تربیت اقتصادی نوجوان، زمینه مدیریت درست اقتصادی او در آینده است. 
 

پیش سخن

از نظر ما نیز زود است که نوجوان وارد دنیای کار و اقتصاد شود و از همه ی اسرار آن سر در آورد یا به کاری اشتغال زا تن دردهد. ولی حقیقت این است او با روح کار و اقتصادی آشنایی یافته و از حدود سنین ۲ و ۳ سالگی به کاری و فعالیتی بپردازد مثل آوردن آب بر سر سفره، آوردن قاشق و چنگال و لیوان و...
 
یک کودک سه ساله می تواند برای نهار و شام سفره بگستراند. می تواند لیوان و قاشق را بر سر سفره حاضر کند، می تواند بالش کوچک خود را برای خواب بیاورد و یا پتویی را برای روانداز خود تهیه و آماده کند و... به همین خاطر، معتقدیم کار و فعالیت او از همان زمان باید آغاز گردد و کودک ، آن را تمرین کند تا به درجه ای از اشتغال در سنین بعدی دست یابد یا در دوره ی راهنمایی و اوایل دبیرستان شغل های موجود در جامعه و کیفیت کار در آن و نیز سختی ها و آسانی ها در آمدها را بشناسد....
 

اهم مباحث اقتصادی او

برای نوجوان قبل از بلوغ ضروری است که به تدریج از این مسائل سر در آورده و به آن آگاهی یابد.
 
1- آشنایی با کار و تولید
او در دوران قبل از بلوغ باید با انواع کارها و مشاغل عمده در جامعه آشنا گردد (اصولا فلسفه ی تأسیس دوره ی راهنمایی تحصیلی همین است).
  1. دریابد چه کارهایی در هر جامعه در جریان است تا زندگی مردم به جریان افتد (چه مشاغلی در کشور وجود دارد)
  2. چه تولیداتی در جامعه باید باشد تا زندگی مردم به روال افتد (تولیدات مادی و فکری)
  3. او باید از کارهای عمده ای چون کشاورزی، نانوایی، تهیه ی لباس، خانه سازی و... سر درآورد. برای هر یک چه ضرورتی و چه نیازی است؟ چه آسانی یا دشواری هایی وجود دارد؟
  4. به اهمیت تولیدات و خدمات شغلی باید پی ببرد - و باید نقش امانت داری در شغل، محکم کاری در کار، دوری از خیانت در شغل تا چه حد اهمیت دارد؟
  5. به تدریج با مشاغل مختلف آشنا گردد و به اهمیت آن ها پی ببرد و طبقات آن را بفهمد و... در ضمن، جرقه ای در ذهن او، راه آینده اش را روشن سازد.
 
۲- در مالکیت و مصرف
او باید بداند مالکیت در سایه ی کار و تولید و سعی در آن حاصل شود و شرایط آن معین است. او باید دریابد که مالکیت ها باید مشروع باشد و آدمی نمی تواند از هر راهی به مالکیت رسد مثل دزدی، تقلب و تصرف در مال غیر بدون رضای او و...
  1. او باید در مصرف هشیار باشد و از خطرات و زیان های اسراف و تبذیر سردرآورد و بکوشد حداعتدال و میان را مدنظر داشته باشد.
نه چندان بخور کز دهانت برآید                           نه چندان که از ضعف جانت بر آید.
  1. به او باید تفهیم کرد که ریخت و پاش در غذا و اشیا و پوشاک و... موجب وارد آمدن لطمه بر دیگران است و این در اسلام روا نیست. هم چنین است که در قرآن در مورد اسراف برای ما، هشدار داده است.
 
۳- آگاهی از درآمد خانوادگی
  1. نوجوان در این سن می تواند دریابد که پدر او از لحاظ کار در چه وضعی است، چه شغل و کاری دارد.
  2. می تواند از درآمد خانواده و توزیع آن در مصرف آگاه باشد و بفهمد که میزان درآمد خانواده چه قدر و مصرف آن چگونه است؟
  3. او می تواند دریابد که حدود توقع از پدر در هزینه و جیب خرجی تا چه حد است و به تناسب وضع درآمد پدر از او درخواست و توقع کند.
  4. می تواند وضع زندگی خود را با دیگران مقایسه کند و دریابد در چه وضع و موقعیتی است آیا فقیر است یا غنی؟ یا متوسط؟ نسبت به دیگران چه موقعیتی دارد؟ شرایط زندگی او در چه حد است.
  5. از سر و وضع خود، ابزار تحصیلی خود، شرایط غذایی و لباسی خود می تواند سردرآورد با مقایسه ی خود با همکلاسی ها و به تناسب در صورت امکان خود را با آنها تطبیق دهد.
  6. ایرادی ندارد که پدر و مادر هم او را در جریان در آمد و زندگی خود قرار دهند و هزینه های جاری خود را از اجاره، آب و برق، تلفن و... را برای او باز گویند تا مرز توقعات او معلوم باشد و خود را با آن شرایط تطبیق دهد.
 
۴- در خدمات و انفاق
او باید دریابد در هر جامعه ای عده ای مصیبت زده، گرفتاری و درمانده هستند که قادر به کار و تولید نیستند، خواه به علت نقص عضو، و خواه به علت پیشامدها، تصادف ها و بیماری ها و یا به علت سیل، زلزله و ....
  1. اسلام برای اداره و تامین اینان، مسئله ی انفاق و صدقات را مطرح کرده است و غرض از آن پرکردن چاله های زندگی محرومان و مستمندان است.
  2. هرکس در جامعه اسلامی باید بکوشد به میزان توانایی و امکان خود به این ها کمک کند، غنی به فقیر، فقیر به فقیرتر از خود. بالاخره هرکس باید بتواند دست های شکسته دیگران را بر گردن بگیرد.
  3. در کمک رسانی هم اصل بر میانه روی است؛ یعنی نه چندان که خود دچار فقر و نداری شویم و نه آن قدر اندک که فقیر ناگزیر شود برای تهیه ی نان یک وعده ی خود، نزد چندین نفر رود و آبروی خویش را گرو بگذارد.
  4. او باید بداند که خداوند در دارایی و اموال حلال هرکس، سهمی را برای گدای و محروم معین کرده است.
 
۵- در حلال و حرام
  1. او در سن و مرحله ای است که می تواند از نیک و بد امور و از حلال و حرام سر در آورد.
  2. باید به او تفهیم کرد چه مشاغلی حلال و چه مشاغلی حرام و چه شغل هایی مباح است.
  3. می تواند از معنی ربا، احتکار، کنز سردرآورد و باید آنها را به او تفهیم کرد و حتی می تواند جایی، پیامدهای ربا، کنز را به او فهماند.
  4. او تا حدودی می تواند از رمز حلال و حرام هم سر در آورد مثل دزدی، فروش جنس قاچاق، فروش شراب، عمل قمار و... و باید این مسائل را هم برای او شرح داد - او باید دریابد که چرا شراب حرام است چرا اسلام به ما اجازه ی قماری نداده است؟ و...
 
۶- در دیگر امور
هم چنین می توان مسائل دیگری را در اقتصاد به او آموخت مثل:
  1. وقف و حبس یک مال در راه خدا که در سایه آن، بار هزینه از دوش بسیاری از محرومان برداشته می شود.
  2. معامالات و مبادلات و رضایت طرفین در این امر و ضرورت این امر که هرکس مازاد تولید خود را در اختیار دیگری بگذارد و مازاد تولید دیگری را بگیرد تا نیازها رفع گردد.
  3. عدم فریب و تقلب در معاملات و رعایت اصل انصاف و رضای طرفین براساس این مالک که آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند.
  4. کار خود را در ازای بهره برداری از کار دیگران و محصولات مردم بر خود واجب بداند که زندگی براساس بده و بستان هاست.
مشارکت در کار و آگاهی از برخی مسائل به اجمال - مثل مضاربه و احکام مربوط به آن و نیز کیفیت اتخاذ مواضع در برابر آن.
 
نویسنده: علی قائمی امیری
 
منبع: کتاب «دنیای بلوغ»