سلامتی و تندرستی، دو عنصر حیاتی برای انسان هستند. 
 

تندرستی

 دیدگاه سنتی درباره تندرستی، به همان اندازه دیدگاه سنتی درباره استعداد، ناقص از کار درآمده است. خوشبینی و بدبینی، تقریبا به همان وضوح عوامل فیزیکی، تندرستی را تحت تأثیر قرار می دهند.
 
اغلب مردم تصور می کنند که سلامت جسمانی مسئله ای کاملا مادی است که عوامل سرشتی، عادت های بهداشتی، و میزان پاکیزگی آن را تعیین می کنند. آن ها معتقدند که طبیعت افراد عمدتأ حاصل ژن های آن هاست. اگرچه می توان آن را با عادت های غذایی مناسب، ورزش مداوم، پرهیز از کلسترول بد، معاینات پزشکی منظم، و بستن کمربند ایمنی بهبود بخشید.
 
افراد می توانند با اقداماتی از قبیل مایه کوبی، رعایت دقیق بهداشت، آمیزش جنسی سالم، دوری از افراد سرماخورده، سه بار مسواک زدن در روز، احتمال ابتلا به بیماری را کاهش دهند. بنابراین، وقتی کسی سلامتی خود را از دست داد، حتما به دلیل سرشت ضعیف، عادت های غیر بهداشتی، با تماس با میکروب های فراوان بوده است.
 
در این دیدگاه سنتی، یکی از عوامل اصلی و تعیین کننده سلامتی - یعنی، شناختهای خود ما - نادیده گرفته می شود. ما بیش از آنچه فکر می کنیم می توانیم بر سلامت جسمانی خود کنترل داشته باشیم. به عنوان مثال:
  • شیوه تفکر ما، به ویژه در مورد سلامتی، وضعیت جسمانی ما را تغییر می دهد.
  • افراد خوش بین، در مقایسه با افراد بدبین، کمتر به بیماری های عفونی مبتلا می شوند.
  • عادت های بهداشتی افراد خوشبین از افراد بدبین بهتر است.
  • خوش بینی باعث می شود که سیستم دفاعی بدنمان بهتر عمل کند.
  •  طبق شواهد موجود، افراد خوش بین، در مقایسه با افراد بدبین، عمر طولانی تری دارند.
 
درمان افسردگی، بهبود وضعیت جسمانی، و کسب موفقیت از بدیهی ترین کاربردهای خوش بینی آموخته شده به شمار می روند. علاوه بر این، ما از ظرفیت لازم برای پیدا کردن شناختی جدید درباره خویش نیز برخورداریم.
 

[سنجش خوش بینی و بدبینی]

با مطالعه این کتاب، در می یابید که تا چه اندازه بدبین یا خوش بین هستید و در صورت تمایل، می توانید میزان خوش بینی همسر یا فرزندان خود را نیز اندازه بگیرید. حتی می توانید ببینید که سابقا تا چه حد بدبین بوده اید. درباره علل ابتلا به افسردگی - تکدر خاطر، غمزدگی یا ناامیدی شدید - و عوامل استمرار بخش افسردگی بیشتر می آموزید. به علل شکست های خود به رغم برخورداری از استعداد و علاقه فراوان برای رسیدن به هدفی خاص، پی می برید. همچنین با مجموعه ای از مهارت ها برای از میان بردن افسردگی و جلوگیری از بازگشت آن آشنا می شوید.
 
در صورت نیاز می توانید این مهارت ها را در زندگی روزمره خود به کار ببرید. در حال حاضر، شواهد فزاینده ای نشان می دهند که این مهارت ها وضعیت سلامتی شما را بهبود می بخشند. علاوه بر این، می توانید این مهارت ها را به افراد مورد علاقه خود بیاموزید.
از همه مهم تر، می توانید درباره علم جدید کنترل شخصی شناخت پیدا کنید.
 

[خوش بینی آموخته شده]

خوش بینی آموخته شده کشف دوباره قدرت مثبت اندیشی، نیست. مهارت های خوش بینی با شرکت در کلاس های مذهبی و شاد روزهای یکشنبه کلیسا به وجود نمی آید. خوش بینی منوط به گفتن اظهارات مثبت به خود نیست. ما طی سال ها دریافته ایم که بیان این گونه اظهارات به خود، اگر هم تأثیری داشته باشد، بسیار اندک است. مهم آن است که به هنگام مواجه شدن با شکست، با استفاده از قدرت «تفکر غیر منفی» به خود چه بگویید. مهم ترین مهارت در خوش بینی آن است که هنگام رویارویی با مشکلات روزمره زندگی، الفاظ مخربی را که به خود می گوییم، تغییر دهیم.
 
اغلب روانشناسان عمر خود را صرف کار در محدوده مقولات سنتی مشکلات - از جمله افسردگی، موفقیت، تندرستی، نگرانی های سیاسی، موفقیت تحصیلی، تشکیلات تجاری - می کنند. من زندگیم را وقف تلاش برای پدید آوردن مقوله جدیدی کرده ام که با اغلب مقوله های سنتی مغایرت دارد. من وقایع را موفقیت یا شکست در کنترل شخصی می دانم.
 
این دیدگاه باعث می شود تا دنیا به گونه ای کاملا متفاوت به نظر آید. به این مجموعه از وقایع به ظاهر نامرتبط توجه کنید: رواج افسردگی و خودکشی؛ جامعه ای که رضایت شخصی را حق مسلم افراد می داند؛ رقابت در مسابقه اعتماد به نفس به جای مسابقه سرعت؛ ابتلا به بیماری های مزمن و مرگ نابهنگام در جوانی والدین باهوش و فداکاری که فرزندانی لوس و ضعیف بار می آورند؛ معالجه افسردگی تنها با تغییر تفکر آگاهانه. در شرایطی که دیگران چنین آمیزه ای از موفقیت و شکست، و رنج و شادی را نامعقول و گیج کننده می پندارند، من آن ها را اجزایی از یک کل می پندارم. این کتاب، خوب یا بد، خط فکری مرا دنبال می کند.
 
ما کار را با نظریه کنترل شخصی آغاز می کنیم. دو مفهوم عمده را به شما ارائه می دهیم: درماندگی آموخته شده و سبک تبیین. این دو مفهوم به طور ذاتی به هم مربوط اند.
 

[درماندگی آموخته شده]

درماندگی آموخته شده واکنشی تسلیم شونده است؛ پاسخی به شکل دست برداشتن است که از این باور پیروی می کند که هر کوششی بی ثمر است. سبک تبیین روش معمول شما برای توضیح دادن علت رویدادها برای خود است. سبک تبیین در بروز درماندگی آموخته شده نقش تعیین کننده ای دارد. سبک تبیین خوش بینانه، درماندگی را از میان می برد، در حالی که سبک تبیین بدبینانه به آن دامن می زند. نحوه توضیح دادن وقایع به خود تعیین می کند که هنگام مواجهه با مشکلات روزمره و ناکامی های جدی، تا چه حد می توانید درمانده یا توانمند باشید. من سبک تبیین را بازتاب «واژة دل» می دانم.
 
 هر یک از ما واژه ای در دل باضمیر خود داریم: «نه» یا «آری». شما احتمالا از روی شم خود نمی دانید که کدام واژه در آنجا نهفته است، اما با کمی دقت می توانید به آن پی ببرید. به زودی قادر خواهید بود خود را محک بزنید و سطح خوش بینی با بدبینی خود را تعیین کنید.
 
خوش بینی در برخی عرصه های زندگی شما، و نه در همه آن ها، جایگاه مهمی دارد. خوشبینی دوای همه دردها نیست، اما می تواند شما را در برابر افسردگی محافظت کند، سطح پیشرفت شما را بالا ببرد و به سلامت جسمی شما بیفزاید؛ بودن در این وضعیت روانی به مراتب خوشایندتر است. از طرف دیگر، بدبینی نیز جایگاه مناسبی برای خود دارد و شما در ادامه مطلب با جنبه های مثبت آن بیشتر آشنا خواهید شد.
 
اگر نتایج آزمون ها نشان داد که فردی بدبین هستید، قضیه به اینجا ختم نمی شود. برخلاف بیشتر خصوصیات فردی، بدبینی ثابت و غیرقابل تغییر نیست. با آموختن مجموعه ای از مهارت ها و به کارگیری آن ها می توان از شر بدبینی خلاص شد و به انتخاب خود، از خوش بینی بهره گرفت. کسب این مهارت ها کار چندان ساده ای نیست، اما می توان بر آن ها تسلط یافت. قدم اول، پی بردن به آن واژه نهفته در دل است. از قضا، این نخستین گام به سوی درکی تازه از ذهن بشر است؛ شناختی که با عارض شدن تدریجی خود در طی بیست و پنج سال گذشته، این آگاهی را به ما بخشیده است که احساسی که درباره کنترل فردی خود داریم، سرنوشت ما را چگونه رقم می زند.
 
نویسنده: مارتین سلیگمن 

منبع: کتاب خوش بینی آموخته شده