پدیده زورگویی کودک نسبت به همسالان خود
زورگویی کودک یا پدیده بولیزم عبارت است از زورگویی و خشونت کودکان که نسبت به همسالان خود اعمال میکنند. در پدیده بولیزم، یک کودک به قصد ترساندن و تحقیر کودک دیگر، او را مورد آزار قرار میدهد. با ما همراه باشید.
والدین از طریق آگاهی دادن به کودکان میتوانند آنها را از این پدیده ی آزار همسالان خود که آثار بسیار بد آن تا بزرگسالی نیزکودک را رها نمیکند، در امان نگاه دارند.
چکیده : زورگویی کودک یا پدیده بولیزم عبارت است از زورگویی و خشونت کودکان که نسبت به همسالان خود اعمال میکنند. در پدیده بولیزم، یک کودک به قصد ترساندن و تحقیر کودک دیگر، او را مورد آزار قرار میدهد. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 1157 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1157 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
مقدمه
همه ما خاطراتی از سنین کودکی، از آزار و اذیت همکلاسیها و یا هممدرسهایهای خود در ذهن داریم. اتفاقاتی که در آن سنین برای ما بهشدت استرسزا و آزاربخش بود. بسیاری از کودکان بهجهت زورگویی همکلاسان تمایل خود را به مدرسه رفتن از دست میدهند.
تحقیقات نشان میدهد که زورگویی کودک پدیده بسیار رایجی در مدارس و محلهها میباشد و یک نفر از هر سه نفر در طول دوران مدرسه مورد زورگویی قرار گرفته است و یک نفر از هر سه نفر نیز در طول دوران مدرسه زورگویی کرده است. تقریباً نه نفر از ده دانشآموز نیز تماشاچی بودهاند. تماشاچی کسی است که شاهد زورگویی است و یا از آن اطلاع دارد، ولی ساکت مانده و اقدامی نمیکند. زورگویی کودک زمانی اتفاق میافتد که کودکی مداوم و به عمد، کودک دیگر را میترساند.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، هم فردی که مورد زورگویی قرار میگیرد و هم فردی که زور میگوید و هم تماشاچیان، از این پدیده آسیب میبینند. متاسفانه کودکانی که مورد زورگویی قرار میگیرند، به دیگران حرفی نمیزنند. تماشاچیان نیز تمایلی ندارند که به دیگران چیزی بگویند.
تحقیقات نشان میدهد که زورگویی کودک پدیده بسیار رایجی در مدارس و محلهها میباشد و یک نفر از هر سه نفر در طول دوران مدرسه مورد زورگویی قرار گرفته است و یک نفر از هر سه نفر نیز در طول دوران مدرسه زورگویی کرده است. تقریباً نه نفر از ده دانشآموز نیز تماشاچی بودهاند. تماشاچی کسی است که شاهد زورگویی است و یا از آن اطلاع دارد، ولی ساکت مانده و اقدامی نمیکند. زورگویی کودک زمانی اتفاق میافتد که کودکی مداوم و به عمد، کودک دیگر را میترساند.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، هم فردی که مورد زورگویی قرار میگیرد و هم فردی که زور میگوید و هم تماشاچیان، از این پدیده آسیب میبینند. متاسفانه کودکانی که مورد زورگویی قرار میگیرند، به دیگران حرفی نمیزنند. تماشاچیان نیز تمایلی ندارند که به دیگران چیزی بگویند.
زورگویی کودک و انواع آن
زورگویی کودک میتواند فیزیکی باشد، یعنی فرد از طریق برتری نیروی بدنی خود به دیگری زور میگوید. این کار از طریق لگد زدن، هل دادن، سیخونک زدن، راه را بر کسی بستن، توهین کردن، پرتاب شیء به سمت فرد دیگر، مجبور کردن دیگری به خوردن چیزهایی که دوست ندارد و یا کثیف است و … صورت میگیرد. زورگویی کودک از نوع فیزیکی در بین پسرها رایجتر است.
در زورگویی کلامی، فرد از طریق مسخره کردن لباس، قیافه، خانواده، و یا از طریق خندیدن، پچ پچ کردن و تحقیر دیگران، دیگری را مورد زورگویی خود قرار داده و مرعوب میکند.
در زورگویی رابطهای، فرد سعی میکند تا دوستان فرد دیگر را از وی جدا کند و رابطههای او را برهم بزند. این کار از طریق غیبت، شایعه پراکنی، نادیده گرفتن و دست به یکی کردن صورت میگیرد. زورگویی کودکان نوع رابطهای را میتوان بیشتر در بین دختران سراغ گرفت.
زورگویی جدیدی که شاید والدین کمتر از آن آگاه هستند، زورگویی فضای مجازی و اینترنتی است. در این نوع زورگویی، دیگران از طریق پیامهای زننده و عکسهای شرمآور و یا ترساندن دیگری و اعمال خواستهها، دیگران را فریب میدهند. رمز آنها را گرفته و باجخواهی میکنند. بازی نهنگ آبی یکی از موارد بسیار شدید این نوع زورگوییها میباشد.
کودکان ممکن است بهخاطر تفاوتهای قومی، نژادی، مذهبی و یا حتی چهره مورد تمسخر قرار بگیرند. حتماً بهیاد داریم در دورانی که عینک چندان شایع نبود، چگونه این کودکان با القابی چون چهار چشم و یا عینکی بینمکی مورد تمسخر و آزار قرار میگرفتند.
در زورگویی کلامی، فرد از طریق مسخره کردن لباس، قیافه، خانواده، و یا از طریق خندیدن، پچ پچ کردن و تحقیر دیگران، دیگری را مورد زورگویی خود قرار داده و مرعوب میکند.
در زورگویی رابطهای، فرد سعی میکند تا دوستان فرد دیگر را از وی جدا کند و رابطههای او را برهم بزند. این کار از طریق غیبت، شایعه پراکنی، نادیده گرفتن و دست به یکی کردن صورت میگیرد. زورگویی کودکان نوع رابطهای را میتوان بیشتر در بین دختران سراغ گرفت.
زورگویی جدیدی که شاید والدین کمتر از آن آگاه هستند، زورگویی فضای مجازی و اینترنتی است. در این نوع زورگویی، دیگران از طریق پیامهای زننده و عکسهای شرمآور و یا ترساندن دیگری و اعمال خواستهها، دیگران را فریب میدهند. رمز آنها را گرفته و باجخواهی میکنند. بازی نهنگ آبی یکی از موارد بسیار شدید این نوع زورگوییها میباشد.
کودکان ممکن است بهخاطر تفاوتهای قومی، نژادی، مذهبی و یا حتی چهره مورد تمسخر قرار بگیرند. حتماً بهیاد داریم در دورانی که عینک چندان شایع نبود، چگونه این کودکان با القابی چون چهار چشم و یا عینکی بینمکی مورد تمسخر و آزار قرار میگرفتند.
نقش والدین در کنترل زورگویی کودک
والدین از طریق آگاهی دادن به کودکان میتوانند آنها را از این پدیده که آثار بسیار بد آن تا بزرگسالی نیزکودک را رها نمیکند، در امان نگاه دارند. بیان واقعیتهای زیر به کودک کمک میکند تا هم خود از زورگویی در امان بماند و هم به دیگران کمک کند و نقش تماشاچی را نداشته باشد.
۱. حق هیچ کودکی نیست که مورد زورگویی و آزار قرار بگیرد. کودکان با این استدلال که فلان کودک حقش است، خود را از زیر بار مسئولیت میرهانند. این کار هوش هیجانی و اخلاقی کودک را تضعیف میکند و توانایی آن را که بتواند خود را بهجای دیگری بگذارد، از دست میدهد. زیرا برای آنکه بهدیگری زورگویی کنیم و یا آنکه در برابر زورگویی ساکت بمانیم، مجبور هستیم اندک اندک توانایی همدلی را در خود از بین ببریم.
۲. آموزگاران و بزرگترها همیشه از زورگویی کودک آگاه نیستند. باور کودکان آن است که بزرگترها همیشه خودشان در جریان زورگوییها هستند و بنابراین نیازی به بیان آن نمیباشد. درحالیکه کودک باید آگاه شود که قلدرها همیشه پنهانی و دور از چشم معلمها زورگویی میکنند.
۳. باور دیگر کودکان آن است که بهترین راه مقابله با زورگوها، فرار از دست آنها و بر سر راه آنها قرار نگرفتن است. آنها باید آگاه شوند که این کار، قلدرها را جریتر کرده و بیشتر به زورگویی میپردازند. آنها باید بدانند که اگر جلوی قلدری گرفته نشود، ادامه پیدا خواهد کرد.
۴. باور دیگری که باید در کودک اصلاح شود، آن است که اگر مورد زورگویی دیگران قرار گرفته است، به این معنا نیست که او دست و پا چلفتی بوده و یا مشکلی دارد. این کار قلدر است که زشت و ناپسند است. کودک باید بداند که بسیاری از افراد شایسته و بزرگ و حتی خود والدین در معرض زورگویی بودهاند.
۵. کودک باید آگاه شود که گزارش قلدری در مدرسه خبرچینی نیست، بلکه یک کار پسندیده است، زیرا خبرچینی باعث میشود کسی به دردسر بیفتد، درحالیکه گزارش قلدری باعث میشود کودکی از آزار و اذیت دیگران رها شود.
۶. به کودک بیاموزید تا بتواند خود را بهجای دیگری بگذارد. آیا تو دوست داری کسی روی تو اسم بگذارد؟ آیا دوست داری کسی تو را هل بدهد؟ دوست داری مسخرهات کنند؟ و … .
۷. معلمها در مدرسه درباره زورگویی و مصادیق آن بحث کنند. از کودکان بپرسند که زورگویی و قلدری کردن و تماشاچی بودن، چه تاثیری بر رفتار و شخصیت آنها میگذارد. از کودکان بپرسند که در زورگوییها چه اتفاقاتی میافتد و آنها چه عکسالعملی نشان میدهند. اگر معلمها و بزرگسالان شاهد زورگویی بوده و اقدامی بهعمل نیاورند، کودک آن را تایید رفتار خود فرض میکند و به زورگویی خود ادامه میدهد. تماشاچی نیز فکر میکند اقدامی نکردن بهترین کار است. فرد مورد ظلم نیز احساس ناچاری، ناتوانی و عدم حمایت در قبال زورگویان میکند. در اینصورت، کودکان دنیا را مکانی ناامن در نظر میگیرند که هیچکس بهفکر دیگری نیست. این امر به خودخواهی کودکان دامن میزند.
۸. در مدرسه میتوان نمایشهایی با موقعیتهای مختلف زورگویی ترتیب داد و واکنشهای صحیح را در آن آموزش داد.
۹. کودکانی که در مقابل کودکان زورگو میایستند و اجازه نمیدهند خود و دیگران مورد زورگویی قرار بگیرند را تشویق و تایید کنید.
۱۰. و در نهایت باید بدانیم کودکانی که به زورگویی مبادرت میورزند، خود در خانه تحت آزار والدین و اطرافیان خود قرار گرفتهاند و این رفتار آنها به نوعی بازتولید رفتار دیگران درباره آنها است. بنابراین، نباید با آنها به تندی رفتار کرد. آنها را باید مورد لطف و محبت قرار داد و با آنها با احترام رفتار کرد؛ چیزی که در خانه از آن محروم بودهاند. رفتار تند با آنها باعث تشدید درد آنها و تکرار بیشتر عمل میگردد. ما در قبال همه کودکان مسئول هستیم.
منبع : dr-sanaie.com
۱. حق هیچ کودکی نیست که مورد زورگویی و آزار قرار بگیرد. کودکان با این استدلال که فلان کودک حقش است، خود را از زیر بار مسئولیت میرهانند. این کار هوش هیجانی و اخلاقی کودک را تضعیف میکند و توانایی آن را که بتواند خود را بهجای دیگری بگذارد، از دست میدهد. زیرا برای آنکه بهدیگری زورگویی کنیم و یا آنکه در برابر زورگویی ساکت بمانیم، مجبور هستیم اندک اندک توانایی همدلی را در خود از بین ببریم.
۲. آموزگاران و بزرگترها همیشه از زورگویی کودک آگاه نیستند. باور کودکان آن است که بزرگترها همیشه خودشان در جریان زورگوییها هستند و بنابراین نیازی به بیان آن نمیباشد. درحالیکه کودک باید آگاه شود که قلدرها همیشه پنهانی و دور از چشم معلمها زورگویی میکنند.
۳. باور دیگر کودکان آن است که بهترین راه مقابله با زورگوها، فرار از دست آنها و بر سر راه آنها قرار نگرفتن است. آنها باید آگاه شوند که این کار، قلدرها را جریتر کرده و بیشتر به زورگویی میپردازند. آنها باید بدانند که اگر جلوی قلدری گرفته نشود، ادامه پیدا خواهد کرد.
۴. باور دیگری که باید در کودک اصلاح شود، آن است که اگر مورد زورگویی دیگران قرار گرفته است، به این معنا نیست که او دست و پا چلفتی بوده و یا مشکلی دارد. این کار قلدر است که زشت و ناپسند است. کودک باید بداند که بسیاری از افراد شایسته و بزرگ و حتی خود والدین در معرض زورگویی بودهاند.
۵. کودک باید آگاه شود که گزارش قلدری در مدرسه خبرچینی نیست، بلکه یک کار پسندیده است، زیرا خبرچینی باعث میشود کسی به دردسر بیفتد، درحالیکه گزارش قلدری باعث میشود کودکی از آزار و اذیت دیگران رها شود.
۶. به کودک بیاموزید تا بتواند خود را بهجای دیگری بگذارد. آیا تو دوست داری کسی روی تو اسم بگذارد؟ آیا دوست داری کسی تو را هل بدهد؟ دوست داری مسخرهات کنند؟ و … .
۷. معلمها در مدرسه درباره زورگویی و مصادیق آن بحث کنند. از کودکان بپرسند که زورگویی و قلدری کردن و تماشاچی بودن، چه تاثیری بر رفتار و شخصیت آنها میگذارد. از کودکان بپرسند که در زورگوییها چه اتفاقاتی میافتد و آنها چه عکسالعملی نشان میدهند. اگر معلمها و بزرگسالان شاهد زورگویی بوده و اقدامی بهعمل نیاورند، کودک آن را تایید رفتار خود فرض میکند و به زورگویی خود ادامه میدهد. تماشاچی نیز فکر میکند اقدامی نکردن بهترین کار است. فرد مورد ظلم نیز احساس ناچاری، ناتوانی و عدم حمایت در قبال زورگویان میکند. در اینصورت، کودکان دنیا را مکانی ناامن در نظر میگیرند که هیچکس بهفکر دیگری نیست. این امر به خودخواهی کودکان دامن میزند.
۸. در مدرسه میتوان نمایشهایی با موقعیتهای مختلف زورگویی ترتیب داد و واکنشهای صحیح را در آن آموزش داد.
۹. کودکانی که در مقابل کودکان زورگو میایستند و اجازه نمیدهند خود و دیگران مورد زورگویی قرار بگیرند را تشویق و تایید کنید.
۱۰. و در نهایت باید بدانیم کودکانی که به زورگویی مبادرت میورزند، خود در خانه تحت آزار والدین و اطرافیان خود قرار گرفتهاند و این رفتار آنها به نوعی بازتولید رفتار دیگران درباره آنها است. بنابراین، نباید با آنها به تندی رفتار کرد. آنها را باید مورد لطف و محبت قرار داد و با آنها با احترام رفتار کرد؛ چیزی که در خانه از آن محروم بودهاند. رفتار تند با آنها باعث تشدید درد آنها و تکرار بیشتر عمل میگردد. ما در قبال همه کودکان مسئول هستیم.
منبع : dr-sanaie.com
بیشتر بخوانید :
بچه های زورگو را چطور سر به راه کنیم
شیوه شما برای تربیت کودک چیست؟
فرزندی دارم که در هنگام بازی با دوستانش زورگویی می کند
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}