مسکن وسیع همراه با لوازم مورد نیاز، جزء عوامل سعادت دنیوی به شمار می‌رود.
 
چکیده : سعادت از مفاهیم عالی در هر مکتب انسان‌شناختی‌ای است که اهداف غایی مکاتب و فرهنگ‌ها در آن جای گرفته است و جهت راه را نشان می‌دهد. در مکتب اسلام، برخورداری از امکانات، باعث سعادتمندی می‌شود. در این مقاله با امکانات غیرانسانی آشنا می شویم.

تعداد کلمات 1362 /  تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه

عوامل سعادت دنیوی

بررسی مصادیق سعادت در روایات، نشان می‌دهد که عوامل سعادت، نخست در دو گروه دنیوی و اخروی، طبقه‌بندی می‌شوند و سپس، موارد مربوط هرکدام، خود در گروه‌های کوچک‌تری دسته‌بندی می‌شوند که در ادامه، به آن‌ها اشاره می‌گردد.
سعادت دنیوی، بر محور برخورداری از امکانات لازم برای زندگی دنیوی، استوار است. ازنظر اسلام، برخورداری از امکانات، باعث سعادتمندی می‌شود. وقتی همین مجموعه، موردبررسی عمیق‌تر قرار می‌گیرد، مشخص می‌شود که امکانات موردبحث، خود، به دو بخش «انسانی» و «غیرانسانی» تقسیم می‌شوند. این تقسیم، وقتی به دست می‌آید که می‌بینیم در آنچه سعادت دنیوی شمرده می‌شود، گاه سخن از اموری می‌شود که به‌نوعی با انسان، مرتبط است و گاه از اموری سخن به میان می‌آید که از گونه مادیات هستند. امکانات انسانی مطرح‌شده در روایات، عبارت‌اند از: داشتن همسر، فرزند صالح، همسایه، دوستان خوب و... امکانات غیرانسانی نیز عبارت‌اند از: داشتن خانه بزرگ، وسیله نقلیه خوب، کار مناسب و...
این بدان معناست که از دیدگاه دین، زندگی سعادتمند در دنیا، هم به امکانات مادی نیاز دارد و هم به امکانات انسانی. این، ازآن‌جهت اهمیت دارد که مشخص می‌سازد امکانات لازم برای یک زندگی همراه باسعادت، منحصر در مادیات نبوده، نیاز به امکانات انسانی نیز دارد.
به‌هرحال، دارنده این دارایی‌ها، ازنظر اسلام، سعادتمند شمرده می‌شود. البته این بهره‌مندی، شرط لازم برای سعادتمندی است، نه شرط کافی؛ چگونگی برقراری رابطه و تعامل با این دارایی‌ها، شرط لازم برای نیل به سعادت است. لذا چگونگی استفاده از امکانات موجود، یکی از حوزه‌های مهم جهت تعیین سعادتمندی انسان‌هاست که بدان، خواهیم پرداخت.

بیشتر بخوانید: آشنایی با عوامل سعادت دنیوی و اخروی


امکانات غیرانسانی

مراد از امکانات غیرانسانی، عوامل غیرانسانی سعادت دنیوی است. روایات این بخش نیز موارد متفاوتی را شامل می‌شوند که باید از یکدیگر، جدا شوند. از بررسی روایات، روشن می‌شود که این گروه، عبارت‌اند از: مسکن، وسیله نقلیه، کار و امنیت روانی - اجتماعی.
 

الف. مسکن

مسکن، یکی از امکانات غیرانسانی است که در آرامش و شادی انسان‌ها بسیار تأثیر دارد. زندگی، نیازمند مکانی برای زیستن و آسودن است. ازاین‌رو، مسکن، جزء عوامل سعادت دنیوی به شمار می‌رود. گذشته از اصل موضوع، در روایات درباره سعادت، ویژگی‌هایی نیز برای این عامل، بیان‌شده است. برخورداری مسکن از این ویژگی‌ها نقش مهمی در تأمین سعادت در این بعد دارد. این ویژگی‌ها عبارت‌اند از: وسعت مسکن و فراوانی وسایل خانه. پیامبر خداوند، دراین‌باره می‌فرماید:
ثلاثة من السعادة ... و الدار تکون واسعة کثیرة المرافق.[1] سه چیز، از سعادت شمرده می‌شود: ... خانه وسیعی که لوازم بسیاری داشته باشد.
و در حدیث دیگری از ایشان، چنین آمده است: من سعادة المرء ... المسکن الواسع.[2] از سعادت فرد مسلمان، ... داشتن خانه بزرگ است.
همین مطلب، از امام صادق به نیز نقل شده است من السعادة سعة المنزل.[3] وسیع بودن خانه، از سعادت است.

اصل مسکن، از نیازهای اولیه زندگی اجتماعی محسوب می‌گردد و لازمه زندگی است؛ یعنی اگر زندگی انسانی را دارای مراتبی بدانیم، برای رسیدن به‌مراتب بالا، نیاز به آرامش و آسودگی خاطر است و در سایه این آرامش، فرد می‌تواند پتانسیل‌های وجودی خود را شکوفا نماید. در غیر این صورت، چون این نیاز از دسته نیازهای اولیه محسوب می‌گردد، لذا فردی که این نیازش برطرف نشود، بخشی از توجهاتش معطوف به این نیاز خواهد شد و به همان اندازه که مشغول این نیاز است، از توجه به نیازهای عالی‌تر، بازخواهد ماند و این امر، باعث رکود و عقب‌ماندگی معنوی فرد خواهد شد.

درک این مقدار، جزء ضروریات زندگی محسوب می‌شود؛ لیکن اسلام به نکته‌ای دیگر توجه کرده است؛ یعنی یکی از ملاک‌های خیروبرکت زندگی و شادی در زندگی را داشتن مسکن وسیع با لوازم موردنیاز می‌داند؛ یعنی سعادتی که اسلام معرفی کرده است، فراتر از داشتن اصل مسکن است؛ بلکه این مقدار برای ضرورت‌های اولیه زندگی لازم است، اما برای این‌که سعادتمند باشیم وزندگی‌مان دارای خیروبرکت باشد، باید این مسکن، ویژگی دیگری هم داشته باشد و آن، وسیع بودن و داشتن وسایل لازم برای زندگی است. درواقع، به نظر می‌رسد که برای سعادتمند شدن، آرامش خاطری نیاز است که بخشی از آن، با وسیع بودن مسکن، تأمین می‌شود.
لذا این نگاه اسلام، از سویی، جلوی تنگ‌نظری ما را خواهد گرفت و از سوی دیگر، بخشی از افق فرد ایدئال اسلام را نیز ترسیم می‌کند؛ چراکه سعادت از مفاهیم عالی در هر مکتب انسان‌شناختی‌ای است که اهداف غایی مکاتب و فرهنگ‌ها در آن جای گرفته است و جهت راه را نشان می‌دهد. لذا با این اوصاف، ما با جهت انسان مؤمن و سعادتمند، آشنا می‌گردیم.
 

ب. وسیله نقلیه

یکی از عوامل سعادت دنیوی در روایات، وسیله نقلیه است. برآوردن بخشی از نیازهای زندگی، متوقف بر حرکت از نقطه‌ای به نقطه دیگر و حمل فرد و وسایل، با آن است. ازاین‌رو، وسیله نقلیه، نقش مهمی در برطرف کردن نیازها و تسهیل روند زندگی دارد. بر همین اساس، در آموزه‌های اسلامی، هم به اصل موضوع توجه شده و هم برای آن ویژگی‌هایی بیان‌شده که در راستای تأمین همین هدف است. امام صادق، هنگام بیان اصل موضوع، به کارکرد آن نیز پرداخته و می‌فرماید: من السعادة المؤمن دابة یرکبها فی حوائجه و یقضی علیها حقوق اخوانه.[4]
از سعادت مؤمن، داشتن چارپایی است که برای برآوردن حوایج خود و برادران مؤمنش، از آن استفاده نماید. بدیهی است که تأمین این هدف، نیازمند مرکبی راهوار است. به همین دلیل، در روایات، از مرکب راهوار به‌عنوان عامل سعادت، یادشده است و مرکب نامناسب، سودی جز افزایش درد و رنج، نخواهد داشت. ازاین‌رو، پیامبر خدا دراین‌باره می‌فرماید: من سعادت المرء ... المرکب الهنی.[5] از سعادت فرد، ... داشتن مرکب راهوار است.
 چنین مرکبی می‌تواند به تأمین نیاز، کمک کند. در روایتی، پیامبر خدا، میان ویژگی مرکب و کارکرد آن، پیوند برقرار کرده و می‌فرماید:
ثلاث من السعادة ... الدابة تکون وطیة فتلحقک بأصحابک.[6]
سه چیز، از سعادت است: ... چارپای راهواری که تو را به یارانت می‌رساند.
این چند روایت، تقریباً نمایانگر این است که چرا اسلام، وسیله نقلیه را جزء موارد سعادت شمرده است. نکته جالب، آن است که علت سعادت شمرده شدن مرکب، استفاده بهینه در راستای رفع حوائج خود، دوستان و برادران دینی، است یا در روایت آخر، رسیدن به دوستان را موردنظر قرار داده است که شاید منظورش، همان دیدوبازدید یا صله‌رحم باشد؛ یعنی اگر وسیله نقلیه‌ای این دو خصلت را داشته باشد، وسیله و مرکب خوبی خواهد بود و باعث خیروبرکت و شادی خواهد شد.

از سوی دیگر، با توجه به این‌که در زمان‌های قدیم، مرکب، معمولاً اسب یا شتر بوده است؛ اما در هیچ‌کدام از این روایت‌ها مشاهده نمی‌شود که به نژاد باقیمت مرکب، اشاره شود و سعادت مرکب خوب، به فواید آن و ازجمله، رفع حاجت فرد و دوستان و نزدیکان اوست. از همین رو، می‌توان نتیجه گرفت که اگر فردی، وسیله داشته باشد، لزوماً سعادتمند نیست؛ بلکه وسیله‌ای که آن شرایط لازم را داشته باشد، زمینه‌ساز سعادت است. البته شرایط نیز به دو بخش تقسیم می‌شود بخشی، شرایطی است که مرکب دارد، مثل‌اینکه راهوار باشد و بخشی نیز به فرد بازمی‌گردد. اگر فردی مرکب داشته باشد؛ اما بخیل باشد و بخل به او اجازه ندهد که فواید مرکبش به دیگران برسد، این فرد به همان اندازه، از سعادت، دورگشته است.

منبع: سعادت و شادکامی از دیدگاه اسلام
نویسنده: حمزه عبدی

بیشتر بخوانید:
مفهوم و ماهیت سعادت از منظر اسلام
آشنایی با عوامل سعادت دنیوی و اخروی
مهم­ترین عوامل سعادت دنیوی؛ خانواده (بخش اول)
مهمترین عوامل سعادت دنیوی؛ خانواده (بخش دوم) 

 پی نوشت :
 [1]. المستدرک علی الصحیحین، ج ۲، ص ۱۶۲؛ الدر المنثور، ج ۲، ص ۱۵۲ (با تفاوت در لفظ)
[2]. الجعفریات، ص ۹۹؛ مسند ابن حنبل، ج ۱، ص ۱۶۸؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۲، ص ۱۴۴ (البته عبارت خانه و مسکن وسیع، در منابع مختلفی آمده است که به جهت پرهیز از اطاله کلام، از آن صرف نظر می‌شود).
[3]. الکافی، ج ۶، ص ۵۲۵، ح ۱.
[4]. الکافی، ج ۶، ص ۵۳۶، ح ۷: المحاسن، ص ۶۲۶، ح ۸۸.
[5]. الجعفریات، ص ۹۹؛ مسند ابن حنبل، ج ۱، ص ۱۶۸؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۲، ص ۱۴۴.
[6]. المستدرک علی الصحیحین، ج ۲، ص ۱۶۲، الدر المنثور، ج ۲، ص ۱۵۲ با تفاوت در لفظ.