سر و صدا یکی از عوامل استرس زا در محیط است.


عوامل استرس زای محیطی

امکان دارد که با تعدادی از عوامل استرس زا در محیط روبرو شویم، از استرس های روزمره سروصدای ترافیک در خیابان های شهر گرفته تا عوامل استرس زای آسیب زا مانند بلایای طبیعی و تکنولوژیکی و اعمال تروریستی.

زلزله، طوفان، کولاک، گردبادهای تند، باد و باران موسمی، سیل، بهمن، فوران های آتشفشان، نمونه هایی از بلایای طبیعی هستند که دستخوش آنها می شویم.

بلایای طبیعی به خودی خود پرخطر هستند و با مختل کردن زندگی اجتماعی تغییراتی را نیز در زندگی ایجاد می کنند. خدماتی که بدیهی هستند، مانند آب و برق، ممکن است قطع شوند. کار و کاسبی ها و خانه ها ممکن است نابود شوند، طوری که افراد باید دوباره آنها را بسازند و جابجا شوند. بلایای طبیعی بیانگر لایه نازک تکنولوژی هستند که تمدن به آن بستگی دارد. این قابل درک است که بسیاری از بازماندگان، از مشکلات مرتبط با استرس، مانند اضطراب و افسردگی به مدت چند ماه پس از این وقایع خبر می دهند.

شاید این نیز قابل درک باشد که میزان خودکشی بعد از بلایای طبیعی مانند طوفان ها، سیل ها، و زلزله ها افزایش می یابد.

ما تسلط خود را بر محیط طبیعی مدیون پیشرفت تکنولوژی هستیم. با این حال، تکنولوژی هم، می تواند شکست بخورد و موجب فاجعه شود، که سوانح هوایی، آتش سوزی های عمده، فرو ریختن پل ، نشت کردن گازهای سمی یا مواد شیمیایی سمی نمونه هایی از آن هستند. وقتی که این اتفاقات روی می دهند، احساس می کنیم انگار کنترل خود را بر اوضاع از دست داده ایم و متحمل شکل های آسیب زای استرس می شویم. بازماندگان بلایای طبیعی و تکنولوژیکی ممکن است تا چند سال بعد متحمل عواقب روان شناختی و جسمانی استرس شوند.

سرو صدا
روان شناسان به افراد کمک می کنند با به کار بردن دانش احساس و ادراک در طراحی محیط هایی که پاسخ های هیجانی مثبت ایجاد کرده و به عملکرد آنان کمک می کنند، سازگار شوند. بنابراین آنها ممکن است ضد صوت کردن برخی محیط ها با استفاده از صداهای زمینه مانند موسیقی یا ضبط های صدای آب در محیط های طبیعی ( مثل باران، ساحل دریا، جویبارها و غیره) را توصیه کنند. سر و صدا می تواند آزارنده باشد، مخصوصا سرو صدای بلند. وقتی که گچی روی تخته سیاه خراشیده می شود با هواپیمایی در ارتفاع پایین با صدای گوشخراشی پرواز می کند چه واکنشی نشان می دهید؟

برای بیان کردن بلندی صدا از دسیبل (dB) استفاده می شود. آستانه شنوایی به صورت dB صفر تعریف می شود. کتابخانه دانشگاه شما تقریبا ۳۰ تا ۴۰  dbاست. بزرگراه تقریبا ۷۰ db است.

صداهای بلند استرس زا هستند و می توانند به مشکلات سلامتی از فشارخون گرفته تا اختلال های عصبی و روده ای منجر شوند. سطوح ۸۵ db dا بالاتر می توانند موجب پاسخ استرس طبیعی بدن شوند و به بالا رفتن فشار خون منجر شده و سوءهاضمه ایجاد کنند. در ۱۲۵ dB و بالاتر، صدا از لحاظ فیزیکی عذاب آور می شود. صدای ۱۵۰db می تواند پرده گوش شما را پاره کند، اما قبل از اینکه درد شروع شود، می توانید در اثر قرار گرفتن طولانی در معرض صدای ۸۵ دسیبل یا بلندتر با قرار گرفتن مختصرتر در معرض صدای ۱۲۰ دسیبل یا بلندتر، متحمل صدمه دایمی به شنوایی خود شوید.

اما صدای ۱۲۰ دسیبل چقدر بلند است؟ کنسرت های راک غالبا در این دامنه قرار می گیرند و موسیقیدان ها و کسانی را که به این کنسرت ها می روند در معرض خطر اختلال شنوایی قرار می دهند. بسیاری از جوانانی که از طریق هدفون هایی متصل شده به واکمن، موسیقی را با صدای بلند گوش می کنند خود را در معرض شدت صدای خطرناک قرار می دهند. آنها به بلند مدت می شوند. صدمه ای که به گوش خود وارد می کنند پی نمی برند تا اینکه چند سال بعد دچار ناشنوایی صداهای بلند مانند صدای ترافیک با هواپیماهایی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند، عملکرد روزمره را نیز مختل می کنند.

آنها می توانند به فراموشی، خطاهای ادراک، و حتی انداختن چیزها منجر شوند. کودکان پیش دبستانی که در مهد کودک در معرض صدای بلند قرار دارند، در مهارت های پیش از روخوانی خود کمتر پیشرفت می کنند ( مکس ول و ایرانس، ۲۰۰۰). زوج ها ممکن است از صدای بلند در کلوب رقص لذت ببرند، اما صدای گوشخراش ۸۰ db احساس جذابیت را کاهش می دهد. صداهای بلند باعث می شوند که افراد دورتر از هم قرار بگیرند. صدای بلند رفتار یاری رسانی را نیز کاهش می دهد. هنگامی که صدای عملیات ساختمان سازی در سطح ۹۲ dbدر مقایسه با ۷۲ db است، افراد به احتمال کمتری به کسی که بسته ای را روی زمین انداخته است کمک می کنند تا آن را بردارد. آنها حتی کمتر تمایل دارند برای کمک کردن به یک عابر، پول خود را خرد کنند.

برای محافظت از شنوایی خود چه کاری می توانید انجام دهید؟
  1. در صورتی که نتوانید از صدای بیش از حد اجتناب کنید، مثلا در محل کار، از محافظت کننده های شنوایی با فوم نرم dا گوشی های سیلیکون استفاده کنید.
  2. از انگشتان خود به عنوان گوشی در مواقع اضطراری استفاده کنید.
  3. صدای استریوی خود را کم کنید، مخصوصا وقتی که از هدفون استفاده می کنید.
  4.  از رفتن به کنسرت های گوشخراش خودداری کنید.
  5.  با پرده های ضخیم، سقف اکوستیک، پنجره های دوجداره، و فرش ضخیم از خانه خود در برابر صدا محافظت کنید.
دما
بالا رفتن دما ممکن است برخی افراد را کفری کند. دمای بالا با افزایش میزان رفتار پرخاشگرانه ارتباط دارد. روان شناسان حدس می زنند که هوای داغ با برانگیختن افکار و احساسات خصمانه، رفتار پرخاشگرانه را تحریک می کند و بدین ترتیب آمادگی افراد را برای پاسخ دادن به صورت پرخاشگرانه هنگامی که تحریک یا ناکام شده باشند افزایش می دهد. با این حال، در هوای بسیار داغ، رفتار پرخاشگرانه ممکن است کاهش یابد زیرا افراد عمدتا برای گریختن از گرمای غیرقابل تحمل با انگیزه می شوند.


آلودگی هوا
روان شناسان و سایر دانشمندان سلامتی درباره تأثیرات آلودگی و بوهای مضر بر سلامتی و سازگاری lا تحقیق می کنند. برای مثال، معلوم شده که سرب موجود در دود اگزوز اتومبیل عملکرد عقلانی کودکان را مختل می کند. سطوح بالای آلودگی هوا با میزان بالاتر مرگ و میر در شهرها ارتباط دارد. آلاینده هایی که بوی ناخوشایندی دارند، مانند انواع دیگر تحریک آزارنده احساس جذابیت را کاهش و پرخاشگری را افزایش می دهند (بارون و بیرن، ۲۰۰۰).

فضای شخصی
یکی از تأثیرات ناخوشایند ازدحام، تعرض به فضای شخصی فرد است. فضای شخصی مرز نامرئی است، نوعی حباب که شما را احاطه کرده است. زمانی که دیگران به فضای شما تعرض می کنند، احتمالا مضطرب و شاید عصبانی می شوید. این زمانی اتفاق می افتد که یک نفر در یک کافه تریای خلوت درست روبرو با کنار شما بنشیند یا در آسانسور خیلی نزدیک شما بایستد.

به نظر می رسد که فضای شخصی هم وظیفه حفاظتی و هم ارتباطی دارد. افراد معمولا نزدیک کسانی می نشینند و می ایستند که از نظر نژاد، سن، یا جایگاه اجتماعی، اقتصادی به خودشان شباهت دارند. زوج ها هنگامی که جاذبه بین آنها افزایش می یابد، به یکدیگر نزدیکتر می شوند.

در مورد فضای شخصی تحقیق میان فرهنگی جالبی اجرا شده است. برای مثال، اهالی آمریکای شمالی و اروپای شمالی بین خودشان و دیگران فاصله بیشتری را از اهالی اروپای شرقی، آسیا و خاورمیانه حفظ می کنند (بارون و بیرن، ۲۰۰۰). اهالی پورتوریکو نزدیکتر از اهالی آمریکا و اروپای شمالی تعامل می کنند.

از قرار معلوم، افراد در برخی فرهنگ ها یاد می گیرند با تراکم زیاد کنار بیایند و شیوه کنار آمدن خود را با دیگران تقسیم می کنند. آسیایی ها در شهرهای پرازدحامی مانند توکیو و هنگ کنگ، موزون تر از اهالی امریکای شمالی و بریتانیایی، که در شهرهای کم تراکم تری ساکن هستند، تعامل می کنند.
 
نویسنده: جفری نوید و اسپنسر راتوس
 
منبع: کتاب «بهداشت روانی»