عامل سعادت دنیوی؛ کار یا بیکاری؟
کار و درآمد، از مقدمات سعادتمندی انسان به­شمار می­ رود.
 
چکیده : جامعه سعادتمند، درگرو آحاد سعادتمند است و سعادتمندی آحاد، درگرو اموری است که یکی از آن‌ها، کار مناسب و خوب است؛ درآمد کافی نیز یکی از اوصاف کار خوب محسوب می­شود. از سوی دیگر بیکاری، نمایانگر بدبختی و شقاوت انسان است.

تعداد کلمات 1070 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه



کار و درآمد

یکی از حوزه‌های مهم که در اسلام، آن را مصداق سعادت شمرده‌اند، حوزه کار است. در روایات، کار خوب، کارفرمای خوب و درآمد مناسب، جملگی از مصادیق سعادت، شمرده می‌شود که بخشی از نیازهای زندگی را برآورده می‌سازند. در حقیقت، کار و درآمد، از مقدمات سعادتمندی است. البته واژه کار، مفهومی کلی است که به چند مفهوم دیگر نیز وابسته است؛ مثل نوع کار، محل کار، درآمد کار، کارفرما، حتی نوع روابطی که در محل کار بین کارگران حاکم است و نگاه کارگر به موارد ذکرشده و قضاوت او نسبت به آن‌ها که درمجموع، اگر همه عوامل باهم هماهنگ باشند، مفهومی با عنوان رضایت شغلی شکل می‌گیرد.

در مورد بعضی از این عوامل، توصیه‌هایی داریم که خواهد آمد. امام صادق، در روایتی خطاب به ابوعبید می‌فرماید:
أدع الله أن یجعل رزقک علی أیدی خیار خلقه فإنه من السعادة[1]  از خدا بخواه که روزی‌ات را در دست خلق برگزیده‌اش قرار دهد. به‌درستی که این، از سعادت است.
این روایت، به نقش کارفرمای خوب در سعادت، اشاره دارد.
در روایت دیگری از پیامبر خدا به محل شغل و نقش آن در سعادت، پرداخته‌شده است: أربعة من سعادة المرء... أن تکون معیشته فی بلده.[2]
چهار چیز، از سعادت شمرده می‌شود. یکی از آن‌ها، این است که محل کسب او در شهرش باشد. امام صادق به نیز در این باره می‌فرماید:
ثلاثة من السعادة: ... الرجل یرزق معیشته ببلده یغدو إلی أهله و بروح.[3]
سه چیز، از سعادت، شمرده می‌شود: ... یکی از آن‌ها فرد در شهر خود، مشغول کاری باشد که شب را در کنار خانواده‌اش بگذراند و آسایش یابد.
از این سه روایت، چنین استفاده می‌کنیم که کار خوب، باعث سعادتمندی است و از نشانه‌های کار خوب، وجود کارفرمای شایسته و نیکوست که موجبات خیروبرکت و شادی خواهد شد. نکته‌ای که به نظر جالب می‌رسد، آن است که کار و تلاش فرد در محل زندگی‌اش باشد و هر شب، فرد در کنار خانواده، شب را سپری نماید که در این صورت، احساس راحتی خواهد نمود. البته این به آن معنا نیست که کارهایی که این ویژگی را ندارند، کاملاً نفی شوند؛ بلکه شاید کاری باشد که لازمه آن، مسافرت باشد و به دلایل خاصی، حتی بر عهده عدة خاصی واجب گردد؛ اما آنچه مدنظر روایت است، بیان آثار این نوع شغل‌هاست که به مخاطب، آگاهی می‌دهد و درصورتی‌که امکان انتخاب برای فرد موجود باشد، کاری که در همان شهر خودش باشد، بهتر است.

اگر کار خوب، بخشی از سعادت فرد محسوب می‌گردد، بی‌گمان، بیکاری، نمایانگر بدبختی است. بیکاری، پیامدهای بسیار سختی دارد که اولین آن، ضربه زدن به عزت‌نفس فرد بیکار است. اگر بیکاری فرد، طول بکشد، عزت‌نفس او، مخدوش می‌شود و با پایین آمدن عزت‌نفس، مشکلات دیگر نیز گریبان گیر فرد می‌شود که اعتیاد، کارهای ضداجتماعی و بزه‌های دیگر با آن، همبستگی دارند.
ازجمله مشکلات بیکاری، فقر است که این مقوله به جد در روایات ما مورد اهتمام قرارگرفته است، به‌طوری‌که یکی از مصادیق بارز بدبختی و شقاوت را فقر دانسته‌اند و از نشانه‌های سعادت، آن است که فرد، فقیر یا مقروض نباشد. در روایتی، در گفتگوی پیامبر خدا و با یارانش آمده است:
ألا أخبرکم بأشقی الأشقیاء؟ قالوا: بلی یا رسول الله. قال: من اجتمع علیه فقر الدنیا و عذاب الآخرة.[4]
پیامبر فرمود: «آیا می‌خواهید شمارا به بدبخت‌ترین بدبخت‌ها آگاه نمایم». گفتند: آری،‌ ای پیامبر خدا! فرمود: «هرکسی است که فقر دنیا و عذاب آخرت، در او جمع گردد».
امام علی نیز دراین‌باره می‌فرماید: الفقر مع الدَّین القاء الأکبر.[5] فقر همراه با بدهکاری، شقاوت بزرگ است.
اگر به لوازم این جمله توجه کنیم، می‌بینیم که اسلام می‌خواهد افراد، درآمد کافی داشته باشند، به‌طوری‌که زندگی خود را اداره نمایند و مقروض نباشند. پس اگر ما این روایت را در ذیل کار افراد ببینیم، نتیجه قهری آن، این خواهد بود که فرد باید درآمد مناسبی داشته باشد و بدهکار و مقروض نباشد.
نکته دیگر این‌که این موضوع، می‌تواند برای سیاستمداران و کارگزاران اجتماعی نیز درس‌آموز باشد. جامعه سعادتمند، درگرو آحاد سعادتمند است و سعادتمندی آحاد، درگرو اموری است که یکی از آن‌ها، کار مناسب و خوب است و درآمد کافی نیز یکی از اوصاف کار خوب است.[6]
 

د. امنیت روانی - اجتماعی

یکی از عناصر تشکیل‌دهنده سعادت که در روایات، موردتوجه قرارگرفته، حوزه امینت روانی و اجتماعی است. منظور از امنیت روانی و اجتماعی، آن است که فرد در میان جامعه، احساس آرامش و امنیت نماید. در چنین شرایطی، یکی از مهم‌ترین مسائل، نوع ارتباط و تعامل مردم با یکدیگر است. نظام ارتباطی، نقش بسیار مهمی را دراین‌باره، ایفا می‌نماید. لذا قضاوت مردم درباره یکدیگر با تعامل آن‌ها با یکدیگر، بسیار حائز اهمیت می‌گردد و تعامل صحیح، باعث ایمن گردیدن شرایط زندگی می‌شود وزندگی در شرایط ایمن، آن را گوارا می‌نماید و باعث ارتقای کیفی زندگی می‌شود. بر همین اساس، امام علی می‌فرماید:
من سلم من السنه الناس کان سعیداً.[7]
کسی که از زبان مردم ایمن باشد، سعادتمند است. این روایت، فردی را که بتواند زندگی خود را به‌گونه‌ای تنظیم نماید که از زبان مردم در امان باشد، فردی سعادتمند می‌داند؛ اما فضای برتری هم موجود است که امام علی آن را چنین مطرح نموده است:
عنوان صحیفه السعید حسن الثناء علیه.[8]
سرلوحه کارنامه (اعمال) فرد سعادتمند، به نیکی یاد کردن دیگران از اوست.

منبع: سعادت و شادکامی از دیدگاه اسلام
نویسنده: حمزه عبدی

بیشتر بخوانید:
مهم­ترین عوامل سعادت دنیوی؛ مسکن
مفهوم و ماهیت سعادت از منظر اسلام
آشنایی با عوامل سعادت دنیوی و اخروی
مهم­ترین عوامل سعادت دنیوی؛ خانواده (بخش اول)
مهمترین عوامل سعادت دنیوی؛ خانواده (بخش دوم) 

 
پی نوشت :
[1]. مشکاة الأنوار، ص ۱۳۲.
[2]. النوادر، رواندی، ص ۱۱.
[3]. الکافی، ج ۵، ص ۲۵۸، ح ۲؛ تهذیب الأحکام، ج ۷، ص ۲۳۶.
[4]. کنز الفوائد، ج ۲، ص ۱۹۳؛ إرشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۹؛ مسند الشهاب، ج ۳، ص ۱۷۳؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۲۱۵؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۲، ص ۱۶۲.
[5]. غرر الحکم و درر الکلم، ح ۸۲۱۱.
[6]. تأکید بر کار در اسلام، از زوایای مختلف، قابل بررسی است که از آن میان، می‌توان رابطه کار با سرپرستی خانواده و سلامت روان خانواده، رابطه کار با احساس کارآمدی و عزت نفس به عنوان مؤلفه‌های سلامت روان، مورد بررسی قرار داد.
[7]. بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۱۲، ح ۷۰.
[8]. همان، ص ۷۹، ح ۶۱؛ کشف الغمة، ج ۲، ص ۳۴۷.