باندبازی، یکی از لغزش های دوران نوجوانی است. 
 

پیش سخن

چه بسیار لغزش هایی که در این مرحله از عمر متوجه این نسل است و نکته ی مهم این است که این لغزش ها اگر در او اصلاح شوند بعدها برای او مشکل آفرین می گردند. نوع لغزش ها به علت دو مسئله ی مهم است:
 
١ - بیداری های مربوط به اعضا و غدد و نیز جنبه های هوشی و ذهنی و روانی و عاطفی که در او جنبه ی خواهندگی پدید می آورند.
۲ - ورود آنها به عرصه ی جامعه و آشنایی با دوستان جدید و فرهنگ های متنوع آنان و آگاهی از گفته ها، شنیده ها، طرز فکرها و ره آوردهای صواب و ناصواب.
 
به نظر ما اگر دست کم این دو مورد تحت تربیت، کنترل و هدایت قرار گیرد، مشکلات آنان تا حدود زیادی حل می شود و یا در سایه ی پیشگیری ها، چنین مشکلاتی اصلا پدید نمی آید. وضع حال و شرایط نوجوان از جهتی همانند شرایط فرد چشم و گوش بسته ای است که یکباره وارد نمایشگاهی بزرگ و پر زرق و برق گردد. همه ی اشیا و ابزار این نمایشگاه برای او جلب توجه کنند و هوس انگیزند و از جهت دیگر، او چون گرسنه ای پر اشتهاست که ناگهان بر سر سفره ای رنگین و جاذب وارد شده و دوست دارد از هر نوع طعام آن بهره ای گیرد و شما می دانید که وضع و شرایط و مواضع این گونه افراد دارای صورتی غیر عادی است.


دامنه ی لغزش ها

این که چه لغزش هایی ممکن است برای او پدید آید، سؤالی است که به مواردی از آن در فصل قبل پاسخ داده ایم ولی چه بسیارند لغزش هایی که در اثر عدم هدایت تحریک ها و لغزش آفرینی های دیگران برای او به وجود می آید مثل:
  1. لغزش های اقتصادی؛ چون سرقت در مدرسه و بیرون، قاچاق اشیاء غارت منازل متروکه، مصرف های ناباب و بی حساب و...
  2. لغزش های اجتماعی؛ مثل انحرافات غریزی، صید یا صیاد جنسی شدن، ستمکاری، از میان بردن حقوق، ولگردی یا همکاری در اعتیاد، شرکت باندهای شرارت و....
  3. لغزش های سیاسی و انضباطی؛ مثل نادیده گرفتن ضوابط و قانون، حرکت های ناباب، سوء استفاده از آزادی ها، قدرت نمایی ها، وابستگی های غیر مشروع و ...
  4. لغزش های فرهنگی چون پایبندی به آداب و رسوم غلط، ترک باورها و افکار صواب، دل بستگی به هنرهای فساد آفرین، شرکت در مجامع ، عیاشی ها و ...
  5. لغزش های اخلاقی مثل مقابله با پدر و مادر، ستمکاری ها، عصیان ها، دروغ گویی ها، خشونت ها، حرکت های ناباب، ارضای هوس های نامشروع و ...

اهم لغزش ها

براساس بررسی های به عمل آمده در مورد سنین نوجوانی، می توان چنین اظهار کرد که: لغزش های متعدد هستند که از لحاظ اهمیت، در بالاترین حد آماری قرار دارند و بسیاری از این لغزش ها خود موجد و پدید آورنده ی لغزش های دیگرند و از آن جمله اند:
 
الف) ولگردی ها
آدمی در سنین نوجوانی دارای قد و قامت و شرایطی برای تحرک و تحول است. با دوستان جدیدی آشناست و سعی دارد با آنها آمد و شد داشته و به مبادله ی اطلاعات و تخلیه خود و دیگران بپردازد. چه بسیار از اوقات شبانه روز را که او در دوران کودکی در خانه می گذرانند ولی فعلا در بیرون خانه مشغول است.
 
او در این ولگردی، خواستار آزادی های بی حساب و بی بند و بار است. می خواهد با هر کس، بدون محدودیت در رابطه باشد و در راه و روش ها آزاد و مستقل چه بسیار ساعاتی را که او در کوچه می گذراند بدون این که برای آن حسابی باز کند. در آنجا با دوستان جدید خود سرگرم سخن گفتن است.
 
آنها در مواردی تصمیم های ناصوابی را برای زندگی اتخاذ می کنند و حتی گاهی با هم، پیمان فرار از خانه و زندگی می بندند بدون این که به پیامد آن بیندیشند. از نظر آماری بالاترین مرز فرار برای افراد در سنین ۱۸-۱۲ سالگی است. البته آنها در همان روز اول فرار، از کرده ی خود پشیمان می شوند ولی روی بازگشت به خانه و زندگی را ندارند.
 
این لغزش با چند انحراف دیگر نیز همراه است از جمله: دروغگویی، فریب، عضو باندی شدن، از انحراف و لغزش جنسی سردرآوردن، ترک درس و مدرسه، بیکار و بیعار شدن و...

ب) باندبازی
از خطرات مهم در این سن، باندبازی است که تداوم و امتداد آن بعدها به عرصه های سیاسی، اقتصادی و ... کشانده می شود. گفتیم از سنین ۱۱ سالگی مسئله ی رفیق بازی مطرح می شود و نوجوانان سعی دارند در کنار دوستان گرد هم آیند و با هم به تبادل فکری و عاطفی بپردازند.
 
عامل اصلی این امر، علاقه به معاشرت، تمایل به جلب توجه و مطرح کردن خود در بین دیگران، جا انداختن خود در بین دوستان، ابراز وجود، ارضای وسوسه ی قدرت نمایی، بیکاری و عدم مشغولیت های فکری، عدم سرپرستی کافی (به هر علت که باشد) فقر، احساس حقارت و ضعف نفس و ناتوانی اراده است. و باندها، به شکل های مختلف و تحت سرپرستی یک فرد، هدایت کننده به سوی خیانت هاست.
 
رئیس باند که معمولا فردی بزرگ تر است، افراد گروه را در اختیار می گیرد و برایشان برنامه هایی تنظیم می کند و با تشویق ها و تهدیدها آنان را به خیانت وا می دارد. گاهی عده ی افرادی که با یک باند همکاری می کنند تا ۳۶ نفر نیز می رسد که سن شان بین ۱۶-۱۲ سال است (آمار امور انتظامی) همچنین ممکن است این باندها در عرصه ی سیاست فعالیت کنند و خواسته های اربابان سیاست را برآورند اینان گاهی مشکلاتی سخت برای مسئولان به وجود می آورند. به همین دلیل آنان برای دولت مردان گروهی مزاحم به حساب می آیند مگر آنگاه که تحت هدایت و سرپرستی مربیان آگاه، مسئول و آگاه قرار گیرند.

ادامه دارد...
نویسنده: علی قائمی امیری
 
منبع: کتاب «دنیای بلوغ»