاد ملت و سطوح مختلف حاكميت نيز زير نظر ولايت مطلقه فقيه، خود را ملزم به يارى ارتش ولايى بدانند.



والسلام


على حسين احمدى ـ روابط عمومى ارتش جمهورى اسلامى ايران


پى نوشت ها:


۱- صحيفه نور، ج،۱ ص۴۷


۲- همان، ج،۲ ص۳۵


۳- قسمتى از بيانات امام خمينى(ره)در بهشت زهرا، ۱۳۵۷‎/۱۱‎/۱۲


۴- قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران، اصل ۱۴۳ و ۱۴۴


۵- از سخنان رهبر معظم انقلاب به مناسبت روز ارتش در جمع فرماندهان آجا، ۷۴‎/۱‎/۳۰


۶- از رهنمودهاى رهبر معظم انقلاب در ديدار با فرماندهان و كاركنان آجا به مناسبت روز ارتش، ۸۲‎/۱‎/۲۷


۷- از رهنمودهاى رهبر معظم انقلاب در مراسم دانش آموختگى دانشجويان دانشگاه هاى سه گانه ارتش، ۸۳‎/۷‎/۲۲



روزنامه ایران 860203

پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:22 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

نقش نيروى زمينى ارتش در جنگ تحميلى

استكبار جهانى پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران به شيوه هاى گوناگون كوشش مى كرد بر پيكر نوپاى انقلاب ضربه بزند، چرا كه اين انقلاب موجب شده بود منافع بسيارى از ابرقدرت ها در ايران بطور جدى آسيب ببيند و آنها در پى دستيابى مجدد به منافع از دست رفته ترفندهاى مختلفى را آغاز كردند.

يكى از اين ترفندها ايجاد اختلاف هاى قومى و ملى و مسلح كردن گروه هاى چپ عليه نظام بود كه با هوشيارى به موقع رهبر كبير انقلاب و زعامت قاطع ايشان، اين نقشه استكبار نقش بر آب شد.


استعمارگران وقتى از نقشه فوق نااميد شدند، رژيم بعثى عراق را كه در دشمنى با انقلاب اسلامى ايران از همان ابتدا شهره آفاق بود براى تجاوز آشكار به سرزمين جمهورى اسلامى ايران تحريك كردند.


سردمداران عراق كه مترصد فرصتى بودند تا با ديدن چراغ سبز استكبار حمله خود را آغاز كنند، در تاريخ ۳۱ شهريورماه ۱۳۵۹ با استفاده از ۱۲ لشگر و بهره گيرى از امكانات تسليحاتى پيشرفته غرب و شرق، هجوم سراسرى خود را از تمامى مرزها به ميهن اسلامى آغاز كردند.


هرچند عامل مهمى كه سردمداران سفاك عراق را در تجاوز به خاك ايران تشويق و ترغيب كرد، تجزيه و تحليل ناشيانه اى بود كه دستگاه هاى جاسوسى و اطلاعاتى غرب از شرايط داخلى ايران ارائه داده بودند. اين تحليل ها با توجه به بى ثباتى در ارتش به دليل نابسامانى هاى موجود داخلى، تزلزل فرماندهى، بى انضباطى، كاهش مدت سربازى از دو سال به يك سال، تعويض پى در پى فرماندهان و خيانت هاى بنى صدر موجب شده بود كه آنان بر ناتوانى ارتش در مقابله با تجاوز كشورهاى خارجى، حساب مستقلى بگشايند اما دلاورمردى هاى نيروهاى زمينى ارتش ج.ا.ا به همراه ساير نيروهاى مسلح در دفاع از كيان اسلام و ميهن ثابت كرد كه اين اطلاعات اجانب از اوضاع كشور كاملاً غلط است.


قبل از حمله سراسرى رژيم عراق در شهريور ،۱۳۵۹ حملات پراكنده اى در بعضى از مناطق غرب و شمالغرب توسط هواپيما و توپخانه ارتش بعث به مناطق و روستاهاى مرزى ايران صورت گرفت و همچنين عوامل مسلح و مزدور از داخل خاك عراق به كردستان ايران وارد شده و حوادثى در آنجا به وجود آوردند.


پس از تجاوز حكومت عراق به خاك اسلامى ايران، غيورمردان نيروى زمينى ارتش جمهورى اسلامى ايران مشتاقانه مسئوليت خطير حراست و پاسدارى از كيان مقدس ج.ا.ا را به دوش گرفته و مردانه براى اداى اين وظيفه سنگين قيام كردند. اين دلاورمردان هنوز از دفع اشرار در كردستان و آذربايجان غربى بطور كامل فارغ نشده بودند كه همزمان قسمتى از آنها براى بازگشت امنيت در آن مناطق به وظايف خود ادامه دادند و قسمت عظيمى از آنها براى مقابله با مزدوران بعثى به مرزهاى غرب و جنوب اعزام شدند.


غيورمردان نزاجا به همراه ساير برادران نيروهاى مسلح موفق به دفع تجاوز و سركوب متجاوزان شدند و در اين راه شهداى گرانقدرى را به اسلام تقديم كردند و در پيروزى هاى درخشان هشت سال دفاع مقدس آنچه در توان داشتند براى دفع متجاوز و كسب پيروزى و افتخار انجام دادند و توانستند توانايى و استعداد وصف ناپذير خود را نشان دهند كه نيروهاى كارآمد، پرافتخار و پرقدرتى مى باشند كه آمادگى انجام هر مأموريتى را دارند.


حوادث و رويدادهاى ۸ سال نبرد ثابت كرد كه درگير بودن در جنگ و برخوردارى از باورها و ارزش هاى اسلامى از ارتش ما نيرويى مقاوم و مؤثر ساخته است.


حضور و آمادگى دفاعى چهره قهرمان نيروى زمينى ارتش در مرزهاى غرب و جنوب كشور در آن شرايط نامناسب جغرافيايى و سرما و گرماى طاقت فرساى مناطق با وجود كمبودها و محاصره ها در اكثر صحنه هاى رزم و پيكار همگام و همدوش با ساير نيروها عامل مهمى براى خارج ساختن از سرزمين هاى اشغال شده ميهن عزيز از چنگال متجاوزان و در هم شكستن پشت سپاهيان كفر بود.


نيروى زمينى ارتش ج.ا.ا در طول هشت سال دفاع مقدس ۴۵ عمليات گسترده و مؤثر عليه نيروهاى متجاوز انجام داده است كه اين عمليات ها منجر به آزادسازى بخش عمده اى از خاك اشغال شده جمهورى اسلامى ايران شد و ضربات جبران ناپذيرى بر ماشين جنگى عراق وارد ساخت. عمليات هايى همچون عمليات ثامن الائمه(ع)، طريق القدس، فتح المبين، بيت المقدس و...


اكنون كه بيش از ۱۸ سال از پايان جنگ مى گذرد، نزاجا ضمن حفظ و ارتقاى آمادگى و توان رزمى خود در خودكفايى تلاش كرده و در صحنه سازندگى كشور حضور فعال و مؤثرى داشته است و هم اكنون يكى از مقتدرترين نيروها در سطح كشور و منطقه است.



سرهنگ ستاد محمدمسعود بهمنى


روزنامه ایران 860203

پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:22 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

تعامل سپاه و ارتش در 8 سال دفاع مقدس

مراحل مختلف هماهنگی و تعامل بین رزمندگان، در دوران دفاع مقدس به طور کلی در طول هشت سال دفاع مقدس،‌سه دوره متفاوت و اساسی – به لحاظ الگوی تعامل و همکاری فی مابین ارتش و سپاه – در سیستم فرماندهی و مدیریت دفاعی جمهوری اسلامی ایران وجود داشته است.

سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید (جانشین رییس ستاد کل نیروهای مسلح) در یک جمع بندی کلی، ضمن تشریح چگونگی ایجاد هماهنگی بین نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران (ارتش و سپاه) در سالهای دفاع مقدس، این تعامل و هماهنگی ها را به سه دوره مشخص (به شرح زیر) تقسیم بندی کرده است:

دوره اول (حاکمیت تفکر بنی صدر)
اولین دوره فرماندهی و مدیریت رزمندگان اسلام در دفاع مقدس؛ از آغاز جنگ تحمیلی تا زمان سقوط و فرار بنی صدر (یعنی 10 ماهه اول جنگ) است.
در این مدت، ارتش جمهوری اسلامی ایران مسوولیت مستقیم فرماندهی و اداره امور جنگ و هدایت عملیات در صحنه های نبرد را عهده دار بود.
این دوره که از شهریور ماه سال 1359 تا پایان خرداد سال 1360 را در برمی گیرد سپاه پاسداران هیچ نقشی در فرماندهی و هدایت عملیات رزمندگان در صحنه های جنگ را نداشت.
اساسا این مقطع، دوره ای بود که به لحاظ استراتژی و تفکر بنی صدر، سپاه پاسداران و نیروهای مردمی و حزب الهی نقشی نداشتند. چون هدف اصلی بنی صدر، حذف رقیب (یعنی سپاه پاسداران) از عرصه مسائل سیاسی بود.
حضور سپاه پاسداران و جدی گرفتن نقش این نیروی تازه نفس در جنگ و دفاع، خلاف مبانی فکری و استراتژی بنی صدر بود. لذا عمده عقب نشینی ها و شکست ها و اینکه در آن زمان هیچ عملیات بزرگ و منطقی علیه نیروهای متجاوز صورت نگرفت، از عملکرد این دوره است.

 دوره دوم (اجرای الگوی دو فرماندهی)
این دوره از مهرماه سال 1360 تا پایان 1363 است. که تقریبا برای مدت سه الی سه و نیم سال، سیستم دفاعی و عملیاتی جمهوری اسلامی ایران، است. یعنی در این دوره   سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران، تعامل و همکاری متقابل و مشترکی داشتند و اساسا "الگوی دو فرماندهی" حاکم بود. هیچ نیرویی (ارتش و سپاه) بر دیگری فرماندهی نداشت، جز در صحنه عملیات و در رده "گردان" که سپاه پاسداران فرمانده و میدان دار جنگ بود.
در همین راستا، توافقی فی مابین امیر شهید علی صیاد شیرازی (فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران) و سردار محسن رضایی (فرمانده وقت کل سپاه پاسداران) به عمل آمد و این توافقنامه در تاریخ 6/12/60 (یعنی 21 روز قبل از آغاز عملیات فتح المبین) تنظیم و امضاء شد و برابر مفاد "بند پنجم" این توافقنامه با دو امضاء (امیر شهید صیاد شیرازی و سردار محسن رضایی) تصویب و جهت اجرا ابلاغ گردید. لازم به ذکر است، تصور این سند مهم و باارزش، در یگان های ذیربط ارتش و سپاه پاسداران، موجود است.
همچنین در اواخر سال 1361، موضوع ایجاد قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص) (به عنوان مرکز فرماندهی عملیات) مطرح شد، و نام مبارک خاتم الانبیاء(ص) توسط سردار "غلامعلی رشید" برای این قرارگاه پیشنهاد گردید.
پیش از فعال شدن قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص)،‌خصوصا در سال دوم جنگ (از مهر ماه سال 1360 تا دی ماه 1361) عملیات های پیروزمند چهارگانه ای (شامل: ثامن الائمه(ع)، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس) به طور مشترک توسط رزمندگان ارتش و سپاه پاسداران اجرا شد. عملیات رزمندگان در این دوره،‌تحت نظارت "قرارگاه مرکزی کربلا" انجام می شد و این قرارگاه نیز تحت فرماندهی و هدایت مشترک "ارتش و سپاه" عمل می کرد.
در همین زمینه،‌در کتاب عملیات طریق القدس(ص 89)، از انتشارات سازمان حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران (چاپ اول 79) چنین آمده است:
"سرهنگ علی صیاد شیرازی (فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران) به عملکرد سپاه پاسداران اعتقاد فراوان داشت و همکاری ارتش و سپاه را ترکیب مقدس نیروهای اسلام می نامید.
لذا در روز 7/9/60 - یعنی یک روز قبل از اجرای عملیات طریق القدس – طی امریه ای که فرماندهی نیروی زمینی ارتش و قرارگاه عملیاتی کربلا 1 (طریق القدس) ابلاغ کرد و قسمت هایی از آن عینا درج می شود، مسئله هماهنگی (به ویژه هماهنگی در تصمیم گیری ها) را مشخص کرده اند.
امیر شهید صیاد شیرازی می گوید: نکاتی که برمبنای تصمیم گیری های جلسه مشترک مرکب از فرماندهان نظامی سپاه پاسداران در حضور من و فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی "برادر محسن رضایی" به عمل آمده به این شرح ابلاغ می گردد:

نحوه فرماندهی یگان ها
الف: فرماندهی نیروهای هجوم کننده که اکثرا برادران سپاه پاسداران بوده و یا ترکیبی از پیاده ارتش و سپاه بوده، به عهده برادران سپاه است.
ب: فرماندهی نیروهای زرهی و مکانیزه به عهده فرماندهی نظامی خود بوده ولی باید طبق تدبیر عملیاتی، به موازات پیشروی نیروهای هجومی، در نگهداری زمین های پاکسازی شده و پشتیبانی یگان های در خط، کوشش کند.
پ: فرماندهی عمومی یگان های عمل کننده در محدوده تیپ های 1 و2 زرهی (لشکر 16) و تیپ 3 زرهی (لشکر 92)،‌به عهده فرمانده تیپ های مربوطه است.

 دوره سوم (استقلال عمل ارتش و سپاه)
در این دوره، سیستم فرماندهی و اداره امور جنگ و دفاع، در ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران کاملا جداگانه و مستقل بود. ارتش و سپاه حتی در مناطق و صحنه های عملیاتی نیز جدا از هم، با نیروهای دشمن می جنگیدند. این دوره و روش فرماندهی و اجرای عملیات علیه دشمن، "از آغاز سال 64 تا پایان جنگ" به مدت "سه و نیم سال" اجرا شد.
در این دوره از سیکل مدیریت و فرماندهی رزمندگان اسلام، حاکم بوده است. همانند زمان اجرای عملیات والفجر 8 (آزادسازی بندر فاو عراق) که سپاه پاسداران به طور مستقل می جنگید و ارتش نیز در منطقه شلمچه به جنگ با متجاوزین می پرداخت.
همچنین اجرای عملیات "کربلای 5" که به طور مستقل توسط سازمان رزم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنوب اجرا می شد؛ ارتش نیز در زمین دیگری از مناطق غرب کشور، عملیاتی تحت عنوان "کربلای 6 را اجرا می کرد. بنابراین در این دوره، پیروزی های درخشان توسط مدافعان ایران اسلامی (اعم از ارتش و سپاه) کسب شد.
لازم به ذکر است، طی دوره سوم تعامل و هماهنگی بین ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدس، قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص) حضور فعال داشت و در مواقع لزوم به ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران دستور می داد که در رابطه با موضوعات مختلف، به یکدیگر کمک کنند و این کمک ها نیز صورت می گرفت، از جمله در امور:
- شناسایی محورها و مناطق عملیاتی دشمن؛ جمع آوری و ارائه اطلاعات لازم به نیروی عمل کننده
- تهیه و اجرای آتش پشتیبانی رزمندگان، در زمان عملیات علیه دشمن
- اجرای اقدامات مربوط به خنثی سازی و پاکسازی میادین مین
- تامین یا کمک در جهت ارائه خدمات درمانی و بهداری
- تامین یا کمک در جهت انجام عملیات مهندسی رزمی
- واگذاری بخش هایی از امکانات موردنیاز یگان ها و ....


«مقاله از غلامعلی رشید

منبع: خبرگزاری حیات

پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:22 AM
تشکرات از این پست
ghezel
ghezel
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 2068
محل سکونت : گلستان

نقش قیام عاشورا بر انقلاب اسلامی‌

چهار عامل‌: عشق به ولایت و امامت‌، اعتقاد راسخ به سعادت اخروی‌، قدرت‌ تمییز جریان حق و باطل و تبری جستن از دشمنان امام حسین (ع)، از مهم ترین ویژگی‌هایی بودند که شهدای کربلا را از سایر مردم در رسیدن به فوزِ شرکت در حماسه حسینی متمایز ساختند.

 

 

مقدمه‌

پس از عاشورا معیارهای تازه‌ای برای پاسداری از" حیثیت خون " یعنی ذهن کربلایی داشتن‌، حرف عاشورایی زدن و از میان رنگ‌ها "سرخ " را به رسمیت شناختن‌!...


قرار قبلی شیطان ترس بود و زبونی و زردی‌، اما پای "پدیدار شد خون حسین " که به میان آمد همه چیز دگرگون شد. همین که تا دیروز حرکت و هویت نداشت امروز شد"خون خدا" یک باره از خاک به خدا رسید.


پیش از این محراب پدر، قتل گاه شده بود و اکنون قتل گاه پسر محراب‌!...


در قرارگاه خون‌، هسته‌های مقاومت را به بار می‌نشانند، اگر "ماندن " آدمی را به واماندگی بکشاند چاره‌ای نمی‌ماند مگر "رفتن‌"، طرح کربلا برای تغییر دادن سرنوشت زمین است‌. این طرح را همیشه باید مطرح کرد.


زیارت عاشورا را هر روز باید خواند، همه چیز از یک نقطه شروع می‌شود، این‌طرح‌، شرح می‌خواهد. کربلا زمین نیست زمینه است‌! جرأت ادامه حیات انقلابی‌، دل‌سنگ را هم آب می‌کند، از خاک به خدا درست یک کربلا راه است‌، با قدری مقاومت همه‌چیز درست می‌شود....


درود و سلام خدا بر پیامبر بزرگ اسلام محمد مصطفی (ص) باد که مژده نجات بشر را با خود به ارمغان آورد و راه صلاح و سعادت را به او باز نمود و آزادگی و سربلندی دنیا و آخرت را نصیب مؤمنان نمود و بر خاندان پاکش که معلمان بشر و الگوهای انسان کامل و رهروان و رهبران راه بهشتند؛ به ویژه بر سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع).


در طول تاریخ‌، بشر جنگ‌ها و قیام‌های فراوانی را به خود دیده است که هر یک از آنها با انگیزه و هدف خاص رهبران آن به پیروزی و یا شکست انجامیده است‌. اما در این میان نهضت عاشورا از آن جهت که انگیزه و هدف قیام برقراری عدالت‌، مساوات و اجرای احکام اسلام (اسلام ناب محمدی (ص)) بوده است‌، دارای ارزش و جایگاهی والاست و همین امر، کربلا را به دانشگاه عشق‌، ایمان‌، جهاد و شهادت تبدیل کرده است‌.


انقلاب‌های بزرگی که در طول تاریخ بر ضد استعمار انجام گرفته با الگوبرداری ازقیام عاشورا، انگیزه‌های جهاد و جانبازی را در خود تقویت کرده است‌. در این مقاله تلاش شده با آشنایی اهداف و انگیزه قیام عاشورا تأثیر و نقش این نهضت بزرگ را بر روی انقلاب اسلامی‌، دفاع مقدس‌، مقاومت جنوب لبنان و انتفاضه فلسطین بررسی کنیم‌. اما از آن جا که بر هر فردی لازم است به گونه‌ای عشق فطری خود را به ارباب و سرور خویش ابراز کند، این کوچک‌ترین خادمان آن درگاه نیز ثمره تلاش ناقابل خود را به روح بزرگش هدیه می‌کنند و امیدوارند آن امام کریم این هدیه ناچیز را بپذیرد چرا که‌: "ان‌َّ الهدایا علی‌قدر مُدیها".



قیام عاشورا

اسلام پیروز است و شکست در آن راه ندارد. در همه تاریخ این حسین (ع) است که پیروز بوده و این اوست که قلب‌هارافتح کرده است‌. ندای یاری خواهی حسین (ع) را اگر خوب گوش بسپاری و دل را مهیا کنی در همه لحظات زمان جاری است‌. از هر نژاد،مذهب‌، قوم و قبیله‌ای که باشی آن را خواهی شنید. ندای عاشورا همان بانگی است که تاریخ و سرگذشت انسان با آن معنا می‌شود. این صدا در زمزمه درختان‌، در رعد، در تابش آفتاب و در تشهدی که شهید می‌گوید شنیده می‌شود. تنها کافی است که دل فرا چنگ بسپاری و آن گاه خواهی شنید:"یا حسین‌". حسین (ع) جز برای یاری خدا قیام نکرد.



انگیزه قیام امام حسین‌

انگیزه قیام امام حسین (ع) به عبارت "اِنَّما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی‌" باز می‌گردد، مراد حضرت از این تعبیر، اصلاح بدعت‌ها و زشتی‌هایی است که به نام اسلام و حکومت دینی پس از رحلت پیامبر و شهادت حضرت امیر (ع) بر جامعه اسلامی تحمیل شده است‌.هدف امام حسین (ع) بازگشت به سیره پیامبر اکرم (ص) است‌. به عبارت دیگر: هدف قیام اصلاح طلبانه حضرت بازگشت به اسلام ناب محمدی بوده‌است‌. بنابراین اصلاح‌طلبی باید توأم با اعتقاد به خدا و در واقع در جهت اهداف الهی‌باشد.


ایشان هنگام برخورد بالشکریان حربن یزید به آنها فرمود: "ای مردم‌! به راستی که رسول (ص) فرمود: کسی که سلطان ستم‌گری راببیند که حرام خدا را حلال دانسته و پیمان خدا را بشکند و با سنت رسول خدا (ص) مخالف بوده و در میان بندگان خدا به گناه و دشمنی عمل کند و با این حال با رفتار و گفتار خود به مخالفت با او برنخیزد بر خدا حق است که او را به جایگاه بد همان ظالم در آورد."



نهضت امام حسین انقلابی آگاهانه و از روی هدف‌

آیا جریان انقلاب امام حسین (ع) انفجاری بود؟ یک کار ناآگاهانه ناشی از اثر فشارهای زیاد در دوران معاویه و یزید؟


در پاسخ باید بگوییم‌: نه‌، زیرا گفته‌ها و نامه‌های رد و بدل شده میان او و معاویه و بعد از معاویه با یزید و سخنرانی‌های ایشان در مواقع مختلف نشان می‌دهد که تشکیل این نهضت در کمال آگاهی بوده است‌. انقلابی اسلامی‌، نه انفجاری‌!


از جمله خصوصیت امام حسین (ع) این است که در برخورد با اصحاب و یارانش اجازه نمی‌دهد که انقلاب چهره‌ای انفجاری داشته باشد، به این دلیل که چرا امام‌حسین (ع) در هر فرصت قصد مرخص کردن اصحابش را دارد؟ چرا مکرر به آنها تذکر می‌دهد که در این‌جا آب و نانی نیست‌، بلکه پای مرگ در میان است‌؟ حتی در شب عاشورا نیز چنین می گوید: من اصحابی از اصحاب خود بهتر و فاضل‌تر سراغ ندارم‌. از همه شما تشکر می‌کنم‌، اینها با کسی جز من کاری ندارند. شما اگر می‌خواهید، بروید.رهبری که بخواهد از ناراحتی و نارضایتی مردم در جهت انقلاب استفاده کند چنین حرفی نمی‌زند، بلکه باید از "شرعی بودن‌" آن سخن می‌گفت‌. البته تکلیف‌، شرعی بود، اما امام‌(ع) قصدشان این بود که این تکلیف شرعی را باز در نهایت "آزادی‌" انجام بدهند.



عوامل نهضت کربلا

زمینه‌ها و عواملی که آن نهضت عظیم را به وجود آوردند و آن فاجعه غم‌انگیز را رقم زدند عبارتند از:


1 ـ زمامدار جامعه اسلامی‌، نه تنهاشرایط لازم برای تصدی منصب حکومت را نداشت که متظاهر به فسق و فساد بود.


2 ـ ارزش های معنوی از یاد رفته بود. مدیریت فکری و سیاسی در جامعه به عهده کسانی بود که به مفاهیم اخلاقی پایبند نبودند.


3ـ حکومت فاقد قواعد ومعیار بود،درنتیجه ظلم و تبعیض به غایت خود رسیده بود.


4ـ بدعت ها و پیرایه‌های بسیاری در دین راه یافته و مذهب وسیله تأمین خواسته‌های حکام و مفسدان شده بود.


5ـ دنیا مداری و مادی گرایی‌، آخرت را از یادها زدوده بود.


6ـ رعب و دنیاپرستی هم چون بیماری‌، متدینان رازبون و زمین‌گیر ساخته و دلیری و رادمردی تنها در اسطوره‌ها به جای مانده بود.


بنابراین اصول جامعه‌ای که پیامبر اکرم (ص) تأسیس کرده بود، به راه فنا می‌رفت و سنت‌ها و ارزش‌های دینی به فراموشی سپرده می‌شدند.


امام (ع) هنگامی که مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد در نامه‌ای که به مردم آن دیار مرقوم می‌دارد در محکومیت یزید و در حقانیت خویش چنین می‌نویسد: به جان خودم سوگند! امام و رهبر نیست مگر کسی که به کتاب خدا عمل کند و به عدل قیام نموده و این حق متدین باشد و جان خود را در راه خدا در گرو بگذارد.



نقش امر به معروف و نهی از منکر در ارزش بخشیدن به نهضت حسینی‌

امر به معروف و نهی ازمنکر یگانه اصلی است که ضامن بقای اسلام است‌. علتی که به این نهضت‌، شایستگی‌ای داده که برای همیشه در پیشانی تاریخ بدرخشید و برای همیشه زنده بماند،اسلام است‌.


امام حسین (ع) در وصیت نامه خود به محمد بن حنیفه راز قیامشان را چنین بیان می‌کند:(ایشان ابتدا به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر (ص) شهادت می‌دهند چون امام می‌دانست که بعد عده‌ای خواهند گفت حسین (ع) از دین جدش خارج شده است‌) اینها اگر ازمن بیعت هم نخواهند ساکت نخواهم نشست‌. مردم دنیا بدانند حسین بن علی (ع)، طالب مقام و ثروت نبود. مرد مفسد و اخلال‌گری نبود. ظالم و ستم‌گر نبود او یک انسان مصلح بود".


"و لا مفسداً و لا ظلماً انّما خرجت لطلب الاصْلاح فی امه جدی‌..."


این روح از روز اول تا خطبه آخر در وجود مقدس ایشان متجلی بود. به قول خودش جزء خون و حیاتش شده بود. امکان نداشت از حسین (ع) جدا شود.


وقتی قرآن کریم بعضی از جوامع گذشته را یاد کرده و می‌گوید اینها متلاشی و هلاک شدند و تباه و منقرض گردیدند، می‌فرماید: به موجب این‌که در آنها نیروی اصلاح نبود، نیروی امر به معروف و نهی از منکر نبود.



نهضت حسینی‌؛ حماسه‌ای مقدس‌

حماسه مقدس از آن کسی است که روحش برای خود موج نمی‌زند، برای نژاد وملت خود موج نمی‌زند، او اساساً چیزی را نمی‌بیند، بلکه تنها حق و حقیقت را می‌بیند.


دومین جهت تقدس این‌گونه قیام‌ها این است که در شرایط خاصی که هیچ کس گمان وقوع آن را نمی‌برد قرار گرفته است و یک مرتبه یک فضای بسیار تاریک و ظلمانی را روشن می‌کند، شعله‌ای در یک ظلمت مطلق‌. کلام و سخنی در یک خاموشی مرگ‌بار.


سومین تقدس نهضت حسینی این است که در آن رشد و بینشی نیرومند وجود دارد و قیام کننده چیزی را می‌بیند که دیگران نمی‌بینند.



ویژگی‌های شهدای کربلا

چهار عامل‌: عشق به ولایت و امامت‌، اعتقاد راسخ به سعادت اخروی‌، قدرت‌ تمییز جریان حق و باطل و تبری جستن از دشمنان امام حسین (ع)، از مهم ترین ویژگی‌هایی بودند که شهدای کربلا را از سایر مردم در رسیدن به فوزِ شرکت در حماسه حسینی متمایز ساختند.



جدایی دین از سیاست در عصر یزید

قیام و خیزش سال شصت و یک هجری با زعامت امام حسین (ع)، در هم شکستن تندیس‌ِ پاگرفته رذالت در پوشش فضیلت است‌. نتیجه "جدایی دین از سیاست‌"در مفهوم اصیل آن‌، مناسبات اجتماعی را ناعادلانه نموده است و جامعه اسلامی آن عصررا در درون یک مرزبندی جدید، قرار داده است‌. یزید با چنین حرکتی‌، (جدایی دین از سیاست‌) هم خود و اطرافیان را غیر انسانی نموده است و هم برای آزاد مردان نقشه دارد تاآنها را در شعاع مناسبات جدید از نهضت خارج سازد. امام حسین (ع) در پی آن است که وضع موجود را تحمل نکند و سیاست و ولایت را در تار و پود جوهر دین بازتاب دهد و پیکره بی رمق و افسرده دین را با انوار ولایت و سیاست گرمی بخشد.


از دیدگاه امام خمینی (ره‌) جنبه سیاسی قیام عاشورا به قدری اهمیت دارد که امام (ع) برای رسیدن به اهداف سیاسی خود از جان و مال می‌گذردو به قیام خونین دست می‌زند. در واقع می‌توان گفت حرکت حسین بن علی (ع) بذر انقلاب و قیام را در دل مسلمانان کاشته است تا هر زمان نیاز به انقلاب و خیزش احساس شود مردم مسلمان به تأسی از مقتدا و امام بر حقشان دست به انقلاب بزنند. 

پنج شنبه 26 اسفند 1389  1:24 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها