مقدمه یادسپاری خوب، خوب فهمیدن مطلب است.
 
چکیده: در این نوشتار می کوشیم شما را با اصول پرورش حافظه، عواملی که در بهبود آن نقش دارند و عواملی که موجب تقویت حافظه می شوند آشنا سازیم تا بتوانید بهره وری از حافظه خود را به بیشترین حد برسانید. با ما همراه باشید.

تعداد کلمات 1598 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
 

 
اصول پرورش حافظه

 الف) خوب فهمیدن، پیش از یاد گرفتن

 پیش از آنکه بخواهید یک متن (از هر موضوعی) را به خاطر بسپارید، ابتدا باید آن را تجزیه و تحلیل کرده و معنای دقیق آن را تا کوچکترین جزئیات بفهمید. می توان گفت درسی که کاملا فهمیده شده باشد، از قبل یاد گرفته شده است.
سعی کنید قسمت های مشکل و جملات یا کلمات گنگ را در متنی که مورد مطالعه قرار میدهید با مراجعه به کتب مناسب، مشخص و روشن سازید. همان گونه که شاپلان می گوید، «متن را مانند یک گنجینه و انباری از کلمات ساده و جملات قابل فهم بسازید». در این حالت، متن به دقت شما را آموزش داده، کنجکاوی شما را تحریک کرده و قوه تشخیص را روشن می سازد و فکر شما را تقویت کرده و غنا می بخشد.
برای اینکه یک رشته وقایع تاریخی را به سادگی به خاطر بسپارید، سعی کنید روابط طبیعی را که بین آنها وجود دارد تعیین کنید. به طور قطع این وقایع به صورت مجزا نبوده و به صورت زنجیره ای از عوامل و معلول ها باهم در ارتباط هستند. با کشف این ارتباط ها، به خاطر سپردن آنها، اسان تر خواهد بود.[1]
 

ب) از قوانین روانی حافظه استفاده کنید 

مهم ترین قانون حافظه که حفظ تصاویر را مشروط می سازد، شدت برداشت و احساس اولیه می باشد. شما یک واقعه یا موضوع را که سبب برانگیخته شدن احساس شدیدی در شما می گردد، به راحتی به خاطر می سپارید.
یک احساس حتی نامحسوس نیز می تواند عمیقا در حافظه شما (مثلا اگر در زمانی که این احساس در شما ایجاد می شود در یک حالت خاص باشید) جای گیرد. اگر من بخواهم واقعه ای را که در درونم، یک تحریک احساسی شدید ایجاد کرده به خاطر بیاورم، در حافظه ام به سادگی نه تنها خود آن واقعه، بلکه همراه با آن، جزئیات ریزی را نیز به یاد خواهم آورد که به تنهایی ارزشی برای به خاطر سپردن ندارند.
این جزئیات در لحظه ای به مغز من ارائه شده که مغز حساس تر شده و کمابیش به صورت عمیقی تغییراتی را که نسبت به آنها در مواقع دیگر به صورت سطحی و گذرا باقی می ماند ضبط کرده است.
بدین ترتیب، دانش آموزی که با شور و هیجان در برابر در مدرسه یا جای دیگری در انتظار اعلام نتایج آزمون ها یا یک مسئله مهم دیگر است، می تواند به راحتی چندین نکته جزئی را که در زمان انتظار در آنجا وجود داشته، کارهایی که انجام داده، افرادی که دیده است، چیزهایی که به او گفته شده و در واقع تمام چیزهایی را که اگر با یک حالت هیجانی خاص و شدید همراه نبودند به تنهایی معنای خاصی نداشتند، به خاطر آورد. بسیاری از خاطرات کودکی که توام با هیجانات (ترس، غصه، شادی و غیره) است نیز، همین حالت را دارد و مانند این است که مغز، تحت تأثیر هیجان، توانایی بیشتری را برای ضبط احساسات و برداشت ها به دست می آورد.[2]
 

ج) محفوظات را مرتب کنید

 دشمن بزرگ حافظله، اختلاط خاطره ها و نقطه مقابل آن، وضوح، دقت و نظم است. بنابراین نکوشید مسائل فراوانی را به یک باره جذب کنید و در ذهن خود بگنجانید. تنها به آن بخش هایی توجه کنید که کاملا مشخص شده اند و تنها به اصول و کلیات محدودند. جزئیات را حذف کنید و آنها را در پوشش افکار کلی به ذهن خود عرضه کنید. این کار، حافظه را تسکین می دهد؛ زیرا با ضبط خاطره به صورت یک کلمه، فرمول یا جمله، حافظه از دست وقایع متنوع خلاص می شود. گفتنی است که تبلیغات تجاری نیز بر این اصل پایه گذاری شده است. شعارها و نام های تولید کنندگان به صورت ساده و مشخص ارائه می شوند تا به راحتی به یاد سپرده شوند.
سوای آن، نظم نیز یکی از نیازهای انکارناپذیر ذهن است و حافظه نمی تواند از آن چشم بپوشد. با وجود نظم، حافظه می تواند بدون اشکال اطلاعات را حفظ کند و با کمی کوشش، به گونه ای باورنکردنی افکار و وقایع فراوانی را بار دیگر به یاد آورد. اما بدون نظم، حافظه توانایی حفظ کردن را از دست می دهد.[3]
 

د) از وارد کردن حالات ضدونقیض خودداری کنید

 گاه هنگامی که برای یادآوری خاطرهای می کوشید، اما آن را به یاد نمی آورید، چشم های خود را می بندید تا از هرگونه احساس بینایی که ممکن است با ایجاد تصویر این خاطره مخالفت کند جلوگیری کنید. به همین ترتیب، هنگامی که چیزی می نویسید از صحبت کردن پرهیز می کنید؛ زیرا برای نوشتن یک واژه، باید نخست تصویر آن در ذهن ایجاد شود. اگر در همان لحظه، شخصی کلمات متفاوتی را تلفظ کند، این تصویر ایجاد نخواهد شد.
به همین دلیل، برای ضبط یک واقعه در حافظه یا به یاد آوردن آن، در آرامش و سکوت آن را جست و جو کنید، وگرنه باید توجه بالایی را برای از بین بردن تأثیر محیط صرف کنید. این کار موجب خستگی اضافه ای می شود که بر خستگی حاصل از فعالیت به یاد سپردن می افزاید.[4]
 

ه) بهترین لحظات برای یادگیری

 حفظ خاطرات، به شرایط فیزیولوژیکی مناسبی مانند تغذیه خوب، جریان خون متعادل و رساندن اکسیژن کافی به مغز نیاز دارد. ولی حتی با وجود این شرایط نیز به خاطر سپردن، هنگام خستگی مغز کاری مشکل است. اگر شخص بیش از حد کار کرده و خسته و عصبی باشد، ممکن است بتواند کاری بدون نیاز به تلاش فکری، مانند یادداشت برداری یا نوشتن یک نامه را انجام دهد، ولی بی شک برای یادگیری در موقعیت نامناسبی به سر می برد.
داوطلبانی که خود را برای امتحان یا کنکور آماده می سازند، چون بیش از حد کار فکری انجام می دهند، از درس هایی که در جریان این دوره به ایشان داده شده، خاطرات کمی در ذهن خود دارند. این مطلب، نشان دهنده واقعیت یادشده است.
مهم ترین قانون حافظه که حفظ تصاویر را مشروط می سازد، شدت برداشت و احساس اولیه می باشد.
شما یک واقعه یا موضوع را که سبب برانگیخته شدن احساس شدیدی در شما می گردد، به راحتی به خاطر می سپارید.


به طور کلی، از همان ساعات آغازین بیداری، مغز آماده است و انرژی ذهنی افراد بیشتر از دیگر زمان هاست. نویسندگان می دانند که صبح ها راحت تر می نویسند و بعدازظهر و شب، ترجیح می دهند نوشته های خود را بررسی کنند و یادداشت بردارند.
پس برای یادگیری مسئله ای ادبی یا علمی، اساسا باید این عمل را در ساعات آغازین صبح انجام داد. چون ضمیر ناخودآگاه نقشی بسیار مهم در یادگیری دارد، بهتر است شب ها پیش از خوابیدن، موضوع مطالعه شده صبح را به سرعت بررسی کنید.
اصل یادگیری صبح هنگام، بیشک استثناپذیر است. افرادی که عادت دارند تا نیمه شب کار کنند، اغلب صبح ها خسته اند و درنتیجه برای این کار آمادگی ندارند.  از این رو، ساعات بعدازظهر و شب برای آنها جهت به یاد سپردن مطالب مناسبت تر است.[5]

و) کاری را که باید انجام شود، به سرعت انجام دهید

 بهتر است ذهن خود را از پر شدن محافظت کنید، وگرنه حافظه خود را با این اندیشه که کارهای کوچک متعدد روزانه، ضرورتا باید در زمانی خاص انجام شوند خواهید انباشت. این مطلب مسلم است که اگر شما مجبور باشید هزار موضوع کوچک معمولی و پیش پا افتاده را به یاد بیاورید، ذهن شما از آمادگی برای حل مشکلات برخوردار نخواهد بود.
عادت کنید کاری را که باید انجام شود، به سرعت انجام دهید. برای نمونه، نامه هایی را که به شما می رسد به سرعت پاسخ دهید. این موضوع از یک سو موجب می شود افرادی که با شما مکاتبه دارند از وقت شناسی شما خوشحال شوند؛ از سوی دیگر، شما نیز با صرف کمی وقت برای پاسخ گویی، که به تعمق و تأمل کمی نیاز دارد، ذهن خود را بیهوده درگیر نمی سازید. پس اگر کاری ساده دارید آن را هرچه سریع تر انجام دهید. این کار از فکرهای بیهوده پیشگیری خواهد کرد. شما نه تنها نباید بار بیش از حد و بیهوده ای بر دوش حافظه بگذارید، بلکه گاه باید بسیاری از مسائل بی اهمیت را به دست فراموشی بسپارید.
حافظه های بیش از حد ثابت و حجیم می تواند در واقع مانعی برای رشد عالی ذهن باشد. این مسئله از یک سو به انباشته شدن اطلاعات غیرضروری در حافظه می انجامد و از سوی دیگر، ممکن است سبب ایجاد وسواس شود.
گاه ذهن شما برخی تصاویر را که از یک مجموعه ناخوشایند عاطفی دارد، به صورت خودکار حذف می کند؛ ولی گاهی نیز این اتفاق نمی افتد. در این هنگام، شما خود باید به این کار اقدام کنید. بنابراین، باید بیاموزید که چگونه فراموش کنید.
برای فراموش کردن ارادی یک خاطره، باید چند لحظه به شدت به آن بیندیشید. این نکته شاید به ظاهر با هدفی که شما در پی آن هستید متناقض باشد، ولی مطمئن باشید که راهکاری مؤثر است. افزون بر این، شما می توانید یک فکر وسوسه انگیز یا بیهوده را با مشخص کردن آن از طریق نوشتن یا کشیدن آن توسط یک طرح، به سادگی از ذهن خود دور کنید. حتی می توانید کاغذ را بسوزانید یا آن را در سطل زباله بیندازید. همچنین میتوانید همان گونه که چرچیل توصیه می کرد، فهرستی از همه مشکلاتتان بنویسید و پس از مقایسه، آنهایی را که به راه حل فوری نیاز ندارند خط بزنید و به آنهایی که هم اکنون به پاسخی فوری نیازمند هستند، پاسخ بدهید. وی می گوید: «از همان لحظه ای که شما انبوه مشکلات خود را به تعدادی مورد خاص و مشخص کاهش میدهید، بر آنها مسلط خواهید شد».[6]
 
منبع: کتاب «یادم تو را فراموش! ( مهارت تقویت حافظه)»
نویسنده: محمود حسن نژاد مغنی، سید رئوف حسینی

بیشتر بخوانید :
تقویت و بهبود حافظه
روش های پرورش خلاقیت
حافظه و تقویت آن
تکنیک های تقویت حافظه


پی نوشت :
[1] . روبرت توکه، چگونه حافل برتر داشته با نسیم ، ترجمه ساعد زمان، ص ۱۷۳.
[2] . همان، ص۱۲۴-۱۷۵.
[3] . همان، ص 181.
[4] . همان، ص 195.
[5] . همان، ص 196.
[6] . همان، ص 199-201.