ضرورت تربیت معنوی کودکان چرا و چگونه ؟(بخش سوم)
کودکی حساس ترین و سرنوشت ساز ترین دوره زندگی انسان است. شخصیت انسان و اساس خصوصیت های اخلاقی وی در ابتدای کودکی، بویژه در سنین مقدماتی عمر پی ریزی می شود. پی بهترین سن برای شروع تربیت دینی کودکان در دروان اولیه فرزندمان است .
باید کاری کنیم که محبت خدا در دل کودک جای بگیرد. در این صورت، او با عشق درونی به احکام و تکالیف اللهی عمل میکند.
چکیده : کودکی حساس ترین و سرنوشت ساز ترین دوره زندگی انسان است. شخصیت انسان و اساس خصوصیت های اخلاقی وی در ابتدای کودکی، بویژه در سنین مقدماتی عمر پی ریزی می شود. پس بهترین سن برای شروع تربیت دینی کودکان در دروان اولیه فرزندمان است .
تعداد کلمات 1564 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
تعداد کلمات 1564 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
ادامه بحث آمادهسازی در کودکان
در حقیقت، انجام عبادات در کودکی یک نوع زمینهسازی است و موجب ملکه شدن آن اعمال در روح و جان کودک میشود. و در نتیجه، چنین کودکانی بعد از سن تکلیف، عبادات را با آمادگی و سهولت بیشتری انجام میدهند؛ اما کسانی که تا هنگام رسیدن به تکلیف شرعی، با مسائل عبادی آشنایی نداشته و یا عبادتی را به جا نیاوردهاند، این اعمال را با دشواری بیشتری انجام میدهند. امینی مینویسد:
با این برنامه [والدین] میتوانند فرزندان خویش را به نماز خواندن عادت دهند؛ به طوری که وقتی به سن بلوغ رسیدند، خودبهخود و بدون فشار نماز را بخوانند و از انجام آن لذت برند؛ اما اگر پدر و مادر به بهانة اینکه هنوز به حد تکلیف نرسیده به نماز خواندن او اعتنا نداشته باشند و تا سن بلوغ آن را عقب بیندازند، انجام آن عبادت در سن بلوغ برای بچه دشوار خواهد بود یا اصلاً زیر بارش نمیرود و اگر هم نمازخوان شود، چندان تقیدی به آن نخواهد داشت و با اندک بهانهای ممکن است آنرا ترک نماید؛ زیرا عملی که از زمان کودکی عادی نشده باشد، عادت کردن به آن دشوار خواهد بود. بدین جهت پیغمبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به طور اکید دستور میدهند که کودکان را از شش یا هفت سالگی به نماز خواندن عادت بدهید.19
معاویةبنوهب از امام صادق(ع) پرسید: در چه سنی کودک به اعمال عبادی وادار میشود؟ حضرت فرمودند: «بین شش و هفت سالگی».20
پس اگر بخواهیم کودکان با عبادات خو بگیرند و بدان عادت کنند، باید دورة کودکی را مغتنم شمرده، آنان را با اعمال و تکالیف عبادی آشنا کرد. در روایتی از امام باقر(ع) بیان شد که فرمودند باید آموزش دینی را از سه سالگی شروع کرد. عبداللهبنفضاله میگوید: از امام محمد باقر(ع) شنیدم که فرمود:
وقتی کودک به سن سه سالگی رسید، از او بخواهید هفت بار «لا اله الاالله» بگوید. سپس او را به حال خود واگذارید تا به سن سه سال و هفت ماه و بیست روز برسد؛ در این هنگام به او آموزش دهید که هفت بار «محمد رسول الله» بگوید. سپس تا چهار سالگی او را آزاد بگذارید؛ آنگاه از وی بخواهید که هفت مرتبه «صلی الله علی محمد و آله» را تکرار نماید و سپس تا پنج سالگی او را رها کنید؛ در این وقت اگر کودک دست راست و چپ خود را تشخیص داد، او را در برابر قبله قرار دهید و سجده را به او بیاموزید و در سن شش سالگی رکوع و سجود را به او آموزش دهید. سپس رهایش کنید تا هفت سال او تمام شود. پس وقتی هفت سال او تمام شد، به او بگویید صورت و دست خود را بشوید (آمادگی برای وضو). سپس به او بگویید نماز بخواند؛ آنگاه کودک را به حال خود واگذارید تا نه سال او تمام شود، وقتی تمام شد، در این هنگام وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و بر (ترک) آن تنبیه گردد و او را به نماز وادارید و بر (ترک) آن تنبیه گردد. وقتی وضو و نماز را فراگرفت، خداوند، او و پدر و مادرش را میآمرزد؛ ان شاءالله!21
در مورد روزه نیز امام(ع) برای تشویق، جذب و عادت کودکان به روزه، دستور میداد تا کودکان به اندازة تواناییشان روزه بگیرند و هر گاه تشنه یا گرسنه شدند، روزه را افطار نمایند. در حقیقت، این یک نوع زمینهسازی و آماده کردن کودکان برای گرفتن روزة کامل در زمان بلوغ است، تا کمکم به این عمل عبادی عادت کنند. علاّمه حلّی در فلسفة روزه گرفتن کودک میگوید:
روزه یک نوع تمرین است و سبب میشود کودک پس از بلوغ، انگیزه بیشتری به انجام آن داشته باشد و نیز باعث میشود نفس انسان ملکة پذیرش انجام واجبات را پیدا کند و از اخلاق ناپسند دور باشد...، [و یا میفرماید:] ما معتقدیم روزة کودک یک نوع تمرین بر عبادت است. لذا روزه بر کودک 7 ساله در صورتی که توان و طاقت آن را داشته باشد، مستحب است، تا در زمان بلوغ به انجام آن دعوت شود.22
از مجموع روایات بر میآید که باید از همان کودکی، آمادگی و زمینههای لازم در زمینة آموزش و تربیت عبادی را در کودکان به وجود آورد، تا آمادگی لازم برای مراحل بالاتر آموزش عبادی در آنان ایجاد شود. برای آماده کردن و زمینهسازی اعمال عبادی در کودکان، میتوان اقداماتی را در نظر گرفت.
در این قسمت، مواردی که مربوط به دوران کودکی است، بیان میشود:
با این برنامه [والدین] میتوانند فرزندان خویش را به نماز خواندن عادت دهند؛ به طوری که وقتی به سن بلوغ رسیدند، خودبهخود و بدون فشار نماز را بخوانند و از انجام آن لذت برند؛ اما اگر پدر و مادر به بهانة اینکه هنوز به حد تکلیف نرسیده به نماز خواندن او اعتنا نداشته باشند و تا سن بلوغ آن را عقب بیندازند، انجام آن عبادت در سن بلوغ برای بچه دشوار خواهد بود یا اصلاً زیر بارش نمیرود و اگر هم نمازخوان شود، چندان تقیدی به آن نخواهد داشت و با اندک بهانهای ممکن است آنرا ترک نماید؛ زیرا عملی که از زمان کودکی عادی نشده باشد، عادت کردن به آن دشوار خواهد بود. بدین جهت پیغمبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به طور اکید دستور میدهند که کودکان را از شش یا هفت سالگی به نماز خواندن عادت بدهید.19
معاویةبنوهب از امام صادق(ع) پرسید: در چه سنی کودک به اعمال عبادی وادار میشود؟ حضرت فرمودند: «بین شش و هفت سالگی».20
پس اگر بخواهیم کودکان با عبادات خو بگیرند و بدان عادت کنند، باید دورة کودکی را مغتنم شمرده، آنان را با اعمال و تکالیف عبادی آشنا کرد. در روایتی از امام باقر(ع) بیان شد که فرمودند باید آموزش دینی را از سه سالگی شروع کرد. عبداللهبنفضاله میگوید: از امام محمد باقر(ع) شنیدم که فرمود:
وقتی کودک به سن سه سالگی رسید، از او بخواهید هفت بار «لا اله الاالله» بگوید. سپس او را به حال خود واگذارید تا به سن سه سال و هفت ماه و بیست روز برسد؛ در این هنگام به او آموزش دهید که هفت بار «محمد رسول الله» بگوید. سپس تا چهار سالگی او را آزاد بگذارید؛ آنگاه از وی بخواهید که هفت مرتبه «صلی الله علی محمد و آله» را تکرار نماید و سپس تا پنج سالگی او را رها کنید؛ در این وقت اگر کودک دست راست و چپ خود را تشخیص داد، او را در برابر قبله قرار دهید و سجده را به او بیاموزید و در سن شش سالگی رکوع و سجود را به او آموزش دهید. سپس رهایش کنید تا هفت سال او تمام شود. پس وقتی هفت سال او تمام شد، به او بگویید صورت و دست خود را بشوید (آمادگی برای وضو). سپس به او بگویید نماز بخواند؛ آنگاه کودک را به حال خود واگذارید تا نه سال او تمام شود، وقتی تمام شد، در این هنگام وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و بر (ترک) آن تنبیه گردد و او را به نماز وادارید و بر (ترک) آن تنبیه گردد. وقتی وضو و نماز را فراگرفت، خداوند، او و پدر و مادرش را میآمرزد؛ ان شاءالله!21
در مورد روزه نیز امام(ع) برای تشویق، جذب و عادت کودکان به روزه، دستور میداد تا کودکان به اندازة تواناییشان روزه بگیرند و هر گاه تشنه یا گرسنه شدند، روزه را افطار نمایند. در حقیقت، این یک نوع زمینهسازی و آماده کردن کودکان برای گرفتن روزة کامل در زمان بلوغ است، تا کمکم به این عمل عبادی عادت کنند. علاّمه حلّی در فلسفة روزه گرفتن کودک میگوید:
روزه یک نوع تمرین است و سبب میشود کودک پس از بلوغ، انگیزه بیشتری به انجام آن داشته باشد و نیز باعث میشود نفس انسان ملکة پذیرش انجام واجبات را پیدا کند و از اخلاق ناپسند دور باشد...، [و یا میفرماید:] ما معتقدیم روزة کودک یک نوع تمرین بر عبادت است. لذا روزه بر کودک 7 ساله در صورتی که توان و طاقت آن را داشته باشد، مستحب است، تا در زمان بلوغ به انجام آن دعوت شود.22
از مجموع روایات بر میآید که باید از همان کودکی، آمادگی و زمینههای لازم در زمینة آموزش و تربیت عبادی را در کودکان به وجود آورد، تا آمادگی لازم برای مراحل بالاتر آموزش عبادی در آنان ایجاد شود. برای آماده کردن و زمینهسازی اعمال عبادی در کودکان، میتوان اقداماتی را در نظر گرفت.
در این قسمت، مواردی که مربوط به دوران کودکی است، بیان میشود:
توجه دادن متربی به نعمتهای اللهی
یادآوری و ذکر نعمتهای اللهی از جمله شیوههایی است که در ایجاد انگیزه برای توجه دادن فطرت پاک کودک به صاحب نعمت و سپاسگزاری از او بسیار مؤثّر است. ذکر نعمتها میتواند زمینة بسیار مناسبی برای رشد و تعمیق بینش اللهی کودکان و در نتیجه، گرایش به صاحب نعمت و زمینههای شکرگزاری را در آنان فراهم سازد.
در آیات23 و روایات زیادی به این روش توجه داه شده است. چنانکه خداوند متعال به حضرت موسی(ع) وحی فرستاد: «مردم را به من علاقهمند کن و آنان را نیز نزد من محبوب ساز. عرض نمود چگونه؟ وحی آمد: نعمتهای مرا برای آنان بازگو کن، آنان خود عاشق من خواهند شد».24
بنابراین، باید کاری کنیم که محبت خدا در دل کودک جای بگیرد. در این صورت، او با عشق درونی به احکام و تکالیف اللهی عمل میکند. برای رسیدن به این هدف، ضروری است از نعمتها، مهربانیت، بخشندگی و توجه خاص خداوند به بندگانش سخن بگوییم و او را بهترین دوست انسانها معرفی کنیم. همچنین باید محبت خداوند به کودکان را نیز برای آنان بیان کنیم.
در آیات23 و روایات زیادی به این روش توجه داه شده است. چنانکه خداوند متعال به حضرت موسی(ع) وحی فرستاد: «مردم را به من علاقهمند کن و آنان را نیز نزد من محبوب ساز. عرض نمود چگونه؟ وحی آمد: نعمتهای مرا برای آنان بازگو کن، آنان خود عاشق من خواهند شد».24
بنابراین، باید کاری کنیم که محبت خدا در دل کودک جای بگیرد. در این صورت، او با عشق درونی به احکام و تکالیف اللهی عمل میکند. برای رسیدن به این هدف، ضروری است از نعمتها، مهربانیت، بخشندگی و توجه خاص خداوند به بندگانش سخن بگوییم و او را بهترین دوست انسانها معرفی کنیم. همچنین باید محبت خداوند به کودکان را نیز برای آنان بیان کنیم.
نقل داستانهای جذاب دربارة عبادات به ویژه نماز
یکی از روشهای مفید در آموزش معارف دینی، استفاده از داستان و مثال است. علاقة زیادی که کودکان به داستان دارند، موجب میشود تا بتوان بخش عمدة معارف دینی، به ویژه احکام، اعمال و شرایط عبادی را از این رهگذر در اختیار آنان قرار داد.
یکی از وسایل آموزشی که قرآن نیز به کار گرفته است، داستان و بیان سرگذشت گذشتگان است. قرآن کریم بسیاری از مباحث اعتقادی، اخلاقی و فرهنگی را در قالب داستان مطرح کرده است. در تربیت عبادی نیز برای مأنوس کردن کودکان و نوجوانان به مفاهیم و تکالیف عبادی، بهتر است از داستانها و قصههایی که در مورد عبادات و اهمیت آن است، استفاده کرد. تأثیر این نوع آموزش افزون بر سادگی آن و انتقال سریعتر محتوا، فهم مسائل انتزاعی را برای دانشآموزان آسانتر میسازد.
یکی از وسایل آموزشی که قرآن نیز به کار گرفته است، داستان و بیان سرگذشت گذشتگان است. قرآن کریم بسیاری از مباحث اعتقادی، اخلاقی و فرهنگی را در قالب داستان مطرح کرده است. در تربیت عبادی نیز برای مأنوس کردن کودکان و نوجوانان به مفاهیم و تکالیف عبادی، بهتر است از داستانها و قصههایی که در مورد عبادات و اهمیت آن است، استفاده کرد. تأثیر این نوع آموزش افزون بر سادگی آن و انتقال سریعتر محتوا، فهم مسائل انتزاعی را برای دانشآموزان آسانتر میسازد.
ارتباط کودکان با اماکن مذهبی
حضور کودکان در اماکن و برنامههای مذهبی، بهویژه نماز جماعت، مخصوصاً اگر با تشویق همراه باشد، آنان را به حضور در مسجد و اقامه نماز ترغیب میکند. شهید مطهری با توجه به نقش مسجد در تشویق کودکان به عبادت معتقد است:
بچه را باید در محیط مشوّق نماز خواندن برد. به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمع را نبیند، به این کار تشویق نمیشود؛ چون اصلاً حضور در جمع مشوّق انسان است. آدم بزرگ هم وقتی خودش را در جمع اهل عبادت میبیند، روح عبادت بیشتری پیدا میکند، بچه که دیگر بیشتر تحت تأثیر است. متأسفانه کم رفتن ما به مسجد و معابد و مجالس دینی و اینکه بچهها کمتر در مجالس مذهبی شرکت میکنند، سبب میشود که اینها از ابتدا رغبت به عبادت پیدا نکنند... . ما خودمان که از بچگی با مساجد و معابد آشنا بودیم، در این اوضاع و احوال امروز چقدر به مسجد میرویم که بچههای ما که هفت ساله شدهاند به دبستان رفتهاند و به دبیرستان و بعد به دانشگاه، ولی اصلاً پایشان به مساجد نرسیده است، بروند.! خوب، اینها قهراً از مساجد فراری میشوند.25
باهنر بر این باور است که:
هر چه میزان شرکت کودک و فعالیتهای او در [این] محیطها بیشتر باشد، به نگرشهای دینی والاتری دست خواهد یافت. نکته جالب دیگر در این زمینه آن است که میزان علاقهمندی کودک به این محیطهای مقدس نیز با میزان شرکت او و ارتباط و فعالیتش در این محیطها رابطة مستقیمی دارد.26
از مجموع روایات بر میآید که باید از همان کودکی، آمادگی و زمینههای لازم در زمینة آموزش و تربیت عبادی را در کودکان به وجود آورد، تا آمادگی لازم برای مراحل بالاتر آموزش عبادی در آنان ایجاد شود. برای آماده کردن و زمینهسازی اعمال عبادی در کودکان، میتوان اقداماتی را در نظر گرفت.
البته برای موفقیت در این کار لازم است برای کودکان، در کنار عبادت و نماز برنامههای متنوع و جذّابی وجود داشته باشد؛ مانند اهدای جوایز، کارت تشویق، پخش شیرینی و شکلات در بین کودکان که زمینة جذب آنان را به عبادت فراهم میکند. از امام حسن(ع) نقل شده است که فرمودند:
نماز ظهر یا عصر را در محضر رسول خدا(ص) خواندم؛ همین که حضرت سلام دادند به ما فرمودند: بر جای تان بمانید و آنگاه برای تقسیم ظرف حلوایی در میان نمازگزاران از جا برخاستند و به هر کدام مقداری حلوا میخوراندند تا اینکه به من رسیدند؛ من کودک بودم، آن حضرت قدری حلوا به من خوراندند، سپس فرمودند باز هم بدهم؟ عرض کردم آری آن حضرت به خاطر خردسال بودنم باز هم مقداری به من خورانیدند و بدین حال بودند تا آنکه به همگان حلوا خوراندند.27
شرفی نقل میکند:
در وقفنامة یکی از عالمان بزرگ که حدود یک قرن پیش میزیسته آمده است که فرمود: آنچه از من بجا مانده آن را گردو بخرید و در مسجد نگهداری نمایید تا آنگاه که کودکانی همراه با والدینشان به مسجد میآیند، به آنها هدیه دهید، تا عشق و علاقه به خدا، مسجد و منبر از ابتدا در آنها جوانه زند و در بزرگسالی هم اهل مسجد و معنویت شوند.28
ادامه دارد ...
گردآوردی : آقایان حسن ملکی _ عباسعلی شاملی _ مهدی شکراللهی
بچه را باید در محیط مشوّق نماز خواندن برد. به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمع را نبیند، به این کار تشویق نمیشود؛ چون اصلاً حضور در جمع مشوّق انسان است. آدم بزرگ هم وقتی خودش را در جمع اهل عبادت میبیند، روح عبادت بیشتری پیدا میکند، بچه که دیگر بیشتر تحت تأثیر است. متأسفانه کم رفتن ما به مسجد و معابد و مجالس دینی و اینکه بچهها کمتر در مجالس مذهبی شرکت میکنند، سبب میشود که اینها از ابتدا رغبت به عبادت پیدا نکنند... . ما خودمان که از بچگی با مساجد و معابد آشنا بودیم، در این اوضاع و احوال امروز چقدر به مسجد میرویم که بچههای ما که هفت ساله شدهاند به دبستان رفتهاند و به دبیرستان و بعد به دانشگاه، ولی اصلاً پایشان به مساجد نرسیده است، بروند.! خوب، اینها قهراً از مساجد فراری میشوند.25
باهنر بر این باور است که:
هر چه میزان شرکت کودک و فعالیتهای او در [این] محیطها بیشتر باشد، به نگرشهای دینی والاتری دست خواهد یافت. نکته جالب دیگر در این زمینه آن است که میزان علاقهمندی کودک به این محیطهای مقدس نیز با میزان شرکت او و ارتباط و فعالیتش در این محیطها رابطة مستقیمی دارد.26
از مجموع روایات بر میآید که باید از همان کودکی، آمادگی و زمینههای لازم در زمینة آموزش و تربیت عبادی را در کودکان به وجود آورد، تا آمادگی لازم برای مراحل بالاتر آموزش عبادی در آنان ایجاد شود. برای آماده کردن و زمینهسازی اعمال عبادی در کودکان، میتوان اقداماتی را در نظر گرفت.
البته برای موفقیت در این کار لازم است برای کودکان، در کنار عبادت و نماز برنامههای متنوع و جذّابی وجود داشته باشد؛ مانند اهدای جوایز، کارت تشویق، پخش شیرینی و شکلات در بین کودکان که زمینة جذب آنان را به عبادت فراهم میکند. از امام حسن(ع) نقل شده است که فرمودند:
نماز ظهر یا عصر را در محضر رسول خدا(ص) خواندم؛ همین که حضرت سلام دادند به ما فرمودند: بر جای تان بمانید و آنگاه برای تقسیم ظرف حلوایی در میان نمازگزاران از جا برخاستند و به هر کدام مقداری حلوا میخوراندند تا اینکه به من رسیدند؛ من کودک بودم، آن حضرت قدری حلوا به من خوراندند، سپس فرمودند باز هم بدهم؟ عرض کردم آری آن حضرت به خاطر خردسال بودنم باز هم مقداری به من خورانیدند و بدین حال بودند تا آنکه به همگان حلوا خوراندند.27
شرفی نقل میکند:
در وقفنامة یکی از عالمان بزرگ که حدود یک قرن پیش میزیسته آمده است که فرمود: آنچه از من بجا مانده آن را گردو بخرید و در مسجد نگهداری نمایید تا آنگاه که کودکانی همراه با والدینشان به مسجد میآیند، به آنها هدیه دهید، تا عشق و علاقه به خدا، مسجد و منبر از ابتدا در آنها جوانه زند و در بزرگسالی هم اهل مسجد و معنویت شوند.28
ادامه دارد ...
گردآوردی : آقایان حسن ملکی _ عباسعلی شاملی _ مهدی شکراللهی
بیشتر بخوانید :
ضرورت تربیت معنوی کودکان چرا و چگونه ؟(بخش اول)
ضرورت تربیت معنوی کودکان چرا و چگونه ؟(بخش دوم)
روش تربیت دینی کودکان
روش های تربیت دینی کودک در خانواده
راه کارهای تربیت معنوی کودک
نقش مادران در تربیت دینی فرزندان
نقش پدر در تربیت دینی فرزندان
تربیت معنوی کودکان
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}