حرفهای کودک، نهفته در نقاشی اوست، باید آن ها را کشف کرد. 
 

بررسی خطوط، فضا، رنگ و محتوا در نقاشی کودکان

در بررسی نقاشی خانواده ی کودکان چهار عامل مهم مورد توجه قرار گرفته است: خط، فضا، رنگ و محتوا.
در حقیقت کودکان از طریق این عوامل مقصود خود را در قالب تصویر بیان می کنند در این تحقیق و در بررسی این عوامل سعی شده است تا حد امکان از تعبیر و تفسیرهایی که جنبه ی سمبولیک دارد و به صورت فرموله در مورد همه ی کودکان به طور ثابت و کلیشه ای به کار می رود، به دلایل مختلف خودداری گردد. کاربردهایی از این قبیل که خطوط کلفت و کوتاه، نشانه ی ثبات و قدرت و خطوط موج دار و شکسته، نشانه ی ناپایداری است، رنگ سیاه نمودار افسردگی و رنگ قرمز نشانه ی پرخاشگری است، استفاده از فضای بالای کاغذ نشان دهنده ی آرزوها و فضای پایین کاغذ بیانگر واقعیت ها است، در این تحقیق مورد استفاده نبوده است.
در ضمن سعی شده است تجزیه و تحلیل و تفسیر نقاشی های کودکان در چارچوب نقاشی هر کودک و با توجه به خصوصیات و اطلاعات مربوط به او، به طور انفرادی و برای همان کودک انجام گیرد. در این نوشته از ذکر جزئیات و نتایج آماری این بررسی ها و نیز تفسیرهای انفرادی نقاشی های کودکان، به علت طولانی بودن مطلب خودداری می گردد و تنها موارد کلی ذکر می شود.
 

[بررسی خطوط نقاشی کودکان]

در بررسی خطوط، موارد زیر مورد توجه بوده است:
چگونگی ترسیم خطوط: خطوط کلفت، نازک، موج دار، کوتاه، بلند، منحنی، صاف، شکسته، منقطع، پیوسته، نامنظم، منظم، مبهم و مشخص.
 

[بررسی فضای نقاشی کودکان]

در بررسی فضا موارد زیر در نظر بوده است:
نحوه ی استفاده از کاغذ، بزرگ و کوچک کشیدن تصاویر، پر کردن یا خالی گذاشتن کاغذ، کشیدن تصاویر در اول، آخر یا وسط، فاصله گذاری بین افراد، بالا و پایین کشیدن تصاویر و دور و نزدیک کشیدن افراد خانواده از یکدیگر.
 

[بررسی رنگ ها در نقاشی کودکان]

در بررسی رنگ ها از تفسیر سمبولیک آن ها خودداری شده و با توجه به نقاشی هر کودک و شناخت خصوصیات او موارد زیر مورد توجه قرار گرفته است:
ترکیب رنگ ها، تنوع رنگ ها، عدم کاربرد رنگ، کاربرد تنها یک رنگ، رنگ چهره ها و تسلط رنگ بر شکل.
 

[بررسی محتوای نقاشی کودکان]

در بررسی محتوا علاوه بر محتوای خاص هر نقاشی، موارد زیر جمع بندی شده است:
حذف یا اضافه کردن افراد خانواده، جایگزینی افراد خانواده با افراد دیگر و گاه با حیوانات، برجسته کردن یکی از افراد خانواده به عنوان شخصیت اصلی، اضافه کردن اشیاء یا حیوانات به تصویر خانواده، بی ارزش کردن یکی از افراد خانواده به صورت های مختلف، کلی کشیدن تصاویر، کشیدن جزئیات تصاویر، حالت های چهره یا اندام، کشیدن افراد خانواده در حال انجام کارهای مشخص، کشیدن افراد خانواده با ابزار و وسایل خاص (مثلا کارد، تفنگ، پیپ و ...).
 
در بررسی همه ی این عوامل حالات کودک هنگام نقاشی مشاهده و یادداشت شده و مورد استفاده قرار گرفته است.
 
در این تحقیق نقاشی کودکانی که مشکلات خانوادگی داشته و یا نسبت به خانواده ی خود دارای نگرش منفی بودند، با کودکانی که چنین مشکلاتی نداشتند و نگرش آن ها در مورد خانواده هایشان مثبت بود، تفاوت آشکار و از نظر آماری معنی دار بود. در نقاشی کودکان گروه اول، مشخصات زیر وجود داشت:
 
حذف، اضافه کردن، جایگزینی، برجسته کردن، بی ارزش کردن، کوچک و بزرگ کشیدن، فاصله گذاری، بالا و پایین کشیدن افراد خانواده، خطوط مبهم و نامنظم، عدم کاربرد رنگ، استفاده از یک رنگ، رنگ کردن چهره ها به صورت پر رنگ یا سیاه کردن آن ها، نشان دادن حالت های منفی از قبیل خشم، ترس، غم در چهره ها. در نقاشی کودکان گروه دوم این موارد دیده نمی شد و اغلب پدر و مادر و بچه ها با حالت های شاد یا عادی در کنار هم و در اندازه های مناسب ترسیم شده بودند. نکته ی دیگر اینکه در نقاشی های گروه اول، بیان آرزوها و تصاویر تخیلی و غیرواقعی از خانواده از کودکان گروه دوم، بیشتر بود.
 
این تفاوت نیز از نظر آماری معنی دار بود. کودکی که در خانواده اش مشکلی ندارد، نیازی نمی بیند که موارد غیرواقعی را در نقاشی اش منعکس سازد. بر عکس کودکی که مشکلات خانوادگی فراوانی دارد و خانواده اش مورد دلخواه او نیست یا آن را به وضوح به عنوان واقعیت نشان می دهد و یا با پناه بردن به تخیلات خود، تصویری غیرواقعی اما مطلوب از خانواده خود ارائه می دهد و آرزوهایش را در قالب تصویر نمودار می سازد.
 

[بررسی نتایج]

نتایج این بررسی نشان می دهد که نقاشی خانواده برای تشخیص مشکلات خانوادگی روش مناسبی است به شرط آنکه با اطلاعات دیگر در مورد کودک همراه باشد.
 
در این تحقیق ویژگی های نقاشی های دختران و پسران با هم متفاوت بود اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. دختران بیشتر در نقاشی خانواده ی خود، تمایلات و آرزوهایشان را بیان کرده بودند و پسران واقعیت ها را. نگرشی منفی دختران نسبت به خانواده ی خود نیز از پسران بیشتر بود.
 
نقاشی ها بر حسب سطح فرهنگی - اقتصادی خانواده ها نیز متفاوت بودند. این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود. کودکان خانواده های مرفه نگرش منفی کمتری نسبت به خانواده ی خود داشتند، شاید به این دلیل که مشکلات خانوادگی کمتری دارند. از نظر بیان تصویری واقعیت یا آرزوها نیز، تفاوت معنی داری بین کودکان خانواده های مرفه و محروم وجود داشت. کودکان خانواده های مرفه، بیشتر واقعیت ها را منعکس می کردند و کودکان خانواده های محروم، آرزوهایشان را یا شاید به این دلیل که در واقعیت امتیازات چندانی نداشتند.
 

[کاربردهای نقاشی خانواده]

در پایان به عنوان نتیجه گیری، زمینه های کاربرد نقاشی خانواده و نکاتی را که باید در تعبیر و تفسیر آن ها مورد توجه قرار داد، بیان می شود:
نقاشی خانواده را می توان در موارد زیر به کار برد:
بررسی نگرش مثبت یا منفی کودکان نسبت به خانواده ی خود، تشخیص مشکلات خانوادگی آنها، شناخت خانواده ی کودک از دیدگاه او، شناخت کودک و خواسته ها و آرزوهای او، کاهش تنش های کودک نسبت به خانواده اش از طریق بیان تصویری آن ها.
 
در تفسیر نقاشی های کودکان بهتر است به نکات زیر توجه شود:
تنها نقاشی کودک در نظر گرفته نشود و سایر اطلاعات و خصوصیات مربوط به او نیز مورد توجه قرار گیرد.از تعبیر و تفسیرهای کلیشه ای و کلی خودداری شود و نقاشی هر کودک جداگانه تجزیه و تحلیل گردد.کودک هنگام نقاشی مورد مشاهده قرار گیرد و به حالات و رفتارهای او توجه شود. از کودک شناخت نسبتأ کافی و اطلاعات لازم حاصل شده باشد. از ساده انگاری و سطحی نگری در تفسیر نقاشی ها خودداری گردد.
 
کسانی که به تعبیر و تفسیر نقاشی ها می پردازند، اطلاعات کافی در زمینه ی روانشناسی کودک و مسائل مربوط به آن داشته باشند. این نکته را همیشه به خاطر داشته باشیم که در هر تحقیقی، هدف اساسی کمک به کودکان است و چقدر ناگوار خواهد بود اگر این بررسی ها به جای اینکه در خدمت کودکان قرار گیرد با داوری های نسنجیده ی ما، آسیب های عاطفی، روانی به آنان وارد سازد.
 
نویسنده: فاطمه قاسم زاده
 
منبع: کتاب «آری گفتن به نیازهای کودکان»