با افراد دوری گزین ازدواج نکنید! (بخش اول)
یکی از اختلال شخصیت که جزو دسته سوم این بیماری روانی به شمار می آیند، اختلال شخصیت اجتنابی است. مهم ترین شاخصه این اختلال، دوری گزینی از فعالیت های اجتماعی است. با ما همراه باشید تا در مورد این اختلال بیشتر بدانید.
شخصیت های دوری گزین، به خاطر نداشتن مهارت های ارتباطی از خود عصبانی هستند.
گریز از جمع
یعنی روزهایی که قرار بود بریم مهمونی،روزهای مصیبت من بود. باید به سختی مجید رو راضی می کردم که بیاد بریم مهمونی. اون هم نه مهمونی که افراد غریبه تو اون بودند، نه، حتی مهمونی هایی که همه اونا افراد آشنا بودند و با هم رفت و آمد خیلی نزدیکی داشتیم.
احساس می کردم مجید دوست داره تو مهمونی ها شرکت کنه و ارتباط داشته باشه ولی نمی تونه و همین اون رو از حضور تو جمع دیگران باز می داشت. به همین خاطر خیلی از مهمونی هایی که دعوت می شدیم رو نمی رفتیم و همین باعث شد که خیلی از دوستام و نزدیکانم رو کم کم از دست بدم و این همیشه من رو آزار می داد.
یه چیز مجید خیلی منو اذیت می کرد، اونم این بود که اصلاً نمی شد ازش انتقاد کرد. یعنی اگر انتقادی از کاراش داشتی این برداشت رو می کرد که کل شخصیتش رو می خوای زیر سئوال ببری، در حالیکه نه من و نه دیگران این قصد و هدف رو نداشتیم. بعضی وقت ها که حتی ازش تعریف می کردی این برداشت رو داشت که داری ازش بد میگی. یعنی من همیشه سردرگم بودم که یه چیزی که ارتباط با مجید داشت رو چه طوری بهش بگم که اشتباه برداشت نکنه. به همین خاطر خیلی در مورد این مطالب با هم صحبت نمی کردیم. گاهی وقت ها که دیگران ازش یک نقد کوچک هم می کردند، اون رو به اندازه ای بزرگ می کرد که باعث می شد برای همیشه از اون شخص نفرت داشته باشه و رابطه اش رو باهاش به هم بزنه.
وقتی از خاطرات مدرسه اش می گفت، مشخص بود از کودکی در هیچ فعالیتی گروهی شرکت نمی کرد. و این قصه در فعالیت های اجتماعی و کارش هم خودش رو نشون می داد. تو زندگی مجید خیلی گشتم تا یک دوستی رو پیدا کنم که مجید با او صمیمی باشه ولی شاید باورتون نشه، هیچ کس نبود، هیچ کس.
وقتی ازش می پرسیدم که چرا تو فعالیت های گروهی شرکت نمی کرده تنها چیزی که می گفت این بود که می ترسیده تو جمع ضایع بشه و دیگران مسخرش کنند.
خیلی وقت ها می دیدم دوست داره با دیگران رابطه نزدیکی داشته باشه و به گونه ای تشنه این رابطه بود ولی نمی تونست، به همین خاطر از خودش و از اینکه نمی تونه با دیگران رابطه صمیمی داشته باشه، خیلی عصبانی می شد.
نمی دونم دیگه باید چکار کنم، از همه دور شدم، خسته شدم، نمی تونم راحت باهاش حرف بزنم، نمی تونیم راحت مهمونی بریم، نمی تونم دوستان و اقوام رو خونمون دعوت کنم و ...
احساس می کردم مجید دوست داره تو مهمونی ها شرکت کنه و ارتباط داشته باشه ولی نمی تونه و همین اون رو از حضور تو جمع دیگران باز می داشت. به همین خاطر خیلی از مهمونی هایی که دعوت می شدیم رو نمی رفتیم و همین باعث شد که خیلی از دوستام و نزدیکانم رو کم کم از دست بدم و این همیشه من رو آزار می داد.
یه چیز مجید خیلی منو اذیت می کرد، اونم این بود که اصلاً نمی شد ازش انتقاد کرد. یعنی اگر انتقادی از کاراش داشتی این برداشت رو می کرد که کل شخصیتش رو می خوای زیر سئوال ببری، در حالیکه نه من و نه دیگران این قصد و هدف رو نداشتیم. بعضی وقت ها که حتی ازش تعریف می کردی این برداشت رو داشت که داری ازش بد میگی. یعنی من همیشه سردرگم بودم که یه چیزی که ارتباط با مجید داشت رو چه طوری بهش بگم که اشتباه برداشت نکنه. به همین خاطر خیلی در مورد این مطالب با هم صحبت نمی کردیم. گاهی وقت ها که دیگران ازش یک نقد کوچک هم می کردند، اون رو به اندازه ای بزرگ می کرد که باعث می شد برای همیشه از اون شخص نفرت داشته باشه و رابطه اش رو باهاش به هم بزنه.
وقتی از خاطرات مدرسه اش می گفت، مشخص بود از کودکی در هیچ فعالیتی گروهی شرکت نمی کرد. و این قصه در فعالیت های اجتماعی و کارش هم خودش رو نشون می داد. تو زندگی مجید خیلی گشتم تا یک دوستی رو پیدا کنم که مجید با او صمیمی باشه ولی شاید باورتون نشه، هیچ کس نبود، هیچ کس.
وقتی ازش می پرسیدم که چرا تو فعالیت های گروهی شرکت نمی کرده تنها چیزی که می گفت این بود که می ترسیده تو جمع ضایع بشه و دیگران مسخرش کنند.
خیلی وقت ها می دیدم دوست داره با دیگران رابطه نزدیکی داشته باشه و به گونه ای تشنه این رابطه بود ولی نمی تونست، به همین خاطر از خودش و از اینکه نمی تونه با دیگران رابطه صمیمی داشته باشه، خیلی عصبانی می شد.
نمی دونم دیگه باید چکار کنم، از همه دور شدم، خسته شدم، نمی تونم راحت باهاش حرف بزنم، نمی تونیم راحت مهمونی بریم، نمی تونم دوستان و اقوام رو خونمون دعوت کنم و ...
تعریف اختلال شخصیت اجتنابی (دوری گزین)
اختلال شخصیت اجتنابی (APD)[1] که از آن به اختلال دوری گزین تعبیر می شود، اختلالی است که جزو اختلال شخصیت گروه C قرار دارد. در این دسته اختلالات اجتنابی، وابسته و وسواسی-اجباری در آن قرار می گیرد.
از ویژگی های این دسته ترس و اضطراب است. در حقیقت افراد مبتلا به این اختلال همیشه در حال ترس و رفتارهای مرتبط با ترس هستند. مثلا از موقعیت های خاصی اجتناب می کنند، دل مشغولیت بیش از حد دارند، درحال تایید گرفتن از دیگران هستند، ساعات زیادی را صرف اعمال خاصی می کنند. به طور کلی این ترس و اضطراب همه جنبه های زندگی خود و اطرافیانشان را درگیر می کند.
این افراد به شدت به درون گرایش دارند و به خلاف افراد مبتلا به اختلال شخصیت گروه ب (نمایشی، ضداجتماعی، خودشیفته و مرزی)، توجه کمی را به خودشان جلب می کنند.[2] این افراد به گونه ای خود را فاقد مهارت های اجتماعی در ارتباط با دیگران توصیف می کنند. نباید این افراد را صرفاً یک شخصیت کمرو معرفی کنید بلکه این افراد به اندازه ای احساس حقارت و کمبود عزت نفس دارند که ترجیح می دهند کسی را در اطراف خود نداشته باشند.[3]
آنها به گونه ای خود را اینگونه متقاعد کرده اند که از لحاظ اجتماعی حقیر هستند از همین روی نسبت به نگاه دیگران و نیز سخنان ایشان بسیار حساس هستند. ممکن است شما در مقام تحسین و تشویق آنها باشید، ولی آنها تنها برداشتی که از سخنان شما دارند، نقد و انتقاد ایشان است.
این افراد به شدت عزت نفس پائینی دارند و از اینکه نمی توانند با دیگران رابطه ای صمیمانه داشته باشند و از آن لذت ببرند، به شدت از خود عصبانی می شوند.[4]
این افراد از انتقاد، عدم تائید و پذیرش توسط دیگران می ترسند و همیشه فکر می کنند که دیگران می خواهند از آنها ایراد بگیرند و کارهایشان را تقبیح کنند. از همین روی از مدرسه، کار، شغل جدید و در کل همه فعالیت های اجتماعی دوری می کنند.[5]
افراد مبتلا به این اختلال به دلیل ترس از اینکه هرگونه توجهی ممکن است تحقیرآمیز یا طرد کننده باشد، معمولا کمرو، کم حرف، بازداری شده و «نامرئی» هستند.[6]
از ویژگی های این دسته ترس و اضطراب است. در حقیقت افراد مبتلا به این اختلال همیشه در حال ترس و رفتارهای مرتبط با ترس هستند. مثلا از موقعیت های خاصی اجتناب می کنند، دل مشغولیت بیش از حد دارند، درحال تایید گرفتن از دیگران هستند، ساعات زیادی را صرف اعمال خاصی می کنند. به طور کلی این ترس و اضطراب همه جنبه های زندگی خود و اطرافیانشان را درگیر می کند.
این افراد به شدت به درون گرایش دارند و به خلاف افراد مبتلا به اختلال شخصیت گروه ب (نمایشی، ضداجتماعی، خودشیفته و مرزی)، توجه کمی را به خودشان جلب می کنند.[2] این افراد به گونه ای خود را فاقد مهارت های اجتماعی در ارتباط با دیگران توصیف می کنند. نباید این افراد را صرفاً یک شخصیت کمرو معرفی کنید بلکه این افراد به اندازه ای احساس حقارت و کمبود عزت نفس دارند که ترجیح می دهند کسی را در اطراف خود نداشته باشند.[3]
آنها به گونه ای خود را اینگونه متقاعد کرده اند که از لحاظ اجتماعی حقیر هستند از همین روی نسبت به نگاه دیگران و نیز سخنان ایشان بسیار حساس هستند. ممکن است شما در مقام تحسین و تشویق آنها باشید، ولی آنها تنها برداشتی که از سخنان شما دارند، نقد و انتقاد ایشان است.
این افراد به شدت عزت نفس پائینی دارند و از اینکه نمی توانند با دیگران رابطه ای صمیمانه داشته باشند و از آن لذت ببرند، به شدت از خود عصبانی می شوند.[4]
این افراد از انتقاد، عدم تائید و پذیرش توسط دیگران می ترسند و همیشه فکر می کنند که دیگران می خواهند از آنها ایراد بگیرند و کارهایشان را تقبیح کنند. از همین روی از مدرسه، کار، شغل جدید و در کل همه فعالیت های اجتماعی دوری می کنند.[5]
افراد مبتلا به این اختلال به دلیل ترس از اینکه هرگونه توجهی ممکن است تحقیرآمیز یا طرد کننده باشد، معمولا کمرو، کم حرف، بازداری شده و «نامرئی» هستند.[6]
آدم های با اختلال شخصیت اجتنابی چه تعدادند؟
بر اساس آمار بیان شده در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی، ویراست پنجم، در بین سال های 2001 تا 2002 میلادی، شیوع اختلال شخصیت دوری گزین 4/2% می باشد.[1]
پی نوشت:
[1] . Avoidant personality disorder
[2] .ریچارد پی. هالجین و سوزان کراس ویتبورن، آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5، مترجم: یحیی سیدمحمدی، تهران: نشر روان، ج 2، ص 313.
[3] . همان.
[4] . مهدی گنجی، آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5، تهران: نشر ساوالان، سوم، 1396، ج 2، ص 357.
[5] .همان، ص 358.
[6] . انجمن روان پزشکی آمریکا، راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی، تهران: نشر ارجمند، سوم، 1395، ص 712.
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}