دولت های متجاوز به جهت کم هزینه بودن جنگ نرم نسبت به جنگ سخت، به این نوع جنگ روی آورده اند.
چکیده: امروزه جنگ نرم به عنوان ابزاری نوین برای تجاوز و سلطه ابرقدرتهای جهان بر کشورهای دیگر از اهمیت ویژه ای برخوردار شده و یکی از اهداف عمده آن، از بین بردن سبک زندگی اسلامی-ایرانی و نهادینه نمودن سبک زندگی غربی در کشورهای هدف می باشد. برای اطلاع از اهداف، روشها و آثار جنگ نرم همراه ما باشید.

تعداد کلمات: 1066کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
حسین ابراهیمی تهرانی

مقدمه

تاریخ بیانگر آن است که انسان‌ها همواره به جهت تعارض منافع، تضاد اعتقادات و باورها و همچنین تناقض سلایقشان با یکدیگر به خصومت‌های فردی و گروهی پرداخته‌اند.
با شکل‌گیری حکومت‌ها، زیاده‌خواهی زورمندان از یک طرف؛ و از طرف دیگر عدم تقسیم یکنواخت منابع طبیعی در سرزمین‌ها، انگیزه‌ای قوی برای لشگر کشی‌ها و جنگ‌ها علیه ملت‌های ضعیف به وجود آمد.
جنگ نرم نیز از همان اوایل به‌عنوان کمک‌کار و مددی برای جنگ سخت، در دستور کار قرار گرفت. متجاوزان؛ از عملیات روانی برای تضعیف روحیه حریف خود استفاده و از این حربه برای پیروزی خود بهره‌های فراوانی را نصیب خود می‌کردند.
امروزه جنگ نرم به‌عنوان بهترین روش برای تسخیر فرهنگ، تمدن، باورها و تصمیمات کشور مقابل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. دولت‌های غربی، ساده‌ترین راه یعنی غلبه بر افکار و اندیشه‌های ملت‌ها را برگزیده‌اند تا با ایجاد جنگ‌های فرهنگی و روانی بتوانند ضمن تهی نمودن مردم از آرمان‌ها و ارزش‌های شناخته شده دینی، تاریخی و مواریث گران‌بهای فرهنگی، وام‌دار فرهنگ و اندیشه‌های مبتذل و بعضاً غیرقابل دفاع خود نمایند و با نفوذ در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی، هم چون موریانه‌ای به قطع ریشه‌های کهن تاریخی ملت‌ها بپردازند و حمله‌ای نرم و خاموش و بی‌صدایی داشته باشند.
 این روش در مورد کشور ما به جهت تأثیرگذار بودن در منطقه و بهره‌مندی از منابع طبیعی فراوان، به‌طور جدی توسط دشمنان دنبال می‌شود و غفلت از آن، خسارات جبران ناپذیری را متوجه کشور ما خواهد نمود.

جنگ نرم چیست؟

مجموعه تدابیر و اقدامات از پیش تعیین شده فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که بر نظرات، نگرش‌ها، انگیزش‌ها و ارزش‌های مخاطبان (اعم از حکومت‌ها، دولت‌ها، گروه‌ها و مردم کشورهای خارجی) تأثیر می‌گذارد و در بلندمدت موجب تغییر منش، رفتار و کنش‌های فردی و اجتماعی آن‌ها می‌گردد.

تاریخ استفاده از جنگ نرم

همان‌طور که گفته شد، تاریخ استفاده از جنگ نرم را می‌توان به همان اوایل زمان استفاده از جنگ سخت دانست. وقتی چنگیز خان قصد حمله به منطقه‌ای را داشت، موجی از هراس در آن کشور پخش می‌شد. تجّاری که از مناطق تحت کنترل چنگیز خان می‌آمدند، برای دیگران تعریف می‌کردند که او چگونه با مردم برخورد می‌کند و کشتارها به چه صورت است و اگر شخصی مقاومت کند، نابود می‌شود. بدین ترتیب پیش از ورود چنگیز خان به هر منطقه، روحیه‌ی مردم شکسته شده بود.
رومیان و یا اسکندر از مناطقی که در جنگ‌ها عبور می‌کردند، خُودها و زره‌های بزرگی را که چند برابر انسان معمولی بود طراحی کرده و آن‌ها را عمداً در مسیر؛ جا می‌گذاشتند تا لشکریان مقابل، تصور کنند سربازان آن‌ها غول‌پیکرند و عملاً روحیه‌ی مقاومت طرف مقابل را تحت تأثیر قرار داده و وحشت را گسترش می‌دادند. بنابراین هر حرکتی که روحیه‌ی یک ملت را هدف گیرد، عملیات و جنگ نرم و نوعی اعمال قدرت نرم است.
اما می‌توان گفت که تاریخ استفاده از جنگ نرم تکامل‌یافته امروزی از فروپاشی شوروی سابق آغاز گردید. در این زمان، ناتو که یک سازمان نظامی منظم بود، به دلایلی کار خود را به رویکرد فرهنگی تغییر داد. این نوع جنگ متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی می‌باشد. آمریکایی‌ها با استفاده از این نوع جنگ، تاکنون موفق به تغییر چندین نظام سیاسی در کشورهای موردنظر شده‌اند. آن‌ها با استفاده از قدرت نرم، موفق به تغییر نظام‌های سیاسی کشورهایی هم چون لهستان،گرجستان، قرقیزستان، اکراین و تاجیکستان شدند. در تمامی این دگرگونی‌های سیاسی، بدون استفاده از ابزار خشونت و تنها با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش‌های فرهنگی و الگوهای رفتاری، از نظام‌های سیاسی حاکم؛ مشروعیت زدایی گردید و از طریق جنبش‌های مردمی و ایجاد بی‌ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جا به جا شد[1].

مزایای استفاده از جنگ نرم

  1. تضعیف روحیه: برخورداری از روحیه مقاومت و امید، کلید پیروزی در جنگ است. این روحیه حتی در صورتی که جنگ نابرابر باشد، تأثیر فوق‌العاده خود را دارد. مثال بارز این بحث را می‌توان در جنگ نابرابر ایران و عراق مشاهده کرد. اولین کسی که روی این مسئله کار کرده است، "سان تزو" است که در کتاب هنر جنگ نکته‌ای را مطرح می‌کند و می‌گوید: "می‌شود جنگید، اما مهم‌ترین کار این است که شما در یک نبرد بدون جنگ، پیروزی را به دست بیاورید!". چیزی که او مدنظر قرار داده، همان عملیات روانی و جنگ نرم است. باید به استراتژی‌های رقیب و روحیه‌ی او حمله کرد؛ به‌گونه‌ای که آن‌ها بپذیرند که شکست خواهند خورد. اگر کسی در ذهنش بپذیرد که شکست می‌خورد، حتماً در دنیای واقع نیز شکست خواهد خورد. زیرا آنچه فرد را به مقاومت تشویق می‌کند، روحیه است. دو عنصر «فریب» و «بزرگنمایی»، در تضعیف روحیه نقش بسزایی دارند.
  2. کم‌هزینه بودن: هزینه‌ی جنگ نرم بسیار کم‌تر از جنگ سخت است. به معاویه می‌گفتند: چرا این‌همه پول برای خرید افراد و تبلیغات خرج می‌کنی؟ یکی از پاسخ‌های معاویه این بود که هزینه‌ی جنگ، بسیار بیشتر از این است. بنابراین معاویه نیز به گونه‌ای عملیات نرم انجام می‌داد. اما امروزه به شکل علمی­تر به این قضیه پرداخته می‌شود.
  3. قدرت نفوذ: در جنگ سخت، حریف مطمئناً دست به مقاومت و کارشکنی خواهد زد. تجربه ثابت نموده است که هیچ ملتی از متجاوز استقبال نخواهد کرد. اما در جنگ نرم، با نفوذ تبلیغات و فرهنگ در دل ملت، مردم با دست خود طبق خواسته استعمارگر رفتار خواهند کرد.
جنگ سخت و استفاده از زور، سبب تغییر رفتار مخاطب برخلاف میلش می‌شود. اما جنگ نرم سبب می‌شود تا فرد با میل و رغبت خود؛ خواسته دشمن را انجام دهد و یا اینکه اگر خواسته دشمن برخلاف میل اوست، متوجه این امر نشده و طبق خواسته او عمل کند. تفاوت این کار مانند تفاوت عمل دزدی است که به‌زور پول فردی را می‌گیرد و کلاه‌برداری که فرد دیگری را فریب داده و با رغبت او، پولش را می‌گیرد.
  1. دامنه اثرگذاری: جنگ نظامی در منطقه‌ای محدود صورت گرفته و به جهت روند فرسایشی شدید آن، استمرار چنین جنگی خود سبب تضعیف مهاجم خواهد بود. اما جنگ نرم محدودیت جغرافیایی نداشته و یک کشور قدرتمند می‌تواند این جنگ را برای مدتی طولانی؛ در دامنه‌ای پهناور پیاده سازد.
ادامه دارد.
 
پی نوشت
[1] فریبا لباف، مقابله جنگ نرم در دانشگاه، فصلنامه توسعه، پاییز 1390، ص104.

بیشتر بخوانید
جنگ نرم
نمونه هایی از جنگ روانی دشمن
هدف دشمن از ایجاد جنگ روانی
راهبرد مقابله پیامبر(ص) با جنگ روانی دشمن