0

زندگی نامه علما

 
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

زندگی نامه علما

در این تایپیک زندگی نامه تمامی مراجع وعلما قرار دارد.

دوشنبه 14 شهریور 1390  10:28 AM
تشکرات از این پست
saeid63 mohammad_43
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله العظمى حاج سيد على حسينى سيستانى « دام ظله »


www.sistani.org

ولادت

حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى در روز 9 ربيع الاول سال 1349 هـ ق در شهر مقدس مشهد متولد گرديد و پدرش به ميمنت نام جدش ايشان را على نام نهاد.
نام پدر گراميشان مرحوم سيد محمد باقر و نام جد ايشان كه از بزرگان علم و زهد بوده سيد على مىباشد كه زندگينامه ايشان را مرحوم شيخ آقا بزرگ طهرانى در طبقات أعلام الشيعه (قسمت چهارم ص 1432) ذكر نموده است كه گفته شده ايشان در نجف از شاگردان مولى على نهاوندى و در سامراء از شاگردان مجدد شيرازى سپس از شاگردان خاص مرحوم سيد اسماعيل صدر گرديد. و در حدود سال 1308 هـ به شهر مقدس مشهد بازگرديد و در آنجا مستقر گشت. و از مهمترين شاگردانش فقيد بزرگوار شيخ محمد رضا آل ياسين (قدس سره) مىباشد.
خاندان ايشان كه از سادات حسينى مىباشند در عهد صفوى در اصفهان مىزيستند كه از طرف سلطان حسين صفوى جد اعلاى ايشان سيد محمد را به منصب شيخ الاسلامى در سيستان منصوب نمود و ايشان به آنجا منتقل شده و با خانواده شان در آنجا سكنى گزيدند.
از نواده هاى ايشان سيد على جد معظم له اولين شخصى بود كه به شهر مقدس مشهد مهاجرت نمود و در مدرسه مرحوم ملا محمد باقر سبزوارى مستقر گرديد و از آنجا براى تكميل درس خود به نجف اشرف مهاجرت نموده است.
معظم له در پنج سالگى به تعليم قرآن كريم پرداخت سپس وارد مدرسه دار التعليم دينى به منظور آموختن، خواندن و نوشتن و غيره شد كه در اين مدت خوشنويسى را از استاد فن ميرزا على آقا ظالم آموخت.
در سال 1360 هـ به امر پدر بزرگوارش شروع به آموختن مقدمات علوم حوزوى پرداخت كه مجموعه اى از دروس ادبى همچون شرح الفيه ابن مالك، مغنى ابن هشام و مطول تفتازانى و مقامات حريرى و شرح النظام را نزد مرحوم اديب نيشابورى و بعضى ديگر از اساتيد فن پرداخت. و شرح لمعه و قوانين را نزد مرحوم سيد احمد يزدى معروف به نهنگ خواند و قسمتى از دروس سطوح مثل مكاسب و رسائل و كفايه را نزد عالم جليل شيخ هاشم قزوينى خواند.
و تعدادى از كتب فلسفى همچون شرح منظومه سبزوارى و شرح الاشراق و اسفار را نزد مرحوم آيسى خواند و شوارق الالهام را نزد مرحوم شيخ مجتبى قزوينى آموخت و از محضر علامه محقق ميرزا مهدى اصفهانى متوفى 1365 هـ بهره هاى فراوان برد. همچنين از محضر ميرزا مهدى آشتيانى و ميرزا هاشم قزوينى بهره ها برده است.
پس از فراگيرى علوم ابتدائى مقدمات و سطح، نزد برخى از اساتيد و مدرسان به فراگيرى علوم عقليه و معارف الهيه پرداخت. سپس در سال 1368 هـ به شهر مقدس قم مهاجرت نموده و از محضر مرجع بزرگ آيت الله بروجردى (قدس سره) در فقه و اصول بهره هاى فراوان برد و از دانش و معرفت فقهى او بويژه در علم رجال و حديث استفاده هاى بسيارى نمود. وى همچنين در دروس فقيه و عالم فاضل سيد حجت كوهكمرى (قدس سره) و تعدادى از علماى معروف آن دوره شركت نمود.
معظم له در مدت اقامت در قم با مكاتباتى كه مرحوم سيد على بهبهانى (يكى از علماى برجسته اهواز و از تابعين مدرسه محقق شيخ هادى طهرانى) كه موضوع مورد مكاتبه بعضى از مسائل قبله بوده بطورى كه معظم له در اين مسائل مناقشات مفصلى با مرحوم بهبهانى حول آراء مرحوم محقق طهرانى داشته و مرحوم بهبهانى از آراء استاد خود دفاع مىكرده، پس از مدتى مكاتبه مرحوم بهبهانى نامه تشكرى براى معظم له فرستاده و از ايشان تمجيد و تقدير كاملى نمود. و قرار بر آن شد كه بقيه بحث موقع تشرف ايشان به مشهد انجام گردد.
در سال 1371 هـ معظم له از قم به نجف اشرف مهاجرت نمود، كه در روز اربعين حسينى (عليه السلام) وارد كربلا گرديد سپس به نجف سفر نمود، و در مدرسه بخارائى وارد شده و مستقر گرديدند. كه در محضر اساتيد بزرگى همچون آيت الله خوئى و شيخ حسين حلى (قدس سرهما) در فقه و اصول به مدت طولانى حاضر گرديد و همچنين در اين مدت هم در دروس بزرگانى همچون آيت الله حكيم و آيت الله شاهرودى (قدس سرهما) حاضر گرديد.
در سال 1380 هـ معظم له تصميم به رجوع موطن خود مشهد گرفت و چون تصور مىنمود كه در آنجا مستقر خواهد شد، از اينرو اساتيدش آيت الله خوئى و شيخ حسين حلى (قدس سرهما) شهادت رسيدن به درجه اجتهاد را براى او مكتوب نمودند. همچنين كه محدث بزرگ آقا بزرگ طهرانى شهادت ديگرى در تبحر ايشان به علم رجال و حديث مكتوب نمود.
معظم له در سال 1381 هـ بار ديگر به نجف بازگشت و با ورودشان شروع به درس خارج در فقه در باب مكاسب شيخ انصارى و متعاقب آن شرح عروه در باب طهارت و بيشتر كتاب صلاة را تدريس نمودند. و در سال 1418 هـ بعد از آنكه كتاب صوم را به پايان رسانده بود، شروع به شرح كتاب اعتكاف نمود.
همچنين در اين مدت در موضوعات مختلفى همچون كتاب قضاء و ابحاث ربا و قاعده الالزام و قاعده تقيه بحثهاى فقهى داشته اند. همچنين در اين مدت بحثهايى در علم رجال كه شامل حجيت مراسيل ابن ابى عمير و شرح مشيخة التهذيبين و غيره نيز داشته اند.
همچنين معظم له بحثهايى در علم اصول را در شعبان 1384 هـ شروع نموده و دوره سوم تدريس را در شعبان 1411 هـ به پايان رساندند و تمام درسهاى ايشان در بحثهاى فقه و اصول از سال 1397 هـ تا به حال بصورت كاستهاى صوتى موجود مىباشد. و در اين روزها (شعبان 1423 هـ) مشغول به تدريس كتاب زكات از شرح عروة الوثقى مىباشند.

نبوغ علمى

حـضـرت آيـت اللّه الـعظمى سيستانى (دام ظله ) همواره در بحوث اساتيد خود استعداد و هوش فوق العاده اى نشان مى دادند و برجسته تر از همه همشاگردانش بود. وى در اشكال گيرى وحضور ذهن و كثرت تحقيق و تتبع در مسائل فقهى و رجال و تداوم فعاليت عـلمى و آشنائى با بسيارى از نظريه ها در ميدانهاى علمى گوناگون در حوزه , مهارت استثنائى نشان دادند. شايان ذكر است كه ميان حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) و شهيد صدر (قدس سره ) در حوزه نبوغ علمى و رقابت شديد بود. بـه اين امر مى توان از گواهى اجتهادى دو تن از اساتيد وى يعنى آيت اللّه العظمى سيد ابوالقاسم خوئى (رضوان اللّه تعالى عليه ) و علامه حسين حلى (قدس سره ) نگاشته اند پى برد. و مـعروف است كه آيت اللّه خوئى (قدس سره ) به هيچ يك از شاگردان خود, بجز حضرت آيت اللّه الـعـظمى سيستانى (دام ظله ) و آيت اللّه شيخ على فلسفى (كه از علماى معروف مشهد مى باشد) گواهى خطى ندادند. و نـيـز شيخ محدثان عصر خود علامه آقابزرگ تهرانى (قدس سره ) براى حضرت آيت اللّه العظمى سـيـسـتانى (دام ظله ) در سال 1380 هجرى قمرى گواهينامه اى نوشته است و در آن از مهارت حـضـرت آيـت اللّه الـعظمى سيستانى (دام ظله ) و درايت وى در علم رجال و حديث تمجيد شده است . يـعـنـى هنگامى كه هنوز حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) به سن 31 سالگى نرسيده بودند حايز اين مرتبه والا گرديده اند.

تاليفات و دستاوردهاى فكرى

نـزديـك بـه 34 سال پيش , حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) شروع به تدريس بحث خارج فقه و اصول و رجال كردند. و نيز بحثهايى پيرامون مكاسب , طهارت , نماز, قضا, خمس , و برخى از قواعد فقهى مانند ربا, تقيه , و الزام به انجام رساندند. وى تـدريـس اصول را در سه دوره تمام كرد, كه بعضى از بحثهاى اين دوره , مثل بحثهاى اصول عـلمى و تعادل و تراجيح و همچنين بعضى از مباحث فقهى , و برخى از ابواب نماز و قاعده تقيه و الزام , آماده چاپ است . عـده اى از فـضـلا مـعروف نيز كه بعضى از ايشان مدرس بحث خارج مى باشند مانند علامه شيخ مـهـدى مـرواريـد, علامه سيد مرتضى مهرى، علامه سيد حبيب حسينان , سيد مرتضى اصفهانى , علامه سيد احمد مددى , عـلامه شيخ باقر ايروانى , و تعدادى از اساتيد حوزه هاى علميه , بحث ايشان را به مراجعه و بررسى گذاشتند. حـضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) همزمان با تدريس و بحث مشغول تاليف و نگاشتن كتابهاى مهم و چند رساله شدند. هـمـچنين , حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) كليه تقريرات بحثهاى اساتيد خود را به رشته تاليف درآوردند.

روش وى در بحث و تدريس

روش حـضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) از ديگر روشهاى اساتيد حوزه و ارباب بحث خارج تفاوت دارد. براى مثال , روش وى در بحث علم اصول به ويژگيهاى زير معروف است :
الف ـ ذكر تاريخ بحث و شناخت اصول و پايه هاى آن كه شايد يك مسئله فلسفى , مانند: سهولت و آسـانى ((مشتق )) وتركيبات آن باشد, يا عقيدتى ـ سياسى , مانند: بحث تعادل و تراجيح , كه او در آن گفته است : قضيه اختلاف احاديث نتيجه مبارزات و كشمكشهاى فكرى و عقائدى آن زمان و نيز شرايط سياسى زمان امامان (عليهم السلام) بود. و اندك اطلاعى از تاريخ اين بحث ما را به گوشه و كنار آن مسئله و حقيقت افكار و آرا كه در اين باره مطرح است , مى رساند.
ب ـ پيوند ميان فكر حوزوى و فرهنگهاى معاصر, ضمن بحث از معنى الفاظ. مؤلف كتاب ((الكفاية )) عقيده خود درباره معانى الفاظ را بر اساس نظريه فلسفى معاصر, كه بنام ((نظريه تكثر ادراكى )) در فعاليت ذهن بشرى و خلاقيت آن است , ساخته است . بـه ايـن مـعـنـى كـه ذهـن ممكن است يك مطلب را با دو شكل مختلف تصور كند: كه يكى را با استقلال و دقت و وضوح , كه به او ((اسم )) گفته مى شود. و ديگرى با انقباض يا گرفتگى , كه آن ((حرف )) ناميده مى شود. و وقـتى كه وارد بحث ((مشتق )) مى شود, ايشان از زمان , با بينش فلسفى جديد كه در غرب رايج است , و اينكه بايد زمان را از مكان به لحاظ تعاقب نور و ظلمت جدا كرد, سخن مى گويد. و ضـمن بحث درباره ((صيغه امر)) و بحث از ((تجرى )), نظريه برخى از علماى جامعه شناسى را مـطـرح مـى كـنـند كه بر اين عقيده اند كه سئوال ناشى از تداخل صفت درخواست كننده بايد از حقيقت درخواست او تفكيك شود. مـلاك اسـتـحـقـاق عقوبت و جزا ياغى شدن عبد بر عليه مولاى خود است , و اين حالت مبنى بر تقسيمات و طبقه بندى جوامع قديم بشرى است كه سروران , غلامان , برتر, بدتر, و...داشته است . در واقـع , ايـن نظريه از بقاياى فرهنگهاى ديرين , كه با زبان رده بندى نه زبان قانونى كه مبنى بر مصالح انسانى عام است تكلم مى كردند.
ج ـ اهتمام نسبت به اصولى كه با فقه ارتباط دارد, لذا, يك طلبه مى تواند اغراق و تفصيل علما را در بـحـثـهـاى فقهى كه هيچ ثمره علمى يا فايده فكرى ندارند, ملاحظه كند, مانند بحثهايى كه درباره ((وضع )) مى كنند, و اينكه آيا ((وضع )) يك امر اعتبارى يا تكوينى , يا امرى است كه متعلق بـه تـعـهـد يـا تخصيص است , يا بحثهايى كه در بيان موضوع ((علم )) و برخى از عوارض ذاتى درتعريف موضوع ((علم )) و مانند آن مى كنند. امـا آنـچـه كـه در دروس حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) مشاهده مى شود, كوشش فراوان و بذل نهايت زحمت براى به دست آوردن مبناى علمى محكم و استوار در بحثهاى اصولى در رابطه با روشهاى استنباط, نظير مباحث اصول عملى , تعادل و تراجيح , و عام و خاص , مى باشد.
د ـ نوع آورى : بسيارى از اساتيد ماهر حوزه , روح يا فن نوع آورى و تجديد را دارا نيستند, و هميشه سـعـى ايـشان بر اين بوده كه تعليقى يا حاشيه اى بر اين كتاب يا آن رساله بنگارند, بدون اينكه به جوهر بحث بپردازند, لذا مى بينيم كه اين نمونه از اساتيد فقط آراى موجود را بحث نموده و از بين آنـها يكى را انتخاب مى كنند, و خود را با عباراتى مانند ((فتامل )) يا ((فافهم )), يا ((در اين اشكال دو اشكال وجود دارد)) و ((بايد در اين دو اشكال تامل بخرج داد)), و... مشغول مى كنند.
هــ ـ نـكـاح اهل شرك جايز است : حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) اين قاعده را كه ((تـزاحـم )) نـام دارد, و فـقـهـا و اصوليين آن را بعنوان يك قاعده عقلى يا عقلائى صرف , مطرح مـى كـنـند, ضمن قاعده ((اضطرار)), كه يك قاعده شرعى و نصوص زيادى درباره اش ذكر شده , مثل ((هر چيزى را كه خداوند حرام كرده است براى مضطر حلال كرده )), مى دانند. پس , در واقع , قاعده ((اضطرار)) همان قاعده ((تزاحم )) است . و يـا ايـنـكه فقها و اصوليين قاعده اى را بيهوده طول مى دهند, مانند آنچه در قاعده ((لا تعاد)) مشاهده مى كنيم . كه فقها آن را, به دليل وجود نص مخصوص نماز مى دانند. در صـورتـى كـه آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) روايت ((لا تعاد الصلاة الا من خمسة )) را مصداق كبراى ديگرى كه شامل نماز و واجبات گوناگون مى باشد, مى شناسند. ايـن كـبرى در آخر متن روايت موجود است كه عبارت است از ((و لا تنقض السنة الفريضة )), پس آنـچـه كـه مسلم است در نماز و غيره ترجيح فريضة بر سنت است , مانند ترجيح وقت و قبله , زيرا وقت و قبله از فرايض هستند نه سنت .
و ـ ديدگاه اجتماعى : بعضى از فقها متون را تحت اللفظى ترجمه و معنى مى كنند. بـعبارت ديگر, خودشان را مقيد به حروف متن مى سازند بدون اينكه فراتر از آن بروند و به معانى وسيع آن متن بپردازند. بـعـضـى ديـگـر از فـقـهـا شرايطى كه متن در آن گفته شده است را مورد بحث و بررسى قرار مى دهند تا با حوادثى كه بر دلالت آن متن تاثير مستقيم مى گذارند, آشنا شوند. بـه طـور مـثال , اگر به حديث پيغمبر گرامى , كه در آن خوردن گوشت خر اهلى را (در جنگ خيبر) حرام كردند بنگريم , مى بينيم كه بعضى از فقها به يكايك حروف اين حديث عمل مى كنند, بـه ايـن معنى كه گوشت خر اهلى را, طبق اين حديث , حرام مى دانند, در صورتى كه كه اگر به شـرايط خاصى كه اين حديث در آن گفته شده است توجه كافى داشته باشيم , به منظور اصلى و هدف اساسى كه پيغمبر گرامى مى خواستند آن را در اين حديث پياده كنند پى خواهيم برد, و آن اين است كه جنگ با يهودان خيبر نياز مبرم به سلاح و تجهيزات داشت , و سلاح و تجهيزات , در آن زمان آن هم با آن شرايط سخت كه مسلمانها در آن بسر مى بردند, به غير از چهارپايان قابل حمل و نقل نبود. پـس , بـه ايـن نتيجه مى رسيم كه مراد از اين حديث نهى حكومتى بوده يعنى براى يك مصلحت خـارجـى كـه شـرايـط آن روزها اقتضا مى كرد, چنين دستورى صادر شده است و نبايد به عنوان تشريع يا حرمت و يا كراهت تلقى شود.
ز ـ داشـتن علم و درايت در استنباط: آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) بر اين عقيده هستند كـه يك فقيه بايد از زبان و دستور عرب اطلاع كامل داشته باشد, و با نثر, اشعار و مجازهاى عربى آشنا باشد تا بتواند متون را بر طبق موضوع , نه ذات , درك و طبقه بندى كند. و نـيـز بـايد بر احاديث اهل بيت (عليهم السلام ) و راويان آن , احاطه كامل داشته باشد زيرا معرفت علم رجال براى هر مجتهد واجب و ضرورى است . هـمچنين , حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) آراى منحصر به فردى دارند كه با آنچه مشهور و معروف است , تفاوت دارد. مـثـلا, ايـشان در مساله عدم اعتماد به توهين (ابن قضائرى ) نسبت به ديگران , يا به خاطر توهين بيش از حد, و يا به خاطر عدم ثبوت نسبت كتاب به او, راى مغايرى دارند, و آن اين است كه , كتاب مزبور تحقيقا به او برمى گردد, و قضائرى بيش از نجاشى , شيخ , و غيره مورد اعتماد مى باشد. ايشان بر اين عقيده اند كه براى تعيين شخصيت راوى و تاييد كردن او تا اينكه بتوان يك حديث را, حـديـث مسند يا مرسل ناميد, بايد به روش طبقات اعتماد كرد, و اين همان روش مرحوم آيت اللّه بروجردى (قدس سره) بود. آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) باور دارند كه فقيه بايد از كتب حديث و اختلاف نسخه ها با يـكـديگر, و درك موقعيت و حال و احوال مؤلف , از لحاظ ضبط و صحت , و نيز روش تاليف كه اين مؤلف يا آن راوى بكار برده , اطلاع كافى داشته باشد. مـثـلا, حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) اين امر را كه , صدوق در نقل اخبار, روايات و احـاديـث دقـيـقـتـر از ديـگران مى باشد قبول ندارد, بلكه شيخ را, طبق كتب موجود و بر اساس قرينه ها, ناقلى امين و قابل اعتماد مى داند. و حـال آنـكـه حـضـرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) و شهيد صدر در اين باره كوشش و فعاليت بسيارى از خود نشان داده اند, و همواره نوع آورى و تجديد را پيشه مى گيرند. و وقـتـى كه آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) وارد بحث ((تعادل )) و ((تراجيح )) مى شوند به اين نتيجه مى رسند كه راز اين بحث , در علت اختلاف احاديث نهفته است . پـس , اگـر مـا به علل اختلاف متون شرعى بپردازيم , آن مشكل بزرگ و به ظاهر حل نشدنى حل خواهد شد. و خواهيم ديد كه , از روايات ((ترجيح )) و ((تغيير)) كه صاحب ((كفايه )) آنها را بر استحباب حمل كرده است , بى نيازيم . شـهيد صدر همين بحث را بررسى كرده است , لكن بر اساس عقل صرف , نه بر اساس ذكر شواهد تاريخى و حديثى , و ارائه قواعد مهم براى حل اختلاف .
ح ـ مقايسه ميان مكتبهاى گوناگون : همه مى دانيم كه بيشتر اساتيد بحثها را از ديد يك مكتب يا عقيده بررسى و مطالعه مى كنند, ولى حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) از اين قبيل نيستند. وى مـثـلا, مـيـان حـوزه مشهد, قم و نجف اشرف مقايسه مى كند, و آراى ميرزا مهدى اصفهانى (قدس سره ) كه يكى از علماى معروف مشهد بشمار مى رود, آراى آيت اللّه بروجردى (قدس سره ) كه سمبل تفكر حوزه علميه قم مى باشد, و نيز آراى سه محقق معروف , آراى آيت اللّه خوئى (قدس سـره ) و شيخ حسين حلى (قدس سره ), به عنوان نمايندگان حوزه علميه نجف اشرف را, همه با هم مطرح مى كند. در حقيقت , اين نوع روش , زوايا و گوشه هاى بحث را به نحو احسن به ما نشان مى دهد. و اما روش فقهى آن بزرگوار, در واقع چند ويژگى دارد, از جمله :
1 ـ مـقـايـسـه ميان فقه شيعه و فقه ديگر مذاهب اسلامى , زيرا, بدون ترديد, آگاه شدن از تفكر فـقهى اهل تسنن در عصر به وجود آمدن متن , مثل ((موطا مالك )) و ((خراج ابويوسف )) و امثال آنـهـا, ايـن امكان را به ما مى دهد تا از مقاصد ائمه (عليهم السلام ) و نظر ايشان هنگام گفتن اين حديث يا آن سخن , مطلع شويم .
2 ـ بكارگيرى علم حقوق معاصر در بعضى از موارد فقهى , مانند مطالعه قانون دولت عراق , مصر و فرانسه , هنگام بررسى ((كتاب بيع و خيارات )), چرا كه شناختن اساليب قانونى معاصر به انسان تـجـربـيـات زيـادى مـى بخشد, كه بتواند در تحليل قواعد فقهى و توسعه دادن به طرز تفكر او و موجبات تطبيق آن همه نكات مهم , فعال باشد.
3 ـ بـيـشـتر علماى ما هيچ تغييرى روى قواعد فقهى كه از علماى گذشته به آنها رسيده انجام نـمـى دهـنـد, در حـاليكه مى بينيم آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) سعى بر اين دارد كه به بعضى از قواعد فقهى تنوع بخشد. مثلا درباره قاعده ((الزام )), كه بعضى از فقها آن را به عنوان قاعده ((مصلحت )) مى شناسند كه بر اسـاس آن مـسلمانها, حق دارند براى بدست آوردن منافع شخصى خود, گاهى از قوانين مذاهب ديـگـر اسلامى , ولو اينكه اين قوانين با مذهب اصلى خود آنها سازگار نيست , تبعيت مى كنند, در صـورتـى كـه حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) اين وضع را قبول ندارند, و احترام هر مذهب و قوانين آن مذهب و مذاهب ديگر را, واجبتر و مقدمتر مى دانند, همانند قاعده ((لكل قوم نكاح )) يعنى (هر ملت , نكاح و رسم ازدواج مخصوص به خود را دارد).

خصوصيات و ويژگيهاى شخصيت آيت اللّه سيستانى (دام ظله )

هر كس كه از نزديك با حضرت آيت اللّه سيستانى (دام ظله ) معاشرت و رفت و آمد كند, بزودى به شخصيت ممتاز و روحيه ايده آل او پى خواهد برد. ايـن شخصيت و روحيه كه آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) دارا هستند, وى را به يك الگوى برجسته و عالم ربانى مبدل كرده است . بـارى , بـه بـعـضـى از فـضـايـل و مـكارم اخلاقى آن بزرگوار, كه بنده از نزديك شاهد آن بودم , مى پردازيم :
الـف ـ انـصاف و احترام به راى ديگران : چون ايشان عاشق علم هستند, و ارادت خاصى نسبت به معرفت و رسيدن به حقايق دارند. همواره به راى ديگران احترام مى گذارند, هميشه كتاب به دست هستند, و هرگز خواندن , تتبع , بحث و آگاه شدن از آراى ديگر علما را فراموش نكردند. لـذا گـاهى اوقات , ايشان بحثهاى برخى از علما, كه شايد هم به آن صورت معروف نباشند, مورد مطالعه و بررسى قرار مى دهد. و ايـن خـودش نـشانگر اين است كه , حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) توجه خاصى و احترام فوق العاده اى نسبت به راى ديگران دارد.
ب ـ ادب و نـزاكـت در مـحاوره ها: همينطور كه همه مى دانند, جلسات بحث و محاوره كه بين طـلـبـه هـا يا ميان يك طلبه و استادش , بخصوص در حوزه علميه نجف اشرف , انجام مى گيرد, بسيار خشن و تند مى باشند. البته , در بعضى مواقع , اين نوع روش براى طلبه ها مفيد است , ولى در عين حال , هميشه خشونت و تندى , روش صحيحى براى بحث و گفتگو نيست , و هرگز به هدف علمى مطلوب نمى رساند, و به غير از تلف كردن وقت , و دور ساختن طلبه ها از روح مذاكره , چيز ديگرى دربرندارد. از جـهـت ديـگـر, هـمـيشه درسها و بحثهايى كه حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) با شـاگـردانشان بر پا مى كنند, بر اساس ادب و احترام دوجانبه ميان شاگرد و استاد بوده و هست , گرچه حتى بسيارى از موضوعات يا بحثهايى كه جلوى ايشان مطرح مى شوند, ضعيف و بى پايه اند. يـكـى ديگر از خصوصيات حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) اين است كه سعى دارند جوابى را كه به شاگردانشان مى دهند تكرار كنند, تا آنها مساله مطرح شده را درك كنند. امـا, اگـر سـئوال كننده روى نظر خود اصرار كند, حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) سكوت را ترجيح مى دهند.
ج ـ تـربيت : تدريس يك وسيله اى براى كسب پول در مقابل آن , يا يك وظيفه رسمى كه استاد را وادار به انجام آن كند, نيست . بلكه سعى يك استاد خوب , مهربان و دلسوز, بايد بر اين باشد كه شاگردانش را تربيت كند, و آنان را به مقام علمى والا و پيشرفت دائم برساند. لذا, محبت لازمه اين كار مى باشد. گذشته از اينكه , همواره و در همه جا آدم بى خيال و وظيفه نشناس موجود است , ولى در كنار آن , اساتيدى هستند مخلص , دلسوز, رئوف و فهميده , كه هدف اصلى ايشان اداى رسالت تعليم و تعلم به نحو احسن است . شايان ذكر است كه آيت اللّه حكيم (قدس سره ) و آيت اللّه خوئى (قدس سره ) هميشه سمبل اخلاق حـسـنـه بـودنـد, و آنـچـه كه از آيت اللّه سيستانى (دام ظله ) ديدم و شاهد آن بودم , همان اخلاق اساتيدشان بوده است . وى همواره از شاگردانشان تقاضا مى كنند كه بعد از پايان درس , از ايشان سئوال كنند. حـضـرت آيت اللّه العظمى سيستانى (دام ظله ) هميشه به شاگردان خود توصيه مى كنند كه به اساتيد و علما اعلام احترام بگذارند, و هنگام سئوال يا بحث هر موضوع با آنان , نهايت ادب را رعايت كنند. وى مدام از اساتيد خود, و روحيه عالى ايشان اخبار و قصه هاى فراوانى نقل مى كند.
د ـ پارسائى و تقوا: بعضى از علماى نجف اشرف خود را از دعوا و مرافعه دور مى كنند, اما عده اى آن را گريز و فرار از واقعيت , يا هراس و ضعف در بيان مى دانند. ولى اگر به اين مساله , از زاويه ديگرى بنگريم , خواهيم ديد كه در واقع , اين يك امر مثبت است , بلكه در خيلى از جاها, مهم و ضرورى است . حـال , اگر همان علما احساس كنند كه امت اسلامى يا حوزه , به علت رويداد مهيج و يا ابهامى در بـعضى از مفاهيم اسلامى در معرض خطر قرار گرفته است , بدون ترديد, در صحنه خواهند بود, چرا كه آنان خوب مى دانند كه هر عالم بايد, در مواقف سخت و حساس , علم خود را اظهار كند. نـكته مهمى كه نبايد اينجا از ياد برد اين است كه , هميشه آيت اللّه سيستانى (دام ظله ) در مواقع فـتـنـه و آشـوب سكوت را رعايت مى كردند, همانطورى كه بعد از درگذشت آيت اللّه بروجردى (قـدس سـره ) و آيـت اللّه حـكـيـم (قدس سره ), و بروز تعصبات شخصى و رقابت براى رسيدن به مـنـصـب و كرسى , حضرت آيت اللّه سيستانى (دام ظله ) همان سياست ثابت خود را دنبال كرد, و هيچگاه هدف خود را, رسيدن به لذتهاى دنيوى , سلطه جوئى , يا مقام قرار نداد.
هــ ـ آثـار فـكـرى : حـضـرت آيت اللّه سيستانى (دام ظله ) تنها يك فقيه نيستند, بلكه ايشان يك شخصيت متبحر, دانا و داراى يك بينش بالنده در حوزه اقتصادى و سياسى است . وى نـظرات ارزشمندى درباره اداره و جامعه شناسى دارد, و همواره از اوضاع معاصر كه بر جامعه اسلامى حاكم است , مطلع و آگاه بوده است .

قابل ذكر است كه معظم له در عيادتى كه از استادشان مرحوم آيت الله سيد ابوالقاسم خوئى (قدس سره) در 29 ربيع الثانى 1409 هـ داشته اند استادشان از ايشان خواستند كه به جاى ايشان در مسجد خضراء امامت نماز جماعت را به عهده بگيرند كه ايشان در بدو امر اين موضوع را قبول ننمودند و ليكن آن مرحوم اصرار زيادى نموده و فرمودند: (اگر مىتوانستم همچنانكه مرحوم حاج آقا حسين قمى (قدس سره) حكم مىكرد شما را مجبور به قبول مىنمودم) اما معظم له چند روز مهلت خواستند و پس از آن در 5 جمادى الاول 1409 هـ امامت نماز را تقبل نموده و اين كار تا آخرين جمعه ماه ذى الحجه سال 1414 هـ كه مسجد خضراء بسته شد، ادامه داشت.
معظم له جهت اداء فريضه حج در سال 1384 هـ و دو بار متوالى در سالهاى 1405 هـ و 1406 به بيت الله الحرام مشرف شده اند.

مرجعيت او

بـعضى از اساتيد حوزه علميه نجف اشرف نقل كردند, كه عده اى از فضلا و علما از آيت اللّه خوئى (قـدس سـره ), بـعـد از فوت آيت اللّه سيد نصراللّه مستنبط (قدس سره), خواستند كه شرايطى را براى انتخاب جانشينى كه داراى صلاحيت مرجعيت در حوزه علميه نجف اشرف , فراهم كند. وى آيـت اللّه سـيـستانى (دام ظله ) را, براى علمشان , پاكى مسلكشان و نيز خط مشى استوارشان انتخاب كردند. ابـتـدا, نماز را در محراب آيت اللّه خوئى (قدس سره ) بر پا كردند, سپس شروع به بحث و نگاشتن تعليقات بر رساله آيت اللّه خوئى (قدس سره ) و مسلك ايشان پرداختند. بـعـد از رحـلـت آيـت اللّه خـوئى (قـدس سـره ), حـضـرت آيـت اللّه سيستانى (دام ظله ) يكى از تشييع كنندگان جنازه آن مرحوم بودند, و نماز ميت را بر او گذاردند. پـس از آن , زمـام مرجعيت حوزه علميه را بدست گرفتند, و شروع به فرستادن اجازات , تقسيم و پخش حقوق , و تدريس از روى منبر آيت اللّه خوئى (قدس سره ) در مسجد (خضرا) نمودند. و به اين صورت , آيت اللّه سيستانى (دام ظله ) شهرت زيادى در عراق , كشورهاى خليج فارس , هند, آفريقا و... مخصوصا در ميان قشر جوانان پيدا كردند. حضرت آيت اللّه سيستانى (دام ظله ) يكى از علماى سرشناس و برجسته اند كه مشهور به اعلميت هـسـتـنـد, و جـمـع كثيرى از اهل علم و اساتيد حوزه علميه قم و نجف اشرف بر اعلميت ايشان گواهى مى دهند. از خداوند متعال مسئلت داريم كه مسلمين را از سايه مبارك ايشان محروم نسازد.

تأليفات

1- قاعدة لا ضرر و لا ضرار

 

2- توضيح المسائل

 

3- منهاج الصالحين

 

4- المسائل المنتخبة

 

5- الفقه للمغتربين

 

6- مناسك الحجّ

 

7- الفتاوى الميسرة (جمع آورى شده طبق فتاواى معظم له)

 

8- الرافد في علم الاصول

 

9- شرح العروة الوثقى (2جلد)

 

10- البحوث الأُصولية

 

11- كتاب القضاء

 

12- كتاب البيع والخيارات

 

13- رسالة في اللباس المشكوك فيه

 

14- رسالة في قاعدة اليد

 

15- رسالة في صلاة المسافر

 

16- رسالة في قاعدة التجاوز والفراغ

 

17- رسالة في القبلة

 

18- رسالة في التقية

 

19- رسالة في قاعدة الإلزام

 

20- رسالة في الاجتهاد والتقليد

 

21- رسالة في الربا

 

22- رسالة في حجية مراسيل ابن أبي عمير

 

23- رسالة في مسالك القدماء في حجية الأخبار

 

24- نقد رسالة تصحيح الأسانيد للأردبيلي

 

25- شرح مشيخة التهذيبين

 

26- مختصر رساله

 

27- شرح مشيخة الفقيه

 

28- رسالة في اختلاف الآفاق في رؤية الهلال

 

29- تعليقة على العروة الوثقى

 

30- رسالة في حكم ما اذا اختلف المجتهدان المساويان في الفتوى

 

31- رسالة في تحقيق نسبة كتاب العلل الى الفضل بن شاذان

 

32- رسالة في تاريخ تدوين الحديث في الاسلام

 

33- الفوائد الفقهية

 

34- رسالة في صيانة الكتاب العزيز عن التحريف

 

35- الفوائد الغروية

 

36- رسالة في قاعدة القرعة

 

37- احكام نوجوانان و جوانان (جمع آورى شده طبق فتاواى معظم له)

 

38- الفوائد الرجالية

 

39- فقه براى غرب نشينان (جمع آورى شده طبق فتاواى معظم له)

 

40- ملحقات مناسك حج (جمع آورى شده طبق فتاواى معظم له)

 

دوشنبه 14 شهریور 1390  10:30 AM
تشکرات از این پست
nasems
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله العظمى حاج سيد على حسينى خامنه‌اى « دام ظله »


www.leader.ir

ولادت و خاندان

سيد على حسينى خامنه اى فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد جواد حسينى خامنه‌اى، در روز 24 تيرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنيا گشود. ايشان دومين پسر خانواده هستند. زندگى سيد جواد خامنه اى مانند بيشتر روحانيون و مدرسّان علوم دينى، بسيار ساده بود. همسر و فرزندانش نيز معناى عميق قناعت و ساده زيستى را از او ياد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
رهبر بزرگوار در ضمن بيان نخستين خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنين مى گويند:
«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خيلى پارسا و گوشه گير... زندگى ما به سختى مى گذشت. من يادم هست شب هايى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهيّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.»
امّا خانه اى را که خانواده سيّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنين توصيف مى کنند:
«منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، يک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقير نشين مشهد بود که فقط يک اتاق داشت و يک زير زمين تاريک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم ميهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر اين که روحانى و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت) همه ما بايد به زير زمين مى رفتيم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمين کوچکى را کنار اين منزل خريده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شديم.»
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقير امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صميمي، اينگونه پرورش يافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سيد محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را ياد بگيرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسيس اسلامى «دارالتعّليم ديانتى» ثبت نام کردند و اين دو دوران تحصيل ابتدايى را در آن مدرسه گذراندند.

تحصيلات

ايشان از دوره دبيرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جديد وارد حوزه علميه شد و نزد پدر و ديگر اساتيد وقت ادبيات و مقدمات را خواند.
درباره انگيزه ورود به حوزه علميه و انتخاب راه روحانيت مى گويند:  «عامل و موجب اصلى در انتخاب اين راه نورانى روحانيت پدرم بودند و مادرم نيز علاقه مند و مشوّق بودند».
ايشان کتب ادبى ار قبيل «جامع المقدمات»، «سيوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سليمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نيز بر درس فرزندانش نظارت مى کرد. کتاب «معالم» را نيز در همان دوره خواند. سپس «شرايع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا ميرزا مدرس يزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شيخ هاشم قزوينى و بقيه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور کم سابقه و شگفت انگيزى در پنچ سال و نيم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سيد جواد در تمام اين مراحل نقش مهّمى در پيشرفت اين فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمينه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شيخ رضا ايسى» خواندند.

در حوزه علميه نجف اشرف

آيت الله خامنه اى که از هيجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آيت الله العظمى ميلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زيارت عتبات عاليات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سيد محسن حکيم، سيد محمود شاهرودى، ميرزا باقر زنجانى، سيد يحيى يزدى، و ميرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدريس و تحقيق آن حوزه علميه را پسنديدند و ايشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّ تى ايشان به مشهد باز گشتند.

در حوزه علميه قم

آيت الله خامنه اى از سال 1337 تا 1343 در حوزه علميه قم به تحصيلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آيت الله العظمى بروجردى، امام خمينى، شيخ مرتضى حائرى يزدى وعلـّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که يک چشم پدر به علت «آب مرواريد» نابينا شده است، بسيار غمگين شدند و بين ماندن در قم و ادامه تحصيل در حوزه عظيم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در ترديد ماندند. آيت الله خامنه اى به اين نتيجـه رسيدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمايند. ايشان در اين مـورد مى گويند:
«به مشهد رفتم و خداى متعال توفيقات زيادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظيفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفيقى داشتم، اعتقادم اين است که ناشى از همان بّرى «نيکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آيت الله خامنه اى بر سر اين دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتيد و آشنايان افسوس مى خوردند که چرا ايشان به اين زودى حوزه علميه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آينده چنين و چنان مى شدند!... امّا آينده نشان داد که انتخاب ايشان درست بوده و دست تقدير الهى براى ايشان سر نوشتى ديگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آيا کسى تصّور مى کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولايت امر مسلمين خواهد رسيد؟! ايشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ايام تعطيل يا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصيلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتيد بزرگ حوزه مشهد بويژه آيت الله ميلانى ادامه دادند. همچنين ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصيل و مراقبت از پدر پير و بيمار، به تدريس کتب فقه و اصول و معارف دينى به طلـّاب جوان و دانشجويان نيز مى پرداختند.

مبارزات سياسى

آيت الله خامنه اى به گفته خويش «از شاگردان فقهى، اصولى، سياسى و انقلابى امام خمينى (ره) هستند» امـّا نخستين جرقـّه هاى سياسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهيد راه اسلام شهيد «سيد مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ايشان زده است، هنگاميکه نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائيان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سليمان خان، سخنرانى پر هيجان و بيدار کننده اى در موضوع احياى اسلام و حاکميت احکام الهى، و فريب و نيرنگ شاه و انگليسى و دروغگويى آنان به ملـّت ايران، ايراد کردند. آيت الله خامنه اى آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سليمان خان بودند، به شدّت تحت تأثير سخنان آتشين نوّاب واقع شدند. ايشان مى گويند: «همان وقت جرقه هاى انگيزش انقلاب اسلامى به وسيله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هيچ شکى ندارم که اولين آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».

 همراه با نهضت امام خمينى (ره)

آيت الله خامنه اى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آميز امام خمينى عليه سياستهاى ضد اسلامى و آمريکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد ميدان مبارزات سياسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشيب هاى فراوان و شکنجه ها و تعبيدها و زندان ها مبارزه کردند و در اين مسير ازهيچ خطرى نترسيدند. نخستين بار در محرّم سال 1383 از سوى امام خمينى (قدس سره) مأموريت يافتند که پيام ايشان را به آيت الله ميلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرّم و افشاگرى عليه سياست هاى آمريکايى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم، برسانند. ايشان اين مأموريت را انجام دادند و خود نيز براى تبليغ، عازم شهر بيرجند شدند و در راستاى پيام امام خمينى، به تبليغ و افشاگرى عليه رژيم پهلوى و آمريکا پرداختند. بدين خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگير و يک شب بازداشت شدند و فرداى آن به شرط اينکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پيش آمدن حادثه خونين 15خرداد، باز هم ايشان را از بيرجند به مشهد آورده، تحويل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترين شرايط و شکنجه و آزارها زندانى شدند.

در تبعيد

رژيم جنايتکار پهلوى در اواخر سال 1356، آيت الله خامنه اى را دستگير و براى مدّت سه سال به ايرانشهر تبعيد کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگيرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ايران، ايشان از تبعيدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى عليه رژيم سفـّاک پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى و تلخى، ثمره شيرين قيام و مقاومت و مبارزه؛ يعنى پيروزى انقلاب کبير اسلامى ايران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاکميت اسلام در اين سرزمين را ديدند.

 در آستانه پيروزى انقلاب اسلامي

درآستانه پيروزى انقلاب اسلامى، پيش از بازگشت امام خمينى از پاريس به تهران، «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت افراد و شخصيت هاى مبارزى همچون شهيد مطهرى، شهيد بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... از سوى امام خمينى در ايران تشکيل گرديد، آيت الله خامنه اى نيز به فرمان امام بزرگوار به عضويت اين شورا درآمد. پيام امام توسط شهيد مطهرى «ره» به ايشان ابلاغ گرديد و با دريافت پيام رهبر کبير انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.

مسئوليت ها

آيت الله خامنه اى پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز همچنان پرشور و پرتلاش به فعاليّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزديکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظير و بسيار مهّم بودند که در اين مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها مى پردازيم:
* پايه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهيد بهشتى، شهيد باهنر، هاشمى رفسنجانى و... در اسفند 1357.
* معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
* سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358.
* امام جمعه تهران، 1358.
* نماينده امام خميني«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359.
* نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
* حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحميلى عراق عليه ايران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهاى ايران؛ با تجهيزات و تحريکات قدرت هاى شيطانى و بزرگ ازجمله آمريکا و شوروى سابق.
* ترور نافرجام ايشان توسط منافقين در ششم تيرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران.
* رياست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجايى دومّين رئيس جمهور ايران، آيت الله خامنه اى در مهر ماه 1360 با کسب بيش از شانزده ميليون رأى مردمى و حکم تنفيذ امام خمينى (قدس سره) به مقام رياست جمهورى ايران اسلامى برگزيده شدند. همچنين از سال 1364 تا 1368 براى دوّمين بار به اين مقام و مسؤوليت انتخاب شدند.
* رياست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
* رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1366.
* رياست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
* رهبرى و ولايت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبيرانقلاب امام خمينى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به اين مقام والا و مسؤوليت عظيم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شايستگى تمام توانستند امّت مسلمان ايران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمايند.

تاليفات

1- از ژرفاى نماز
2- آينده در قلمرو اسلام‏‏
3- ‏روح التوحيد
4- چهار كتاب اصلى علم رجال‏
5- ‏درست فهميدن اسلام
6- طرح كلى انديشه اسلامى در قرآن‏‏
7- انوار ولايت
8- حكومت در اسلام (جلد اول)‏
9- گفتارى در وحدت و تحزّب
10- ‏بازگشت به نهج‏البلاغه‏
11- شهيدى آغازگر‏‏
12- ‏‏درس اخلاق (مجموعه درسهايى از حضرت آيت‏الله خامنه‏اى)
13- ‏‏كوثر ولايت
14- سخن آفتاب
15- فرياد مظلوميت‏
16- منشور تداوم انقلاب‏
17- ضرورت تحول حوزه‏هاى علميه‏
18- گزارشى از سابقه تاريخى و اوضاع كنونى حوزه علميه مشهد
19- اجوبة الاستفتائات فى الحج
20- مشروعيت و احكام آتش‏بس در فقه اسلامى‏
21- الاصول الاربعة فى علم الرجال (كتب اربعه در علم رجال)
22- پيشواى صادق
23- قيادة الامام الصادق(ع)
24- ولايت
25- فى رحاب المواقف الكريمة و المشاهد الشريفة
26- الخطوط العامة للفكر الاسلامى / روح التوحيد نفى عبودية غير الله (طرح كلى انديشه اسلامى / روح توحيد نفى عبوديت غير خدا)
27- اجوبة الاستفتائات (جزء اول)
28- اجوبة الاستفتائات (جزء دوم)
29- رسانه ملى رسالت دينى (از بيانات مقام معظم رهبرى)
30- معيارهاى يك انتخاب‏
31- جوان، از منظر رهبرى (از بيانات مقام معظم رهبرى)
32- فرزند كوثر - مرورى بر زندگى حضرت آيت اللَّه خامنه‏اى رهبر معظم انقلاب اسلامى
33- بسيج راز عشق و ايمان
34- دانشگاه اسلامى و رسالت دانشجوى مسلمان

 

دوشنبه 14 شهریور 1390  10:32 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله العظمى حاج شيخ حسين وحيد خراسانى « دام ظله »


vahid-khorasani.ir

ولادت

در سال 1300 هجرى شمسى در شهر مقدس مشهد ديده به جهان گشود.
پس از گذراندن ادبيات سطح را از مرحوم آيت اللّه حاج شيخ محمد نهاوندى فرا گرفت و به درس خارج مرحوم آيت اللّه ميرزا مهدى اصفهانى و آيت اللّه آشتيانى حاضر شد و استفاده هاى فراوانى نمود.
علوم عقليه , فلسفه وحكمت را از مرحوم ميرزا ابوالقاسم الهى وآقا ميرزا مهدى اصفهانى آموخت و به قصد تكميل مبانى درسن27 سالگى به نجف اشرف هجرت كرد و در درس مرحوم آيت اللّه العظمى آقا ميرزا عبدالهادى شيرازى وآيت اللّه العظمى حكيم و بخصوص آيت اللّه العظمى حاج سيد ابوالقاسم خويى شركت جست و يكى از شاگردان برجسته ى آن مرحوم است .
ايشان از سال 1378 هجرى قمرى پس از تدريس سالهاى متوالى دروس سطح , درس خارج فقه و اصول را آغاز نمود و نزديك به دوازده سال در نجف اشرف آن را ادامه داد.
پس از بازگشت به ايران در سال 1390 در شهر مقدس مشهد به تدريس پرداخت و بعد از يكسال به شهرمقدس قم مهاجرت نمود وهم اكنون به تدريس خارج فقه و اصول اشتغال دارد و حوزه ى د ايشان يكى از پر رونق ترين دروس حوزه ى علميه قم است .
دوشنبه 14 شهریور 1390  10:35 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله العظمى حاج شيخ ناصر مكارم شيرازى « دام ظله »


www.makaremshirazi.org

ولادت

در سال 1345 هجرى قمرى در شهر شيراز در ميان يك خانواده مذهبى كه به فضائل نفسانى و مكارم اخلاقى معروفند ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايى و دبيرستانى خود را در شيراز به پايان رسانيد. هوش و حافظه قوى و استعداد سرشار، وى را در محيط مدرسه در رديف شاگردان بسيار ممتاز قرار داده بود وچه بسا در يك سال، دو كلاس را طى مى نمود. شرايط آن روز ايجاب مى كرد كه اين نوجوان با چنين نبوغ و استعداد فوق العاده، راه دانشگاه را پيش گيرد و اندوخته هاى علمى خود را در طريق كسب درجات ظاهرى به كار اندازد، ولى دست تقدير و عنايات پروردگار جهان و تمايلات باطنى ايشان به شناسايى عميق معارف و حقايق اسلام، توجه اين نابغه نورس را به سوى علوم اسلامى معطوف ساخت - بخصوص كه پس از شهريور سال 1320 شرايط دگرگون گرديد و مدارس و معارف اسلامى از نو رونق گرفت.

تحصيلات

ايشان در حدود 14 سالگى رسمأ دروس دينى را در مدرسه آقا باباخان شيرازآغاز كردند و در مدت اندكى نيازهاى خود را از علوم : صرف، نحو، منطق، بيان و بديع تأمين نمودند.سپس توجه خود را به رشته فقه و اصول معطوف ساختند وبه خاطر نبوغ فوق العاده اى كه داشتند مجموع دروس مقدماتى و سطح متوسط و عالى را در مدتى نزديك به چهار سال! به پايان رساندند. در همين سالها گروهى از طلاب حوزه علميه شيراز را نيز با تدريس خود بهره مند مى ساختند. انتقادها و نظرات معظم له در قم تدريس و يا اضافه نسبت به متون علمى حوزه ها، آينده درخشان علمى ايشان را قطعى مى ساخت و در محافل علمى و روحانى آن ديار، استعداد، نبوغ، دقت و عمق تفكر معظم له درج مى شد و كسى نمى توانست اين فضيلت خدادادى را انكار كند. اين ستاره فروزان ، در حالى كه هنوز بيش از هيجده سال از عمر شريفش نگذشته بود با فكر نافذ وقلمى روان، حاشيه اى بركفاية الأصول  نوشت كه نقاط مبهمى از اين كتاب را روشن مى ساخت. ايشان در 18 سالگى وارد حوزه علميه قم شدند و قريب پنج سال از جلسات علمى و درس اساتيد بزرگ آن زمان مانند حضرت آ ية الله العظمى بروجردى و علماى ديگر( رضوان الله عليهم) بهره گرفتند. معظم له براى آشنايى با نظرات و افكار اساتيد بزرگ يكى از حوزه هاى عظيم شيعه در سال 1369 هـ.ق وارد حوزه علميه نجف اشرف گرديد و در آنجا در دروس اساتيد عالى مقام و بزرگى همچون أيات عظام: آقايان حكيم ،ابولقاسم خوئى وعبدالهادى شيرازى و اساتيد برجسته ديگر - قدس الله اسرارهم- شركت جستند. ايشان در سن 24 سالگى به اخذ اجازه اجتهاد مطلق از محضر دو نفر از آيات بزرگ نجف نائل شدند وحضرت آيت الله العظمى حكيم تقريظ كوتاه و پر محتوايى بر تقريرات ايشان از درس فقه (ابواب طهارت) نوشتند كه بسيار ممتاز است. اقتباس و استفاضه از فيوض علمى دروس اساتيد نجف همچنان ادامه داشت تا اين كه بر اثر نبود وسايل و امكانات، در ماه شعبان 1370 هـ.ق به ايران بازگشتند و در شهر مقدس قم اقامت گزيدند و به تدريس سطوح عالى و سپس خارج  اصول و فقه پرداختند و قريب 28 سال است كه حوزه درس خارج ايشان مورد استقبال طلاب مى باشد و يكى از پرجمعيت ترين دروس حوزه علميه است و قريب به دو هزار نفر از طلاب و فضلاى عاليقدر از محضر ايشان استفاده مى كنند. ايشان از آغاز دوران جوانى به تأليف كتب در رشته هاى مختلف علوم اسلامى پرداختند و يكى از مؤلفان بزرگ جهان اسلام محسوب مى شوند.

حيات سياسى

ايشان در انقلاب اسلامى حضور فعال داشتند و به همين دليل چند بار به زندان طاغوت افتادند و به سه شهر چابهار، مهاباد، انارك  تبعيد شدند و در تدوين قانون اساسى در خبرگان اول، نقش مؤثرى داشتند.

خدمات ايشان

الف- نشريه علمى مركز بزرگ شيعه ازمدتها پيش احساس مىشد كه حوزه علميه قم نيازمند يك نشريه عمومىاست تا بتواند بانشريات گمراه كننده اى كه بدبختانه تعداد آنهانيز كم نبودمبارزه نمايد . بعلاوه مسلمانان همواره ازاين دانشگاه بزرگ اسلامى چنين انتظارىراداشتند وطبقات مختلف ازمراجع بزرگ حوزه وديگران چنين تقاضايىمىكردند بطور مسلم انتشارمجله اى كه بتواند به اشكالات مذهبى جوانان پاسخ بگويد وبا نشريات گمراه كننده مبارزه نمايد،مشكلاتىداشت كه بايد پشت سر گذاشته مىشد.وازآنجا كه بعضى از افكار درآن روز آماده پذيرش چنين نشريه اى نبود انديشمندانى مصمم ومبتكررا مى طلبيد تا با عزم راسخ خود اين بار مهم را به دوش گيرند. از اين نظر معظم له به اتفاق جمعى واز دانشمندان نشريه ماهانه(مكتب اسلام) را با مساعد ت زعماى حوزه علميه قم وبا كمك مالى عده اى از نيكوكاران پايه گذارى كردند.اين نشريه در جهان تشيع بي سابقه بود و شايد از نظر وسعت انتشار – در ميان مجلات علمى و دينى - در تمام جهان اسلام, جزؤ درجه اولها بود. اين مجله راه نوينى به روى فضلا و دانشمندان دوان جوزه گشود. و در حالى كه از سال تأسيس آن 1336 شمسى بيش از 39 سال مى گذرد خدمات ارزنده ايى به جهان اسلام و شيعه نمود ودر قلوب جوانان و دانشجويان و اساتيد وفضلا، مقام و منزلتى بس ارجمند پيدا كرد و نور اسلام و تشيع را از مركز آن به اطراف جهان فرستاد.
ب- نقطه تحول در افكار طلاب و دانشجويان در سالهاى 1330 تا 1332 تبليغات (ماديگراها) در محيط كشور بالا گرفت، مقامات روحانى و شخصيتهاى علمى حوزه احساس كردند كه هجوم مكاتب باطله و نشريات روز افزون افراد گمراه و ايادى بيگانه كه در اختيار جوانان گذارده مى شود،جوانان را تهديد مى كند. در اين برهه از زمان رجال مذهب واستادان فلسفه و عقايد، احساس مسئوليت كرده و جلسه هايى براى آشنا ساختن جوانان با طرز مبارزه منطقى با اين مكاتب، تشكيل دادند و معظم له يكى از پيشگامان در تأسيس چنين جلساتى بودند. ايشان با همكارى جمعى از دانشمندان جلسه بحث علمى و فلسفى تشكيل دادند كه در آن جلسه كليه اصول فلسفى مكتبهاى مادى مطرح مىگرديد. اين جلسه سبب شد تا ايشان در اين مباحث به حد كافى غور كنند ورساله و نوشته هاى آنها را مورد بررسى قرار دهند. از اين نظر توانستند يك شاهكار علمى كه در باب خود ممتاز و بى نظير است به نام (فيلسوف نماها) را از خود به يادگار بگذارند. اين كتاب با استقبال عظيم جوانان و طبقه روشنفكران رو به رو گرديد و دسته اى از گمراهان در پرتو اين كتاب از چنگال مكتب ماديگرى و ماترياليسم رهايى يافتند. اين كتاب بيش از 30 مرتبه به چاپ رسيده و به تصديق اهل فن كمتر كتابى اين چنين جامع در تحليل اصول فلسفى ماركسيستها نگارش يافته است.
با اينكه دهها سال از انتشار اين كتاب مى گذرد هنوز طراوت و ابتكار خود را در محيطهاى علمى حفظ نموده است و اخيرا كه كمونيستها، كشور همسايه و مسلمان افغانستان را مورد هجوم وحشيانه خود قرار داده و آن را مدتى به اشعال خود در آورده بودند، اخبار فراوانى رسيد كه حاكى از نقش مهمى است كه اين كتاب در خنثى نمودن تبليغات خام آنها و در توجيه صحيح مردم ايفا كرده بود. اين فصل در حقيقت نخستين نقطه تحول فكرى در حوزه عليه قم بود و از اين هنگام به بعد ايشان قسمتى از اوقات خود را صرف خواندن كتابها فلسفى و كلامى و مطالعه در آرا و عقايد فرقه هاى مختلف اسلامى و غير اسلامى به خوبى واقف گردند و كتابهايى در اين زمينه منتشر سازند.
ج- تأسيس جلسات درس عقايد و مذاهب معظم له احساس كردند كتابهاى كه در زمينه عقايد اسلامى نوشته شده با گذشت زمان نمى تواند پاسخگوى همه نيازمنديهاى اين زمان باشد؛ زيرا اين كتابها در قرونى نوشته شده كه اشكالات امروز ماديها مطرح نبود و بازار ايادى استعمار اين چنين گرم نبود. بعلاوه در آن كتابها مسائلى مانند نزاع ((اشعرى و معتزلى)) و امثال آن مطرح است كه امروز از گردونه مباحث عقايد بيرون رفته و رنگ بحثهاى موسمى به خود گرفته . روى اين ملاحظات ايشان بار ديگر به كمك ذوق و استعداد خاص خويش، مسائل عقيدتى اسلام و اصول پنجگانه را به طرز بى سابقه اى مطرح ساختند و با تشكيل درس عقايد، صدها نفر را به اين مسائل آشنا كردند و كتابهايى كه حاوى فشرده آن جلسات علمى است،تأليف نمودند.
د- مجمع علمى نجات نسل جوان ايشان به موازات جلسات درس عقايد، جلسه ديگرى تشكيل دادند كه در هشت رشته از مذاهب موجود جهان، افرادى پرورش يابند تا بتواننداز طريق بحث و مناظره يا نوشتن كتاب، با مبلغان مذاهب مختلف رو به رو شوند و به ايرادها و دلايل آنها پاسخ گويند.اين جلسه در مدت كمى توانست فضلايى پرورش دهد كه هر كدام در رشته خاص خود تخصص لازم را كسب نمودند. وهم اكنون جمعى از نويسندگان زبده جوان حوزه علميه، محصول آن جلسه مى باشند. همچنين براى رهايى جوانان از چنگال عوامل فساد به همكارى جمعى دست به تشكيل  مجمع علمى نجات نسل جوان زدند. يكى از نتايج اين مجمع گذاردن نشريات جالب در اختيار جوانان بود كه به سرعت جاى خود را در ميان جوانان كشور باز كرد.
هـ - مبارزه با التقاطيها معظم له در يكى از سفرهاى خود به شهر شيراز با بازار گرم صوفيگرى رو به رو شدند. گروهى از محضر ايشان در خواست نمودند كه با قلم شيواى خود كتابى پيرامون اصول صوفيگرى - كه اتفاق و ادب در ان رعايت شده باشد - بنويسد. معظم له نيز با استفاده از مدارك موجود، عقايد دسته مزبور را با كمال ادب و احترام - كه همواره شيوه ايشان در نگارش مى باشد- مورد بررسى و انتقاد قرار داده و كتابى نوشتند كه به نام (جلوه حق) در سال 1330 انتشار يافت. طرز نگارش اين كتاب توجه مخصوص حضرت آيت الله العظمى بروجردى (ره) را جلب نمود و مؤلف را به حضورخود پذيرفت ، پس از تقدير از خدمات ازرنده ايشان بياناتى ايراد فرمودند از جمله اين كه (من اين كتاب را به هنگام فراغت مطالعه كردم و كوچكترين نقطه ضعفى در آن به نظرم نيامد. شكرالله مساعيك!
و- تأسيس مؤسسات و مراكز علمى در اين زمينه ايشان مصمم اند به تعداد معصومين عليهم السلام مدرسه و مركز علمى تأسيس نمايند و بحمدالله تا كنون موفق به تأسيس چهار مدرسه مهم در حوزه علميه قم و دو مؤسسه دينى رفاهى براى طلاب حوزه هاى علميه در مشهد گرديده اند.
ز- تأليفات و آثار از معظم له تا كنون حدود يكصد وسى جلد كتاب به چاپ رسيده كه بعضى از آنها بيش از 30 بار تجديد چاپ شده و بعضى به بيش از ده زبان زنده دنيا ترجمه شده و در كشورهاى مختلف انتشار يافته است . تفسير نمونه ايشان به چند زبان ترجمه شده و در اغلب مراکزموجود است؛ اين تفسير و تفسير موضوعى پيام قرآن باب تازه اى در تفسير قرآن گشوده و كتب اعتقادى ايشان به هنگام هجوم مكاتب باطله، پناهگاهى براى طلاب و دانشجويان بود. از جمله كتب فقهى ايشان : انوار الفقاهه، والقواعد الفقية و انوار الاصول و تقليقات مستدل و مشروحى بر تمام عروة الوثقى مى باشد كه مكرر به چاپ رسيده است. رساله عمليه ايشان (توضيح المسائل) تا كنون بارها چاپ شده و اين رساله به زبان عربى و اردو و تركى آذرى و انگليسى نيز ترجمه و منتشر شده است.

تأليفات

1- انوار الاصول
2- انوار الفقاهه
3- تفسير نمونه
4- تعليقات على العروة الوثقى
5- رسالة توضيح المسائل
6- مناسك حج
7- مناسك عمره
8- مديريت و فرماندهى در اسلام
9- زبدة الاحكام
10- مجموعه استفتائات جديد
11- پيام قرآن
12- احكام نوجوانان
13- اسلام و آزادى بردگان
14- معاد و جهان پس از مرگ
15- اصول عقائد
16- اعتقاد ما
17- زندگى در پرتو اخلاق
18- زهرا برترين بانوى جهان
19- حكومت جهانى
20- مشكلات جنسى جوانان
21- معماى هستى
22- در جستجوى خدا
23- عقيده يك مسلمان
24- جلوه حق
25- يكصدو پنجاه درس زندگى
26- تقيه
27- طرح حكومت اسلامى
28- انوار هدايت

 

دوشنبه 14 شهریور 1390  10:37 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله العظمى حاج سيد موسى شبيرى زنجانى « دام ظله »



ولادت و تحصيلات

در سال 1347 هجرى قمرى در شهر مقدس قم در خانواده اى روحانى ديده به جهان گشود.
پدر ايشان آيت اللّه حاج سيد احمد زنجانى از فضلاى حوزه علميه قم بشمار مى رفت .
پس از گذراندن تحصيلات ابتدايى , مقدمات و ادبيات را به پايان رساند و از محضر پدرش و آية اللّه العظمى محقق داماد و آية اللّه العظمى بروجردى در فقه و اصول استفاده هاى فراوان برد.

پدرش سيد احمد زنجانى سال‌ها در مدرسهٔ فيضيهٔ قم نماز جماعت را برگزار مى‌کرد که بسيارى از جمله امام خمينى (ره) در نمازش شرکت مى‌کردند.

وى پس از گذراندن تحصيلات ابتدائي، فراگيرى علوم ديني را آغاز كرد و مقدمات و ادبيات را به پايان رساند.

از سيد احمد زنجانى (پدرش)، محقق داماد و سيد حسين طباطبايي بروجردي، فقه و اصول را فرا گرفت. مطالعات رجالى او زبان‌زد دانشمندان شيعه مى‌باشد. شيوه درس خارج فقه او نيز تکيه بر مباحث رجالي، علاوه بر دقت در متن و دلالت روايات است.

مهاجرت به نجف اشرف

او در ميان دروس‏ خارج مسافرت‏هايى به نجف اشرف کرد تا از معارف اين حوزه ريشه دار در بخش‏هاى‏مختلف علوم دينى بهره ببرد. مسافرت اول ايشان در سال 1373 و مسافرت دوم در سال 1374 بود. معظم له‏در درس علماى معروف و اساتيد بزرگ يعنى فقه آية اللَّه العظمى سيد عبدالهادى شيرازى (ره)کتاب الصلاة و فقه آية اللَّه العظمى سيد محسن حکيم (ره) کتاب الحج. و درس اصول آيت اللَّه ‏العظمى سيد ابوالقاسم خوئى (ره) و در فقه بحث رضاع را شرکت نمود.

تدريس

بيش از چهل سال است که ايشان به تدريس درس خارج اشتغال دارند.

تدريس درس خارج فقه کتاب الحج را در زمان حيات استاد محقق خود آيت اللَّه محقق داماد آغازکرد که بيش از پانزده سال ادامه يافت و مدار بحث ايشان گاه کتاب عروة الوثقى و گاه کتاب شرايع بود. پس ازآن بحث خود را درباره کتاب عروة الوثقى متمرکز کرد.

آثار و تأليفات

در زمينه فقه و اصول مى توان از اين آثار نام برد:

- (تحرير الجواهر)کتاب الحج

- (تجريد فتاوى الجواهر )کتاب الحج

- (شرح على حج العروة الوثقى)- اقسام حج

- تعليقه‏هايى بر جامع احاديث شيعه، به ويژه کتاب الحج آن. معظم له بر بيشتر احاديث آن تعليقه‏ها متن و سندپربهايى زده‏اند و در موارد مورد احتياج، بسيار مبسوط است؛

- مناسک حج فارسى و عربى و خلاصه‏اى با نام مناسک زائر (فارسى)

- دراسة فى فقه الحج

- گزيده‏هايى از کتاب‏هاى فقه و حديثى و غير آن به ويژه در مواردى که به کتاب حج مربوط است؛

- توضيح المسائل فارسى

- دراسة فى فقه الاجاره

- دراسة فى فقه الخمس که بخشى از تقريرات درس‏هاى روزانه استاد در شش مجلد انتشار يافته است

- دراسات فى فقه النکاح که هجده قسمت از تقريرات بحث آن انتشار يافته است؛

- تقريرات و پژوهش‏هايى بر اساس بحث‏هاى اساتيد ايشان آيات عظام حجت و داماد؛

- بحوث فى التعادل و التراجيح

- بحوث فى قاعدتى الفراغ و التجاوز.

- تعليقه‏هاى متنى و سندى بر بيشتر کتاب‏هاى حديث به ويژه کتب اربعه

- دو تعليقه بر رجال شيخ: تعليقه‏اى مفصل )تا ميانه باب ما روى عن النبى6 فى الصحابه( در يک جلد وتعليقه‏اى مختصر )

- تعليقه‏هايى بر کتاب‏هاى رجال از جمله رجال نجاشى، اين کتاب با تحقيق زيباى آن به چاپ رسيده است؛

- بررسى‏هايى در درايه و قاعده‏هاى کلى علم رجال

- فهرست‏هال رجالى که سند بيشتر کتاب‏هاى حديثى - به غير از کتاب هاى اربعه را در بر دارد

- سندهاى اصحاب اجماع همراه با مشخص نمودن راوى و مروى عنه (در 5 جلد)

مرجعيت

در سال ۱۳۷۳ يکى از هفت مرجعى بود که پس از درگذشت محمدعلى اراکى از سوى جامعه مدرسين حوزه علميه قم معرفى شد، اما هنوز از تن دادن به ملزومات مرجعيت خوددارى کرده است. او تنها مرجع تقليدى است که بساط پرداخت شهريه براى طلبه‌ها در قم برپا نکرده است. هيچ سايتى براى ترويج مرجعيت خود ندارد. دفتر و بيت به معناى واقعى آن ندارد. زندگينامه خود را انتشار نداده ‌است . اکنون سال‌هاست که ايشان به جاى پدرش امام جماعت نماز مغرب و عشاء در حرم فاطمه معصومه (س) شهر مقدس قم  مى باشد .

دوشنبه 14 شهریور 1390  10:38 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله العظمى حاج شيخ لطف الله صافى گلپايگانى « دام ظله »


www.saafi.net

ولادت

در 19 جمادى الاول سال 1337 قمرى مطابق با 1297 شمسى در شهر گلپايگان ديده به جهان گشود.
پدر ايشان آية اللّه آخوند ملا محمد جواد صافى از علما و صاحب تاليفات است .
وى تحصيلات خود در رشته هاى ادبيا ت , كلام , تفسير , حديث و سطح را در گلپايگان در خدمت آخوند ملا ابوالقاسم مشهور به قطب و سپس در محضر پدرش ادامه داد و در سال 1360 قمرى به قم مهاجرت نمود.
اساتيد وى در قم حضرات آيات عظام :
1- آقاى سيد محمد تقى خوانسارى
2- آقاى سيد محمد حجت كوه كمرى
3- آقاى سيد صدر الدين صدر عاملى
4 - آقاى حاج سيد محمد حسين بروجردى
5- آقاى حاج سيد محمد رضا گلپايگانى
و اساتيد نجف حضرات آيات عظام :
1- آقاى آقا شيخ محمد كاظم شيرازى
2- آقاى آقا سيد جمال الدين گلپايگانى
3- آقاى آقا شيخ محمد على كاظمى
و در رشته هاى مختلف به مدت 17 سال از محضر آية اللّه بروجردى در قم بهره برد و جزء معدود كسانى بود كه از فضلا د رسطوح عاليه و درس خارج امتحان مى گرفت .
پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران پيش نويس قانون اساسى را به قلم خود تدوين نمود و به نمايندگى مجلس خبرگان براى تدوين قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران انتخاب شد.
با افتتاح شوراى نگهبان از طرف حضرت امام خمينى به سمت عضويت در اين شورا انتخاب شده و مدتها مسئوليت دبيرى آن را عهده دار بود.

تأليفات

1- امامت و مهدويت
2- مع الشيخ جادالحق , شيخ الازهراالاكبر , فى ارث العصبة
3- شرح حديث عرض دين
4- نويد امن و امان
5- فروغ ولايت در دعاى ندبه
6- ولايت تكوينى و ولايت تشريعى
7- عقيده نجات بخش
8- نظام امامت و رهبرى
9- اصالت مهدويت
10- پيرامون معرفت امام
11- پاسخ ده پرسش
12- انتظار
13- تجلى توحيد در نظام امامت
14- بسوى دولت كريمه
15- وابستگى جهان به امام زمان
16- صوت الحق و دعوة الصدق
17- الاحكام الشرعية ثابتة لا تتغير
18- ضرورة الوجود الحكومة اوولاية الفقها فى عصر الغيبه
19- باورداشت مهدويت
20- استفتائات پزشكى
21- مع الخطيب في خطوطه العريضة
22- هداية العباد
23- جامع الحكام (جلد دوم )
24- جامع الاحكام (جلد اول )
25- منتخب الا ثرفي الامام الثانى عشر
26- توضيح المسائل
27- صوت الحق و دعوة الصدق
28- لمحات فى الكتاب و الحديث و المذهب
29- پرتوى از عظمت حسين (ع )
30- شهيد آگاه
31- الهيات در نهج البلاغه
32- حاشيه بر عروة الوثقى
33- المباحث الاصولية (تقريرات درس حضرت آية اللّه العظمى بروجردى )
34- مناسك حج ( فارسى - عربى )
35- امان الامة من الاختلاف
36- العقيدة بالمهدية
37- ارث الزوجة
38- رساله در احكام ثانويه
39- التعزير احكامه و ملحقاته ( از طرف وزارت ارشاد به عنوان كتاب سال 40- نتخاب گرديده است .)
41- رساله در معاملات مستحدثه
42- احاديث الائمة الاثنى عشر , اسنادها و الفاظها
43- نيايش در عرفات ( پيرامون دعاى عرفه حضرت سيد الشهداء)
44- ايران تسمع فتجيب
45- راه اصلاح , يا امر به معروف و نهى از منكر
46- تعليقات بر قسمتى از كتابهاى علمى و فقهى
47- تاريخ حوزه هاى شيعه
48- حماسه كربلا
49- سفرنامه حج
50- رسالة فى حكم نكول المنكر عن اليمين
51- حديث افتراق المسلمين على ثلاث و سبعين فرقة
52- عاليترين مكتب تربيت و اخلاق , يا ماه مبارك رمضان
53- تجلى توحيد درنظام امامت
54- القرآن مصون عن التحريف
55- من لهذا العالم
56- حلاء البصر لمن يتولى الائمة الاثنى عشر
57- نداى اسلام از اروپا
58- رسالة فى تفسير آية التطهير
59- بسوى آفريدگار
60- رمضان در تاريخ
61- انتظار عامل مقاومت و حركت
62- عنوان صحيفة المومن
63- سبط المصطفى .......
64- معرفت حجت خدا شرح دعاى اللهم عرفنى نفسك
65- در آرزوى وصال
66- بحث حول الاستقسام بالازلام
67- بين العلمين : الشيخ الصدوق و الشيخ المفيد
68- زندگى بوداسف
69- اعتبار قصد قربت در وقف
70- تفسير آيه فطرت
71- تعليقات بر كفايه
72- احاديث الفضائل
73- پاسخ به پرسش يك خانم مسلمان
74- جابربن حيان
75- پيرامون روز تاريخى غدير
76- ديوان اشعار

 

دوشنبه 14 شهریور 1390  10:46 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله العظمى حاج شيخ حسين نورى همدانى « دام ظله »


www.noorihamedani.com

ولادت

در سال 1304 شمسى در شهر همدان ديده به جهان گشود.
و در سن هفت سالگى در نزد پدر تحصيل خودرا آغاز كرد و ادبيات فارسى , كتاب گلستان , انشاء, نصاب و ....
تا معالم را خواند.
در سال 1322 شمسى به قم مهاجرت كرد و در درس آيت الله سيد محمد باقر سلطانى طباطبائى , آيت الله داماد , آيت الله شيخ محمد مجاهدى , آيت الله ميرزا مهدى تبريزى حاضر شد .
و از درس آيت الله العظمى بروجردى , آيت الله رفيعى قزوينى , آيت الله حاج مير سيد على يثربى كاشانى و حضرت امام خمينى نيز بهره گرفت .
پس از پيروزى انقلاب اسلامى به نمايندگى امام خمينى در اروپا منصوب و سفرهايى به كشورهاى مختلف نمود.
وى هم اكنون در حوزه علميه قم به تدريس خارج فقه و اصول اشتغال دارد.

تأليفات

1- امر به معروف و نهى ازمنكر
2- رساله توضيح المسائل
3- هزار و يك مسئله فقهى
4- الامر بالمعروف و النهى عن المنكر
5- منتخب المسائل
6- مناسك الحج
7- آمادگى رزمى و مرز دارى در اسلام
8- داستان باستان
9- دانش عصر فضا
10- كتاب انسان و جهان
11- شگفتيهاى آفرينش
12- جهان آفرين
13- ما و مسائل روز
14- خوارج از ديدگاه نهج البلاغه
15- آغاز يك حركت انقلابى درمصر
16- بيت المال از ديدگاه نهج البلاغه
17- اقتصاد اسلامى
18- منطق خداشناسى
19- جمهورى اسلامى
20- جهاد

 

جمعه 1 مهر 1390  10:59 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله العظمى حاج سيد محمد حسينى شاهرودى « دام ظله »


www.shahroudi.net

ولادت

در جمادى الاولى سال 1344 هجرى قمرى در نجف اشرف ديده به جهان گشود.
وى مقدمات را نزد پدرخود و همچنين مرحوم شيخ على شهربابكى ومرحوم شيخ شمس زنجانى فرا گرفت و بعضى از دروس سطح مانند رسائل و مكاسب را نزد پدر خود و كتاب كفاية الاصول را نزد مرحوم آية اللّه العظمى آقا ميرزا هاشم آملى و مرحوم آية الله شيخ ‌عبدالحسين رشتى خواند.
در سال1360 قمرى و در سن 16 سالگى وارد درس خارج شد واز محضر پدرش آية اللّه العظمى حاج سيد محمود شاهرودى بهره گرفت و از سال 1383قمرى شروع به تدريس درس خارج نمود , كه تاكنون در حوزه علميه قم ادامه دارد.
 

تأليفات

1- ذخيره المومنين ليوم الدين ( رساله عمليه به زبان عربى )
2- توضيح مناسك حج ( مناسك حج به زبان عربى )
3- دروس فى احكام النساء ( به زبان عربى )
4- كتاب الطهارة ( تقريرات درس خارج )
5- كتال الصوم ( احكام روزه به زبان عربى )
6- رساله توضيح المسائل ( به زبان اردو نيز ترجمه شده است )
7- استفتائات
8- درسهايى ويژه بانوان
9- رساله مختصر الاحكام ( به زبان اردو)
10- حاشيه بر عروة الوثقى ( چاپ نشده است )
11- كتاب فى الحدود ( چاپ نشده است )
12- تقريرات مرحوم آية اله سيد محمود شاهرودى ( چاپ نشده است )
 

جمعه 1 مهر 1390  11:02 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله العظمى حاج سيد محمد صادق روحانى « دام ظله »


www.imamrohani.com

ولادت و خاندان

حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى سيد محمد صادق حسينى روحانى(دام ظله) مردى از تبار مرزبانان دين، فقيه اصولى، برج بلند مرجعيت وزعامت حوزه‏هاى علميه، صداى رساى آزادى و عدالتخواهى، مجاهد و مبارزه خستگى‏ ناپذير در ماه شهادت جد غريبش آقا ابا عبداللَّه الحسين(ع) محرم الحرام - سال 1345 هـ ق، 1305 هـ.ش، تابستان 1926 ميلادى در شهر ديرپاى علم و تمدن و انديشه و فرهنگ اسلامى - قم - در خاندانى ‏حسينى تبار، با پيشينه‏اى از علم و تقوى و فضيلت ديده به جهان گشود.

والد ايشان مرحوم حضرت آيت اللَّه آقاى حاج ميرزا محمود روحانى(ره) از مفاخر روحانيت و حوزه علميه قم است كه در سال 1307 (هـ.ق) در قم بدنيا آمد.

در سال 1330(هـ.ق) وارد نجف اشرف شد تا از محضر حضرات آيات ‏عظام آسيد ابوالحسن اصفهانى(ره) و ميرزاى نائينى(ره) بهره‏ها برد. مدتى ‏در مشهد مقدس از شاگردان مرحوم آيت اللَّه العظمى حاج آقا حسين‏ طباطبايى قمى(ره) بود. بعد از آن به حوزه علميه قم آمدند. با تلاش، كوشش و پايمرديهاى ايشان، حضرت آيت اللَّه العظمى حاج شيخ‏ عبدالكريم حايرى(ره) به قم آمدند و تدريس علوم حوزوى را شروع كردند.

ايشان از شاگردان خاص و مخصوص و مورد عنايت آيت اللَّه حايرى بودند.

اين عالم متقى و زاهدِ متعبدِ با نفوذ، ساليان سال بعد از فوت پدر بزرگوارشان مرحوم  آيت اللَّه العظمى آقاى آسيد صادق روحانى(ره) در  مسجد آقا ضمن اقامه نماز جماعت، پاسخگوى مسائل شرعى و گره گشاى ‏مشكلات مردم بودند. از اقدامات ايشان مى‏توان به همكارى با آيت اللَّه‏كاشانى در قضيه ملى شدن نفت، مبارزه جدى با رضاخان در مورد كشف‏حجاب  و دين‌زدايى از مملكت، دعوت و تلاش براى ورود آيت اللَّه ‏العظمى حايرى به قم، زمينه سازى براى تدريس ايشان و همكارى، همفكرى و يارى جهت تأسيس حوزه علميه قم  و... را نام برد.

والده ايشان از سادات حسنى و فرزند آيت اللَّه آقاى حاج سيد احمد طباطبايى ‏قمى(ره) است كه ايشان ساليان متمادى در صحن حضرت معصومه(س) اقامه نماز جماعت داشتند.

تحصيلات

حضرت آيت اللَّه دروس پايه ادبيات عرب را در قم نزد پدر بزرگوارشان فرا گرفتند. سپس در سال 1355 (هـ.ق) در سن 10 سالگى به همراه برادربزرگترشان براى استفاده از اساتيد بزرگ و نام آور حوزه علميهِ كهنِ نجف‏اشرف، رنج و مشكلات هجرت از قم به نجف را پذيرا شدند!! به دليل هوش ‏و استعداد فوق العاده و حيرت برانگيزشان دوره چند ساله دروس «سطح» را در مدت يكسال به اتمام رساندند و به  امتحان و توصيه آيت اللَّه العظمى خويى  در سن 11 سالگى وارد درس خارج فقه و اصول شدند. ورود  يك نوجوان11 ساله  به درس خارج فقه و اصول، آن هم همدوش طلاب با سابقه وبزرگسال حوزه علميهِ كهنِ نجف، براى همگان حيرت آور و شوق آفرين بود.

آيت اللَّه زاده ميلانى نقل مى‏كند كه: آيت اللَّه العظمى خويى به پدرم آيت اللَّه‏العظمى ميلانى فرمودند: افتخار مى‏كنم به حوزه‏اى كه در آن نوجوان يازده ساله‏در كنار شاگردان بزرگسال و علماى بزرگ و همراه با آنان «مكاسب» را مى‏خواند ومطالب مكاسب را بهتر از ديگران مى‏فهمد و تحليل مى‏كند.

علاقمندان به علوم اسلامى و حوزوى مى‏دانند كه كتاب ارزشمند مكاسب از تأليفات  مرحوم شيخ انصارى  است كه در حوزه‏هاى علميه تدريس مى‏شود و يكى از كتابهاى مهم و سنگين حوزوى است كه فهميدن و درك مطالب آن‏ نياز به شاگردان با كفايت و پر استعداد دارد.

در دروس عمومى آيت اللَّه خويى صدها طلبه شركت مي ‏كردند كه امتيازآيت اللَّه العظمى خويى در شناخت و كشف استعدادهاى طلاب تيزهوش وبسيار موفق بود و سعى فراوان مى‏كردند تا آن طلبه را زير نظر گرفته و با ايجادارتباط بيشتر با او؛ بتوانند در تربيت آن طلبه كوشا نقش بيشترى را ايفا كنند.

با ورود  آيت اللَّه روحانى  در دوران نوجوانى به نجف اشرف و شركت دردروس آيت اللَّه العظمى خويى؛ حوزه علميهِ كهنِ نجف اشرف شاهد حضوريك نابغه با درك و استعداد شگرفى بود كه چهره‏اش نشان از مقام آيت اللهى‏مى‏داد.

اين نوجوان نابغه بايد در دروس سنگين فقه اصول شركت كند، دروس‏مختلف را نوشته و آنها را در منزل پاكنويس كند، با دوستان همدوره‏تحصيلش مباحثه كند و پيش مطالعه براى درس‏هاى فردا را هم انجام دهد.اين مطالعات سنگين آنهم در غربت و با كمترين امكانات موجود؛ در شبانه‏روز 16 ساعت وقت ايشان را مى‏گرفت. علاوه بر آن، رسيدگى به كارهاى‏شخصى از قبيل: تهيه مايحتاج زندگى و تحمل فشارهاى اقتصادى نيز باخودشان بود. معظم‏له اغلب دورانى را كه در نجف اشرف بودند با وضع‏بسيار سخت و طاقت فرساى اقتصادى مواجه بودند و اغلب، زندگيشان با‏قرض گرفتن از مغازه داران محل سپرى مى‏شد. و اين بزرگترين رمز و سرمايه‏گذارى براى تحصيل و عشق و علاقه به آموختن دانش علوم اسلامى است.

اساتيد

1- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ كاظم شيرازى(ره) (1290 -1367)

2- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ محمد حسين اصفهانى معروف به‏كمپانى (ره) (ت 1361)

3- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ محمد على كاظمينى(ره)

4- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج سيد ابوالحسن اصفهانى(ره) (1284 - 1365)

5- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج شيخ محمدرضا آل ياسين(ره)

6- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى حاج سيد ابوالقاسم خويى(ره) (1317 - 1413)

7- حضرت آيت اللَّه العظمى آقاى سيد محمد حسين طباطبايى بروجردى (ره) (1292 - 1380)

تدريس

معظم له تدريس دوره‏هاى مختلف علوم اسلامى را در همان ايام نوجوانى‏در صحن حرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين على (ع) در نجف اشرف آغازكردند. تقرير دروس حوزه توسط اين نوجوان براى طلاب بزرگسال وميانسال، براى همگان حيرت آور و قابل تقدير بود.

آيت اللَّه العظمى روحانى پس از مدت كوتاهى كه در دروس آيت اللَّه العظمى‏خويى (ره) شركت كردند، با تقرير دروس اصول و فقه استاد؛ آنان را براى‏عده‏اى از طلاب و علاقمندان به دروس حوزوى، تدريس مى‏كردند. ديرى‏نپائيد كه چونان خورشيدى در نجف اشرف درخشيدند و به سان درختى‏ پربرگ و بار، برآمدند و در سايه‏شان خيل مشتاقان را آرامش مى‏بخشيدند.

به همين دليل بود كه ارتباط آيت اللَّه خويى روز به روز با معظم‏له بيشترمى‏شد. با اينكه اغلب آيت اللَّه العظمى خويى در جلسه تدريسشان به كسى‏اجازه طرح اشكال نمى‏دادند به آيت اللَّه العظمى روحانى در ميان عده ايى ازشاگردان مى‏فرمودند:

چرا در مباحثه‏ها اشكال نمى‏كنى. من از شما مى‏خواهم‏اشكال و ايرادهايى كه به نظرتان مى‏رسد را مطرح كنيد .«و اين نشان از نبوغ‏فكرى و شايستگى ويژه  آيت اللَّه العظمى روحانى  دارد.

ارتباط تنگاتنگ استاد و شاگرد تا آنجا ادامه يافت كه زيادى از شبهاى ‏تعطيلى آن  مرجع فقيد (ره) به حجره  آيت اللَّه العظمى روحانى  مى‏آمدند وساعتهاى مديدى به بحث و بررسى مسائل علوم اسلامى مى‏پرداختند و درانتها معظم له، استاد را تا درب منزلشان همراهى مى‏كردند.

حضرت آيت اللَّه العظمى خويى در سال 1360 (هـ. ق) هنگامى كه  آيت اللَّه‏العظمى روحانى  فقط 15 سال بيشتر نداشتند. طى نامه‏اى بسيار مهم، عظمت‏ علمى، قدرت و استنباط قوى، هوش و ذكاوت اين نابغه بزرگ را تأييد وستودند (متن كامل نامه كه به دست خط مبارك آيت اللَّه العظمى خويى مى‏باشددرسايت اينترنت آيت اللَّه‏العظمى روحانى و در كتابهاى زندگينامه كه به زبان‏عربى و فارسى در لبنان به چاپ رسيده است، موجود است). معظم‏له به تأييد ومكتوب مهم مراجع و اساتيد بزرگوارشان در سن 14 سالگى به  درجه اجتهاد  نائل آمدند.

ايشان در اواخر سال 1329 (هـ. ش) وارد قم شدند و در اوايل سال 1330(هـ. ش) به تدريس دروس خارج فقه و اصول در صحن مطهر حضرت‏معصومه (س) پرداختند. بيش از نيم قرن است كه ايشان به تدريس علوم آل‏محمد (ص) و تربيت هزاران طلبه فاضل و تشنگان دانش ائمه اطهارمى‏پردازند. اغلب شاگردان، پرورش يافتگان و حلقه نشينان منبر تدريسشان؛از مدرسين نام آور، فضلا و دانشمندان حوزه و عده‏اى در مسير مرجعيت‏قرار دارند.

هر چند ايشان به عنوان يك مرجع و فقيه نو انديش  شهرت دارند اما هيچگاه  حكم اللَّه را به نام مصلحت يا نوانديشى زير پا نمى‏گذارند. فقيه ‏نوانديشى كه هيچگاه به انكار سنت و حذف باورهاى دينى نمى‏پردازد.

تأليفات

معظم‏له از ابتداى زندگى علمى خويش در راستاى نشر معارف اهلبيت و گسترش دانش اسلام،هرگز آرام نگرفتند. زمانى بر مسند تدريس مى ‏نشينند و به تربيت و پرورش هزاران دانشمند فاضل و فرزانه مى‏ پردازند و زمانى ‏ديگر دست به قلم مى ‏شوند و به تأليف كتب ماندگار اسلامى مى ‏پردازند.

1- فقه الصادق(بزبان عربى): دايرة المعارف كامل فقه تشيع. اين كتاب عظيم‏ و بزرگ كه به عنوان يك منبع مرجع شناخته شده است در 26 جلد بارها درداخل و خارج كشور به چاپ رسيده است. چاپ جديد آن بزودى در 40جلد (با ذكر منابع و مصادر) به چاپ خواهد رسيد.

از تأليف كتاب  عظيم جواهر الكلام كه شامل تمامى ابواب فقه مى‏ باشد نزديك به 200 سال مى ‏گذرد و كتاب   فقه الصادق كه به اعتقاد بعضى ازمراجع و بزرگانِ خبره حوزه، از«جواهر الكلام» رساتر و كامل‏تر است؛ اولين‏ و كامل‏ترين دايرة المعارف تمام ابواب فقه در دو سده اخير است. اين كتاب ‏كه در سنين جوانى معظم له به رشته تحرير درآمده، مورد عنايت خاصه ‏تمامى مراجع تقليد و بزرگان حوزه‏هاى علميه است. اين كتاب در ميان  علماءعامه (اهل تسنن  نيز شناخته شده و مورد استناد است. كتاب «فقه الصادق» در دانشگاه‏هاى معروف غرب (بخش مطالعات اسلام‏شناسى) يكى از منابع‏مورد قبول و قابل استناد است.

2-  زبدة الاصول (بزبان عربى): دوره كامل علم اصول فقه كه به صورت بحث استدلالى ارائه گرديده است. اين كتاب در 6 جلد مى‏باشد.

3- منهاج الفقاهه (بزبان عربى): در 6 جلد مى‏باشد كه حاشيه ايى است بر«مكاسب» شيخ انصارى(ره) كه به شيوه ايى نو و ابتكارى تمامى موارد ارائه‏شده را بحث و بررسى كرده‏اند.

4- المسائل المستحدثه (بزبان عربى): حضرت آيت اللَّه مبتكر مسائل‏مستحدثه و ارائه مسائل جديد با ذكر مسايل فقهى، روايى هستند. اين كتاب‏كه بارها وبارها در خارج و داخل كشور به چاپ رسيده است شامل ارائه‏مسائل جديد، نو و مورد ابتلاى جامعه با ذكر دلايل و مستندات فقهى،روايى و قرآنى مى‏ باشد.

5- تعليق بر منهاج الصالحين در 2 جلد (بزبان عربى)

6- تعليق بر عروة الوثقى در 2 جلد (بزبان عربى)

7- تعليق بر وسيلة النجاة (بزبان عربى)

8- رساله در لباس مشكوك (بزبان عربى)

9- رساله در قاعده لاضرر (بزبان عربى)

10- الجبر و الاختيار (بزبان عربى)

11- رساله در  قرعه (بزبان عربى)

12- مناسك الحج (بزبان عربى)

13- المسائل المنتخبه (بزبان عربى)

14- رساله در   فروع العلم الاجمالى (بزبان عربى)

15- الاجتهاد و التقليد (بزبان عربى)

16- القواعد الثلاثه (بزبان عربى)

17- اللقاء الخاص(بزبان عربى) مربوط به «سايت يا حسين»

18- رساله توضيح المسائل (بزبان فارسى و اردو)

19- تحقيقى در مورد  جبر و اختيار (بزبان فارسى)

20- نظام حكومت در اسلام (بزبان فارسى و تركى و اردو)

21- مناسك حج (بزبان فارسى)

22- منتخب احكام (بزبان فارسى)

23- استفتائات قوه قضائيه و مؤسسه حقوقى وكلاى بين الملل (به زبان ‏فارسى)

24- احكام فقهى مسائل روز (بزبان فارسى)

25- استفتائات (پرسش و پاسخ‏هاى مسائل شرعى) (بزبان فارسى): كه ‏تاكنون در 2 جلد به صورت سؤال و جواب ارائه شده است.

26-الف سؤال و جواب (بزبان عربى): شامل استفتائات و پاسخ‏هاى‏ مسائل شرعى مى‏ باشد كه در 6 جلد تهيه شده است. هرجلد شامل 1000سؤال و جواب است.

مرجعيت

بعد از تشريف فرمايى ايشان از حوزه علميه نجف اشرف و شروع به تدريس‏درس خارج فقه و اصول و با توجه به نگارش كتاب عظيم   فقه الصادق بعداز فوت آيت اللَّه العظمى بروجردى (ره) به پيشنهاد علماء، فضلاء و مدرسين ‏نام آور، رساله عمليه ايشان منتشر شد. طبق آنچه در كتابخانه ملى ايران‏موجود است،  اولين چاپ رساله توضيح المسائل ايشان مربوط به سال 1340(هـ. ش) مى ‏باشد.

منبع:پايگاه اطلاع رسانى دفتر آيت الله العظمى سيد محمد صادق روحانى(ذام ظله)
جمعه 1 مهر 1390  11:03 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله حاج سيد كاظم حائرى « دام ظله »

ولادت

در سال 1317 شمسى در شهر كربلا ديده به جهان گشود.
درسن پنج سالگى در خدمت مادر خود به فراگيرى دانش پرداخت و پس از دو سال براى تحصيل علوم حوزوى تحت تعليم و تربيت پدر قرار گرفت و تمامى سطح را در نزد وى به پايان رساند.
درسن هفده سالگى در درس خارج آية اللّه العظمى سيد محمود شاهرودى حاضر شد و نزديك به هجده سال از درس فقه و اصول ايشان بهره برد .
در همين بين با آية اللّه العظمى سيد محمد باقر صدر آشنا شدوحدود چهارده سال در فقه و اصول , فلسفه و اقتصاد از محضر وى بهره برد.
در جمادى الاولى سال 1394 قمرى از عراق به ايران مهاجرت كرد و تاكنون درحوزه علميه قم به تدريس خارج فقه و اصول اشتغال دارد.

جمعه 1 مهر 1390  11:04 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله حاج سيد عبدالكريم موسوى اردبيلى « دام ظله »


www.ardebili.com

ولادت

روز سيزدهم رجب 1344 هجرى قمرى مطابق با 8 بهمن 1304 هجرى شمسى درشهر اردبيل درخانواده اى روحانى ديده به جهـان گشود.
پدر ايشان مرحوم سيد عبدالرحيم مردى روحانى بود.
وى تحصيلات خود را درسن شش سالگى با ورودبه مكتب خانه آغازكرد وكتابهايى چون قرآن مجيد , رساله عمليه , گلستان , تنبيـه الغافلين , نصاب الصبيان ,گلزار بهار, ابواب الجنان , مجالس المتقين , تاريخ معجم , دره نادرى , تاريخ وصاف ,حساب فارسى و برخى كتب ديگر را نزد معلمين خود فرا گرفت .
در سال 1318هجرى شمسى آموختن دروس عربى را آغاز كرد و در سال 1319 به قصد ادامه تحصيل در دروس حوزوى وارد مدرسه علميه ملا ابـراهيم در شهرستان اردبيل شد و دروس جامع المقدمات , سيوطى ,جامى , مطول , حاشيـه ملا عبداللّه , شمسيه , معالم وشرايع را تا سال 1322 هجرى شمسى در همان مدرسه به پـايـان رساند و درهمان سال براى ادامـه تحصيل به قم مهاجرت نمود و مقيم مدرسه فيضيه شد و از محضراساتيدى چون آيـة اللّه سيـد محمدرضا گلپايگانى , آية اللّه سيد احمد خوانسارى , آية اللّه حاج شيخ ‌مرتضى حائرى , آيـة اللّه سلطـانى ,آية اللّه مازندرانى و آية اللّه سيد محمد حسين طباطبايى بهره گرفت .
در تاريخ 16 آبان 1324 هجرى شمسى به عراق مهاجرت نمود و به مدرسه سيد درنجف اشرف وارد شد و در اين مدت از محضر آيـة اللّه العظمى سيد ابو القاسم خويى , آيـة اللّه حكيم , آية اللّه ميرزا عبد الهادى شيرازى , آية اللّه ميلانى , آية اللّه شيخ محمـد كاظـم شيرازى و آية اللّه شيخ ‌محمد كاظم آل ياسين و در فلسفـه از مرحو م صدرا بهره گرفت .
در سال 1327 هجرى شمسى به قم مراجعت نمود و در مدرسه فيضيه اقامت گزيد ودر درس آية اللّه بروجردى و آية اللّه محقق دامـاد و مرحوم علامـه طباطبايى حاضر شد و در درس اخلاق حضرت امام خمينى و دروس فقه خصوصى آيـة اللّه گلپايگانى و آية اللّه حاج شيخ مرتضى حائرى و مرحوم آية اللّه حاج سيد احمد خوانسـارى شركت مى كرد.
در طى يازده سال اول انقلاب اسلامى ايران از جملـه اشتغالات ايشـان تدوين قوانيـن كيفرى , جزايى و حقوقى دادگسترى و انطباق آنها با نظرات شرع و فقه اسلامى بود.
و براى حل مشكلات دستگاه قضايى تدريس يك دوره خارج كتاب قضا را براى قضـا ت آغاز كرد.
ايشان پس از رحلت حضرت امام خمينى در شهريور ماه سال1368 اشتغـالات جديدى را آغاز كرد كه از آن جمله تدريس و تحقيق , تاسيس و اداره دارالعلم مفيـد را مى توان نام برد.
 

تأليفات

1- رساله توضيح المسائل
2- الفتاوى الواضحه
3- الفقه الشركه
4- فقه القصاص
5- فقه الديات
6- فقه و اصول - فقه القضاء
7- فقه الحدود و التعزيرات
8- الشهادات
9- فقه المضاربة
10- حاشيه بر ضيارات مكاسب
11- يك دوره اصول فقه
موضوعات ديگر:
1- جمال ابهى ( در رد بهائيت )
2- مقالاتى در تفسير قرآن
3- اخلاق ( تدريس در دانشگاه مفيد)
4- چهار جلداقتصاد
5- يك دوره اقتصاد اسلامى بر طبق كتاب و سنت
6- مناسک حج وعمره

جمعه 1 مهر 1390  11:05 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله حاج شيخ يوسف صانعى « دام ظله »


www.saanei.org

ولادت

در سال 1316 هجرى قمرى در روستاى نيك آباد جرقويه از توابع اصفهان ديده به جهان گشود.
پدرش مرحوم حجة الاسلام والمسلمين شيخ محمد على , عالمى وارسته و روحانى پرهيزكارى بود.
در سال 1325 ه.ش وارد حوزه علميه اصفهان شد و پس از طى مقدمات درسال 1330 براى ادامه تحصيل به حوزه علميه قم هجرت كرد, و مقدمات را تكميل نمود, بخش عمده اى از سطح رانزد مرحوم آية اللّه حاج شيخ عبدالجواد جبل عاملى , آية اللّه حاج آقا موسى صدر و آية اللّه على مشكينى آموخت .
در سال 1334 در حوزه درس خارج آيت اللّه بروجردى شركت نمود و تا سال 1342 هجرى شمسى از درس خارج فقه و اصول امام خمينى نيز بهره هاى فراوان برد.
از سال 1354 شمى رسما تدريس فقه را از كتاب زكات در مدرسه حقانى آغاز و هم اكنون نيز ادامه دارد.
محور درس ايشان تحريرالوسيلة تأ ليف حضرت امام خمينى (ره ) مى باشد و همواره علاوه بر تشريح و ارزيابى ديگر مبانى فقهى , عنايت ويژه اى به بررسى مبانى امام (ره ) دارند.

جمعه 1 مهر 1390  11:06 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

آيت الله ‌حاج ‌سيد ‌محمد ‌على‌ علوى‌ حسينى ‌گرگانى « دام ظله »


www.gorgani.ir

ولادت

در 14 جمادى الثانى 1359 قمرى مطابق با 29 خرداد 1318 شمسى در نجف اشرف چشم به جهان گشود. پدر ايشان آقاى حاج سيد سجاد علوى گرگانى از مشاهير استان مازندران به شمار مى رفت. وى در سن هفت سالگى به همراه پدر خود از نجف اشرف به ايران آمد و پس از فراگيرى نوشتن و قرائت قرآن مجيد در محضر وى به آموختن فنون ادب و علوم عرب پرداخت. سپس در سن شانزده سالگى رهسپار قم شد و در محضر اساتيد باقيمانده سطوح را فرا گرفت. در سن بيست سالگى بمدت سه سال در درس آية الله العظمى بروجردى شركت نمود و بعد از آن در درس اساتيد ذيل شركت كرد: 1- آيت اللّه العظمى امام خمينى هشت سال در علم اصول 
2- آيت اللّه سيد محمد محقق داماد دوازده سال در فقه و اصول 
3- آيت اللّه العظمى سيد محمدرضا گلپايگانى سه سال درفقه 
4- آيت اللّه حاج شيخ عباسعلى شاهرودى 
5- آيت اللّه حاج آقا مرتضى حائرى يزدى 
6- آيت اللّه العظمى حاج شيخ محمد على اراكى
هم اكنون نيز در حوزه علميه قم به تدريس خارج فقه بر اساس كتاب شرايع الاسلام و خارج اصول بر اساس كفاية الاصول اشتغال دارد.
 

تأليفات

1- اجوبة المسائل
2- توضيح المسائل (به اردو و عربى نيز منتشر شده است )
3- نور الهدى ( تعليقه بر عروة الوثقى )
4- مناسك حج (به اردو و عربى نيز منتشر شده است
5- تعليقه بر وسيلة النجاة
6- المناظر الناظرة فى احكام العترة الطاهرة (شرح شرايع الاسلام شامل كتاب 7- لطهارة 4 جلد, كتاب الصلاة 5 جلد كتاب الزكاة 2 جلد)
8- لئالى الاصول ( 11جلد)
9- زبدة اللئالى ( تلخيص لئالى الاصول )
10- نور البيان فى تفسير القرآن
11- طبقات الرجال
12- رساله در فروع علم اجمالى
13- القواعد الفقهية ( قاعده هاى : ضمان , لا ضرر , تقيه , عدالت , ميسور و اصا لة الصحة )
14- رساله د راجتهاد و تقليد
15- رساله د رتعادل و تراجيع
16- كشف الغاشية عن وجه الحاشية
17- تقريرات درس فقه آيت الله بروجردى بحث طهارت و قضا
18- تقريرات درس اصول حضرت امام خمينى
19- تقريرات درس فقه و اصول آيت الله داماد
20- تقريرات درس فقه آيت الله اراكى بحث صلاة الجمعه
21- تقريرات درس فقه آيت الله حاج آقا مرتضى حائرى بحث طهارت و خمس
22- تقريرات درس فقه آيت الله حاج حسين عباسعلى شاهرودى بحث طهارت
23- توحيد از ديدگاه علم ( به زبان فارسى )

جمعه 1 مهر 1390  11:08 AM
تشکرات از این پست
montazer_1371
montazer_1371
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : تیر 1390 
تعداد پست ها : 298
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:زندگی نامه علما

حاج شيخ محمد على گرامى « دام ظله »


www.gerami.org

ولادت

در ماه رجب سال 1357 هجرى قمرى مطابق با مهرماه 1317 در شهر قم ديده به جهان گشود. پس از اخذ مدرك ششم ابتدائى و فراگيرى مقدارى از دروس متوسطه وارد حوزه علميه قم شد و پس گذراندن مقدمات و سطح متوسطه و عاليه در سن هجده سالگى در درس خارج فقه آية اللّه العظمى بروجردى و حضرت امام خمينى شركت نمود. وى همچنين از محضر آيات عظام : اراكى ,گلپايگانى ,حائرى يزدى , محقق داماد و ميرزا هاشم آملى در فقه و اصول بهره هاى فراوان برد و فلسفه را از محضر آية اللّه سيد محمد حسين طباطبائى استفاده نمود. در كنار فراگيرى دروس حوزه به تدريس نيز اشتغال داشت و بيشتركتب علمى حوزوى را تدريس نمود و هم اكنون به تدريس خارج فقه و اصول در حوزه علميه قم اشتغال دارد. ايشان در زمينه فقه و اصول و ساير علو م تأ ليفات دارد. وى در دوران حكومت پهلوى از مبارزان بود و فعاليت هاى گسترده اى در جريان انجمن هاى ايالتى و ولايتى , رفراندم و كاپيتولاسيون داشت و به همين منظور بارها به تبعيد و زندان رفت .
 

تأليفات

1- شناخت قرآن
2- آغاز فلسفه
3- خدا در نهج البلاغه
4- نگاهى به بردگى
5- مرزها
6- مقدمه اى بر امامت
7- مذهب
8- مالكيت ها
9- المنطق المقارن
10- درسهايى از علوم قرآن
11- اخلاق و عرفان در وضو و نماز
12- رساله توضيح المسائل
13- فلسفه
14- درباره مالكيت خصوصى در اسلام
15- تفكر
16- بررسى ملاكهاى روانى در اسلام
17- عدالت اجتماعى در اسلام
18- المعلقات
19- قانون اساسى در اسلام

جمعه 1 مهر 1390  11:08 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها