دوران نوجوانی، دوران سراسر استرس و اضطراب برای اوست. 

تحولات رفتاری نوجوان در حرکات

نوجوانان در این مرحله از سن دارای حرکات ویژه ای هستند که زمینه های شناخت خوبی از آنان را به دست می دهد. به ویژه می توان به حرکات سر به هوایی آنان اشاره کرد و برای این دلیل دیگری نیست مگر به دلیل رشد اعضا که این موجب می شود توان کنترل اعضای خود را نداشته باشند؛ و به همین دلیل در حین راه رفتن گاهی پایشان به شیئی برخورد کرده و آن را وارونه می سازد، زمانی به عنوانی شوخی دست به سوی کسی دراز می کنند، ولی به بینی و صورت آن فرد بر می خورد و سر و صدا و دعوایی را موجب می گردد.
 
در روابط آنان نوعی راز داری و مخفی کاری به چشم می خورد در حالی که اصل مخفی کاری برایشان مسئله ی مهمی نیست. میل به استقلال در آنها سبب می شود که تن به این رفتار بدهند. البته در مواردی آنان شیفته ی اعمال ممنوعه می شوند و سعی دارند آن را از دید دیگران پنهان دارند و همراهی شان با دیگران به ویژه در امور انحرافی با راز داری همراه است.
 
از دیگر حرکات آنها، گریز پایی است، به طوری که در جایی بند نمی شوند و گاهی ممکن است خود را از قید خانواده نیز، دور و برکنار دارند. از خانه یا مدرسه می گریزند و این گریز به نظرشان با اندیشه داری همراه است ولی واقعیت این است که در همان روز اول گریز، از عمل خود پشیمان می شوند و می خواهند به زندگی برگردند ولی غرورشان مانع از این عمل و رفتار می شود.
 
در حرکات آنان نوعی تحقیر نسبت به والدین و مربیان و یا افراد سالمند مشاهده می شود، نسبت به طرز زندگی آنها اعتراض دارند و حتی رفتار معمولشان را زیر سوال می برند و با توهم و تخیل، دنیایی جدید برای خود می سازند و به اصطلاح در آن خط و راه حرکت کرده و می خواهند در آن زندگی کنند. در همه حال فراموش نکنیم که گریز پایی در آنان نشانه ای از اختلالی عمیق است و سببی برای ترقیات و پیشرفت نخواهد بود؛ زیرا آنان اندیشه ی پرورده و منطقی ای ندارند که برای خود طرحی درست و اندیشیده بریزند و بر سر پای خود بایستند.

تحولات رفتاری نوجوان در مواضع گیری ها

شخصیت نوجوان در حال دگرگونی و تغییر است و می رود تا در برابر جریانات مواضع جدیدی را اتخاذ کند. این مواضع در عرصه های گوناگون متنوع و متفاوت است. مثلا:
  1. از سویی، آغاز دوستی های صمیمانه و یکدلی با دوستان و معاشران است و این همان حالتی است که از آن به رفیق بازی تعبیر می شود و از حدود سنین ۱۱ سالگی در آنان پدید می آید.[1]
  2. از سوی دیگر، سن کشمکش و درگیری های مرموز و بهانه جویانه با والدین و مربیان است و شکایت از آنان و حتی ادعای این امر که آنان مرا درک نمی کنند!
  3. سن مبارزه با کاستی ها و نارسایی ها و اموری است که به نظر او خلاف عدل می آید.
  4. سن بروز رفتار ضد اجتماعی، بزهکاری و مقاومت منفی در برابر بزرگ ترها است.[2]
  5. سن مخالفت با برنامه های از پیش تعیین شده ای است که در آن رأی و نظر او را دخالت نداده اند.
  6. سن تهدید کردن و ترساندن دیگران به ویژه والدین است و در این امر گاهی ممکن است ژست خودکشی به خود بگیرد.
  7. سن خودآرایی (برای جلب نظر) در سر و وضع، کلام و آداب اجتماعی است.
  8. دوره ی مقدماتی در عرصه ی شرطی شدن نسبت به داشتن رابطه با جنس مخالف است و در ذهن خود عشقی خیالی را جست و جو می کند.
  9. سن ابهام گویی است و می کوشد به صورت در بسته و دو پهلو مباحث خود را عرضه نماید. تا در موارد لازم امکان خروج از بن بست، برای او ممکن باشد.
  10. سن متلک گویی است و در این عرصه سعی دارد نوپردازی هایی داشته باشد و چیزهایی نو بگوید و دهان دیگران را به سوی خود جلب کند.
  11. سن آمادگی برای خودسپاری به غرایز است (افلاطون) و در این مسیر اگر با دوستان نابابی برخورد داشته باشد، خطر چند برابر می شود.
  12. موضع پایبندی نسبت به آن چیزی است که مورد رأی و پسند او و منطبق با احوال و خواسته های اوست.
  13. گاهی موضع قهر دارد به ویژه در خانواده برای متقاعد کردن والدین و کشاندن آنها به تسلیم در برابر خواسته های خویش.

تحولات رفتاری نوجوان در همه حال

  1. در حالات و حرکات و مواضع او، نوعی ناشیگری و ناپختگی به چشم می خورد.
  2. می کوشد تا به ره آوردهایی که از قهرمانان نمایشی دیده و به دست آورده است، عمل کند.
  3. داستان ها، افسانه ها، نقل قول ها و اسطوره ها در کار و رفتار او نقش مهمی دارند.
  4.  در رفتار او سعی و تلاشی برای پذیرفته شدن در جمع و نزد افراد بزرگتر به چشم می خورد و گاه در این راه با سرمایه گذاری از توان و آبروی خود اقدام می کند.
  5. عدم اثبات در رفتار او، امری قطعی است و در این مرحله در مورد هیچ امری نمی توان به او اعتماد داشت، حتی بسیاری از حالات و حرکاتش دمدمی است. ساعتی در یک وضع و روزی دیگر در وضع و حالی دیگر است.
  6. خودآرایی در آنان امری عادی و عمومی است و این در دختران غلیظ تر است. دختری که تا دیروز چندان توجهی به لباسش نداشت اینک وقت زیادتری را برای توجه به طرز لباس پوشیدن و شیک پوشی های خود معطوف می دارد و می کوشد در گفتار و کردار اشتباهی نکند.[3] و زمینه برای شرمساری و کاهش قدر او فراهم شود.
نویسنده: علی قائمی امیری
پی نوشت:
[1] . روان شناسی دخانیاتی، صص 52 و 154.
[2] . نوجوانی، ایزدی، ص 29.
[3] . روان شناسی هاوفیلد، ص 388.

منبع: کتاب «دنیای بلوغ»